عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با بیان اینکه شبه ائتلاف های کوچکی که در دل جریان اصولگرایی پدید آمده اقدامی مبارک در جهت نیل به یک ائتلاف گسترده است گفت: این موضوع کمک می کند به ائتلاف گسترده به شرطی که جریانات حاضر در این جریان بر مواضع و دیدگاه های خود اصراری نداشته باشند.
سمیه عظیمی - ائتلاف یا گروه های چندین نفره میان اصولگرایان که در حقیقت برای انتخابات ریاست جمهوری تشکیل شده فضایی است برای گرد هم آمدن همه سلیقه ها و ظرفیت ها در درون جریان اصولگرایی.
در همین رابطه با حجت الاسلام محمدحسن ذاکری عضو شورای مرکزی حزب موتلفه گفتگو کردیم.
• یکی از اتفاقات شایان توجه در جامعه سیاسی کشور، ایجاد ائتلاف های چندگانه درون جریان اصولگرایی است. صرف تشکیل ائتلاف را چطور ارزیابی می کنید؟
در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، با توجه به توصیه هایی که بزرگان نظام و جریان اصولگرایی همچون حضرت آیت الله مهدوی کنی داشته اند، اصولگرایان باید به سمت ائتلاف حرکت کنند.
یعنی اینکه تمام ظرفیت ها و سلیقه های موجود در دل جریان اصولگرایی گرد هم جمع شوند لذا برای رسیدن به چنین ائتلافی، تشکیل ائتلاف های کوچک اقدام مبارکی است.
اینکه چند نفر کنار هم جمع شوند، هماهنگ عمل کنند، برنامه ای ارائه دهند و گفتمانی جدید بر اساس اصول انقلاب اسلامی تدوین کنند می تواند به ائتلاف بزرگ میان جریان اصولگرایی کمک کند تا انشالله خروجی واحدی برای انتخابات داشته باشیم.
طبیعی است که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری باید سیاست خوب ارائه گفتمان و برنامه و تشکیل و معرفی تیم پیگیری شود؛ یعنی اینکه نامزدها یا گروه ها اعلام کنند با چه برنامه و با چه تیمی می خواهند کشور را اداره کنند؛ این رویکرد بسیار مثبتی است که در دوره های قبل نبوده است.
در حال حاضر ما شاهد هستیم که نوع گفتمان بدنه جریان اصولگرایی که شامل دیدگاه های متفاوتی است در این نقطه تمرکز یافته است که ما باید حتما برنامه مشخص خود را به همراه تیم اجرایی اداره کشور ارائه کنیم؛ یعنی تمام ظرفیت موجود در این جریان به مردم عرضه شود.
این موضوع کمک می کند به ائتلاف گسترده درون جریان اصولگرایی به شرطی که جریانات حاضر در این جریان بر مواضع و دیدگاه های خود اصراری نداشته باشند؛ یعنی ما باید مقداری از خودمان بگذریم، از منافع شخصی و گروهی و مطالبی که مربوط می شود به نفسانیات دست برداریم تا به ائتلاف بزرگ میان اصولگرایان دست پیدا کنیم.
لذا این شبه ائتلاف های کوچکی که در دل جریان اصولگرایی پدید آمده است را اقدام مبارکی می دانیم چون در نهایت به یک ائتلاف گسترده دست خواهیم یافت و انشالله این ائتلاف بزرگ بتواند نظر مردم را به خودش جلب کند.
• احساس خطر از جانب اصلاح طلبان را دلیل اصلی تشکیل ائتلاف میان اصولگرایان می دانید یا رشد فکری و بلوغ سیاسی؟
به نظر می رسد که آزمون و خطاهایی در چندین دوره انتخابات ریاست جمهوری گذشته که باعث کسب تجارب خوبی در جریان اصولگرایی شده، موجبات رشد این جریان را فراهم کرده است.
ما این پیشرفت را در جریان اصولگرایی بعد از انتخابات شوراهای اول که تجربه بسیار خوبی در انجام کار جمعی بود تجربه کردیم، کم کم این نسخه کامل شده و الان به مرحله ای رسیده ایم که با استفاده از تجربیات گذشته نسخه جدیدی تدوین و طبق آن کار عملیاتی در کشور انجام شود.
به نظر من این بلوغ در درون جریان اصولگرایی ایجاد شده هرچند ما در رسیدن به این فرایند، مشکلات و موانع فراوان و چالش های متعددی هم داریم؛ که البته این موضوع طبیعی در فعالیت های سیاسی است ولی باید تلاش کنیم تا بر آن غلبه کنیم. لذا حضور، برنامه ریزی و تاثیر رقیب در عرصه سیاسی ما را از حضور و فعالیت مثمرثمر غافل کند.
