او با بیاناینکه بخشی از این موضوع به آبهای مشترک زیرزمینی و رو زمینی کشور و بخشی از آن به تامین خواستههایی که احتمال دارد در رودخانههای مشترک به دست نیامده و دولت باید آن تامین کند، ارتباط دارد، اضافه میکند: بنابراین حوزه دیپلماسی بیشتر بر بحث اول متمرکز است؛ اینکه ما بتوانیم حوزههای آبی مشترک با کشورهای دیگر را از طریق قراردادهای بینالمللی و دیگر مسائل حفظ و حراست کنیم و از طریق قوانین بینالمللی سهم خود را دریافت و با دولتها مذاکره کنیم و در چالشها و اختلاف نظرها، یا راه حلی پیدا کنیم یا از طریق نظامهای بینالمللی مشکلات را حل کنیم.
به گفته این کارشناس بینالمللی، نکته دوم که به طور حتم به حوادث و اتفاقات وچالشهای دهههای آینده برمیگردد، اگر از طریق راه اول در دیپلماسی آب که به موضوع اختلاف نظرها درباره سهمها و حقابهها ارتباط پیدا میکند، به اندازهای نباشد که نیاز داخل کشور را تامین کند باید از طریق مذاکره با کشورهای دیگر مشکل آب در کشور را حل کنیم.
او با تاکید براینکه دربحث دیپلماسی آب مذاکره با عراق به تنهایی جوابگو نیست، اضافه میکند: مشکلات ما دراین حوزه با کشورهای عراق ، افغانستان و آذربایجان است. به بیانی دیگر ایران حوزههای آبریز مشترک دارد که صرفا عراق نیست بلکه یکی از آنها کارون است که اهمیت زیادی دارد . علاوه براین، درحوزه هیرمند نیز با چنین مشکلاتی روبرو هستیم.
لاسجردی درباره مذاکره با ترکیه دربحث دیپلماسی آب نیز توضیح داد: ما با ترکیه اصطلاحا بهرهبردار دوم هستیم یعنی درحقیقت آب دجله و فرات اول به عراق و بعد به حوزه آبریز ما می آید و ما بهرهبرداری میکنیم . در بحثهای مربوط به ترکیه به ویژه طرح گاپ که طرح بزرگ آتاتورک است اگر بینیم سیاست های ترکیه در تجمیع آب و بستن سد منجر به ضرر عراق در مرحله اول میشود میتوانیم مذاکره کنیم اما به نظر میرسد عراقیها در درجه اول مذاکرات هستند؛ اگر چه ما نیز به دلیل اینکه بهرهبردار دوم هستیم میتوانیم مذاکره کنیم.
او با بیاناینکه با توجه به این مباحث مذاکراتی با ترکها صورت گرفته است، میگوید: ترکها در سالهای گذشته اعلام کردند حقابه میدهند اما از آنجا که ترکها درسیاست و تحولات منطقهای ومباحث اختلافات و سوابق تاریخی موثرند به نظر میرسد تا حدودی شیطنت میکنند و یا پاسخ روشنی نمیدهند یا مذاکرات را بهقدری طولانی می کنند که از اعتبار بیفتد یا موضوع همچنان مبهم بماند.
لاسجردی درباره تبعات مشکلات کم آبی در استانهای مرزی نیز میگوید: با توجه به اینکه منطقه ما منطقه خشکی است به طور حتم این موضوع میتواند چالشآفرین باشد. اما این چالشها بیشتر در مرزها و خطوط مرزی به چشم میآید و این مناطق در معرض آسیب بیشتری هستند و مباحث کمآبی و بیآبی میتواند به بحث مهاجرت، جابجایی جمعیت و خالی شدن استانها بیانجامد .ضمناینکه در دراز مدت چالش آب میتواند تبدیل به چالش امنیتی شود.
او با بیاناینکه مشکل کمآبی،کشاورزی و دامداری را نیز از بین میبرد، توضیح میدهد: این مساله به بحث تولید ملی برمیگردد چرا که ارتباط مستقیمی با آرامش و ثابت و قدرت ملی آن کشور دارد که مباحث امنیت غذایی را شامل میشود.بنابراین درصورتیکه کشاورزی و دامداری به خطر بیفتد، امنیت غذایی هم به خطر خواهد افتاد.