
در ابتدا محمدمهدی اسلامی درباره حضور کمرنگ جوانان در عرصه سیاست و صحنه مدیریت کشور گفت: احزابی که کادر سازی کنند خیلی محدودند و از همین جهت حضور جوانان کم است. تقریبا کارکرد حزب در کشور ما - به استثنای معدود احزابی - منحصر شده به تصاحب قدرت و باندبازی شده است.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی خاطر نشان کرد: ما در حزب مؤتلفه سه انتظار از حزب مؤتلفه را جمعبندی کردهایم. اولا که گمان ما بر این است که حزب باید برنامهای برای اداره کشور ارائه دهد. دوم اینکه باید کادرسازی کند و نیروی اجرای آن برنامه را هم تهیه کند. سوم اینکه باید کانالی بین بدنه مردم و آن برنامهریزها و کسانی که حرف دارند برقرار کند که هم از بدنه احزاب به مرکزیت حزب و هم از مرکزیت به بدنه منتقل شوند و تعامل دو طرفهای برای هم افزایی برقرار شود. در این کارکردی که ما از حزب تعریف میکنیم به نظرمان میرسد که نیازمند نوعی تعامل نسلها هستیم. طبیعتا برای برنامهریزی اداره کشور، افراد صاحب تجربه و سابقه وزارت و نمایندگی، افراد مفید و موثری هستند و نباید این انتظار وجود داشته باشد که اینها از میدان حذف شوند. اما از آن طرف طبیعتا فکر و حرف نو میتواند به حزب برای اینکه به برنامه بهتری نسبت به گذشته برسد، کمک کند و از این جا است که نیاز به حضور جوان حس میشود یا همچنین بحث کادر سازی که معنای آن حضور جوان و ارتقا هست.
مدیر مؤسسه مطبوعاتی شما تصریح کرد: اگر در دولت و در مجلس جوانان نیستند و حتی اگر در رسانهها جوانان حضور ندارند، به نظر من یک بخشی از آن مربوط به عدم عملکرد درست در احزاب ماست. اگر احزاب نیروی مؤثری ساخته باشند و اگر دولت در سایهای تشکیل شده باشد و آنجا تجارب از دولت مردان قدیم به جوانان منتقل شده باشد، جوانان قابلیت استفاده پیدا میکنند. همینک یکی از افراد جوانی که در مجلس هست، با یک رشد تدریجی درون حزب، به عنوان معاون سیاسی حزب مؤتلفه در استان خود فعال بوده است و در رقابت با چهرهای بسیار پرنفوذ که چندین دوره نماینده بود، توانست رأی بیاورد و این دوره نماینده مجلس شود. این نمونه ای از اثر بهای حزبی به جوانان کادرسازی است.
وی با طرح این پرسش که "چند حزب در کشور چنین رویکردی دارند؟"، افزود: عموم احزاب در طول سابقه حزب در ایران در امر کادرسازی درست عمل نکردند و نتوانستند این وظیفه تاریخی خودشان را در زایش نیروهای جدید را ایفا کنند.
اسلامی یادآور شد: در لحظه تأسیس همه به جوانان اقبال دارند اما بقای جوانگرایی کمرنگ است. سه نگرش در مورد احزاب وجود دارد. یکی نگرش چپ مارکسیستی سوسیالیستی است. مارکسیستها که خیلی هم در حزب آفرینی فعال بودند، ابتدا و انتهای چرخه نسل را متهم میکنند. در مورد کودکان که طبیعی هم هست میگویند که نمی توانند کاری انجام دهند و همچنین افراد میانسال و کهنسال را هم به نفهمیدن محکوم میکنند و میدان را از آن جوانان می دانند. نگاه کنید در مقطع پیروزی انقلاب چریکهای فدایی خلق، منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و دیگرانی که بودند مخاطبشان فقط جوانان بودند و سعی میکردند، قسمتهای دیگر نسلی را نادیده بگیرند. شاید علت اصلی آن هم این بوده است که حرفهای تند و آشوبگرانهای داشتهاند و این حرفها مطلوب غیر جوان قرار نمیگرفته است. اگر کشور خودمان را استثنا کنید و سایر کشورها را نگاه کنید -چون درکشور ما شرایط بهگونهای بود که مارکسیستها هیچ وقت نتوانستند برای دراز مدت یک حزبی داشته باشند- میبینید که در اکثر کشورها که مارکسیستها یک حزبی را تأسیس میکنند و آن حزب طولانی میشود، همان مؤسسین تا آخر میمانند و نوعی از دیکتاتوری کم کم شکل میگیرد. حتی در ایران هم حزب توده تا آخر عمرش، همان مؤسسین اولیه تقریبا سرکار بودند یا منافقین(سازمان مجاهدین خلق) در اول انقلاب مخاطب شعارهایشان فقط جوانان بودند ولی الان با همه ادعاهایی که دارد و در خارج از کشور دارد فعالیت میکنند، نوعی از دیکتاتوری در بینشان شکل گرفته است. علت این است که نوعی از کلونی که ایشان اشاره کردند، شکل گرفته و بعد میخواهند با همان ادامه بدهند. اگر لحظه تأسیس را استثناء کنیم، نوع نگاهشان به نسلها، تک بعدی بوده است.
