بین الملل

«لبنان جدید بدون شیعیان»؛ آمریکا این باز چه خوابی برای لبنانی‌ها دیده است؟ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح انگلیس: روسیه می‌تواند از همه جهات به انگلیس حمله کند

چه کسی شایسته ریاست دولت اسراییل است ؟

«لبنان جدید بدون شیعیان»؛ آمریکا این بار چه خوابی برای لبنانی‌ها دیده است؟

گزارش رسانه‌های اسرائیلی از کابوس مقاومت و تلاش محمود عباس برای تقسیم وظایف با تل‌آویو

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح انگلیس:

روسیه می‌تواند از همه جهات به انگلیس حمله کند

زلزله در غرب؛ آیا ایتالیا به اروپا پشت خواهد کرد؟

کیسینجر: عاقلانه نیست، اوکراین عضو ناتو شود/ دیر یا زود غرب و روسیه باید وارد گفتگو شوند

+++

چه کسی شایسته ریاست دولت اسراییل است ؟

روزنامه تایمز اسرائیل نوشته که نتانیاهو،شایسته ریاست جمهوری دولت اسراییل نیست وسیاستمداران اسراییلی اکثرا او را دروغگو ،بی صداقت، عامل بدبختی های اسراییل و مجرم جنایی می دانند و معتقدند که او عامل تفرقه بین مردم است و پلیس و دادگاه ابزار بازی سیاسی او هستند، لذا برای ریاست دولت اسراییل شایسته نیست.

تحلیلگران حقیقت نگر، معتقدند به دلیل همین ویژگی های اوست که سال هاست رییس دولت رژیم اشغالگرقدس مانده،وبازهم میخواهد رییس باشد.

زیرا در مقر دزدان و جانیان ،دزدترین وجنایتکارترین رییس است.

====================

«لبنان جدید بدون شیعیان»؛ آمریکا این بار چه خوابی برای لبنانی‌ها دیده است؟

روزنامه الاخبار در مقاله جدید خود با افشای یک پروژه آمریکایی به توطئه تازه‌ای که محور وابسته به ایالات متحده برای لبنان و سوءاستفاده از بحران سیاسی این کشور طراحی کرده‌ است پرداخت.

بعد از شکست جنگ‌های مختلف و محاصره اقتصادی خفقان‌آور آمریکا برای از بین بردن حزب‌الله در لبنان، مزدوران اطلاعاتی آمریکا در واشنگتن معادله جدیدی برای لبنان ترسیم کرده‌اند با این عنوان «لبنان=مسیحیان+سنی‌ها+دروزی‌ها-شیعیان»!

طبق این معادله به جای انداختن شیعیان در دریا می‌توان دیوار جداکننده‌ای به وجود آورد که «لبنان آنها» از «لبنان ما» جدا شود. در همین راستا 6 آوریل گذشته این پروژه جدید آمریکا برای لبنان طی سمیناری در یکی از دفاتر ساختمان کاپیتول ایالات متحده تحت عنوان پروژه «منطقه آزاد» مطرح شد. در آن سمینار برخی از گروه‌های لبنانی در تلاش برای بسیج نیروهای خود جهت جلب موافقت کشورهای حوزه خلیج فارس و نیز آمریکا برای چنین ایده‌هایی بودند. «ولید فارس» با ملیت لبنانی و یکی از مسئولان اداره اطلاعات آمریکا از جمله کسانی است که در راستای اجرای چنین پروژه‌هایی در لبنان تلاش می‌کند.

ولید فارس در وبسایت مخصوص خود اعلام کرده که کارشناس، نویسنده، تحلیلگر تلویزیونی و استاد دانشگاه و نیز مشاور «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق ایالات متحده است. ولید فارس کسی است که از مطرح کردن پروژه‌ها و تکاپو برای بازاریابی آنها در راهروهای کنگره ایالات متحده خسته نمی‌شود و آخرین پروژه‌ای که ارائه داده همین پروژه «منطقه آزاد» برای لبنان است.

