بین الملل

سه اختلاف اصلی میان ایران و 5+1 در مذاکرات

عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی گفت: به اعتقاد من کلیات مذاکرات تاکنون به سوی روند همکاری و همراهی متقابل گرایش داشته است؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت اصل مذاکرات روندی صعودی را طی کرده است. اما نباید فراموش کرد که نقاط افتراق اساسی نیز میان ایران و طرف‌های غربی در پروندۀ هسته‌ای وجود دارد.
محمد حسن لاسجردی، استاد دانشگاه تهران و عضو شورای سردبیری «خبر آنلاین» در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا به تحلیل دور تازۀ مذاکرات هسته‌ای پرداخت. آن‌چه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفتگوست.


به عنوان پرسش نخست روند کلی مذاکرات هسته‌ای در دولت یازدهم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
رویکرد دولت یازدهم تبدیل پرونده هسته‌ای از یک چالش امنیتی و سیاسی به مسأله‌ای فنی و حقوقی بوده است؛ در این زمینه دولت یازدهم کوشیده است با تغییر ادبیات؛ تیم مذاکره کننده و برخی انعطاف پذیری‌ها زمینۀ توافق و همکاری میان خود و کشورهای 1+5 را به وجود آورد.

خوب با توجه به همین تغییر رویکردی که بدان اشاره کردید؛ کلیت مذاکرات هسته‌ای را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
علی‌رغم موفقیت‌های دولت یازدهم در زمینۀ سیاست خارجی و پروندۀ هسته‌ای، از آن روی که فناوری و تکنولوژی هسته‌ای جز تکنولوژی‌های برتر و حساس به شمار می آید؛ طبیعی است که شاهد برخی نقاط ابهام در زمینۀ پروندۀ هسته‌ای ایران باشیم؛ به رغم این مسأله به اعتقاد من کلیات مذاکرات تاکنون به سوی روند همکاری و همراهی متقابل گرایش داشته است؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت اصل مذاکرات روندی صعودی را طی کرده است. اما نباید فراموش کرد که نقاط افتراق اساسی نیز میان ایران و طرف‌های غربی در پروندۀ هسته‌ای وجود دارد.

نقاط افتراق و اختلاف طرفین را ذکر می‌فرمایید؟
الف) مسألۀ حق غنی‌سازی
مشکلی که در این زمینه وجود دارد این است که کشورهای عضو بلوک هسته‌ای [کشورهای دارندۀ فناوری هسته‌ای] نسبت به بهره‌مندی کشورهای نوظهور از این فناوری حساسیت دارند و نمی‌خواهند حق انحصاری خود در این زمینه را از دست بدهند. این مسأله از آن جهت حساسیت مضاعف پیدا می‌کند که اگر دقت کنیم می‌بینیم که کشورهایی که در حال حاضر دارای فناوری هسته‌ای هستند یا خود عضو این بلوک هستند و یا به نوعی وابستگی و پیوستگی به این بلوک هسته‌ای دارند.به همین علت کشورهای عضو بلوک در قبال کشورهای نوظهور در زمینۀ هسته‌ای دو سیاست را در پیش می‌گیرند.

این سیاست‌ها را تشریح می‌کنید؟
سیاست اول محروم‌سازی و ممانعت از بهره‌مندی این کشورها از فناوری هسته‌ای است. سیاست دوم کشورهای عضو بلوک در قبال کشورهای نو ظهور این است که این کشورها را از طریق ابزار الحاقیه و یا معاهدۀ «NPT» کنترل کرده و تحت نظارت قرار دهند.

دومین اختلاف؟
اختلاف دوم میان ایران و کشورهای 1+5 سطح و میزان غنی‌سازی جمهوری اسلامی ایران است. آن‌چه در درون بندهای توافق‌نامۀ ژنو میان ما و طرف غربی مورد اختلاف واقع شده است سطح و میزان غنی‌سازی است. در این زمینه هر دو طرف براساس برآوردهای امنیتی؛ اطلاعاتی و فنی سطح مطلوب خود در زمینۀ غنی سازی را تعیین کرده‌اند. در همین ارتباط جمهوری اسلامی ایران؛ با ارزیابی نیازهای خود معتقد است که 19 هزار سانتریفیوژ برای رفع نیازهای خود نیازمند است. این در حالی است که طرف غربی مدعی است که حداکثر دستیابی و دسترسی شما در این زمینه باید 5 هزار سانتریفیوژ باشد. طرف غربی مدعی است که سقف و میزان غنی‌سازی در ایران را آن‌ها باید تعیین کنند. این تفاوت قابل توجه و قابل تأمل است.

سومین اختلاف؟
سومین اختلاف مابین ایران و طرف‌های غربی در زمینۀ فعالیت ایران در برخی از تأسیسات هسته‌ای از قبیل سایت فردو؛ تأسیسات آب سنگین اراک است. در نگاه طرف‌های غربی فعالیت‌های ایران در این دو سایت حساسیت‌زاست. علی‌رغم توجیهات فنی جمهوری اسلامی ایران؛ طرف غربی هنوز هم برخی ایرادات خود در این زمینه را مطرح می‌کند.

