گفتگوی ویژه

عبور اصلاح طلبان از روحانی قطعی است

در باره اصلاح‌طلبان هم فکر می‌کنم یک رقابت جدی بین دولت و گفتمان آن و گفتمان اصلاحات به چشم بخورد. همان‌طور که عرض کردم، واقعاً بحث در باره عبور از آقای روحانی و دولت اعتدال به‌طور جدی در میان اصلاح‌طلبان مطرح هست و تیتر اول روزنامه‌هایشان می‌شود.
امیر زینلی - دوم خرداد که می آید همچنان عده ای قلیل جنازه اصلاحات را سر دست می گیرند و فریاد وا مظلوما بر می آورند. انگار نه انگار که عده زیادی از همین اصلاح طلبان بودند که نه 10 سال و 20 سال، که همین 6 سال پیش دست همکاری به غرب داده بودند تا نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند. حالا دوباره و به قول دکتر صالح اسکندری کافور تازگی به مرده اصلاحات می زنند و به برکت دولت تدبیر و امید، همگی فعال شده اند. با دکتر صالح اسکندری عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و رییس مرکز مطالعات سازمان بسیج رسانه به همین بهانه گفتگو کرده ایم تا فضای پیش روی ما در انتخابات آینده روشن تر شود.

***

پس از یک دهه از پایان فعالیت اصلاح طلبی در ایران، این جریان را چطور ارزیابی می کنید؟

در تحلیل جریان و گفتمان اعتدال با گفتمان اصلاحات، به‌خصوص در حوزه‌های فرهنگ و سیاست باید به این نکته تأکید کنیم که جریان اصلاحات به گفتمان اعتدال به چشم یک رحم اجاره‌ای نگاه می‌کند و معتقد است می‌تواند در قالب اسب تروا از این دولت بهره‌برداری کند و در زمان مقتضی هم از دولت فاصله بگیرد. همان‌طور که امروز به صراحت در روزنامه‌هایشان تز عبور از آقای روحانی را مطرح می‌کنند، مثل حرف‌هایی که آقای منتجب نیا زده است. چرا؟ چون این جریان اساساً و بالذات دارای برخی نگرش‌ها و روش‌هاست. سوابق جریان اصلاحات را که بررسی کنید، مشاهده می‌کنید این جریان در نیمه دوم دهه 70 در حوزه‌های فرهنگی سیاست تساهل و تسامح را داشت که از جنس مدارای فرهنگ شیعی نبود، بلکه تساهل و تسامح لیبرالیستی و اومانیستی که نتیجه آن توسعه فرهنگ پلورالیسم چند فرهنگی و چند مذهبی که فِرق مستقل و متفاوتی وجود دارند، بود. در مقاطعی این گرایش‌ها به‌طور جدی به سمت رویکردهای سکولار و لائیک نزدیک شد. مثلاً در سال 1379 آقای عبدالکریم سروش ـ که در حال حاضر خارج از ایران است ـ صراحتاً در روزنامه جمهوری اسلامی عنوان کرد فرهنگ شهادت یک فرهنگ خشونت‌آفرین است و کسانی که به آسانی کشته می‌شوند، آسان هم افراد دیگر را می‌کشند. یا در مقطع دیگری تئوریسین‌هایشان آقایان سعید حجاریان و اکبر گنجی به صراحت اعلام کردند اندیشه‌های امام خمینی را بایستی به موزه‌های تاریخ سپرد و آنها قدیمی هستند. در روزنامه‌هایشان صراحتاً گفته می‌شد که نمی‌شود به احکام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اسلام در دوره حاضر استناد کرد و کاملاً نگاه عرفی‌سازی داشتند.

