دکتر حسن غفوری فرد، دکترای هستهایاش را از آمریکا گرفته است؛ سال ۱۳۶۵ دوره دکترای علوم و تکنولوژی هستهای را در دانشگاه امیرکبیر ایجاد کرد که یکی از فارغالتحصیلهای آن شهید دکتر شهریاری بود. به سراغ وی رفتیم تا نظرش را درباره این برنامه بدانیم.
ارزیابی شما از طرح اقدام مشترک که در ژنو نوشته شد چیست؟
اجازه بدهید نقاط مثبت و منفی را بگوئیم. نقطه مثبت بزرگ اول ارتقای سطح مذاکره از گروه سه نفری اروپائی به گروه ۱+۵ است. قبلاً بهخصوص در دوره اصلاحات مذاکرات با انگلستان، آلمان و فرانسه انجام میشد، ولی ۱+۵، آمریکا، چین و روسیه هم هستند به علاوه ما. یعنی در حقیقت کل قدرتهای دنیا یک طرف هستند و ایران یک طرف است. این نشانه قدرت و اقتدار کشور ما است که آمدهاند ببینند با این نظام باید چه جوری برخورد کند.
معمول این بود که هر وقت بلوک غرب یک طرف قرار میگرفت، بلوک شرق طرف دیگر بود. در جنگ ویتنام آمریکا و انگلستان آن طرف هستند، چین و روسیه و کشورهای بلوک شرق این طرف. در مسئله کوبا و کره شمالی هم همین طور بود. اینجا تنها موردی است که معادله به هم خورده است و کل قدرتهای شرقی و غربی یک طرف هستند و در مقابل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایستاده است. بالاخره طرفین یک کشتی باید هموزن باشند. معلوم میشود وزن ما معادل وزن کل دنیا شده است. این خیلی مسئله مهمی است. مضافاً بر اینکه مسئله بهقدری مهم است که گروههای دیگر هم تلاش میکنند به آن بپیوندند، حتی عربستان و اسرائیل هم تلاش میکنند به این گروهها بپیوندند! نکته دیگر این است که روسها نهایتاً آن طرف هستند و این قدرت چانهزنی ما را کم میکند.
چرا به آن توافقنامه نمیگویند؟
اسم این را گذاشتهاند Joint Plan of Action، برنامه اقدام مشترک. نگفتهاند توافق یا تعابیری از این دست. یک جهت آن این است که این یک موافقتنامه نیست، بنابراین طبق قانون اساسی ما نیاز به موافقت مجلس ندارد. در عین حال هر تصمیمی که بگیرند و هر اسمی که روی آن بگذارند، نیاز به موافقت مجلس دارد. با اسم نمیشود محتوا را تحمیل کرد.
نکته دیگر این است که نوشتهاند تنها متن انگلیسی معتبر است. این متن هم توسط آمریکائیها تهیه شده است و آنها هم از واژگانی استفاده کردهاند که قابلیت برداشتهای مختلفی را دارد و میتواند مورد سوء استفاده قرار بگیرد که به بعضی از آنها اشاره خواهم کرد. در حقیقت عبارات مبهمی را به کار بردهاند و پرانتز زیاد دارد. این کار یک فایده دارد، یک ضرر. فایدهاش این است که بر اساس آن راحت میشود توافق کرد، اما مشکلش این است که مسیر اجرائی را طولانی میکند. یک وقت شما یک توافق ساده روی کاغذ میکنید، یک وقت میخواهید پیادهاش کنید. این کار مسیر را طولانیتر خواهد کرد.
در توافقنامه نمیتوانند این کار را بکنند. درست است؟
در توافقنامه، دیگر نمیشود از لغات دوپهلو استفاده کرد و همه موارد کاملاً روشن هستند. یکی از مشکلات مذاکرات در دوره فعلی نسبت به دور قبلی همین است. این نقطهچینها باید شفاف شوند. به همین دلیل دور مذاکرات طولانیتر و سنگینتر و تبدیل به یک ماراتون شده است.
