سیاسی

شکوفایی تلاش شهدای هسته ای نتیجه نگاه به داخل است

در آستانه سالگرد دو تن از شهدای هسته ای کشورمان قرار داریم. دکتر مصطفی احمدی روشن و دکتر کیوان علی محمدی. این دو استعداد بی نظیر دانش هسته ای توسط دشمنان ایران اسلامی به شهادت رسیدند،اما هیچ گاه جای خالی آنان به لحظ پر نمودن خلأ علمی احساس نشد.
امیر زینلی - در آستانه سالگرد دو تن از شهدای هسته ای کشورمان قرار داریم. دکتر مصطفی احمدی روشن و دکتر کیوان علی محمدی. این دو استعداد بی نظیر دانش هسته ای توسط دشمنان ایران اسلامی به شهادت رسیدند،اما هیچ گاه جای خالی آنان به لحظ پر نمودن خلأ علمی احساس نشد. فقط غم از دست دادنشان هنوز که هنوز است بر دل مانده و گویی تا سال های سال هم قرار نیست این غم رخت بر بندد. و حالا که به مناسبت سالروز شهادت این دو عزیز با دکتر عباسپور گفتگو می کنیم، صحبت از استعداد هایی همچون علی محمدی و احمدی روشن به میان می آید که در رشته های دیگر علمی و صنعتی وجود دارد اما به دلیل سیاستهای نادرست ما، همه این استعداد ها در حال تلف شدن است. باشد که این گفتگو جرقه ای باشد برای ظهور و بها دادن به احمدی روشن ها و علی محمدی ها در رشته های دیگر علمی صنعتی مان!

***

شهدای هسته ای ما بهطور کلی چه فعالیتهایی در تخصص خود انجام می دادند؟

شهدای هستهای ما در زمینههای مختلف تکنولوژی صلحآمیز هستهای فعالیت میکردند. الان برنامه صلحآمیز هستهایمان در مورد نیروگاههای هستهای، تولید ایزوتوپها، ساخت سانتریفیوژها و غنیسازی است که در شاخههای متعددی از قبیل انتقال حرارت هستهای، الکترونیک هستهای و شیمی هستهای متخصصین زیادی داریم که شهدای ما هم در این زمینهها فعال بودند؛ بالاخص ـتا آنجایی که اطلاع دارمـ شهید دکتر شهریاری در طراحی قلب رآکتور، کورههای سوخت و کدهای هستهای فعالیت میکرد.

چرا با وجود آن که دانشمندان نسبتاً زیادی ترور شدند و به شهادت رسیدند، باز هم دشمنان ما به اهدافشان نرسیدند؟

در کشورهای جهان سوم ـیا به عبارتی کشورهای در حال توسعهـ اصولاً پیشرفتهایی که در زمینه علمی حاصل میشود یا در سطوح ابتدایی یا متکی بر تعدادی از اشخاص برجسته آنها در آن زمینه بهخصوص است و نهایتاً در این کشورها میبینیم که این پیشرفتها گسترش آن چنانی ندارند. کسانی که به دنبال بحث ترور شخصیتها بودند بر همین اساس فکر میکردند، برنامه هستهای ایران متکی بر عده خاصی است و از این رو در وهله اول میدیدند اگر این تعداد نیروی انسانی را از برنامههای هستهای ایران حذف کنند، علیالاصول برنامه ایران در این زمینه متوقف میشود، در صورتی که این اتفاق نیفتاد. بعد از انقلاب تربیت نیروی انسانی در زمینه هستهای در دستور کار بسیاری از دانشگاههای ما قرار گرفت و توانستیم دانشجویان خیلی خوبی را که بعداً در این زمینه استاد شدند، مثل شهید دکتر شهریاری، علیمحمدی و سایر شهدا تربیت کنیم. اینها متخصصینی بودند که در کشور خودمان مراحل علمیشان را از لیسانس، فوقلیسانس و دکترا طی کردند و به بالاترین مرتبه علمی رسیدند. بعد هم خودشان عهدهدار تربیت دانشجوهایی در این زمینه شدند، لذا آنها غافل از این بودند که این شهدا نمونههایی از متخصصین فراوانی هستند که در زمینههای هستهای فعالاند و قاعدتاً برنامه هستهای ما با شهادت چند نفر متوقف نمیشود. این هدف اصلی بود. هدف بعدی این است که اصولاً استکبار و مافیای قدرت سعی در ایجاد ترس و وحشت در قشری دارد که احساس میکند در جامعه یا بحثهای سیاسی، اقتصادی و علمی حضور دارد. این هدف دوم بود که در قشر تحصیلکرده و بهخصوص فعالین در زمینههای هستهای این رعب و وحشت را ایجاد کنند و این ترورها نیروی بازدارندهای برای حضور جوانان در این زمینه شود. این قضیه به عدم شناخت از روحیه مردم و جوانان ایران برمیگردد. مردم ما مردمی هستند که انقلاب کردهاند و پای انقلابشان ایستادهاند. عملکرد اینها نتیجه معکوس داد و دیدند با ترور این افراد نهتنها کار ادامه یافت، بلکه خیلی از جوانان ما خواستار این شدند که از رشتههای دیگر تغییر رشته بدهند و وارد رشته هستهای شوند. بدون در نظر گرفتن این واقعیتها این برنامهریزیها از طرف تروریستهای بینالمللی صورت گرفت و نهایتاً دانشمندان و متخصصین خوب ما با اهداف مزبور به شهادت رسیدند.

