سیاسی

قیام 15 خرداد تکامل بخش نهضت امام

پیش از 15 خرداد مسئله رژیم و روحانیت اسلام و مراجع بنا به مصلحت اسلام آن بود که محمدرضا پهلوی پادشاه و مسلمان است ولو اینکه مزدور است ولی باید با او رابطه داشت شاید هدف بر این بود تا استفاده‌ای که علمای بزرگ اسلام نظیر میرفندرسکی و شیخ بهایی در زمان شاه‌عباس از دستگاه حکومت برای ترویج عقاید شیعی بهره بردند از این دستگاه نیز در این مسیر استفاده می‌شد.
دکتر اسدالله بادامچیان دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی ضمن بررسی واقعه 15 خرداد 1342 درباره خودجوش بودن این قیام گفت: جریان 15 خرداد یک نقطه عطف و طلوع فجر و مقطع خاص استقلال بخش، آزادی‌بخش و آزادی آور است و نهضت مردم‌سالاری اسلامی را رقم زد و مسئله ساده‌ای نیست امام نسبت به واقعه 15 خرداد توجه ویژه‌ای دارد، توجه این اندیشمند بزرگ و متفکر عظیم تحول‌آفرین خود نشان‌دهنده اهمیت این موضوع است، امام در سال 58 در نخستین سالگرد 15 خرداد پس از پیروزی انقلاب در ابتدای بحث خود 19 محور برای انقلاب 15 خرداد مطرح می‌کنند که برای هیچ یوم‌اللهی چنین مباحثی را مطرح نمی‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: شناخت 15 خرداد و پدیدآورندگان این واقعه، ادامه‌دهندگان این مسیر و کسانی که در آینده آن را خواهند شناخت و همچنین مقصد این واقعه، مخالفین این امر و... که در کتاب صحیفه نور جلد هشت مطرح شده است، همچنین در شعر معروف حضرت امام که با عنوان انتظار فرج از نیمه خرداد کشم مشخص می‌شود ایشان توجه ویژه‌ای به این واقعه داشته‌اند.

بادامچیان 15 خرداد را نقطه عطف نهضت انقلاب اسلامی برشمرد و افزود: پیش از 15 خرداد مسئله رژیم و روحانیت اسلام و مراجع بنا به مصلحت اسلام آن بود که محمدرضا پهلوی پادشاه و مسلمان است ولو اینکه مزدور است ولی باید با او رابطه داشت شاید هدف بر این بود تا استفاده‌ای که علمای بزرگ اسلام نظیر میرفندرسکی و شیخ بهایی در زمان شاه‌عباس از دستگاه حکومت برای ترویج عقاید شیعی بهره بردند از این دستگاه نیز در این مسیر استفاده می‌شد.

وی ادامه داد: شاه کوشید تا در زمینه اسلام مانند رضاشاه عمل نکند اما بعد از رحلت آیت‌الله‌العظمی بروجردی و فوت مرحوم آیت‌الله کاشانی آمریکایی‌هایی و انگلیسی‌ها بعد از کودتای 28 مرداد کوشیدند برنامه براندازی اسلام در ایران را شکل دهند و با عنوان رفراندوم و دموکراسی این اتفاق افتاد و تالبوت مسئول خاورمیانه آمریکا در سال 41 مصاحبه‌ای مبنی بر برنامه‌های مترقی شاه ایران و حمایت آن‌ها از این برنامه‌ها داشت، آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها احساس کردند بهتر است این اتفاق توسط جبهه ملی رقم بخورد و به تقویت این جبهه اقدام کردند.

دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی بابیان اینکه جبهه ملی توان هدایت جریان مطلوب آمریکا و انگلیس را نداشت یادآور شد: بعدازاین جریان دکتر علی امینی که عامل قرارداد کنسرسیوم نفت بود را روی کار آوردند اما توفیقی برای آن‌ها حاصل نشد، شاه به آمریکا سفر کرد و آمادگی نوکری خود به‌ کندی را اعلام کرد و پس از بازگشت به ایران مسئله انجمن‌های ایالتی ولایتی را با علم بررسی و اجرایی کردند. این طرح در ظاهر مردمی بود اما امام در منزل مرحوم حائری یزدی مراجع را جمع کردند و نسبت به پشت پرده این تصمیم برای حذف اسلام و استقلال ایران هشدار دادند.

این فعال سیاسی اظهار داشت: نهضت روحانیت با هشدار امام آغاز شد و تظاهرات مردمی نیز آغاز گردید ما در آن زمان در مجموعه موتلفه فعالیت‌هایی را شروع کردیم و درنهایت در مسجد سید عزیز الله مراسم عظیم مردمی در سال 41 شکل گرفت و سپس هنگامی‌که دولت علم حس کرد نمی‌تواند این طرح را پیاده کند. اولین راهپیمایی با همراهی شهدایمان را در قم با اجازه امام برگزار کردیم، رژیم دید نمی‌تواند کاری کند و تصمیم به عقب‌نشینی گرفت و در نهایت در آذر 41 مصوبه لغو طرح قبلی ارائه شد.

بادامچیان نتیجه این فعالیت را از منظر امام مثمر ثمر برشمرد و گفت: امام فرمودند شاه برنامه اصلی خود را که براندازی اسلام است نادیده نگرفته است و اسلام در خطر است و شما باید دست‌هایتان را محکم کنید تا هر دستی به اسلام تعدی کرد آن را قطع کنید از آن روز هسته اصلی این تشکیلات به‌صورت یک فعالیت مردمی شکل گرفت در دی‌ماه همان سال رفراندوم اصلاح اراضی و مواد دیگر مطرح شد با حضور شاه درصحنه اختلاف بین علما ایجاد شد، برخی معتقد بودند نباید مقابل شاه ایستاد اما نظر امام به دلیل خطر جدی که اسلام را تهدید می‌کرد مخالف با این افراد بود که از خطر برخورد شاه نگران بودند.

دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی ادامه داد: روز 2 بهمن با نظر مبارک امام ما از منزل مرحوم خوانساری با همراهی علما به‌صورت یک راهپیمایی در بازار راه افتادیم و بازار بسته شد و از سبزه‌میدان علیه رفراندوم قلابی شاه شعار دادیم جمعیت افزوده شد و به سمت کوچه‌بازار آهنگران رفتیم و به منزل سید محمد بهبهانی که مخالف مخالفت با شاه بود رسیدیم اما با حضور آقای خوانساری و صحبت ایشان با آقای بهبهانی بیانیه‌ای را امضا کردند و آقای فلسفی پشت پرده رفراندوم را به مردم هشدار داد و وحدت بین روحانیت با امضا مشترک اتفاق افتاد.

بادامچیان با ارائه روایت جامعی از تاریخ شفاهی روزهای مقابله با رفراندوم ضد شاه گفت: این راهپیمایی ادامه نیافت و بعد از خروج ما از خانه آقای بهبهانی با گارد شهربانی درگیری پیش آمد و این نخستین بار درگیری پس از کودتای 28 مرداد بود که مردم گارد را مجبور به عقب‌نشینی کردند، من به منزل مراجعت کردم و به مادرم اظهار کردم به خدمت علما می‌روم مادرم مرا تشویق کرد تا در این مسیر برای خدا گام بردارم.

وی خاطرنشان کرد: روز 3 و4و5 بهمن ما در بازار و اطراف آن مشغول درگیری با کماندوهای شاه بودیم و ضربات باطوم به سر من اصابت کرد، شاه بعدازاین جریان ترسید و به قم رفت، امام دستور داد کسی از خانه بیرون نیاید و شاه با منظره شهر خالی روبرو شد همان شب قمی‌ها تاق نصرت‌هایی که حکومت زده بود را آتش زدند و شاه با این صحنه مواجه شد و به مقابل حرم آمد و میزی برایش گذاشته بودند که می‌خواست اسناد اصلاحات ارضی را به روستاهای قم بدهد اما مشاهده کرد که حتی یک طلبه در آنجا نیست او عصبانی شد و با اعطای اولین قباله به یک روستایی او قباله را برگرداند و به شاه اظهار کرد که علما اعلام کرده‌اند که این مصداق مال شبهه‌ناک است.

