***
بنا بر فرموده رهبر معظم انقلاب در بند دهم رعایت مبانی اسلامی-ایرانی برای استحکام خانواده چه منافعی برای خانوادهها در پی خواهد داشت؟
استحکام خانواده به این نکته اشاره دارد که ما زمینههای مسئله امر به معروف و کارهای فرهنگی روی خانوادهها را فراهم کنیم تا خانواده از نظر استحکام لغزشی پیدا نکند. بخش اعظم این موضوع مربوط به حوزه علمیه است. بخشی از مسئله فرهنگی و کار روی فرهنگ خانواده نیز به دولت برمیگردد. دولت در زمینه اشتغال، مسکن و معیشت خانوادهها مسئول است و بخش فرهنگی و کار روی خانوادهها به حوزههای علمیه و روحانیت بر میگردد. اینها میتوانند اثرات خوبی داشته باشند.
ایشان در همین بند فرمودهاند: «ساماندهی نظام مشاورهای و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده». قاعدتا بخش اعظم این کار باید در دانشگاه انجام شود. آیا انجام شده؟
درست است. بنده خودم در دانشگاهها چند واحد تدریس میکنم. مثلا در دانشگاه علامه، دو سوم دانشجویان از نظر فرهنگی، امر به معروف و نهی از منکر در نحوه حجابشان مشکل دارند. شاید تنها دانشگاههایی که در آنها مشکل کمتر است، دانشکده رفاه است که خانواده دانشجویان مؤمن و متدین هستند که البته با مصاحبه دانشجو میپذیرند و دیگری جامعه الصادق است. این مسئله به ازدواج به موقع باز میگردد. بالاخره غریزه جنسی که خداوند در انسان نهاده، یک راه حل ساده به نام ازدواج نیز برای آن قرار داده است که البته شرایط اجتماعی طوری شده است که ما خرابش کردهایم. چرا دختر و پسر 30-32 سال سن دارند و حدود 10 یا 13 سال از این غریزه محروم هستند؟ بنابراین مشکل پیدا کرده و زمانی ازدواج میکنند که طراوت خود را از دست دادهاند. انسان تا زمانی که طراوت دارد باید ازدواج کند. خانوادهها باید به این فکر کنند که بخش اعظم استحکام خانواده مربوط به ازدواج جوانان است. این مسئله معظل بزرگ اجتماع ما است.
مشکلی که امروزه جامعه ما دارد این است که جوانان به دلیل مسئولیتی که شامل حالشان میشود و امکانات کمی که دارند نسبت به ازدواج اشتیاق ندارند.
بیشتر طلاقهایی که در دادگاهها مطرح میشود روی مسئله مهریه و عدم اشتغال است. جوانان ازدواج میکنند؛ اما نمیتوانند زندگی خود و خانوادهشان را اداره و تأمین کنند. علت اینکه آمار طلاق بالا است، همین نکته است. نخستین کاری که در مسئله تشکیل خانواده باید انجام شود حل مشکل معیشت، اشتغال و مسکن توسط دولت است.
در حال حاضر آسیبهایی که خانوادهها را تهدید میکند چیست؟
بزرگترین آسیب مسئله اشتغال و مسکن است. جوانانی به دفتر بنده مراجعه میکنند که تحصیلات عالیه دارند ولی شغل ندارند و مسکن آنها مشکل دارد. آنهایی که تشکیل خانواده دادهاند قدرت پرداخت پول پیش یا بودجه تهیه مسکن را ندارند. این یک عارضه بزرگ است که دولت باید برای آن فکری کند. این وظیفه دولت است و کار مردم هم نیست. باید با یک برنامهریزی درست آن را حل کند. کشورهای دیگر هم این کار را میکنند. کشورهای اروپایی را سراغ دارم که جوانان از همان ابتدا که ازدواج میکنند، دولت هزینههای زندگی و مسکن آنها را تأمین میکند. ما تا مسئله اشتغال و مسکن خانوادههایمان را حل نکنیم این آسیب از بین نمیرود. روایتی است که میفرماید: «لا معاد من لا معاش له» یعنی اگر معاش نباشد، معاد هم نیست. باید اول زندگی مردم را درست کنیم و بعد آنها را هدایت کرده و به زندگیشان جهت دهیم تا بتوانیم آنها را در آن حد که میخواهیم هدایت کنیم و اموراتشان رو به بهبودی رود.
در بند 11 فرمودهاند: «تقویت و تشویق خانواده در جهت جذب مشارکت خانواده برای پیشبرد اهداف برنامههای کشور». به نظر شما خانوادهها چگونه میتوانند به پیشبرد اهداف کشور کمک کنند؟
خانوادهها نخست باید آرامش داشته باشند. یک مهندس ایرانی که در برزیل تحصیل کرده بود و همسر سوئیسی داشت میگفت چون در سوئیس فقیر نیست هر ماه پدر همسرش مازاد زندگیش را به برزیل میفرستد و دخترش لیستی از افراد نیازمند تهیه کرده است و گوشت، حبوبات، شیر و... تهیه نموده و بین افراد آن لیست تقسیم میکند. آیا ثروتمندان ما چنین کاری میکنند؟ یکی از وظایف بزرگ دولت تأمین معیشت و مسکن مردم است. زمین که کم نداریم، امکانات داریم منتهی باید دولت برنامهریزی کند.
آیا اگر دولت اقدام نماید مردم مشارکت بیشتری میکنند؟
بله. اگر مردم دغدغه نداشته باشند مشارکت میکنند.