وی در پروژه‌ای که برای لبنان طراحی کرده گفته است: بعد از شکست دولت لبنان در اثبات موجودیت خود به عنوان کشوری با حاکمیت مستقل به دلیل سقوط همه نهادهای آن، مداخله فوری بین‌المللی برای مهار فروپاشی اقتصادی و کشتار جمعیتی این کشور مسئله‌ای ضروری و اجتناب‌ناپذیر است. منطقه آزاد لبنان از لحاظ جغرافیایی شامل مناطق «تحت اشغال» جبل به اضافه عکار در شمال به استثنای بندر المارونی بین صیدا و بیروت است. البته در مرحله دوم پروژه می‌توان صیدا و الدامور و عنجر و قسمت‌هایی از مرجعیون را نیز به این منطقه آزاد اضافه کرد. علاوه بر آن، طرف‌های بین‌المللی باید سریعاً انبار سلاح‌ها و مهمات در این مناطق را تحت کنترل خود درآورده و از شرّ «سلاح غیرقانونی» در آنجا خلاص شوند.

ولید فارس در توضیح این پروژه خود می‌گوید: این پروژه نه برای تجزیه است و نه ایجاد سیستم فدرال و نه بازسازی ساختار قدرت، بلکه پروژه مذکور برای محافظت از لبنان در برابر تهدیدهای اقتصادی و جمعیتی و امنیتی می‌باشد و درواقع به نوعی شبیه یک مرحله انتقالی است که در آن نیازی به درگیری با حزب‌الله نیست؛ بلکه این حزب مناطق خود را ترک و در مناطق دیگر مستقر می‌شود.

پروژه و خواب تازه‌ای که آمریکایی‌ها با مهره‌ای به نام ولید فارس برای لبنان دیده‌اند 6 اصل دارد:

ـ ایجاد «منطقه آزاد شبه نظامیان» از جمله حزب‌الله که از بیروت تا مرزهای شمالی لبنان و جبل و طرابلس و عکار گسترش پیدا می‌کند و همچنین شامل مناطق دیگری که تحت سیطره حزب‌الله نیستند نیز می‌شود.

ـ ارتش لبنان مسئول محافظت از این منطقه «آزاد» بوده و رئیس جمهور و نخست‌وزیر و سایر وزرا در آن زندگی می‌کنند و مقر بانک مرکزی لبنان نیز در آنجاست.

ـ تأسیس دو فرودگاه، یکی در منطقه القبیات المارونیه و دیگری در منطقه حامات که یکی از فرودگاه‌های نظامی ارتش لبنان نیز در آن قرار دارد و باید مسئولیت کامل بندرهای بیروت و طرابلس را نیز بر عهده بگیرد.

ـ حفظ و رعایت کامل آزادی سیاسی و آزادی بیان در منطقه آزاد؛ به گونه‌ای که هیچ گروه مسلحی تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند مانع رفت و آمد مردم شود.

ـ باید درهای لبنان برای احیای اقتصاد خود و فعال‌سازی بانک‌ها و توسعه جامعه، به روی کشورهای خارجی به ویژه کشورهای عربی جهت سرمایه‌گذاری در منطقه آزاد باز گردد.

ـ لبنانی‌ها می‌توانند بدون درگیری با حزب‌الله در منطقه آزاد این پروژه خود را اجرا کنند و روش آغاز این طرح در آینده‌ای نزدیک بررسی می‌شود.

بر اساس مقاله الاخبار و سندی که به دست آورده، این پروژه جاه‌طلبانه به محض تصویب طرح منطقه آزاد توسط کنگره، نیازی به رأی اضافی از سوی سازمان ملل ندارد، زیرا ایجاد این منطقه در چارچوب اجرای قطعنامه 1559 صادر شده توسط سازمان ملل متحد است.

