حزبالله از مدتها قبل و با استناد به قوانین بینالمللی خواستار آزادی زندانیان لبنانی در بند رژیم صهیونیستی شده بود؛ اما تل آویو با پشتیبانی کشورهای غربی از عمل به تعهدات خود امتناع میکرد. همین مسئله سبب شد تا در ۱۲ جولای سال ۲۰۰۶ نیروهای حزبالله در مرز لبنان و سرزمینهای اشغالی با واردشدن به خاک فلسطین اشغالی به گروهی از نیروهای زمینی ارتش اسرائیل حمله کردند و سه سرباز اسرائیلی را کشتند و دو سرباز اسرائیلی را اسیر گرفته و به خاک لبنان انتقال دادند.
دبیرکل حزبالله این عملیات را «وعده صادق» نام گذاشته بود. ارتش اسرائیل بلافاصله برای نجات جان دو سرباز اسیر گرفتهشده، اقدام کرد که در نهایت، پنج سرباز دیگر اسرائیلی کشته، پنج سرباز دیگر مجروح و پنج شهروند غیرنظامی نیز مجروح شدند. حزبالله لبنان نام این حمله را «پاسخ عادلانه» گذاشت و سیدحسن نصرالله برای بازپسدادن دو سرباز اسیر اسرائیلی آزادی چهار عضو حزبالله لبنان را از زندانهای اسرائیل خواستار شد. این افراد عبارت بودند از: سمیر قنطار، نسیم نصیر، یحیی سخاف و علی فراتن.
در همین حال، «ایهود المرت» نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی، عملیات نظامی حزبالله لبنان در خاک اسرائیل را اعلام جنگ لبنان به اسرائیل خواند و اعلام کرد که «لبنان بهای آن را خواهد پرداخت.» اسرائیل دولت لبنان را مسئول تجاوز نیروهای حزبالله لبنان به خاک اسرائیل خواند و با تفسیر شرکت حزبالله لبنان در دولت قانونی لبنان و استقرار گروه نظامی حزبالله در خاک لبنان، این کشور را مسئول تجاوز و حمله نظامی حزبالله لبنان به خاک اسرائیل معرفی کرد.
در طرف مقابل، «فؤاد سینیوره»، نخستوزیر وقت لبنان که روابط پنهانی و نزدیکی با واشنگتن داشت، با تشکیل جلسه فوقالعاده کابینه اعلام کرد که دولت مرکزی لبنان از این عملیات حزبالله لبنان به خاک اسرائیل اطلاعی نداشته و مسئولیت این حمله را بهعهده حزبالله گذاشت و از هرگونه دخالت ارتش لبنان در دفاع از خاک این کشور جلوگیری کرد؛ اقدامی که برای تنها گذاشتن حزبالله در برابر ارتش مجهز اسرائیل صورت گرفت؛ اما نهایتاً بهقدرت گرفتن این گروه و قهرمان ملی نامیدن آن از سوی مردم لبنان منجر شد.
ارتش رژیم صهیونیستی طی 33 روز درگیری شدید میان طرفین، تمامی زیرساختهای لبنان را مورد هدف قرار داد تا از این طریق بتواند مردم این کشور را برای تحت فشار قرار دادن حزبالله ترغیب کند؛ بهعنوان مثال، نیروی هوایی اسرائیل حملاتی به زیرساختهای لبنان یعنی جادهها، پلها و فرودگاه بیروت انجام داد که در آن ۴۴ شهروند لبنانی کشته شدند.
رکورد «کودککُشی» در جنایت قانا
در ۳۰ جولای، روستای کوچک قانا مورد حمله بمباران نیروهای اسرائیلی قرار گرفت. برخورد دو بمب خوشهای به یک ساختمان مسکونی چهار طبقه در مرکز روستای قانا توسط ارتش اسرائیل به کشتهشدن ۵۴ شهروند غیرنظامی از جمله بیش از ۳۷ کودک و زخمیشدن بسیاری انجامید.
این جنایت هولناک، نگاه تمام سازمانهای حقوق بشری مردم نهاد در جهان را به کودککشی رژیم صهیونیستی معطوف کرد و این گروههای مردمی بودند که جای خالی سازمانهای رسمی و بینالمللی را پر کردند و افکار عمومی جهان را از حجم و عمق جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی آگاه کردند.
در پی این کشتار وحشیانه در بیستمین روز جنگ، دولت لبنان، «کاندولیزا رایس»، وزیر امور خارجه آمریکا را به بیروت راه نداد. رایس در واکنش به این کشتار بیسابقه تنها از مقامات اسرائیل خواست برای جلوگیری از کشتار غیر نظامیان دقت ویژهای بهکار گیرند!
بهدنبال قتل عام غیر نظامیان لبنانی به دست رژیم صهیونیستی در قانا که به کشتهشدن بیش از 50 نفر منجر شد که اکثر آنها زنان و کودکان بودند، مردم خشمگین بیروت به خیابانها ریختند و دفتر سازمان ملل در بیروت را به اشغال خود درآوردند. تظاهرکنندگان خشمگین با سردادن شعارهایی در حمایت از حزبالله و سید حسن نصرالله اعلام کردند: پاسخ مشت را باید با مشت داد.
حزبالله لبنان نیز در واکنش به این اقدام رژیم صهیونیستی اعلام کرد که جنایات اسرائیل در قانا بیپاسخ نخواهد ماند.
کارنامه خونین تل آویو
اما این تنها جنایت تل آویو در جنگ 33 روزه نبود؛ بلکه طی این جنگ، اسرائیل از بمبهای فسفری و بمبهای خوشهای که بر طبق پروتکلهای الحاقی کنوانسیون ۱۹۴۹ ژنو ممنوع است، استفاده کرد که منشاء بیماریهای فراوانی در بین اهالی مناطق مختلف لبنان شد.