نسبت این جریان و نه گفتمان با جریان اعتدال که ادعای گفتمان اعتدال دارد چیست؟

طبیعتاً این جریان گفتمان اعتدال را به عنوان روبنا یا رحم اجاره‌ای می‌بیند تا بتواند نگرش‌ها و رویکردهای فرهنگی‌اش را در ادامه پیاده کند. حال آنکه جریان اطراف دولت آقای روحانی چقدر نسبت به این موضوع اهتمام و چه میزان توانایی مقابله با این جریان را دارند، یعنی به لحاظ پایگاه اجتماعی آقای روحانی به عنوان رئیس‌جمهور باید تکلیفشان را مشخص کنند که آیا تصورشان بر این است که این پایگاه اجتماعی و پایگاه رأی‌ای را که در کشور به دست آورده‌اند، مدیون جریان اصلاحات و پخش تصاویر آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی در تلویزیون است؟ یا دولت اعتدال بماهو توانایی ایجاد یک پایگاه اجتماعی جدید را دارد؟ در اینجا بحث بسیار است که اصلاً تفکر حزبی کارگزاران به عنوان یک حزب دولت‌ساخته در دوره آقای هاشمی رفسنجانی در اوایل دهه 70 و بعداً احزابی مثل اعتدال و توسعه با توجه به رویکردهای تکنوکراتی‌شان، فاصله‌‌شان با توده‌های مردم، فرهنگ اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی‌شان و رفتنشان به اتاق‌های شیشه‌ای چقدر قادرند این پایگاه اجتماعی را منسجم و متشکل کنند؟

و با توجه به این موضوع در انتخابات آتی، با چه فضایی روبرو خواهیم شد؟

در انتخابات اسفند ماه که دو انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است، متغیرهای جدیدی وجود دارد که سبب شده‌اند آنها به مراتب متفاوت از انتخابات‌های دوره قبلی یعنی انتخابات مجلس نهم یا مجلس فعلی خبرگان رهبری باشند. اگر این متغیرها را ناظر به سه ضلع اصلی انتخابات در مردم‌سالاری‌ها در نظر بگیریم، معمولاً یک ضلع مشارکت، دیگری رقابت و سومی پایبندی به نتایج انتخابات است. این مثلث در دایره‌ای ـ که زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی داخلی است ـ قرار می‌گیرد و خارج از این دایره زمینه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای هست، در هر سه ضلع و زمینه‌های داخلی و خارجی با متغیرهای جدیدی روبرو هستیم. در ضلع مشارکت، انتخابات اسفند ماه امسال از نظر میزان و کیفیت مشارکت به مراتب بیشتر و جدی‌تر از دوره‌های قبلی خواهد بود. حداقل پیش‌بینی‌ها در انتخابات مجلس دهم و انتخابات آینده مجلس خبرگان این است که بالای 70 درصد مشارکت مردمی داشته باشیم. در دوره‌های قبلی انتخابات مجلس خبرگان میزان مشارکت 60 درصد بود، اما بالای 70 درصد به معنای حضور بخش‌های خاکستری به شکل پررنگ در انتخابات است.

آیا رقابت به شکل دوقطبی بین اصلاح طلب و اصولگرا باز خواهد گشت؟

در ضلع رقابت، به نظر می‌رسد در انتخابات آتی سناریوهای متفاوتی را شاهد باشیم که یکی‌اش رقابت دو قطبی است که خیلی خوش‌بینانه به نظر می‌رسد که هم جریان اصولگرا و جریان اصلاح‌طلب بتواند اجماع حداکثری و همگرایی عمومی را ایجاد کنند و در نهایت در قالب دو تشکل کاملاً متحد در انتخابات حضور یابند. به نظر من این اتفاق نخواهد افتاد. علی‌رغم تلاش‌هایی که صورت می‌گیرد در جریان اصولگرا این شائبه وجود دارد که چند لیست در کنار لیست ائتلاف نهایی حضور یابند که یکی از لیست‌ها ممکن است با محوریت آقای دکتر لاریجانی، دیگری با محوریت آقای دکتر احمدی‌نژاد و یکی هم با محوریت جریان پایداری، احزاب جبهه پیروان خط امام و رهبری شکل بگیرد که جای آسیب‌شناسی و بحث دارد. در باره اصلاح‌طلبان هم فکر می‌کنم یک رقابت جدی بین دولت و گفتمان آن و گفتمان اصلاحات به چشم بخورد. همان‌طور که عرض کردم، واقعاً بحث در باره عبور از آقای روحانی و دولت اعتدال به‌طور جدی در میان اصلاح‌طلبان مطرح هست و تیتر اول روزنامه‌هایشان می‌شود. از طرفی اعتقاد جریان اصلاحات بر این است که با محوریت آقای خاتمی در انتخابات حضور یابد و آقای خاتمی محوریت لیست کشوری را به دست بگیرد و نگاه دولت این است که لیست منسجمی با محوریت تفکر کارگزارانی و اعتدال و توسعه‌ای را معرفی کند. همان‌طور که دیدید آقای اسحاق جهانگیری چند هفته پیش در جلسه حزب کارگزاران حضور یافت و این حضور با این تعبیر عنوان شد که ایشان با دوستان قدیمی‌اش ملاقات کرده است.