نویسنده این پروژه می‌گوید: مسیر طبیعی پروژه منطقه آزاد از طریق هماهنگی میان احزاب داخلی لبنان و منطقه و جامعه بین‌المللی آغاز می‌گردد. به عنوان مثال شاید ابتکار کویت (که سال گذشته به مقامات لبنانی ابلاغ شد) از نظر متن و محتوا بهتر باشد اما بدون حمایت مردم لبنان ثمری نخواهد داشت. درواقع حمایت داخلی از چنین پروژه‌ای مستلزم هماهنگی مشترک مسیحی، سنی و دروزی و نیز هماهنگی تلاش‌های جامعه مدنی، مهاجران لبنانی، احزاب، رهبران معنوی و رسانه‌ها است.

جالب توجه است که صاحبان این پروژه انتظار دارند حزب‌الله با این پروژه موافقت و اسرائیل با آن مخالفت کند؛ چرا که از نظر آنها پروژه منطقه آزاد هیچ تهدید مستقیمی علیه حزب‌الله محسوب نمی‌شود و حزب‌الله در برابر این طرح 2 گزینه پیش روی خود دارد: اینکه باید پروژه منطقه آزاد را به منظور جلوگیری از وخیم‌تر شدن اوضاع لبنان بپذیرد یا اینکه وارد یک جنگ داخلی گردد که از آنجایی که اغلب لبنانی‌ها با زندگی در منطقه آزاد موافق خواهند بود، حزب‌الله در این جنگ پیروز نمی‌شود!

اما طراح پروژه مشکوک منطقه آزاد لبنان مشکلاتی را نیز پیش روی پروژه خود می‌بیند که به شرح زیر است:

ـ دو برابر کردن تعداد نیروهای یونیفل (نیروهای موسوم به حافظ صلح سازمان ملل) در جنوب لبنان تا بتوانند همه مسئولیت‌ها را بر عهده بگیرند؛ چرا که ارتش مشغول مأموریت‌های ویژه خود در منطقه آزاد می‌گردد.

ـ پایان دادن به هرگونه نقش دولت لبنان در خصوص امنیت مرزها با فلسطین اشغالی.

ـ انجام تحرکات متقابل نظامی و اقتصادی و اجتماعی در مناطق خارج از محدوده منطقه آزاد توسط مخالفان این پروژه.

بر اساس این گزارش، شاید پروژه منطقه آزاد خواسته‌ها و آرزوهای شماری از طرف‌های داخلی لبنان را برآورده کند اما منافع اسرائیل را که تنها هدف مستقیم همه قوانین صادر شده توسط کنگره آمریکا درباره خاورمیانه است محقق نمی‌سازد. با این وجود خطر اجرای چنین طرحی در گرو موافقت برخی گروه‌ها در لبنان است که با توهمات ولید فارس همسو شده‌اند. این مسئله تنها محدود به افرادی همچون «سمیر جعجع»، رئیس حزب نیروهای لبنانی نیست و شامل برخی از مراجع مذهبی و امنیتی نیز می‌شود؛ آن هم در سایه حضور دولت‌های آمریکا که از آزمایش کردن چیزهای جدید در لبنان بدشان نمی‌آید.

در پایان گزارش الاخبار آمده است: با توجه به تحولات پیچیده لبنان، از پایان دوره ریاست‌جمهوری «میشل عون» گرفته تا فعال شدن پرونده ترسیم مرزهای دریایی، بازخوانی پروژه موسوم به منطقه آزاد و خوابی که آمریکایی‌ها برای لبنان دیده‌اند ضروری است. همچنین به نظر نمی‌رسد که آمریکایی‌ها و سعودی‌ها و فرانسوی‌ها و مهره‌های آنها در لبنان بعد از پایان دوره ریاست جمهوری میشل عون اجازه نفس کشیدن به لبنانی‌ها بدهند و زمانی که لبنان دچار خلأ ریاست‌جمهوری شود سناریوهایی مشابه آنچه که در پروژه «منطقه آزاد» آمده است برای لبنان ترسیم می‌شود.