وی با بررسی احزاب لیبرالیستی به عنوان نوع دوم حزب، افزود: برای احزاب دسته دوم اصالت با سرمایه، قدرت و منفعت است. طبیعی این است که باید به چرخه نسل اعتنا کنند اما از آنجایی که نگاهشان منفعت طلبانه است، معمولا ریزش جوانان در احزابی که نگاه لیبرالیستی دارند، جدی است. یعنی تا یک مسیری را با مؤسسین همراهی میکنند بعد این حس بد ابزار بودن که بهشان دست میدهد، معمولا ریزش میکنند. در کشور ما برخی از احزاب بودند که رسما پذیرفتند که نگاه ما متأثر از لیبرالیسم و مارکسیسم است. مثلا همه اعضای حزب کارگزاران این پذیرش را نداشتند ولی برخی از آنها این نگرش را قبول میکردند. آقای مرعشی در مصاحبهای اعلام کرد که ما لیبرال دموکرات هستیم.
برخی احزاب دیگر هم هستند که هنوز ته مایههای نگاه لیبرالی و مارکسیستی را دارند ولی پذیرش اعلام را ندارند.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی خاطر نشان کرد: اسلام برای جوان یک جایگاه مشخصی را در حلقه نسلی تعریف کرده است. می گوید جوان باید امیر باشد و نسل تجربه مند به قدرت و نشاط او تکیه کند. جدای از بحث اینکه اصالت بر شایستگی است، ولی به هرحال وقتی به سیره رسول اکرم و دیگر بزرگان دینی نگاه میکنیم، اعتنای به جوان در کنار سایر چرخههای نسلی وجود دارد. البته این اعتنا تک بعدی نیست.
اسلامی با یادآوری تاریخ حزبهای نوع اول و دوم در ایران که در مقطع تأسیس با جوانان به صحنه آمدند ولی بعد از آن که کلونیهایی شکل گرفت که تبدیل به دیکتاتوری حزبی شد، اظهار داشت: اگر حزب ما نگاه اسلامی داشته باشد و یعنی تهمایه سوسیالیستی-مارکسیستی یا لیبرالیستی نداشته باشد و همچنین کادرسازی کند، این اتفاق نمیافتد.
وی با آسیب شناسی علل عدم میدان دهی به جوانان در مقطع فعلی، افزود: شاید یک بخشی از تحفظ برای واگذاری کارها به جوانترها حاصل یادآوری مشکلاتی است که در ابتدای انقلاب بر اثر کارنابلدی بخشی از انقلابیون رخ داد که آن افراد آمادگی ورود به آن عرصه را نداشتند. یک ادبیات مأنوسی در رسانههای آن موقع وجود دارد مبنی بر اینکه «آقا انقلاب شده است و ما تازه آمدهایم سر کار و باید یاد بگیریم و آزمون و خطا کنیم» به نظرم نباید تجربه آن موقع را با الان مقایسه کرد. نیروها در آن زمان برای مبارزه آموزش دیده بودند. یعنی اگر حزب و سازمانی بود، آن تشکیلات برای مبارزه با شاه بود و نه برای اداره کشور. بعد از پیروزی انقلاب یک مسئله که بسیاری به آن اذعان داشتند این بود که ما نیروهای آموزش داده شده برای کشور نداشتیم. این مسئله در اغلب انقلابهای دنیا نیز بوده و از قضا شاید در انقلاب ما با حاشیه کمتری وجود داشته است به علت این که شاید خیلی از چهرههای حوزوی به وسط آمدند که در حوزه یک پشتوانه هزار ساله تئوریک در برخی مسائل داشتند. مثلا در بحث اقتصاد اسلامی «اقتصادنا»ی شهید صدر اگرچه بیشتر به درد کار آکادمیک میخورد، اما به هر حال یک پشتوانه بود. از این جهت شاید از برخی انقلابهای دیگر جلوتر بودیم و بر همین مبنا انقلابهای دوم و سوم رخ نداد و انقلاب به ثبات رسید. اما این ترس باقی مانده از نسل اول، مانع سپردن کار به نسل بعدی است. اصلاح این وضع را باید از احزاب مطالبه کنیم. نتیجه مطالبه کردن از دولت این میشود که یک فردی جهشی در یک پست سازمانی قرار میگیرد و موفق هم عمل نمیکند. در دوره آقای احمدینژاد یک رویکرد مثبتی نسبت به جوانگرایی وجود داشت. من به صورت مطالعه موردی بعضی از اینها را بررسی کردم. آنهایی که افرادی موفق بودند، یک تجربه کار تشکیلاتی پیشینی داشتند. اما فردی که پر هیجان حاضر در ستاد انتخاباتی بوده است و به عنوان مدیر عامل یک بنگاه بزرگ صنعتی انتخاب کردند، فاقد رشد تشکیلاتی پیشینی بود و به نگاه جوانگرایانه آسیب زد.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با انتقاد از اینکه دولت سایه در ایران موضوع ترسناکی جلوه داده می شود، خاطر نشان کرد: اساسا طبیعت حزب تشکیل دولت سایه است. ما باید نوعی از مطالبه تشکیل اتاقهای فکر، دولت سایه و کادر سازی را در احزاب جدی بگیریم تا بتوانیم با نسلی مواجه شویم که یک تجربه حداقلی داشته باشد و اگر جوانی در سن 28 سالگی نماینده مجلس شود، آنجا فقط چشمش به عضو ارشد فکری خود نباشد و فقط به دودو و چهار چهار نگاه نکند. این رویکرد خیلی از نمانیدههای ما نشان آن است که پشتوانه فکری ندارند. این به نظرم نیازمند یک جراحی در احزاب است.