طبیعی است که در این بلوغ که جریان اصولگرایی در حال دستیابی به آن است نسبت به حضور و حرکت جریان رقیب یا همان جریان اصلاحات توجه و برنامه ریزی متناسبی داشته باشد؛ اقداماتی که البته در حال حاضر هم انجام شده و جریان اصولگرایی هیچ گاه از حرکت و فعالیت اصلاح طلبان غافل بوده باشد.
بنابراین این گونه نیست که ما در برابر حرکت های اصلاح طلبان واکنش هایی داشته باشیم و اقداماتی که در درون جریان اصولگرایی انجام می شود بر اثر واکنش به عملیاتی باشد که جریان اصلاح طلب در عرصه سیاسی انجام می دهد، خیر؛ این رشدی است که جریان اصولگرایی پیدا کرده و ضرورت تحزب در بین خواص جامعه کاملا احساس شده است
در حال حاضر همه دم از ضرورت تحزب می زنند و اینکه یکی از نواقصی که در کشور احساس می شود نبود احزاب قوی و کارآمد است که بتوانند در این عرصه موثر باشند؛ پس تشکیل ائتلاف و کار جمعی یکی از ثمرات حضور تشکیلاتی جریان اصولگرایی در عرصه سیاسی کشور است.
این نشان می دهد که رشد و بلوغ سیاسی درکشور و میان جریانات سیاسی کشور ایجاد شده است، اما طبیعی است که نمی شود کشور را تک قطبی اداره کرد، به نظر بنده هرچند عده ای در حال حاضر به دنبال برانگیختن احساسات مردم هستند و خودشان نیز بنا بر غلبه احساسات بر عقلانیت، وجهه نظام را خدشه دار می کنند و مومنین و معتقدین به نظام را دل آزرده می کند، اما عقلانیتی که الان در جریان اصیل اصولگرایی به وجود آمده، این جریان را به سمت انجام یک حرکت اصیل و ماندگار سوق می دهد.
در عین حال باید جریان اصولگرایی، زمینه را برای حضور جریان رقیب یعنی کسانی که به اصل انقلاب، نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه اعتقاد دارند فراهم شود و مرزی بین برادرانی که معتقد به ولایت، رهبری و انقلاب هستند با کسانی که قصد براندازی دارند قائل شویم.
خود ما هم دست رفاقت و دوستی دراز کنیم تا آنها نیز در عرصه سیاسی کشور فعال باشند و از ظرفیت های خوبی که در خیلی از این افراد وجود دارد استفاده کنیم.
• دراز کردن دست دوستی به سمت اصلاح طلبان یا جناح رقیب، ادامه فرایند تشکیل دولت وحدت ملی است یا ؟
کار جمعی و ائتلافی و حرکت به سمت ورود با تیم و برنامه به عرصه انتخابات با اصطلاحی که از آن به دولت وحدت ملی تعبیر می شود متفاوت است.
مقصود برخی از دولت وحدت ملی این است که ما از تمام جریانات سیاسی در کاببینه دولت استفاده کنیم؛ یعنی معجونی از تمام تفکرات و جریانات سیاسی مختلف را گرد هم در دولت جمع آوری و از این طریق بتوانیم وحدت ملی را تقویت کنیم.
به نظر بنده این تفکر، تفکر اشتباهی است؛ دولت و مجموعه کابینه باید با رئیس جمهور همخوانی و همفکری داشته باشند، نمی شود که معجون و ملغمه ای از جریانات مختلف را گرد هم بیاوریم و بخواهیم به این طریق کشور را اداره کنیم.
طبیعی است که هرکدام از این جریانات سبک، روش و دیدگاه خاصی را در اداره کشور دارند که این دیدگاه ها در برخی موارد به اجماع نمی رسند لذا تشکیل چنین دولتی اقدامی اشتباه است.
اما اینکه در دل یک جریان افرادی که اصول مشخص جریان را قبول داشته، نوع خط مشی مشخصی دارند و صاحب مشترکات فراوانی در نوع دیدگاه و تفکر سیاسی هستند علیرغم همه اختلاف سلیقه ها، دور هم جمع شوند و کابینه تشکیل شود؛ حداقل این مساله، این است که این افراد در دیدگاه های سیاسی اشتراک نظر دارند و می توانند با وحدت رویه کشور را اداره کنند.
دولت وحدت ملی با این تعبیر، اقدامی پسندیده است چراکه همه بر سر اصول، مبانی، دیدگاه و روش اداره کشور وحدت دارند و این مساله قطعا به آرامش و پیشرفت کشور کمک خواهد کرد.