همچنین طی جنگ به برخی از مراکز تاریخی لبنان که بهعنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند، خساراتی وارد شد. از آن جمله یک آرامگاه رومی در شهر صور، برجی تاریخی مربوط به سدههای میانه در جبیل، بنت جبیل و بَچَس در بعلبک، در حملات نیروهای هوایی ارتش اسرائیل آسیب دیدهاند.
براثر بمباران نیروگاه برق جیه در ۳۰ کیلومتری جنوب بیروت، در روزهای ۱۳ و ۱۵ جولای که توسط جنگندههای نیروی هوایی ارتش اسرائیل مورد هدف قرار گرفت، لایهای نفتی به طول ۸۰ کیلومتر، ساحل لبنان در دریای مدیترانه را فراگرفت. برخی گروههای مدافع محیط زیست، این آلودگی را بهعنوان یک «فاجعه زیست محیطی» توصیف کردند.
آتشبازی حزبالله در ساحل مدیترانه
در جنگ ۳۳ روزه، اسرائیلیها مدعی بودند تمام ارتباطات حزبالله را از بین بردهاند؛ ولی در همین اثنا بود که یک شناور بسیار پیشرفته اسرائیل به نام «ساعر» توسط حزبالله هدف قرار گرفت. (این همان ناوچهای بود که فرمانده آن میگفت: اگر به من دستوری داده شود، نیاز نیست از ساحل حیفا جدا شوم و از همان جا هر هدفی را در بندرعباس ایران غرق میکنم.)
فرمانده نیروی دریایی اسرائیل برای توجیه این شکست در تلویزیون اعلام کرد: «ما مطمئن بودیم که حزبالله وسیلهای که بتواند با آن، ناو را هدف قرار دهد در اختیار ندارد، بنابراین تمام دستگاهها را خاموش کرده بودیم و اگر این دستگاهها روشن بود نمیتوانستند ناو را بزنند.»
در هفته سوم جنگ، تلویزیون «المنار» مصاحبه زندهای با سیدحسن نصرالله داشت که سید حسن صحبتهای مصاحبهکننده را قطع میکند و میگوید: «فرمانده نیروی دریایی اسرائیل اعلام کرد که دستگاههای ما خاموش بود والا حزبالله نمیتوانست ناو ساعر را بزند؛ من همین جا به او میگویم که اگر دستگاههایتان خاموش است آنها را روشن کنید و از مردم لبنان هم میخواهم به پشت بام بروند و دریای مدیترانه را تماشا کنند که ما میخواهیم چند دقیقه بعد یک ناو اسرائیل را بزنیم.» و درست دو دقیقه بعد ناو اسرائیلی منهدم میشود.
شورای امنیت سازمان ملل؛ مثل همیشه ناکارآمد
نشست فوقالعاده شورای امنیت سازمان ملل درباره لبنان که در همان هفته نخست آغاز جنگ تشکیل شد، طبق معمول با مخالفت آمریکا و انگلیس بدون نتیجه پایان یافت. در این نشست که به درخواست لبنان برگزار شد، نمایندگان آمریکا و انگلیس از حملات رژیم صهیونیستی به لبنان دفاع کردند و تهاجم این رژیم را به لبنان، حق قانونی اسرائیل دانستند.
نماینده لبنان نیز در این نشست با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی در روزهای گذشته با نقض مقررات بینالمللی، تأسیسات زیربنایی و غیر نظامیان را هدف قرار داده، حملات این رژیم را به لبنان بهشدت محکوم کرد. در این نشست نماینده روسیه و نماینده فرانسه بهعنوان رئیس دورهای شورای امنیت فقط از اقدامات دبیر کل پشتیبانی کردند. نماینده چین در سازمان ملل هم در اظهارات خود حملات رژیم صهیونیستی را به غیر نظامیان و تأسیسات شهری در لبنان محکوم کرد.
در شرایطی که آمریکا در شورای امنیت رسماً به حمایت از اسرائیل عمل میکرد، وزارت دفاع آمریکا نیز در تاریخ ۲۴ تیر ماه (۱۵ جولای) به کنگره این کشور اطلاع داد که قصد دارد برای «حفظ صلح و امنیت» معادل ۲۱۰ میلیون دلار سوخت جت به اسرائیل بفروشد.
وعده صادقی که محقق شد
سیدحسن نصرالله در همان آغاز جنگ و در یک سخنرانی طوفانی، وعده شکست و تحقیر رژیم صهیونیستی را به مردم لبنان داده بود؛ وعدهای که باز هم به حقیقت پیوست و یک شکست تاریخی دیگر را در کارنامه تل آویو ثبت کرد.
مهمترین سندی که این جنگ را به عامل شکست اسرائیل تبدیل کرد، گزارش منتشرشده از سوی «کمیته وینوگراد» (Winograd Commission) بود؛ یک کمیسیون مستقل که در سپتامبر سال ۲۰۰۶ از سوی دولت اسرائیل در سرزمینهای اشغالی تشکیل شد تا عملکرد مقامات و نظامیان صهیونیستی را در خلال جنگ 33 روزه بررسی نماید.
مسئولیت ناکامی در فرماندهی جنگ با حزبالله، بر دوش مقامات این رژیم به خصوص «ایهود اولمرت» نهاده شد. اعتراضات مردمی گستردهای در شهرهای گوناگون سرزمینهای اشغالی انجام شد که همگی خواستار استعفای مقامات اسرائیلی بودند. برخی کوشیدند آغازگر جنگ و نتیجه جنگ را به نفع خود تغییر دهند؛ اما گزارش مفصلی که وینوگراد ارائه کرد، تحریف آنان از واقعیت را برملا کرد.