فرمودید دکتر شهریاری و دکتر علیمحمدی تمام مدارج تحصیلیشان را در کشور خودمان طی کردهاند.

از دکتر شهریاری مطمئنم، چون دانشجوی خودم بود و یکی دو درس با من داشت. دکتر علیمحمدی هم دانشجوی فیزیک دانشگاه تهران بود. در مورد بقیه اطلاعی ندارم، ولی این عزیزان تمام مدارج علمیشان را در دانشگاههای کشورمان گذراندهاند.

سؤالم پس از تأکید بر این مطلب این است که آیا دانشگاههای ما آن قدر قوی هستند که بتوانند چنین نیروهایی را پرورش بدهند؟

بله، فکر میکنم در دانشگاههای ما همه علوم تدریس میشود و در همه مقاطع در زمینههای مختلف علمی نظیر علوم پایه و فنی مهندسی رشتههای مربوطه را داریم. رسالههای دکترا و پروژههای کارشناسی ارشد خیلی خوبی نوشته میشوند که بعضاً این دستاوردها در مجامع بینالمللی و مجلههای سطح بالا منعکس میشود. در حقیقت دانشگاههای ما توان و ظرفیت بالایی در تربیت متخصصین در بالاترین سطوح دارند. در کنار این، استعداد درونی ما ایرانیها و پشتکار جوانانمان کمک بسیاری به تخصص بالایشان میکند و این استعداد وقتی با انگیزه مردمی و در خدمت انقلاب اسلامی بودن ترکیب میشود، تحرک مضاعفی میدهد که خود این جوانها در کنار امکانات دانشگاهی به پرورش استعدادهایشان در زمینه علمی همت گمارند و نتیجهاش این میشود که در بخشی از زمینههای علمی بهخصوص عرصههایی که با تحریم روبرو میشویم، اجباراً این فرصت به نیروهای داخلی داده میشود تا از توانشان استفاده شود؛ در آنجاست که شاهد شکوفایی توان نیروهای داخلی و به ثمر رسیدن بسیاری از پروژههایی هستیم که کشورهای پیشرفته را هم دچار حیرت میکند.

پس میتوانیم امیدوار باشیم همچنان از رشتههای هستهای دانشمندانی همچون دکتر شهریاری و احمدیروشن خروج کنند.

نه فقط در زمینه هستهای، معتقدم در همه زمینهها همچون مهندسی برق، مهندسی مکانیک، مهندسی هوا فضا و مهندسی مواد نیروهای بسیار ارزنده و دانشگاههای خوبی داریم که متخصصینی در سطح بالا تربیت میکنند. فقط برمیگردد به این که چقدر مدیران کشور به این نیروها بها بدهند و به آنها اعتماد کنند. متأسفانه در کشور مدیرانی داریم که بهجای این که به داخل بپردازند و به داشتههای داخل بها بدهند بیشتر به صنعت خارج از کشور و واردات توجه میکنند. نمونهاش صنعت خودروسازی ماست. الان تمام طراحان و رشتههای مکانیک ما در دانشگاهها قادرند یک صنعت مستقل و پیشرفته خودروسازی را راه بیندازند، ولی برنامهریزیهای غلطی که بعد از انقلاب صورت گرفته و جلو آمده و انحصارگریهایی که در این عرصه به وجود آمده، ما را به اینجا رسانده است که با اندک تحریمی که در زمینههای صنعت و اقتصادی اعمال میشود، صنعت خودروسازی کشورمان دچار بحران شود. در صورتی که نیروی انسانیمان به مراتب از کشورهایی که الان این صنعت را دارند و خودروهایی را که خودشان طراحی کردهاند صادر میکنند، کارآمدتر، خوشفکرتر و عملیاتیتر هستند.

اما متأسفانه مدیران بهای کافی را نمیدهند و نهایتاً در زمینههای دیگر عقب میمانیم. اگر مثل صنعت هستهای به جایی برسیم که قاعدتاً هیچ کشوری به کشور دیگر کمک نمیکند و هر کشوری صرفاً باید با تکیه بر نیروهای خودش در این صنعت پیشرفت کند در سایر صنایع عمل کنیم همان طور که در صنعت هستهای موفق شدیم، در صنایع دیگر از جمله نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادی هم به پیشرفتهای وسیعی دست خواهیم یافت.

دانش هسته ای در کشور ما چه سطحی دارد و تا چه سطحی می تواند پیشرفت کند؟

نخیر، علم سقف ندارد و هر چه در هر زمینهای پیشرفت کنید، باز هم راه برای پیشرفت باز است. کار بسیاری در صنعت هستهای داریم، از جمله تولید ایزوتوپها که در مصارف پزشکی بسیار مؤثرند، کاربرد مهندسی هستهای در کشاورزی کارآمد و در صنعت در تولید انرژی بسیار مؤثر است. الان کشور ما در طراحی و ساخت رآکتورها به جمعبندی و نتیجه نهایی نرسیده است. اینها زمینههایی هستند که حتماً باید روی آنها کار کنیم و با توجه به نیروهای متخصصی که در دانشگاهها داریم میتوانیم به این مهم دست یابیم. ما از نظر نیروی انسانی توانمند هستیم و اصل به دست آوردن تکنولوژی و رسیدن به صنعت در شاخه مشخص نیروی انسانیای است که عزم قاطع در پیشرفت داشته باشد که خوشبختانه نیروی انسانیای با این شرایط را که برای پیشرفتهای هستهای لازم است در اختیار داریم.

https://shoma-weekly.ir/XFsz97