چقدر امکان تکرار اتفاقات سال 88 در این انتخابات وجود دارد؟ چرا که در آن سال هم اصلاح طلبان، امید زیادی به نتیجه انتخابات بسته بودند.

در ضلع پایبندی به نتایج، به نظر نمی‌رسد اتفاقاتی که در سال 88 رخ داد، در این انتخابات بیفتد. هم به دلیل اینکه دولت یازدهم برگزارکننده انتخابات هست و هم صبغه امنیتی و نیروهایی که اطراف دولت هستند، به نظر می‌رسد موجب شود انتخابات را به صورت آرام و پایبند به نتایج و نهادهای فیصله‌بخش برگزار کنند.

اما در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی متغیرهای جدیدی که انتخابات بعدی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند، شبکه‌های اجتماعی هستند که امروز در قالب Applicationهای پیام‌رسان یا نرم‌افزارهای کاربردی به‌طور جدی در بین مردم وجود دارد. Applicationهایی مثل WhatsApp، Viber، WeChat و... که مردم از آنها استفاده می‌کنند. این شبکه‌های اجتماعی طی دو قضیه یکی جریان اسیدپاشی اصفهان و دیگری فوت مرحوم پاشایی نشان دادند از قدرت بسیج‌کنندگی بالایی برخوردارند و مطمئناً این زمینه فرهنگی‌ـ‌اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی در انتخابات آتی به عنوان یکی از متغیر تأثیرگذار به‌طور جدی نقش خواهند داشت.

فعالیت های بین المللی و سیاست خارجی چقدر به کمک فعالان انتخاباتی خواهد آمد و موجب تبلیغات خواهد شد؟

اما در مورد زمینه‌های بین‌المللی و خارج از دایره‌ای که برایتان ترسیم کردم، راجع به مذاکرات هسته‌ای و سیاست دولت دموکرات امریکا و آقای اوباما، تحریم‌هایی که از شش هفت سال پیش با آمدن آقای اوباما اعمال کرده‌اند، امروز به نتیجه رسیده است و به عنوان اولین نتیجه‌ در جریان انتخابات ریاست جمهوری میوه این تحریم‌های هوشمند را چیدند و بعداً در جاهای مختلف عنوان کردند که ایران را با دست و پای خونین پای میز مذاکرات کشاندیم.

آنچه که امروز دولت امریکا به عنوان یک مدل پیگیری می‌کند، این است که قصد دارد مدل رابطه چین و امریکا ـ بعد از دهه‌های 60 و 70 قرن بیستم ـ را در قبال جمهوری اسلامی ایران به کار ببرد و مناقشه‌ای را که امروز در باره مذاکره وجود دارد به سمت رابطه ایران و امریکا ببرد. یعنی مذاکره ایران و امریکا تبدیل به رابطه ایران و امریکا شود تا بتوانند از مسیر مذاکره بحث رابطه را مطرح کنند و در انتخابات بعدی بتوانند معادله انتخابات را حول این شکاف اجتماعی که عده‌ای موافق برقراری رابطه ایران و امریکا هستند و عده‌ای هم مخالف مطرح سازند. حتی حاضرند در این مسیر متوسل به دپیلماسی پینگ‌پنگ هم بشوند، همان اتفاقی که در رابطه چین و امریکا رخ داد، مثلاً اخیراً از آقای یانی موسیقیدان معروف دعوت کردند برای اجرای کنسرت به تهران بیایند. تعبیری که ایشان به کار بردند این بود که اگر به ایران بیایم و کنسرت اجرا کنم، در راستای دیپلماسی پینگ‌پنگ هست. حتی اینها پیگیر هستند تا پایان دولت اوباما بتوانند سفری را در حد مقامات عالی‌رتبه امریکا ـ وزیر خارجه یا حتی رئیس‌جمهورشان ـ به تهران برنامه‌ریزی کنند و برایشان خیلی امکان موفقیت هست و بر این اساس می‌توانند در خصوص انتخابات بعدی امریکا نقش‌آفرینی کنند. این دقیقاً همان چیزی است که مقام معظم رهبری هم بدان اشاره فرمودند که بیش از ما امریکایی‌ها نیازمند این مذاکرات هستند و دارند در فضای داخلی‌شان از آن بهره‌برداری می‌کنند.

