دکترحسن لاسجردی در خصوص مواضع انفعالی جهان عرب نسبت به فلسطین و عدم برخورد با اسرائیل اظهار داشت: دلایل متعددی برای رفتار اعراب نسبت به قضیه اصلی آنان یعنی فلسطین و سبقت برای دوستی با رژیم اسرائیل وجود دارد.
وی اولین علت این جنگ اعراب با فلسطینی ها را مشکلات سیاسی، امنیتی و فرهنگی جوامع عربی دانست و گفت: در برخی کشورهای عربی سنت‌های قدیمی کماکان حاکم است.
لاسجردی با بیان اینکه معمولا این حکومت ها بسته و یا بر محور قبایل و خانواده‌ها اداره می‌شوند، اظهار داشت: در اینگونه حکومت‌ها هنگامی که منافع قبیله خاص و خانوداه‌ها ایجاب کند می تواند علیه همراهان، کشورهای همسایه و یا کشورهای همزبان هم اقدام کند.
این کارشناس مسائل آسیای غربی عدم وجود چهره های صاحب نام و دارای وجاهت بین المللی در جهان عرب را یکی دیگر از این دلایل دانست و تصریح کرد: وجود افرادی مانند «عبدالناصر» و «حافظ اسد» باعث شد تا پنجاه سال پیش یک جبهه عربی علیه اسرائیل ایجاد و خط مقاومت یا جبهه پایداری اعراب علیه اسرائیل شکل گیرد.
وی با بیان اینکه ناصر و اسد آدم های بزرگی بودند که خطر اسرائیل را درک و فهم مناسبی از تاریخ داشتند، اظهار داشت: این افراد توانستند در فضای دو قطبی آن زمان نشانه گیری را علیه اسرائیل داشته باشند و فکر می کردند در آن دوره اسرائیل منافع جبهه رقیب و همچنین منافع ضد آنها را دارد.
لاسجردی یکی از مشکلات فعلی جهان عرب را فقدان چهره‌های بزرگ دانست و اظهار داشت: چهره های بزرگ فهم درستی از تاریخ و اهداف جهانی نظام سلطه دارند و می توانند در مقابل نظام سلطه بأیستند.
وی گفت: موضوع خط سازش و جریان محافظه کار در جهان عرب یکی دیگر از عللی است که سبب شده کشورهای عربی با یکدیگر چالش داشته باشند.
لاسجردی با بیان اینکه تا سال 1970 قالب کشورهای عربی و حتی کشورهای میانه‌رو و محافظه‌کاران عربستان، ضد اسرائیلی بودند، خاطرنشان کرد: علی رغم اینکه اعمال، رفتار و سرجمع منافعی که از اعراب تولید می‌شود به نفع جریان مقاومت و جهان عرب نبوده و به نفع اسرائیل است اما اعراب هم اکنون نیز تلاش می‌کنند نشان دهند در گفتار و نگاه علیه اسرائیل می‌باشند.
وی دلیل این کار را جریانی دانست که از 1970 به بعد پیش آمده است و می خواهد تا حدودی نزاع‌ها، در گیری‌ها و مخاصمه با اسرائیل را کاهش و به دنبال راه حل‌های سیاسی و دیپلماتیک باشد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: امروز در جهان عرب با این نکته مواجه‌ایم که نوک پیکان هدفش اعراب، علیه دشمن تثبیت شده‌ای به نام اسرائیل نیست و بسیاری از این کشورها دچار تغییر ماهیتی در رابطه با فهم مناسب از دشمن شده‌اند.
لاسجردی ادامه داد: از وقتی که جریان محافظه کار در جهان عرب از 1975 به بعد شکل گرفته است کم‌کم مبارزه و یا دشمن دانستن اسرائیل را فراموش و امروز بعنوان یک واحد سیاسی در حال مذاکره با اسرائیل می‌باشند و بنوعی یک خط جدید را در فضای چالش‌های بین اعراب و اسرائیل بوجود آورده‌اند.
وی فشارهای خارجی و هواخواهی‌هایی که در منطقه بروز و ظهور دارد را نیز با چالش‌های اعراب مرتبط دانست و گفت: در پس جریان محافظه‌کاری که در کشورهای عربی در بسیاری از موارد امنیتی، سیاسی و حتی اطلاعاتی خود را مدیون غرب دانسته تلاش دارند در این تقسیم بندی‌های سیاست‌های خود را با غرب همسان کنند.
لاسجردی ادامه داد: در این همسانی با توجه به جایگاه اسرائیل در غرب، اعراب نمی‌خواهند بر علائق غرب پا گذاشته و به همین دلیل با اسرائیل آنگونه که باید برخورد نمی‌کنند بلکه برعکس جریان سازش را به پیش برده و خطی بر خلاف خط مقاومت در منطقه ایجاد می‌کنند.
کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به چالش‌های ایدئولوژیک بعد از جریان 11 سپتامبر و امنیتی شدن بیش از گذشته غرب آسیا گفت: بعد از این اتفاقات، جریان محافظه‌کار در منطقه تلاش دارد خود را بعنوان اسلام اصیل معرفی و اعلام کند که قرائتشان از اسلام یک قرائت فراگیر است و بقیه قرائت‌ها ـ که می تواند سایر اضلاع امت اسلامی باشدـ دست دوم و غیر معروف است.
وی افزود: چالش اعتقادی در منطقه می‌تواند یکی از نکاتی باشد که جهان عرب و سردمداران جهان عرب در سال‌های گذشته با آن مواجه و تلاش می‌کنند در بحث تضاد ایدئولوژیک منطقه خودشان را جلوتر از بقیه نشان دهند.
لاسجردی با بیان اینکه در این جلو نشان دادن تضارب منافع و تضاد منافع پیش می‌آید، تصریح کرد: در اینجا هم برای اینکه بتوانند با جهان بیرون ارتباط داشته باشند از اصولشان دست می‌کشند و کاهش تمسک جویی در اصول دارند.
وی در پایان خاطرنشان کرد که این موارد باعث شده جهان عرب امروز، نشانه خود را از اسرائیل بردارد و به سمت دیگری برود.