اما اگر مقصود از دولت وحدت ملی تشکیل یک کابینه مخلوط از همه گروه های سیاسی به بهانه ایجاد وحدت، حرکت اشتباهی است و تجربه هم نشان داده که در امور عملیاتی و اجرایی کشور دچار مشکل می شود و در ادامه، باید مسائل و مشکلات پیش آمده در درون چنین دولتی مرتفع شود.
در همین رابطه با حجت الاسلام محمدحسن ذاکری عضو شورای مرکزی حزب موتلفه گفتگو کردیم.
• یکی از اتفاقات شایان توجه در جامعه سیاسی کشور، ایجاد ائتلاف های چندگانه درون جریان اصولگرایی است. صرف تشکیل ائتلاف را چطور ارزیابی می کنید؟
در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، با توجه به توصیه هایی که بزرگان نظام و جریان اصولگرایی همچون حضرت آیت الله مهدوی کنی داشته اند، اصولگرایان باید به سمت ائتلاف حرکت کنند.
یعنی اینکه تمام ظرفیت ها و سلیقه های موجود در دل جریان اصولگرایی گرد هم جمع شوند لذا برای رسیدن به چنین ائتلافی، تشکیل ائتلاف های کوچک اقدام مبارکی است.
اینکه چند نفر کنار هم جمع شوند، هماهنگ عمل کنند، برنامه ای ارائه دهند و گفتمانی جدید بر اساس اصول انقلاب اسلامی تدوین کنند می تواند به ائتلاف بزرگ میان جریان اصولگرایی کمک کند تا انشالله خروجی واحدی برای انتخابات داشته باشیم.
طبیعی است که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری باید سیاست خوب ارائه گفتمان و برنامه و تشکیل و معرفی تیم پیگیری شود؛ یعنی اینکه نامزدها یا گروه ها اعلام کنند با چه برنامه و با چه تیمی می خواهند کشور را اداره کنند؛ این رویکرد بسیار مثبتی است که در دوره های قبل نبوده است.
در حال حاضر ما شاهد هستیم که نوع گفتمان بدنه جریان اصولگرایی که شامل دیدگاه های متفاوتی است در این نقطه تمرکز یافته است که ما باید حتما برنامه مشخص خود را به همراه تیم اجرایی اداره کشور ارائه کنیم؛ یعنی تمام ظرفیت موجود در این جریان به مردم عرضه شود.
این موضوع کمک می کند به ائتلاف گسترده درون جریان اصولگرایی به شرطی که جریانات حاضر در این جریان بر مواضع و دیدگاه های خود اصراری نداشته باشند؛ یعنی ما باید مقداری از خودمان بگذریم، از منافع شخصی و گروهی و مطالبی که مربوط می شود به نفسانیات دست برداریم تا به ائتلاف بزرگ میان اصولگرایان دست پیدا کنیم.
لذا این شبه ائتلاف های کوچکی که در دل جریان اصولگرایی پدید آمده است را اقدام مبارکی می دانیم چون در نهایت به یک ائتلاف گسترده دست خواهیم یافت و انشالله این ائتلاف بزرگ بتواند نظر مردم را به خودش جلب کند.
• احساس خطر از جانب اصلاح طلبان را دلیل اصلی تشکیل ائتلاف میان اصولگرایان می دانید یا رشد فکری و بلوغ سیاسی؟
به نظر می رسد که آزمون و خطاهایی در چندین دوره انتخابات ریاست جمهوری گذشته که باعث کسب تجارب خوبی در جریان اصولگرایی شده، موجبات رشد این جریان را فراهم کرده است.
ما این پیشرفت را در جریان اصولگرایی بعد از انتخابات شوراهای اول که تجربه بسیار خوبی در انجام کار جمعی بود تجربه کردیم، کم کم این نسخه کامل شده و الان به مرحله ای رسیده ایم که با استفاده از تجربیات گذشته نسخه جدیدی تدوین و طبق آن کار عملیاتی در کشور انجام شود.
به نظر من این بلوغ در درون جریان اصولگرایی ایجاد شده هرچند ما در رسیدن به این فرایند، مشکلات و موانع فراوان و چالش های متعددی هم داریم؛ که البته این موضوع طبیعی در فعالیت های سیاسی است ولی باید تلاش کنیم تا بر آن غلبه کنیم. لذا حضور، برنامه ریزی و تاثیر رقیب در عرصه سیاسی ما را از حضور و فعالیت مثمرثمر غافل کند.
طبیعی است که در این بلوغ که جریان اصولگرایی در حال دستیابی به آن است نسبت به حضور و حرکت جریان رقیب یا همان جریان اصلاحات توجه و برنامه ریزی متناسبی داشته باشد؛ اقداماتی که البته در حال حاضر هم انجام شده و جریان اصولگرایی هیچ گاه از حرکت و فعالیت اصلاح طلبان غافل بوده باشد.