در متغیرهای بین‌المللی و منطقه‌ای فشارهای جریان تکفیری و داعش در منطقه و ناکامی‌هایی که در سال 1394 خواهند داشت و احتمال دارد این جریان بخواهد بخشی از بار فشارهای نظامی‌شان را به داخل ایران هدایت و تیم‌های تروریستی را به داخل کشور وارد کند. ترور برخی از دانشمندان هسته‌ای و عده‌ای از دیپلمات‌های هسته‌ای ما و بمب‌گذاری مناطق مهم و حساس کشور موضوعاتی هستند که به نظر می‌رسد به عنوان متغیرهای تأثیرگذار در انتخابات آینده جریان تکفیری و داعش بخواهند آنها را پیگیری کنند.

با توجه به مجموعه صحبت ها ارزیابی کلی شما از انتخابات آینده چیست؟

اگر مجموع اینها را کنار هم بگذاریم، به نظر من یک نگاه مصلحانه برای انتخابات آتی بایستی در مجموعه جریانات سیاسی وجود داشته باشد تا فضای کشور را به سمت ناامنی سوق ندهد. با توجه به دغدغه‌ای که مقام معظم رهبری داشتند و فرمودند عده‌ای دنبال این هستند که امنیت را در کشور دچار مشکل کنند و امنیت را به هم بزنند، ضرورت یک نگاه مصلحانه بیش از پیش احساس می‌شود و شاید عمده دلیلی که مقام معظم رهبری امسال را سال «همدلی و همزبانی دولت و ملت» قرار دادند همین نگاه پرهیز از مناقشه و تنازع است. بایستی امنیت اجتماعی مردم را در خیابان‌ها، پارک‌ها و فضای سایبر، امنیت اجتماعی دختران و پسران جوان را در دانشگاه‌ها و امنیت فرهنگی و اقتصادی مردم را حفظ کنیم.

اتفاقاتی که اخیراً در اتاق بازرگانی تهران افتاد نشان داد امنیت اقتصادی ما می‌تواند بسیار آسیب‌پذیر باشد. رأی آوردن جریانی که ضرورتاً در جهت خط نظام و انقلاب نیستند و بعضاً در دولت گذشته رد صلاحیت شده بودند و برخی از آنها در حوادث فتنه 88 با کراوات سبز در جلسات اتاق بازرگانی شرکت می‌کردند و رویکردهای سکولار و لائیک دارند، نشان می‌دهد امنیت اقتصادی بسیار تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. در حوزه بین‌المللی، با توجه به اتفاقاتی که امروز در یمن و عربستان می‌افتند و امنیت منطقه‌ای عراق و سوریه بایستی بیش از پیش این نگاه مصلحانه وجود داشته باشد و همه دست به دست هم بدهیم تا بتوانیم انتخابات پرشور و بانشاطی را برگزار کنیم که این انتخابات مظهر مردم‌سالاری دینی باشد و ان‌شاءالله تمام این توطئه‌ها و خواب‌هایی را که دشمنان این نظام، انقلاب و مردم برای انتخابات آتی دیده‌اند، برملا شوند.

به نظر شما استقبال از اتتخابات خبرگان چگونه خواهد بود؟

همه فکر می‌کنند میزان مشارکت در انتخابات مجلس خبرگان بعدی 50، 60 درصد است، ولی واقعیت این است که کف‌اش 70 درصد است. علتش هم به‌واسطه نوع رقابت‌ها، حساسیت مجلس خبرگان آتی و پای کار آمدن اقشار خاکستری است. همه اینها بسیار اهمیت دارند که بتوانیم تصویر درستی از انتخابات داشته باشیم و به تبع آن درست تصمیم بگیریم. اینکه خودمان را سرگرم کنیم و شب انتخابات ببینیم همه معادلات علیه ماست، کار را بسیار سخت می‌کند.

https://shoma-weekly.ir/C9cBUr