===================================

گزارش رسانه‌های اسرائیلی از کابوس مقاومت و تلاش محمود عباس برای تقسیم وظایف با تل‌آویو

به اعتقاد یک رسانه عبری‌زبان، بمب‌هایی از ظرفیت‌های بی‌سابقه مقاومت در کرانه باختری در مقابل اسرائیل در حال منفجر شدن است.

روزنامه عبری‌زبان معاریو در گزارش مفصلی به چالش‌های این رژیم در کرانه باختری اعتراف کرد؛ اسرائیل در فاصله یک قدمی وقوع انتفاضه‌ای بزرگ در مناطق فلسطین اشغالی قرار دارد.

به گفته منابع آگاه، روز به روز بر تراکم چالش‌های پیش روی اسرائیل افزوده می‌شود، و به پهنای منطقه‌ای از اراضی فلسطینی تا لبنان و از آنجا تا ایران است.

«الون بن دیوید» نویسنده این مقاله در آن اعتراف می‌کند آنچه که در کرانه باختری شاهد آن هستیم، انرژی و ظرفیت‌هایی است که طی سال‌های طولانی گذشته بی‌سابقه بوده.

به گفته بن دیوید، اسرائیل در مقابل نوع و شکل جدیدی قرار دارد که به شکل دشوارتری می‌توان آن را خنثی کرد.

او در بخش دیگری از این مقاله آورده است: صحنه یهودا و سامره (کرانه باختری و قدس) بیشترین دغدغه را با خود به همراه داشته و در عین حال پر التهاب‌‌ترین آنها محسوب می‌شود. ما در برابر پدیده‌ای نو قرار داریم، شاباک هم از انتفاضه‌ای به شکلی جدید سخن می‌گوید، در حالی که ارتش ترجیح می‌دهد بر آن نام افزایش تنش بگذارد اما مسئله‌ای که ما در حال حاضر مجبور به حل آن هستیم آن است که چگونه بتوانیم مجددا درپوش را بر روی این ظرف قررا دهیم.

به اعتراف آلون بن دیوید اسرائیل امروز در مقابل ظرفیتی قرار گرفته است که وجود آن طی سالیان گذشته بی سابقه بوده است و به همین خاطر برای مهار آن با مشکلات بیشتری روبرو است.

او با تکرار ادعای رژیم صهیونیستی در تروریسم خواند این فعالیت‌های یکی از ابعاد این مشکل را اینگونه توصیف می‌کند: ما در مقابل جوانانی قرار داریم که به هیچ یک از گروه‌های سنتی که می‌شناسیم وابسته نیستند، رهبری خاص، یا حمایت مالی مشخصی یا سازمان هدایت کننده خاصی ندارند، اکثر این (افراد) جوانی که با آنها برخورد می‌کنیم، بعد از انتفاضه دوم و عمیات دیوار بازدارنده متولد شدند، به هیچ یک از گروه‌های فلسطینی هم وابستگی ندارند.

به زعم این تحلیل‌گر اسرائیلی: در حال حاضر صدها و شاید هزاران نفر از جامعه فلسطینی دست به این فعالیت می‌زند، اما اکثر جامعه ترجیح می‌دهد که در خانه بماند، ولی چالش بزرگ اسرائیل آن است که چگونه می‌تواند جامعه فلسطینی را همچنان در خانه نگه داشته و زمینه سرکوب صدها یا هزاران نفر دیگر را فراهم کند؟

معاریو در گزارش دیگری از یکی از ابعاد تلاش‌ها برای سرکوب انتفاضه مردم فلسطین پرده برداشت و در شماره امروز شنبه خود نوشت: تشکیلات خودگردان درخواستی را برای تل‌آویو ارسال و در رابطه با نوع همکاری مشترک برای از بین بردن هسته‌های مقاومت مسلحانه در شمال کرانه باختری سخن گفت.