مدیر مؤسسه مطبوعاتی شما با یادآوری اینکه معمولا رسانه ها بر نقاط منفی بیشتر مانور میدهیم و معمولا صدای رسانههایی که منتقد هستند، بیشتر شنیده میشود، افزود: از این جهت نقاط ضعف جوانان بیشتر دیده شده است. اما به نظرم اینجا جای مقایسه تطبیقی خالی است. فردی که چند دوره از زمان دولت هاشمی تا کنون وزیر بوده اما مواضع پارسال او با امسال همخوانی ندارد را باید با جوانی که خیلی آکادمیک و دستهبندی شده و دقیق به موضوعات نگاه میکند و برای کار خود نقشه راه دارد، مقایسه کرد. رسانه به دلیل ارزش های خبری رایج، در فقدان شهرت نقاط ضعف جوانان را برجسته کرده و با حضور «ارزش خبری شهرت» به آنها اقبال بیشتری نشان داده است.
وی با نادرست دانستن کهنسال تلقی کردن شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی، افزود: به علت همان عنصر شهرت، رجوع رسانهها به چهرههای جوان ما کمتر است، اما یک چرخه نسل کاملی در شورای مرکزی ما از وجود دارد و این مسئله جدید هم نیست. از نقاط قوت مؤتلفه این است که توانسته به صورت تدریجی این کار را انجام دهد. حزبی که سال 42 تأسیس شده است و موسسین در آن زمان سی سال سن داشتهاند، اگر این کادرسازی رخ نمی داد الان باید متکی به اعضای 82 ساله می بود. اما میانگین سن اعضای شورای مرکزی ما الان حدود سی سال کمتر از این عدد است و این نشان میدهد که مرتب ترمیم شده است. توزیع سن نیز در دهک های سنی تقریبا متوازن است و در هر دهک تعدادش یکسانی است. این نقطه قوت مؤتلفه است. اگرچه پیشخوان ما به دلیل حضور نیروهای پرسابقه که سرمایه حزب هستند، از نگاه بیرونی پیر تلقی میشود و این طبیعی است.
مدیر مؤسسه مطبوعاتی شما افزود: به جای اصرار به جوان گرایی باید به شکلگیری چرخه صحیح گردش نخبگان و رشد تدریجی جوانان اصرار داشته باشیم. نگاه حذفی مارکسیستها در جوانگرایی مطلوب نیست. ما نباید به دنبال حذف نسل قبلی باشیم. نگاه منفعت طلبانه هم ناکارآمد است. اصرار به جوان گرایی در مقاطع انتخابات و به صورت ابزاری موجب گریزان شدن افکارعمومی میشود.
وی یکی از مزایای اعتنا به حضور جوانان در عرصه سیاسی، را کاهش تأثیر رسوبات گذشته بر منازعات حال دانست و افزود: این اثر موجب خواهد شد منازعات حال به نوعی متأثر از کینههای گذشته نباشد؛ بلکه متأثر از واقعیتهای امروز گردد.
اسلامی یادآور شد: حزب مؤتلفه نزدیک به دو سال است که برای انتخابات مجلس کار خود را به صورت مدون پیش میبرد. دقیقا همین چرخه تکمیل نسل در شورای انتخابات ما و در فهرست مقدماتی ما هم هست. امیدوارم در مسیر وحدتی که اصولگرایان طی میکنند این اعتنا را نشان بدهند. همان طور که در ابتدای انقلاب این انتظار از افکار عمومی وجود داشت که آستانه تحمل را کمی بالا ببرند تا مدل حکومتی جدیدی شکل بگیرد، در حال حاضر نیز این انتظار هست که آستانه تحمل حداقلی نسبت به حضور جوانان نشان بدهند تا نقاط قوت جوانها اثبات شود.