بین الملل

عروسک خیمه‌شب‌بازی روسیه!

تقریباً هر انتخاباتی از ورای منشور روسیه دیده می‌شود. اعم از آقای ترامپ در ایالات‌متحده، آقای جرمی کوربین در انگلستان، یا نامزدهایی چنان متفاوت مانند آقای ژان لوک ملانشون، آقای فرانسوا فیون یا خانم مارین لوپن در فرانسه، کافی است که تردیدی در مورد رفتار با روسیه وجود داشته باشد یا توطئه‌هایی توسط «آژانس مرکزی اطلاعات» (سیا) – نهادی که کسی نیست که نداند چقدر خطاناپذیر و بی‌عیب و نقص است – به مسکو نسبت داده شود
شهباز نخعی- 9فوریه ١٩٥٠، در بحبوحه جنگ سرد، یک سناتور تا آن زمان نهچندان شناختهشده جمهوریخواه گفت: «من فهرستی از ٢٠٥ تن را در اختیاردارم که وزارت امور خارجه آمریکا میداند عضو حزب کمونیست هستند، بااینحال آنها سیاست خارجی را تعیین میکنند». در آن زمان جوزف مک کارتی به شیوهای شرمآور و بهتانآمیز به تاریخ ایالاتمتحده راه یافت. فهرست ادعایی او واقعیت نداشت، اما تب هذیان آلود ضد کمونیست و تصفیه و حذفی که در پیآورد کاملاً واقعی بود وزندگی هزاران آمریکایی را درهم پیچید.

در سال ٢٠١٧، مسئله برسر صداقت وطن پرستانه رئیسجمهوری آینده آمریکا است. با هیئت دولتی که او از میان نظامیان و میلیاردرها برگزیده، دلیلهای فراوانی برای بیمناک بودن از آغاز به کار او وجود دارد. بااینحال، به نظر میرسد که حزب دموکرات و شماری از رسانههای غربی به دامن این نظر چسبیدهاند که آقای دونالد ترامپ «عروسک خیمهشببازی» کرملین است و خود را مدیون راهزنی رایانهای انجامگرفته و هماهنگ شده توسط روسیه میداند. از زمان مالیخولیای مک کارتیست زمان زیادی گذشته، اما واشنگتنپست با ابراز نگرانی از وجود «بیش از دویست تارنما که داوطلبانه یا غیر داوطلبانه تبلیغات روسیه را منتشر میکنند» (٢٤ نوامبر ٢٠١٦)، مک کارتیسم را زنده کرده است.

باد بدی بر غرب میوزد. تقریباً هر انتخاباتی از ورای منشور روسیه دیده میشود. اعم از آقای ترامپ در ایالاتمتحده، آقای جرمی کوربین در انگلستان، یا نامزدهایی چنان متفاوت مانند آقای ژان لوک ملانشون، آقای فرانسوا فیون یا خانم مارین لوپن در فرانسه، کافی است که تردیدی در مورد رفتار با روسیه وجود داشته باشد یا توطئههایی توسط «آژانس مرکزی اطلاعات» (سیا) نهادی که کسی نیست که نداند چقدر خطاناپذیر و بیعیب و نقص است به مسکو نسبت داده شود تا فرد در مظان اتهام اقدام به نفع کرملن قرار گیرد. در چنین فضایی، حتی کسی جرات نمیکند سیل خشمی را به تصور درآید که جاسوسیها نه توسط امریکا بلکه توسط روسیه انجامگرفته شده بود. جاسوسیهایی مانند شنود تلفن خانم آنگلا مرکل یا میلیاردها دادههای اطلاعاتی جمعآوریشده از اینترنت توسط گوگل که نه به مسکو بلکه به «آژانس امنیت ملی» (NSA) ی آمریکا تحویل دادهشده است. آقای اوباما، بدون آنکه متوجه مضحک بودن کلام خود باشد، روسیه را با این عبارات تهدید میکند: «آنها باید درک کنند که آنچه میکنند را ما هم میتوانیم با آنها بکنیم».

آقا ای ولادیمیر پوتین از اینکه واشنگتن میتواند بر سیاست کشورهای دیگر اثر بگذارد ناآگاه نیست. در بهار سال ١٩٩٦، یک رئیسجمهوری بیمار و الکلی روس، معمار (فاسد) هرجومرج در کشور خود، توانست بر عدم محبوبیت اش به پشتوانه حمایت اعلامشده پایتختهای غربی فائق آید و صندوقها را مملو از رأی به نفع خود کند. بوریس یلتسین، دردانه دموکراتهای واشنگتن، برلن و پاریس (با آنکه با توپ بستن مجلس باعث مرگ صدها تن شده بود)، مجدداً انتخاب شد. در ٣١ دسامبر ١٩٩٩، او تصمیم گرفت همه قدرت خود را به نخستوزیر وفادارش یعنی ولادیمیر پوتین واگذار کند.

* مترجم

https://shoma-weekly.ir/0ABy5S