به نوشته این رسانه عبری زبان: تشکیلات خودگردان طی هفته گذشته درخواست کرد تا وظایف سرکوب فلسطینیان بین دو طرف تقسیم شود.

براساس این پیشنهاد نهادهای امنیتی تشکیلات خودگردان جرات ورود به جنین را نداشته و این مهم را به ارتش اسرائیل محول می‌کنند و در مقابل کار تعامل با پرونده افراد مسلح در نابلس را عهده دار خواهند شد.

معاریو در ادامه نوشت، سرویس‌های امنیتی اسرائیل هم در حال حاضر با اجرای آزمایشی این طرح موافقت کردند و معتقدند در صورت موفقیت می‌تواند کمی از تعامل مستقیم نیروهای امنیتی و نظامی اسرائیلی با فلسطینیان را کاهش دهد.

روزنامه یدیعوت احارانوت هم با تایید وجود چنین پیشنهادی خبر داد: نشستی بین افسران تشکیلات خودگردان و ارتش (رژیم اشغالگر) برگزار شد تا حیطه فعالیت هر دو طرف در چارچوب سرکوب هسته‌های مقاومت در جنین و نابلس مشخص شوند.

============================

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح انگلیس:

روسیه می‌تواند از همه جهات به انگلیس حمله کند

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح انگلیس هشدار داد که روسیه می‌تواند از همه جهات از جمله هوایی، این کشور را هدف قرار دهد، اما در عین حال مدعی شد حملات احتمالی مسکو با پاسخ محکم ناتو روبرو می‌شود.

«تونی راداکین»، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح انگلیس در گفت‌وگو با روزنامه «دیلی تلگراف» تأکید کرد روسیه می‌تواند از جهات مختلف از جمله از طریق هوایی انگلیس را هدف قرار دهد.

راداکین همچنین گفت مسکو این توانایی را دارد تا سامانه‌های ارتباطی و ماهواره‌ای انگلیس را مختل کند و ارتباط انگلیس با جهان خارج را به صورت کامل قطع کند.

وی در ادامه گفت «روسیه نیروهایی در فضا دارد. روسیه بمب اتم دارد. روسیه ناوگان زیردریایی قابل‌توجهی دارد»، اما در عین حال مدعی شد این وضعیت، تهدیدی علیه کل غرب است و حمله روسیه با «پاسخ محکم» ناتو روبرو خواهد شد.

به نوشته ریانووستی، «اندرو فیوتر»، استاد دانشگاه لِستر و کارشناس روابط بین‌الملل نیز پیش از این گفته بود انگلیس ابزار رهگیری و انهدام موشک‌های بالستیک روسیه، از جمله سامانه موشکی مافوق صوت «کینژال» را ندارد.

رئیس جمهور روسیه ۲۴ فوریه (پنجم اسفند ۱۴۰۰) در نطقی تلویزیونی اعلام کرد که در واکنش به درخواست جمهوری‌های دونباس در شرق اوکراین و همچنین به منظور «نازی‌زدایی و غیرنظامی‌کردن اوکراین»، فرمان آغاز «عملیات ویژه نظامی» در اوکراین را صادر می‌کند تا از مردمی که هشت سال مورد سوءاستفاده و نسل‌کشی رژیم کی‌یِف بوده‌اند، حفاظت کند و اوکراین از وجود «نئونازی‌ها» پاکسازی شود.

آمریکا و کشورهای اروپایی، و به‌ویژه انگلیس برای توقف پیشروی ارتش روسیه، ضمن اعمال تحریم‌های شدید علیه مسکو، در هفت ماه گذشته تجهیزات و تسلیحات نظامی زیادی برای ارتش اوکراین ارسال کرده‌اند.