شما دستاوردهای شش ماهه گذشته را مفید میدانید؟
باید ببینیم از این کار چه هدفی داشتیم. یکی اینکه روابط ما با دنیا دوستانه شود و تحریمها برداشته شوند. منتهی نکات مبهم در اینجا این است که گفتهاند تحریمهای مربوط به هستهای. میتوانم بگویم هر تحریمی مربوط به هستهای نیست و مثلاً مربوط به حقوق بشر است یا مربوط به احکام شرعی است یا مربوط به موشکهای دوربرد است. میتوانند هر تحریم دیگری بگذارند. این یکی از نکات مبهم است. متن گفته است تحریمهای مربوط به هستهای. ما از اول انقلاب در تحریم بودهایم. یعنی این تحریمها کماکان ادامه خواهند داشت و شاید هم مفصلتر شوند. آن موقع که مسئله موشکهای دوربرد نبود و علاوه بر تحریمهای قبلی میتوانند تحریمهای جدیدی را هم اعمال کنند و دستاورد ما تقریباً میشود منفی. ابتدا باید با جهان به توافقی برسیم که تحریمها برداشته شوند، اما در اینجا نوشتهاند تحریمهای هستهای، بنابراین هر تحریم دیگری میتواند باشد.
صحبت دیگر هم این است که برداشتن تحریمها ۲۰ سال طول میکشد. کنگره آمریکا میخواهد طرحی را تصویب کند که برداشتن تحریمها دست رئیسجمهور نیست. تا امروز رئیسجمهور تحریمها را اعلام و تحمیل میکرد. حالا گفتهاند کنگره هم باید تصویب کند.
از جمله واژگان مبهمی که گفتهاند اگر دستگاهی خراب و جایگزین شود، باید دید چه کسی میبایست این جایگزینی را تأئید کند؟ در اولین بند نوشته است ایران باید تعهد کند فعالیتهای هستهای او صد در صد صلحجویانه است. البته مقام معظم رهبری رسماً اعلام کردهاند ما به دنبال بمب هستهای نیستیم. جان کری هم گفته است ما فتوای مقام رهبری را خیلی جدی میگیریم، اما آنها میتوانند جلوی هر نوع فعالیت مربوط به انرژی هستهای را بگیرند و بگویند ما باید مطمئن شویم صلحجویانه است و مثلاً این فعالیت منتج به فعالیت غیرصلحجویانه میشود.
در قسمت دیگر نوشته است باید توافق دوطرفهای برای مقدار غنیسازی صورت بگیرد و در باره محل و میزان تولیدش باید دو طرف توافق کنند. یعنی آنها بیایند و به ما بگویند شما کجا غنیسازی کنید و چه مقدار. شما چه مقدار غنیسازی نیاز دارید؟ یعنی طبق این موافقتنامه اینکه ما چه مقدار سوخت برای نیروگاهمان نیاز داریم، باید مورد توافق قرار بگیرد. نکته مهم این است که طبق همین موافقتنامه آنها میتوانند بگویند شما هیچی نیاز ندارید، برای اینکه طبق قانون سوخت نیروگاه بوشهر را تا آخر عمر نیروگاه روسیه باید تأمین کند. یعنی طبق قرارداد نمیتوانیم از سوخت خودمان در این نیروگاه استفاده کنیم. پس میتوانند بگویند شما به هیچ سوختی که خودتان تأمین کنید نیاز ندارید و طبق همین قراری که تعریف شده است، نیاز به غنیسازی ندارید.
حالا گفتیم ما یک نیروگاه دیگر ساختهایم و به سوخت هم نیاز داریم و آنها هم قبول کردند به سوخت احتیاج داریم. سوخت را کجا بسازیم یا از کجا تأمین کنیم؟ میگویند باید هماهنگ کنید. غیر از ایران هر جای دیگری خواستید بسازید. حتی نگفته است داخل ایران. گفته است غیر از ایران هر جا بگوئید ما موافقت میکنیم. این همه دنیا هست. میتوانید بروید بورکینافاسو، مالزی یا... یعنی عملاً میتوانند با همین قرارداد کل غنیسازی ما را تعطیل کنند. محل ساخت سوخت و مقدارش باید با توافق باشد.
باز از تعهداتی که کردهایم این است که نصف ۲۰ درصد را از بین میبریم. بالای پنج درصد را اصلاً نمیدهیم. هیچ جای جدیدی را ایجاد نمیکنیم.
