
امیدهای ناامید شده در سایه انتخاب دوباره
پس از انتخاب دوباره دولت، برخلاف انتظار فاصله دولتمردان با مردم بیش از گذشته شد، کشف مفاسد اقتصادی، حضور ترامپ در موضع ریاست جمهوری آمریکا، نقض عهد چندینباره برجام، گرانی افسارگسیخته تنها یک بخش از موضوعاتی بود که ناکارآمدی دولت امید را بیش از بیش در نظر عموم جامعه نشان میداد. این موضوع در کنار نقدناپذیری دولت سبب نوعی حس رهاشدگی در میان مردم شود گویا فاصله عمیق میان مردم و دولت بیش از هر زمان دیگری در دولت یازدهم و دوازدهم بدنه رأی او را متزلزل ساخت.
ناکارآمدی، خستگی یا ضعف مدیریت
دولت دوازدهم در بسیاری از موارد مسائل داخلی را علیرغم تأکیدات رهبری بر توان داخلی به سیاست خارجی گره زد، تمرکزگرایی بر موضوع مذاکرات برجام و منوط کردن گشتن چرخ اقتصاد به عدم چرخش سانتریفیوژ هم دلیل دیگری بود که از بسیاری از موارد باز بمانند در همین زمینه بحرانهای طبیعی نظیر سیل، زلزله و این اواخر کرونا باعث شد تا خستگی توأم با ضعف مدیریتی شود و اختلاف داخلی میان بدنه دولت در این موارد مشاهده گردد این امر در سال پایانی دولت بیش از هر زمان دیگری به چشم میخورد.
مسکنی مقطعی به نام بورس
البته دولت در برخی از ابعاد موفق ظاهر شد اما در بعد اقتصادی آن گشایشی که وعدهاش را به مردم داد نتوانست محقق کند، اکنون اما تدبیر بورس برای نجات اقتصادی و همچنین ارائه اوراق بهادار به مردم شاید مسکنی مقطعی برای روزهایی باشد که فشار تحریم و فشارهای اقتصادی بر مردم تحمیل شده و مسئله دوری دولت از خود را بیش از هرزمان دیگری احساس میکنند.