این مبارز انقلابی گفت: شاه از عصبانیت فحاشی می‌کرد و این جریان را ارتجاع سیاه نامید و به طلاب و روحانیت توهین کرد و به دلیل عدم توجه افراد به وی به تهران بازگشت این کار ضربه سنگینی به شاه بود و به آمریکا ثابت کرد که شاه عرضه ندارد.

این پیشکسوت نهضت انقلاب اسلامی با بازخوانی حادثه فیضیه تأکید کرد: در روز رفراندوم مرحوم قدیریان اقدام به آتش زدن چند چادر رأی کرد و مشخص شد که کسی در همه‌پرسی شرکت نکرده ولی شاه اعلام پیروزی کرد. امام سخنرانی قرایی با محتوای رسوایی شاه کرد در ماه رمضان همان سال مردم برای نماز به مسجد رفتند ولی روحانیت به‌عنوان اعتراض نماز جماعت را برگزار نکردند این امر بازتاب عجیب و گسترده‌ای داشت اما توسط چند نفر از عمال رژیم مرحوم خوانساری را وادار به حضور در مساجد کردند البته بعدها متوجه نفوذی بودن مأموران شاه شد.

وی با بیان هوشیاری امام در این جریان یادآور شد: امام در خصوص روشنگری در منابر دستور دادند و گروه ما درصدد روشنگری پیرامون رفراندوم برآمدیم، ما در ایام نوروز به امام پیشنهاد اعلام عزای ملی دادیم که امام تأکید کردند دید و بازدیدها تعطیل نشود و در حین آن روشنگری پیرامون موضوع رفراندوم صورت بگیرد و خانه ها را تبدیل به روشنگری کنید. دوم فروردین در روز شهادت امام صادق از شهرستان ها برای دیدار امام و مراجع به قم دعوت کردیم و مطلع شدیم روز قبل افرادی را با لباس مبدل اجیر کرده اند تا در قم کشتار کنند، آنها خواستند منبر امام و سخنان آقای مروارید را بر هم بزنند البته با فرض خطر در فیضیه به مرحوم گلپایگانی اطلاع دادیم که به فیضیه نرود ولی ایشان عدم رفتن را عقب نشینی دانست و به فیضیه رفت.

بادامچیان افزود: شهید عراقی و برخی از دوستان نیز به داخل فیضیه رفتند ولی من به دلیل احتمال خطر به اقای عسگراولادی گفتم بهتر است داخل نرویم تا مبادا حادثه ای شبیه گوهرشاد پدید بیاید، افرادی که داخل فیضیه شدند کتک خوردند و طلاب را از بام پایین انداختند، صبح روز بعد آقای عسگراولادی خدمت امام رسید و برای برگزاری مراسم شهدای فیضیه کسب تکلیف کرد که امام فرمود مردم هنوز اگاهی ندارند، سپس مراسم چهلم شهدا برگزار شد.

وی ضمن تأکید بر اینکه امام از پایداری گروه ما مطمئن شدند دستور تاسیس موتلفه اسلامی را دادند گفت: همزمان با محرم از علما دعوت به عمل آمد و بعد از هفتم محرم شروع به فعالیت کردیم نخستین شعار را هیئت انصارالحسین سر داد و مبارزه شروع شد و در طی دو سه روز شعار بر علیه شاه دادند امام دستور راهپیمایی در روز عاشورا را دادند و از مسجد حاج ابوالفتح تا بهارستان و سپس تا کاخ مرمر با سر دادن شعار حرکت کردیم و مضمون شعارها شهادت طلبانه و جهادگونه بود و صبح فردا جبهه ملی سعی در مصادره این ماجرا داشت این درحالی بود که مصدق حتی یک بیانیه برای 15 خرداد نداده بود.

