تصویر مرحوم طالقانی روشنفکر بود یا روشن اندیش؟/ ماجرای همکاری پدران طالقانی و جلال آل احمد و دستگیری شان
اسد الله بادامچیان در گفت وگو با جام جم آنلاین بهمناسب سی و نهمین سالگرد درگذشت آیت الله طالقانی از چهره های تاثیر گذار در نهضت انقلاب اسلامی با آرزوی علو درجات برای همه کسانی که به گردن این مردم و انقلاب حقی دارند از جمله مرحوم طالقانی افزود: برای بررسی شخصیت این بزرگمرد تاریخ، اول باید نگاهی به زندگینامه او بیندازیم. پدر گرامی وی سید ابوالحسن طالقانی جزو چند روحانی شیعی و متنفذ تهران بود که رضا شاه از وجود آنها میان مردم بسیار ابراز بیم و نگرانی می کرد. زیرا در شرایطی که کشور دست به گریبان استبداد و خفقان عصر رضاخانی بود حاکمیت با مردی بسیار سازش ناپذیر، مبارز و متقی روبه رو شد و همواره رضا شاه خود را در معرض مخالفت های پدر مرحوم طالقانی می دید.
وی در تشریح ابعاد تربیتی و خانوادگی طالقانی گفت: مرحوم ابوالحسن طالقانی تعمیرکار ساعت های گران قیمت بود، چون در آن مقطع بیشتر ساعت ها گران و دارای سنگ های قیمتی و متعلق به رجال بود و برای تعمیر در اختیار هر شخصی قرار نمی دادند. از این نظر معتمد شهر بود. از طرفی ایشان همراه پدر مرحوم جلال آل احمد با اینکه از فضلا و مجتهدان زمانه خود به شمار می آمدند با کار تعمیر ساعت، امور معیشتی خود را سپری می کردند و خود همین مسأله نوعی آزادی عمل و استقلال به آنها می داد. بنابراین آیت الله طالقانی در چنین بیتی رشد و نمو کردند.
این فعال سیاسی تصریح کرد: چند بار اداره آگاهی و پلیس رضا شاهی که بسیار خشن، بی رحم و جلادانه با مردم برخورد می کرد برای بازداشت پدر مرحوم طالقانی چند بار به بیت ایشان حمله کردند و او بارها از نزدیک در جریان جور و استبداد رضا خانی قرار گرفت. اولین دستگیری های خود او حول و حوش سال های 1320 صورت گرفت و باید تاکید کرد این روحانی مبارز همه عمر خود را صرف مجاهدت در راه خدا و استیفای حقوق از دست رفته مردم کرده است.
بادامچیان با بیان اینکه طالقانی دائم در معرض دستگیری و تحت تعقیب بودن رژیم قرار داشت، خاطر نشان کرد: ایشان در آن مقطع در نگاه مردم بهمثابه روحانیای نظیر مالک اشتر حضرت علی(ع) نگریسته می شد و مورد محبت و توجه همه شخصیت هایی بود که با سلایق مختلف با دستگاه پهلوی مخالفت می کردند.
وی طالقانی را حافظ راستین ارزش ها و آرمان های اسلامی بهشمار آورد و گفت: او حتی یک لحظه بر سر چنین مسائلی با رژیم سازش نمی کرد و در این که یک لحظه خود را دچار عافیت طلبی کند و در مقابل سیاست های شاه کوتاه نمی آمد و حتی احتیاط بلا جهت هم در مبارزه با طاغوت از خود نشان نمی داد. اما در مقابل با گروه هایی که با رژیم مخالف بودند با رعایت موازین اسلامی و حفظ چارچوب ها نوعی تعامل گسترده داشت. به این معنی که با همه دوست و همکار بود اما با رعایت حفظ همه ارزش ها.
بادامچیان در خصوص تبیین ادامه راه مبارزاتی آیت الله طالقانی بویژه در دوران پهلوی دوم ابراز کرد: با آغاز نهضت اسلامی امام(ره) ایشان زمینه فراوانی برای فعالیت در راه آرمان های امام و انقلاب داشتند و از پیشگامان مبارزه با محمدرضا شاه محسوب می شوند. پس مسجد هدایت که از ابتدا خاستگاه فعالیت های سیاسی و پایگاه مبارزاتی وی بود با ظهور جدی امام در صحنه به پایگاه انقلاب اسلامی تبدیل شد.