اینها همه برای شش ماه است؟ دائمی که نبوده است؟
نخیر، اینها مقدمه است. بعد گفتهاند فرآوری مجدد نخواهد داشت و هیچ محل جدیدی هم برای فرآوری نخواهد داشت. تمام محلهائی که معادن اورانیوم ما هست. کشورهائی که کیک زرد وارد کردهایم. تمام این اطلاعات را به آنها تقدیم کنیم؟ بهطور روزانه آژانس بینالمللی بازدید کند.
روزانه؟
- بله، در متن آمده Daily inspection. مخصوصاً در آنجا که سانتریفیوژها را مونتاژ میکنیم ببیند. محل انبار کردن مواد اولیهای را که از معادن میآیند ببیند. آنچه در پاورقی در مورد محلهای غنیسازی گفته معنیاش این است که در شش ماه آینده ـ که الان تمام شدـ ایران هیچ UF۶ در سانتریفیوژها تزریق نمیکند و از این لحظه هیچ سانتریفیوژ جدیدی نصب نخواهد کرد و آنهائی هم که وجود دارند در شرایط Non operative باشد. این هم از آن جملههای عجیب و غریبی است که گذاشته و نگفتهاند تعطیل یا تعلیق باشند، بلکه گفتهاند در شرایط Non operative باشند.
Non operative یعنی چطور باشد؟
یعنی عملیاتی نباشد. فقط اسم تعلیق یا تعطیل را نیاورده است. شده خودش را بیاور، اسمش را نیاور. یعنی سانتریفیوژها کار نکنند.
* ما چه چیزی به دست میآوریم؟
- گفتهاند: …will pause for six months its efforts to reduce Iran «s crude oil sales
یعنی تلاش برای این را که فروش نفت ایران کمتر شود متوقف کنند. یعنی اگر قرار است ما دو میلیون بشکه صادر کنیم و حالا رسیده است به یک میلیون، اینها دیگر تلاش نمیکنند برسانند به نیم میلیون و میگذارند روی همان یک میلیون بماند! این مهمترین دستاورد ما از این قضیه است و آنهائی که الان دارند میخرند، همان مقدار بخرند و کمترش نکنند. یک مقداری از پولی را که خارج داریم ـ که مبلغش را اینجا ننوشتهاند و بعداً گفتند ۲/۴ میلیارد دلارش را طی شش هفت قسط برگردانند، یعنی هر قسط ۵۰۰ میلیون دلار و آن وقت در همین فاصله که دارند این پول را میدهند باز از قبال نفتی که فروختهایم ۵۰، ۶۰ میلیون دلار بلوکه شده است که هیچ جا در این توافقنامه نیامده است.
در همین مدت شش ماه؟
بله، هنوز پولهایش برنگشته است. گفته بودند ممنوعیت خدمات پتروشیمی را برمیدارند. تحریم فلزات گرانبها مثل طلا و... را برمیدارند. لطف میکنند و در این مدت هیچ تحریم جدیدی را اضافه نمیکنند.
این هم نکته جالبی است که میگویند هیچ تحریم جدیدی در زمینه هستهای اضافه نمیکنند. یعنی هر نوع تحریم جدیدی را در زمینه غیرانرژی میتوانند اضافه کنند. گفتهاند سازمان ملل هیچ تحریم جدیدی را در مورد مسائل هستهای اضافه نمیکند. این حقهبازی محض است، چون سازمان ملل میتواند هر نوع تحریمی را بگوید که مثلاً در باره حقوق بشر یا تروریسم یا هر موضوع دیگری هست. تازه غیر از این کشور خودش میتواند تحریم کند. یعنی آمریکا و بقیه کشورها میتوانند تحریم کنند، سازمان ملل تحریم نمیکند.
اتحادیه اروپا را هم گفتهاند تحریم نمیکند، ولی خود کشورها میتوانند تحریم کنند. اینکه مقام معظم رهبری فرمودند ما اعتماد نداریم از اینجا مشخص میشود.
اگر همه این کارها را انجام بدهیم، با ایران همان برخوردی میشود که با کشورهائی که اسلحه نظامی ندارند برخورد میشود. به نظرم بد نباشد ترجمه کل این متن را بخوانید.