==============================

زلزله در غرب؛ آیا ایتالیا به اروپا پشت خواهد کرد؟

نتایج انتخابات عمومی ایتالیا می‌تواند توازن قوا را در اتحادیه اروپا تغییر دهد. احزاب راست‌گرای افراطی و متعصب به یورو احتمالا دولت بعدی رم را هدایت خواهند کرد. به زعم آگاهان ماریو دراگی در دوران نخست‌وزیری خویش ایتالیا را به صف اول اروپا بازگرداند و نفوذ کشورش را تقویت کرد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، دراگی در پایان آخرین کنفرانس مطبوعاتی خود، یک هفته قبل از انتخابات ایتالیا، هشداری را به ائتلاف دست راستی داد که آماده جانشینی او در راس سومین اقتصاد بزرگ اتحادیه اروپا بود.

وی گفت: ما دیدگاه خاصی از اروپا داریم. متحدان ما آلمان، فرانسه و سایر کشورهای اروپایی هستند که از حاکمیت قانون حمایت می‌کنند. مجارستان هم هنوز در حال کشمکش با بروکسل بر سر قوانین اتحادیه اروپا است.

دراگی افزود: "انتخاب شرکای ما باید بر اساس منافع ایتالیایی‌ها باشد نه فقط بر اساس دلایل ایدئولوژیک. سوالی که باید در نظر داشت این است که کدام یک از این شرکا می‌توانند بهتر به ما در حفاظت از این منافع کمک کنند."

پیش از این، دراگی در برابر کسانی که سقوط او را تسریع کردند، شمشیر را از رو بست و مخالفانش را به عنوان عروسک‌های اجیر شده‌ای توصیف کرد که می‌خواهند به برنامه‌های ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در ایتالیا ادامه دهند. او از کسی نام نبرد، اما همه فهمیدند که منظور او ماتئو سالوینی رهبر حزب لگا است که دیگر آشکارا از پوتین تمجید نمی‌کند اما همچنان با تحریم‌های غرب علیه روسیه مخالف است.

اکنون لگای سالوینی در آستانه بازگشت به قدرت پس از انتخابات عمومی یکشنبه است البته این بار به عنوان یک شریک بسیار کوچک برای حزب برادران ایتالیای جورجیا ملونی، حزبی با ریشه‌های نئوفاشیستی که ۲۶ درصد از آرای ملی را به خود اختصاص داد و رقبا و متحدانش را شکست داد. این دو حزب راست افراطی اکثریت کرسی‌ها را در ائتلاف با حزب فورزا ایتالیا به رهبری سیلویو برلوسکونی به دست آوردند.

برلوسکونی در ۸۵ سالگی قول داده است که بر دولت تحت رهبری ملونی تأثیری تعدیل کننده داشته باشد. او در آستانه انتخابات در اظهار نظری حمله پوتین به اوکراین را به عنوان تلاشی برای به قدرت رساندن افراد شایسته در کی‌یف توصیف کرد.

دورنمای راست‌گراترین دولت ایتالیا از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون واکنش‌های متفاوتی را در سرتاسر اروپا برانگیخته است؛ از جشن‌های احزاب موافق تا زنگ خطری که برخی از رهبران اتحادیه اروپا به صدا درآورده‌اند.

مارین لوپن رهبر حزب راست افراطی تظاهرات ملی فرانسه، یکی از اولین کسانی بود که یکشنبه شب واکنش نشان داد و مدعی شد رای دهندگان ایتالیایی به اتحادیه اروپا درسی فروتنی داده‌اند. متحدان او در حزب Vox اسپانیا گفتند که پیروزی ملونی مسیر اروپای جدید کشورهای آزاد و مستقل را نشان می‌دهد اما اغلب دولت‌های اروپای غربی محتاط تر بودند.

