محمد کرمیراد، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی، در گفتگو با خبرنگار ما پیرامون قطعنامه تروئیکای اروپا علیه ایران و تأیید آن توسط شورای حکام و واکنش مجلس شورای اسلامی در این خصوص گفت: با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران قانوناً (NPT) را امضا کرده است، مجلس یازدهم میتواند پیششرطی را برای این موضوع به صورت تعجیلی و دو فوریتی مطرح کند و خروج از (NPT) را در دستور کار قرار دهد تا با اقدامی انقلابی از ظرفیتی که داریم استفاده کنیم. این امر قطعاً زمینه نگرانیها و دغدغههای اروپاییها و کشورهایی را فراهم میکند که به این قطعنامه رأی مثبت دادهاند.
وی پیرامون واکنش دولت مطرح کرد: بهطور کلی سیاست جمهوری اسلامی باید این باشد که اجازه ندهد ترامپ و اروپا در چهارچوب مقررات آژانس بیش از این بداخلاقی کنند و فشارهای سیاسی و مسئلهدار را بر جمهوری اسلامی ایران وارد کنند. بنابراین جمهوری اسلامی باید به سمت غنیسازی که مورد نیاز کشور است پیش برود و آن را به 20 درصدی ارتقاء بدهد که طبق عرف بینالملل برای رادیودرمانی حدود 1 میلیون بیمار نیاز داریم.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با بیان اینکه آژانس و کشورهای جنبش نم (عدم تعهد) بر صحت فعالیتهای هستهای کشور مهر تأیید گذاشتهاند و جمهوری اسلامی ایران هیچگاه نسبت به تعهداتش تعدی نکرده است. خاطرنشان کرد: دولت جمهوری اسلامی ایران باید محکم روی این موضع بایستد تا حق نسبیمان را از منظر اروپا و آمریکا به دست بیاوریم.
وی افزود: قطع یقین اگر کرنش یا عقبنشینی یا تواضعی صورت بگیرد آنها گستاختر و جریتر میشوند و بعد از این راههای دیگری را از طریق روابط بینالملل و سازمان ملل بر محکومیت جمهوری اسلامی ایران پیدا میکنند و بیشتر فشار میآورند.
کرمیراد در خصوص پیام این قطعنامه گفت: متأسفانه روحانی و ظریف به سه دولت اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه دل خوش کرده بودند تا بتوانند با اینها مسئله برجام را حل کنند. این قطعنامه نشان داد این سه کشور سرسپردگان به آمریکا هستند و در کلیت راهبرد غرب نسبت به جمهوری اسلامی ایران هیچ تغییری ایجاد نشده است و پیشبینیهای مقام معظم رهبری در این باره دقیق بودند. لازم به ذکر است متأسفانه دولت و مجلس قبلی نتوانستند تضامین لازم را در برجام از طرف مقابل بگیرند.
وی با تأیید اینکه این قطعنامه رسوایی برای بزککنندگان غرب است، گفت: این قطعنامه دلیل روشن و مبرهنی است که نشان میدهد فعالیتهای برخی از دلباختگان به غرب در واقع نوعی بزک کردن غرب به صورتی است که در ذهن و فکرشان هست. این آقایان با هر نیت سیاسی و غیر سیاسیشان برای ادامه حیات سیاسیشان جو افکار عمومی را به این سمت سوق دادند که میشود راه برونرفت را با ارتباط با کشورهای اروپایی دنبال کرد.