شاید بازیهای بازیگران منطقهای خیلی مؤثر باشد چراکه به نظر میرسد پرونده سوریه در حال حاضر پیش از آنکه مؤثر از تحولات داخلی باشد، تحت تأثیر بازیگران منطقهای و در مرحله بعد قدرتهای بینالمللی است.
به اعتقاد نگارنده اولویت اول کسانی که دیروز دور میز لوزان نشستهاند، به خصوص با تجربهای که در چند ماه گذشتهداشتهاند، به دلایل مختلف و متنوع از سرگیری آتشبس باشد.از یک طرف ایران، روسیه و ترکیه به دنبال این هستند که موضوع آتشبس دوباره جدی گرفتهشود. در عین حال طرفین علاقمندند که آتشبس در حلب برقرار شود، تا هم کمکهای امدادی به محاصره شدگان برسد و هم اینکه فضای تنفسی چه برای نیروهای دولتی و چه برای نیروهای شبهنظامی مخالف دولت ایجاد شود.
از سوی دیگرایالات متحده آمریکا از آنجایی که چند هفتهای بیشتر با انتخابات دولت جدید فاصله ندارد، در فضایی بسیار مثبت و خوشبین قرار دارد تا بتواند نتیجهای از این مذاکرات بگیرد و در آستانه انتخابات آن را برای یک موفقیت بزرگ به خصوص برای کمک به هم حزبی آقای اوباما به نمایش بگذارد. به گمان من یک آتشبس موقت اما نسبتاً بلندمدت، مثلاً به مدت سه ماه میتواند به عنوان یک برگ برنده برای حزب دموکرات در انتخابات آمریکا مورد توجه قرار گیرد.
در رابطه با کشورهای دیگر مانند عربستان و امارات متحده عربی، به نظر میرسد که عربستان به عنوان سردسته مخالفان قرار بگیرد تا دست کم بتواند سیاستهای خودش را به عنوان سیاستهای درست و منطقی پیگیری کند.
اما در عین حال میتوان گفت سیاستهای کشورهایی مانند قطر و امارات متحده عربی تا حدودی با عربستان سعودی فاصله گرفتها ست. آنها تلاش میکنند اندکی از عملکردها خشونتبار بکاهند و با استفاده از فرصتهای پدیدآمده برای فرآیند سیاسی، گروههای مسلح و گروههای سیاسی مخالف دولت بشاراسد را در مجامع و محافل مختلف دور هم جمع کنند تا بتوانند از فرصت فرآیند سیاسی برای دستیابی به اهداف خودشان برای جابجایی قدرت در سوریه استفاده کنند.
اگر چه از یک سو به نظر میرسد که اهداف کشورهایی مانند قطر و امارات متحده عربی در ظاهر با عربستان سعودی یکی باشد، اما آنچه مسلم است این است که روش و تاکتیکهای آنها در طول زمان تغییر کردهاست و بیش از سرمایهگذاری بر نبرد میدانی به جمعآوری معارضان در کنفرانسهایی مانند ژنو و پاریس و امثال آن روی آوردهاند.
به هر تقدیر آنچه بسیار مهم و با اهمیت است، این است که کسانی که روز شنبه در لوزان پشت یک میز نشستند مهمترین دغدغهشان بحث آتشبس است.
نکته مهم دیگر در مورد اجلاس لوزان این است که این بار بر خلاف اجلاسهای پیشین، عربستان سعودی از موضع ضعف در نشست حاضر شد هاست و بدون شک تحت فشار زیادی قرار خواهد گرفت تا دست از حمایت از گروههای مسلح افراطی در سوریه بردارد.
از سوی دیگر محور ترکیه، قطر و عربستان که تا پیش از این نقش مهمی در تحولات بحران سوریه بازی میکردند، امروز تا حد زیادی انسجام خودش را از دست دادهاست و از سوی دیگر،روسها هم مصر هستند که از بشار اسد حمایت کنند.
واقعیت این است که به گمان من حتی اگر عربستان سعودی در تحولات سوریه کوتاه بیاید و تغییر موضع بدهد، جایگاهش را از دست خواهد داد، در نتیجه دست کم در مواضع علنی خود به شدت بر مواضع قبلی اصرار و ابرام داشتهباشد، اما در عوض در صورت تغییر موضع به صورت پشت پرده و غیرعلنی اندکی همکاری نشان دهند.
البته این احتمال آخر بسیار ضعیف است چرا که عربستانیها تا کنون نشان دادهاند که در مسائل مربوط به حوزه ایدئولوژیک مواضع بسیار سرسختانهای دارند و بسیار بعید است که حتی پشت پرده هم حاضر به کوتاه آمدن و همکاری برای حل بحران سوریه باشند.