وی در خصوص شیوه فعالیت های سیاسی دوست و یار دیرینه خود عنوان کرد: بحث ها و جلسات ایشان با مردم انقلابی در مسجد هدایت با رویکردی جدید به مبانی اسلام و انقلاب اجرا می شد و نگرش نوی وی نسبت به قرآن و احادیث، قاطبه جوانان و اقشار مختلف را مجذوب خود کرده بود. از این رو اندیشه جدید آیت الله طالقانی جامعه آن زمان را که از مصادیق و فرهنگ غیر اسلامی و مبتذل طاغوت خسته و سرخورده شده بودند با این استدلال که این مصادیق نوعی استیلا و سلطه فرهنگی غرب و استعمار تلقی می شود مقابله می کرد و این موجب اشتیاق مردم برای حضور در جلسات او شد. به همین دلیل عملا مسجد هدایت از منظر مردم جایی برای روشن اندیشی قلمداد شد.
بادامچیان با بیان اینکه بنده طالقانی را یک روشن اندیش و نه یک روشنفکر می دانم، گفت: چون روشنفکری برگرفته از واژه غربی (Intellectualism) یعنی تمیز قرار دادن دو چیز با نگاهی غرابگرایانه است، اما طالقانی در حوزه دین مبین اسلام نگاهی جدید آغاز کردند که این روشن اندیشی مورد توجه همگان قرار گرفت.
وی اندیشه حضرت امام را به نوعی گمشده اندیشه مرحوم طالقانی بهشمار آورد و گفت: تا قبل از آغاز نهضت اسلامی امام کار مبارزه برای طالقانی سخت بود، اما وقتی در کنار امام قرار گرفتند با توجه بسیار ویژه به بیانات و خطابه های ایشان الهامات زیادی از ایشان گرفتند. از سویی چون یکی از ابعاد نهضت امام توجه به نسل جوان بود مورد توجه طالقانی قرار گرفت و در ادامه همین مسیر، بسیاری از جوانان و گروه های گوناگون شیفته و جذب فلسفه انقلاب اسلامی شدند.
فعال سیاسی و عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی با تاکید بر اینکه مرحوم طالقانی در جذب حداکثری مردم به نهضت اصرار داشت و از این رو مورد وثوق و محبوبیت جامعه آن روز قرار گرفت، خاطر نشان کرد: شبی که آیت الله طالقانی به رحمت خدا رفتند فردایش ساعت 5 و 30دقیقه صبح بنده تماس گرفتم تا موضوع را به شهید بهشتی اطلاع دهم که ایشان بلافاصله پرسیدند: «حال آقای طالقانی چطور است؟(چون از کسالت او مطلع بودند) پاسخ دادم متاسفانه ایشان ... که باز هم بلافاصله پرسیدند فوت کردند؟ و بعد بسیار متاثر شدند و گفتند عجب، ما برای تداوم راه انقلاب کارهایی در دست اجرا داشتیم که از میان چهره های سیاسی فقط از عهده آقای طالقانی ساخته بود. خیلی حیف شد ما ایشان را از دست دادیم».
بادامچیان در بخش پایانی گفت وگو در خصوص این مطلب که چرا امام خمینی طالقانی را ابوذر زمان اطلاق می کردند، بیان کرد: ایشان فردی شجاع و مصمم چون ابوذر از صحابه پیامبر مکرم اسلام بود و دائم در حال مبارزه و ستیز با تمام کژ اندیشی ها و انحرافات بود و واقعا باید تاکید کنم این تعبیر حضرت امام، تعریفی جامع و درست از مرحوم طالقانی است.
وی که هم بند آیت الله طالقانی در زندان اوین بود مهمترین شاخصه ایشان در بند را استواری و مقاومت در برابر مصائب بند دانست و گفت: ایشان در زندان با همه طیف های گوناگون که مخالف رژیم بودند تعامل داشت؛ اما در مقابل روی تمام موازین اسلام و قرآن پافشاری به خرج می داد و در جریان این تعامل صرفا خط اصیل امام و انقلاب را می پیمود