بادامچیان تأکید کرد: این راهپیمایی شاه و آمریکا را لرزاند در خاطرات اعلم به صراحت ترس شاه و رژیم از فعالیت انقلابیون بیان شده بعد از راهپیمایی دو روزه از روز 11 محرم عصر، رژیم عکس العمل نشان داد و 40 تن از علما را در منازلشان دستگیر کرد و امام نیز دستگیر و به زندان عشرت آباد منتقل کردند، آنها قصد شهادت امام را داشتند اما در این امر ناتوان بودند تمام راه های ارتباطی قم بسته شد ولی جوانی خود را از سلفچگان به تهران خبر دستگیری امام را رساند.

وی تأکیدکرد: ما خبر دستگیری امام را منتشر کردیم و جمعیت جوشید شاه ابتدا احساس خطر نمی کرد ولی با افزایش درگیری و تیراندازی و شهادت یک جوان شور و هیجان بیشتری ایجاد شد و در مقابل ساختمان رادیو کشتار گسترده ای اتفاق افتاد، درگیری به تمام شهر منتقل شد من با لباس سفید با دوچرخه به شهر رفتم شهر شبیه یک منطقه جنگزده بود محله ها در اختیار مردم بود و عناصر رژیم از داخل کامیون ها تیراندازی کردند. من و پسرعمو و اخویم در کوچه آبشار دستگیر شدیم و نانوای محل گفت اینها بچه های محل هستند و مأمور هم گفت امروز افراد زیادی کشته ایم بگذارید اینها بروند.

این همراه نهضت امام خمینی گفت: درگیری ها چند روز ادامه داشت و شهید عراقی چند قبضه اسلحه کمری داشت و شاه با دیدن شلیک دستور شلیک از کمر بالا به مأموران داد و آنها کشتار بسیاری کردند بنابراین 15 خرداد تا 18 خرداد ادامه داشت بچه های ما یعنی مسئولین موتلفه به نتیجه رسیدند که درگیری نباید ادامه پیدا کند و 22 خرداد اعلام تعطیل عمومی کردیم.

دبیرکل مؤتلفه اسلامی علت اینکه 15 خرداد نقطه عطف انقلاب اسلامی را جدا شدن مسیر شاه از ملت و اسلام و مردم دانست و گفت: از آن تاریخ به بعد تأسیس حکومت اسلامی مدنظر قرار گرفت بنابراین 15 خرداد حالت مردمی و خودجوش داشت و احزاب نقشی در آن نداشت و روحانیت و مردم مذهبی و بچه های موتلفه بودند و آقای عراقی و حاج محسن رفیق دوست نقش ویژه ای داشتند با ناامیدی از به شهادت رساندن امام، شاه اعلام کرد ما به روحانیت احترام می گذاریم از اینجا نهضت راه جدیدی را پیش گرفت تا امام در فرودین آزاد شد.

وی در پایان گفت: نسل جوان ما باید بداند نهضت از همان آغاز برای خدا و با نیروی الهی آغاز شد و جریان های چپ گرا و غرب گرا در این انقلاب نقش ندارند در مبارزه با شاه البته نقش دارند و در نتیجه جریانی که از پیروزی شکل گرفت این بود که مدتی گرفتار جریان لیبرال و مدتی در سیطره جریان غربزده اصلاح طلبان و سپس جریان شعارزده افراطی و نیز جریان اصلاح طلب اعتدالی بودیم و اکنون به جایی رسیدیم که دستان این ها برای مردم رو شده و آنچه اکنون در حرکت است گام دوم انقلاب است البته باید به یک نکته توجه کنیم که جریان قدرت طلبی آفتی در مقابل جریان ارزش گرا است که باید ملت نسبت به آن هوشیار باشند.

https://shoma-weekly.ir/py81md