در آستانۀ دور جدید مذاکرات هسته‌ای شاهد برخی از اظهارات متناقض مقامات غربی در زمینۀ مذاکرات هسته‌ای هستیم. به عنوان کارشناس این اظهارات متناقض را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اقتضاء ادبیاتی که در فرایند مذاکرات و فضای دیپلماتیک مطرح می‌شود؛ این‌گونه تناقض‌گویی را می‌طلبد. در ادبیات دیپلماتیک و دنیای دیپلماسی ما شاهد بازی با کلمات هستیم. در فضای دیپلماسی شما باید دست به چنین اقداماتی بزنید؛ تا بتوانید امتیازاتی را به دست آورید؛ اما آن‌چه که در این میان مهم است این است که اصل مذاکرات را نباید قربانی این‌گونه مانورهای گفتاری کرد.
در بحث مذاکرات هسته‌ای باید توجه داشت که مذاکرات اصلی پشت پرده انجام می گیرد و این اظهارات متناقض متعلق به افکار عمومی است لذا باید دید که نتیجه مذاکرات پشت پرده به کجا رسیده است و نباید به اعلام مواضع عمومی چشم ببندیم.

آیا طرفین خواهند توانست در این دور از گفتگوها به نتایج تعیین شده در متن توافق‌نامۀ ژنو دست یابند؟
پیش از پرداختن به نتیجۀ این دور از مذاکرات باید نکته‌ای را تشریح کنم.

بفرمایید؟
باید دقت داشت که پروندۀ هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران مورد بسیار منحصر به فردی است.

دلیل این منحصر به فرد بودن؟
همان‌گونه که بیشتر اشاره کردم کشورهای عضو کلوپ هسته‌ای و دیگر کشورهای بهره‌مند در زمنیۀ فناوری هسته‌ای به نوعی با یکدیگر پیوستگی دارند. در این میان جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مستقل خواهان بهره‌مندی از این ظرفیت است؛ این همان نکته‌ای است با دقت در آن منحصر به فرد بودن پروندۀ هسته‌ای ایران را درک می‌کنیم. به نظر می‌رسد کشورهای غربی نیز به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه نمی‌دانند که چگونه باید در قبال کشوری مستقل که خواهان استفاده فناوری هسته‌ای است موضع‌گیری کنند.

دلیل این امر را تشریح می‌کنید؟
دلیل آن کاملاً مشخص است. اگر پروندۀ هسته‌ای ایران بتواند به سلامت روند خود را طی کند و همۀ تأییدات ایمنی و پادمانی را به دست آورد؛ ناگزیر این امر تبدیل به رویه‌ای بین‌المللی خواهد شد و متعاقب آن کشورهای دیگر نیز خواهان بهره‌مندی از توان هسته‌ای خواهند شد. توجه داشته باشید که به دلیل کشش فنی این مسأله سرمایه‌گذاری‌های بسیاری از سوی برخی از کشورهای دنیا برای استفاده از انرژی هسته‌ای صورت گرفته است.

اگر مایل باشید گفتگو را با شنیدن تحلیل شما را از نتایج دور تازۀ مذاکرات هسته‌ای در وین به پایان ببریم؟
در این زمینه من اعتقاد دارم با توجه به مجموعۀ شرایط، کشمکش و تضادهایی که بر جامعۀ جهانی حاکم است؛ اگر این مذاکرت به نتیجه برسد هر دو طرف منتفع خواهند شد. به هر صورت باید بپذیریم که کشورهای 1+5 میدان بازی بزرگی در سطح بین المللی دارند؛ همچنان‌که جمهوری اسلامی نیز دایرۀ نفوذ خاص خود را در سطح منطقۀ خاورمیانه دارد. آن چه در این میان مهم است این است که دو طرف علاقمندند و تلاش می‌کنند که مذاکرات به نتیجه برسد.

دلایل این علاقه‌مندی دو طرفه را تشریح می‌کنید؟
بایدبه این نکته توجه داشتکه به نتیجه رسیدن مذاکرات برای هر کدام از طرف‌ها سرنوشت‌ساز و حائز اهمیت است. ایالات متحده و شخص آقای اوباما در صورت موفقیت مذاکرات هسته‌ای می‌توانند از این مسأله به عنوان برگ برنده‌ای در انتخابات آتی این کشور استفاده کنند. اروپایی‌ها نیز در صورت موفقیت مذاکرات؛ امتیازات اقتصادی را به دست خواهند آورد. جمهوری اسلامی ایران از این امر منتفع خواهد شد؛ چراکه ایران به دنبال تبدیل پروندۀ هسته‌ای از یک تهدید امنیتی به فرصت و تغییر فضای ذهنی برساختۀ غربیان از خود و برطرف‌کردن نیازهای خود است. با توجه به این شرایط هر دو طرف خواهان به نتیجه رسیدن مذاکرات هستند. علاوه بر این از سال 1990 میلادی به بعد رقابتی در بین برخی کشورها برای دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته‌ای صورت گرفته است؛ در این شرایط کشورهای عضو بلوک هسته‌ای ناگزیرند برای مدیریت این کشورها؛ انتظارات آن‌ها را نیز مدنظر قرار دهند. در مجموع می‌توان گفتبا توجه به این شرایط فضا و افق مذاکرات به سمت همکاری و همگرایی سازنده برای دستیابی به توافق مرضی الطرفین گرایش دارد.

https://shoma-weekly.ir/AjUW2X