بنابراین این گونه نیست که ما در برابر حرکت های اصلاح طلبان واکنش هایی داشته باشیم و اقداماتی که در درون جریان اصولگرایی انجام می شود بر اثر واکنش به عملیاتی باشد که جریان اصلاح طلب در عرصه سیاسی انجام می دهد، خیر؛ این رشدی است که جریان اصولگرایی پیدا کرده و ضرورت تحزب در بین خواص جامعه کاملا احساس شده است
در حال حاضر همه دم از ضرورت تحزب می زنند و اینکه یکی از نواقصی که در کشور احساس می شود نبود احزاب قوی و کارآمد است که بتوانند در این عرصه موثر باشند؛ پس تشکیل ائتلاف و کار جمعی یکی از ثمرات حضور تشکیلاتی جریان اصولگرایی در عرصه سیاسی کشور است.
این نشان می دهد که رشد و بلوغ سیاسی درکشور و میان جریانات سیاسی کشور ایجاد شده است، اما طبیعی است که نمی شود کشور را تک قطبی اداره کرد، به نظر بنده هرچند عده ای در حال حاضر به دنبال برانگیختن احساسات مردم هستند و خودشان نیز بنا بر غلبه احساسات بر عقلانیت، وجهه نظام را خدشه دار می کنند و مومنین و معتقدین به نظام را دل آزرده می کند، اما عقلانیتی که الان در جریان اصیل اصولگرایی به وجود آمده، این جریان را به سمت انجام یک حرکت اصیل و ماندگار سوق می دهد.
در عین حال باید جریان اصولگرایی، زمینه را برای حضور جریان رقیب یعنی کسانی که به اصل انقلاب، نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه اعتقاد دارند فراهم شود و مرزی بین برادرانی که معتقد به ولایت، رهبری و انقلاب هستند با کسانی که قصد براندازی دارند قائل شویم.
خود ما هم دست رفاقت و دوستی دراز کنیم تا آنها نیز در عرصه سیاسی کشور فعال باشند و از ظرفیت های خوبی که در خیلی از این افراد وجود دارد استفاده کنیم.
• دراز کردن دست دوستی به سمت اصلاح طلبان یا جناح رقیب، ادامه فرایند تشکیل دولت وحدت ملی است یا ؟
کار جمعی و ائتلافی و حرکت به سمت ورود با تیم و برنامه به عرصه انتخابات با اصطلاحی که از آن به دولت وحدت ملی تعبیر می شود متفاوت است.
مقصود برخی از دولت وحدت ملی این است که ما از تمام جریانات سیاسی در کاببینه دولت استفاده کنیم؛ یعنی معجونی از تمام تفکرات و جریانات سیاسی مختلف را گرد هم در دولت جمع آوری و از این طریق بتوانیم وحدت ملی را تقویت کنیم.
به نظر بنده این تفکر، تفکر اشتباهی است؛ دولت و مجموعه کابینه باید با رئیس جمهور همخوانی و همفکری داشته باشند، نمی شود که معجون و ملغمه ای از جریانات مختلف را گرد هم بیاوریم و بخواهیم به این طریق کشور را اداره کنیم.
طبیعی است که هرکدام از این جریانات سبک، روش و دیدگاه خاصی را در اداره کشور دارند که این دیدگاه ها در برخی موارد به اجماع نمی رسند لذا تشکیل چنین دولتی اقدامی اشتباه است.
اما اینکه در دل یک جریان افرادی که اصول مشخص جریان را قبول داشته، نوع خط مشی مشخصی دارند و صاحب مشترکات فراوانی در نوع دیدگاه و تفکر سیاسی هستند علیرغم همه اختلاف سلیقه ها، دور هم جمع شوند و کابینه تشکیل شود؛ حداقل این مساله، این است که این افراد در دیدگاه های سیاسی اشتراک نظر دارند و می توانند با وحدت رویه کشور را اداره کنند.
دولت وحدت ملی با این تعبیر، اقدامی پسندیده است چراکه همه بر سر اصول، مبانی، دیدگاه و روش اداره کشور وحدت دارند و این مساله قطعا به آرامش و پیشرفت کشور کمک خواهد کرد.
اما اگر مقصود از دولت وحدت ملی تشکیل یک کابینه مخلوط از همه گروه های سیاسی به بهانه ایجاد وحدت، حرکت اشتباهی است و تجربه هم نشان داده که در امور عملیاتی و اجرایی کشور دچار مشکل می شود و در ادامه، باید مسائل و مشکلات پیش آمده در درون چنین دولتی مرتفع شود.