الیزابت بورن نخست وزیر فرانسه تاکید کرد که اتحادیه اروپا باید از ارزش‌های خاصی حمایت کند از جمله حق زنان برای سقط جنین - اشاره‌ای به اقدامات دولت‌های منطقه‌ای راست افراطی در ایتالیا برای محدود کردن این حق. در اسپانیا، خوزه مانوئل آلبارس وزیر امور خارجه هشدار داد که پوپولیسم همیشه به فاجعه ختم می‌شود. در هلند کشوری که در گذشته بارها با ایتالیا مناقشه داشته است، نخست وزیر این کشور، مارک روته گفت که نتیجه انتخابات ایتالیا دلیلی برای نگرانی است.

ماری آن ماتارد بونوچی استاد تاریخ معاصر در دانشگاه پاریس هشتم که در جنبش‌های راست افراطی تخصص دارد، گفت: شرکای اروپایی ایتالیا دلایل خوبی برای نگرانی دارند.

او با استفاده از کلمه فرانسوی souverainiste، که به احزابی اطلاق می شود که نظارت فراملی را رد می‌کنند و به دنبال بازگرداندن قدرت به دولت‌های جداگانه هستند، افزود: «پروژه اعلام شده ملونی، فشار به سوی اروپای حاکمیتی است. ما به وضوح به معکوس شدن یک روند تاریخی که منجر به یکپارچگی بیشتر اروپایی شد، نگاه می‌کنیم.

توازن قدرت در اتحادیه اروپا با پیامدهای جنگ روسیه و اوکراین و بدترین بحران انرژی قاره سبز و هزینه‌های زندگی در این قاره در دهه‌های اخیر همزمان شده است. پیروزی‌های راست‌های افراطی در سوئد و ایتالیا نگرانی‌هایی را در بروکسل، پاریس و برلین درباره یک جبهه پوپولیستی برانگیخته است که می‌تواند مانع از تصمیم‌گیری واحد اتحادیه اروپا شود.

دولت بعدی ایتالیا اولین دولتی نخواهد بود که یک حزب دست راستی اروپایی تشکیل می‌دهد. لگای ایتالیا قبلاً هم بر سر کار بود؛ ابتدا با برلوسکونی و به تازگی با جنبش ۵ ستاره ضد تشکیلات. پروفسور لیلا سیمونا تالانی رئیس مرکز سیاست ایتالیایی در کینگز کالج لندن، گفت: اما دولت تحت رهبری ملونی اولین دولتی خواهد بود که دارای یک تمایل ایدئولوژیک واضح در مورد اروپا باشد.

او گفت: «دولت‌های راست گرای اروپایی در گذشته ایده روشنی از آنچه از اروپا می‌خواهند نداشتند، در حالی که این احزاب می‌دانند که چه می‌خواهند: اروپای ملت‌ها. آنها توسط یک ایدئولوژی روشن هدایت می شوند»

جورجیا ملونی در حالی که در فکر انتخاب اولین کابینه خود است، با یک مشکل منابع انسانی روبرو است: یافتن نامزدهای مناسب.

ملونی خودش هم در داخل و هم در صحنه بین‌المللی با مشکل کمبود تجربه مواجه است زیرا تنها به عنوان وزیری جوان در آخرین دولت برلوسکونی در سال ۲۰۰۸ خدمت کرده است.

می‌توان تصور کرد که حداقل در ابتدا، بین ملونی و افرادی مانند مکرون و شولتز همدردی زیادی وجود نخواهد داشت اما زمانی که ملونی به بروکسل برود، به سرعت متوجه خواهد شد که طرفداری از اوربان همیشه منطقی نیست.

به گفته فدریگا بیندی استاد علوم سیاسی در دانشگاه تور ورگاتا رم، ملونی می‌تواند به تجربیات و شبکه‌هایی که در پارلمان اروپا پرورش داده و همچنین عمل‌گرایی که در مسیر مبارزات انتخاباتی از خود نشان داد تکیه کند.

بیندی گفت: «او زن باهوشی است، سیاست را می‌داند، بنابراین به خوبی می‌داند که اگر بخواهد در دولت دوام بیاورد، نمی‌تواند سر به سر نهادهای اروپایی بگذارد

بیندی همچنین خطر رویارویی با بروکسل بر سر یکپارچگی اروپایی را نادیده نمی گیرد و خاطرنشان می کند که اتحادیه اروپا در ماه‌ها و شاید سال‌های آینده، تحت تأثیر نگرانی‌های مبرم‌تر قرار خواهد گرفت.

او توضیح داد: «در برهه کنونی، اتحادیه اروپا فقط باید زنده بماندوی افزود: «زمستان بسیار سختی با ادامه رکود اقتصادی، احتمالاً ناآرامی های اجتماعی و احتمالاً حتی انرژی ناکافی برای گرمایش در پیش است. دوران سرگرم کننده ای نخواهد بود. بنابراین فکر نمی‌کنم فضای زیادی برای اتحادیه اروپا برای اقدام به طرح‌های بزرگ وجود داشته باشد

================================

کیسینجر: عاقلانه نیست، اوکراین عضو ناتو شود/ دیر یا زود غرب و روسیه باید وارد گفتگو شوند

وزیر امور خارجه پیشین آمریکا معتقد است که تلاش‌های واشنگتن برای وارد کردن اوکراین به ناتو پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی محتاطانه نبوده است.

هنری کیسینجر، دیپلمات کهنه‌کار ۹۹ ساله آمریکایی در صحبت با اندیشکده شورای روابط خارجی استدلال کرد که واشنگتن تلاش کرد بدون تبعیض همه اعضای سابق بلوک شوروی را پس از فروپاشی دیوار برلین زیر چتر خود قرار دهد و اینکه کل منطقه بین مرکز اروپا و مرز روسیه برای تجدیدساختار باز شد.

این وزیر خارجه اسبق آمریکا با بیان اینکه تحولات مذکور اساسا "کمربند امنیتی" تاریخی روسیه را حذف کرد، گفت: از نقطه‌نظر روسیه، ایالات متحده سپس تقلا کرد تا کل این منطقه را بدون استثنا در یک سیستم راهبردی تحت رهبری آمریکا ادغام کند.

در نتیجه کیسینجر تاکید کرد که "این سیاست عاقلانه‌ای از جانب آمریکا نیست که بخواهد اوکراین را به عضویت ناتو درآورد."

با این حال، او معتقد است که این تلاش‌های ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه برای الحاق اوکراین به حوزه نفوذ مسکو با یک "حمله غافلگیرکننده" را توجیه نمی‌کند.

کیسینجر گفت که نمی‌داند امکان صلح با رهبر روسیه وجود دارد یا خیر، اما تاکید کرد که غرب "باید به دنبال فرصتی برای تدابیری باشد که آزادی اوکراین را تضمین کند" و این کشور را بخشی از سیستم اروپایی نگه دارد.

علاوه بر این، کیسینجر عقیده دارد که به نوعی روسیه "جنگ را باخته است" زیرا ظرفیت آن برای تهدید اروپا با حملات متعارف که برای دهه‌ها یا حتی قرن‌ها از آن بهره می‌برد، "اکنون آشکارا تحت کنترل درآمده است."

با وجود آن، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا گفت که دیر یا زود غرب و روسیه باید وارد گفت‌وگو شوند. او با تأکید بر اینکه شاید برخی گفت‌وگوها در سطح غیررسمی و به صورت بررسی اولیه بسیار مهم باشد، افزود: در فضای هسته‌ای، چنین نتیجه‌ای بر تصمیم میدان جنگ ارجحیت دارد.

در اوایل اوت کیسینجر هشدار داد که ایالات متحده خود را "در آستانه جنگ با روسیه و چین در مورد مسائلی یافته است که ما تا حدی آنها را ایجاد کرده‌ایم." او استدلال کرد که واشنگتن دیپلماسی سنتی را رد کرده زیرا " به جای نفوذ در افکار مخاطبانش به دنبال تغییر و یا محکوم کردن آنهاست."

===========================

https://shoma-weekly.ir/8wQ976