دلایل آن نیاز به توضیح ندارد، زیرا برای همه آنها که بخواهند بفهمند به آسانی قابل فهم است؛
1- این دولت قوم یهود نیست
زیرا قوم یهود آن را پدید نیاورده اند. تولد یافته نامشروع استعمار و استکبار غرب است که به هیچ دینی، اعتقادی ندارد و سیاست و حکومت را جدای از دین ها تعریف می کند.
از روزی که آنها این دولت را پدید آورده اند، قوم یهود در آنجا یک شب با آرامش نخوابیده و یک روز، کسی در دنیا آنها را قبول نکرده است.
هر روز در میان آتش های کینه و خشم و لعنت و نفرین فلسطینی ها و ملل مسلمان جهان و آزاد اندیشان جهان به سر برده و برای حفظ موقت، انواع و اقسام جنایات، کشتارهای بی رحمانه و قتل عام مردم بیگناه که صاحبان اصلی آن سرزمین هستند را مرتکب شده و با کمک های آمریکا و صهیونیسم زندگی ننگینی را طی می کنند.
دروغ و فریب، کلیمیان هم مزید بر این خباثت هاست و یهودیان آگاه که متوجه شده و می شوند که این برنامه ضد موسی و دین یهود و ملت یهود است، این رژیم غاصب را یهودی نمی دانند و زمانی که زور و سلطه پنهانی صهیونیسم و آمریکا سست شود که شده است در فروپاشی این جرثومه ننگ و نفرت، آنها هم این لکه ننگ را حمایت نخواهند کرد.
2- اسرائیل دولت نیست
پایگاهی برای جنایات، خیانت ها، آدمکشی ها، نسل کشی ها، ترور،تجاوزات غیر انسانی و اجرای سیاست های ضد دولت ها و ملت های منطقه است.
کانون ایجاد اختلاف و ضدیت بین ادیان توحیدی اعم از موسوی، مسیحی و اسلامی است.
رژیمی تجاوزگر است که توسط استعمار انگلیس به این منطقه تحمیل شده و با زور و تجاوز، ملت فلسطین را به انواع رنج ها و اخراج و آوارگی دچار کرده است.
و برخلاف حقوق و مبانی ایجاد دولت ها و ملت ها تشکیل شده است.
در واقع حکومت صهیونیستی یک گروه اشغالگر غاصب است که در سرزمین دیگران، با زور و ستم سکنی گزیده است.
چنین رژیم بی پایه و بی اساسی قطعا ماندنی نیست.
3- در پیدایش این رژیم مبانی طبیعی، حقوقی و انسانی در پیدایش یک دولت عادی وجود ندارد. استعمار انگلیس برای سلطه یابی بر منطقه مهم غرب آسیا(خاورمیانه)آن را طراحی کرده و با زور و فریب و تجاوز و ظلم و زیر پا گذاشتن حتی مقررات بین المللی، این رژیم را در این منطقه پدید آورده و سپس حمایت همه دولت های استعماری به ویژه آمریکا را تامین نموده است.
استعمار غرب در این پیدایش و زایش این اهداف را دنبال می کند:
- ایجاد دشمنی و تضاد بین ادیان توحیدی
- ایجاد تضاد و دشمنی بین قوم یهود و قوم عرب (که یکی خود را فرزند اسماعیل و دیگری خود را فرزند اسحاق پسران حضرت ابراهیم می دانند) –
- ایجاد تضاد بین مسلمان ها که اکثریت قاطع ملت های منطقه هستند با قوم یهود
- آسیب به تقدس و حرمت حضرت موسی، حضرت مسیح و پیامبر اسلام و برآورده کردن اهداف استعماری و استکباری توسط این قوم
- ایجاد یک پایگاه نظامی- سیاسی علیه دولت ها و ملت های منطقه و سایر اهداف استعماری و استکباری.
در نگاه واقع بینانه، بلایی که انگلستان و همدستان آنها به ویژه آمریکا بر سر قوم یهود آورده اند، فرعون نکرده است.
رژیهم صهیونیستی اسرائیل، با چنین آغاز تولد، از همان زمان محکوم به نابودی و فنا شده و چنین امری برای تدوام این رژیم تحقق نخواهد یافت.
4- کارنامه رژیم صهبونیستی و عملکرد آن، عملکرد یک ملت و دولت عادی نیست؛ سراسر ظلم و نسل کشی و جنایت و تباهی است که هنوز هم مشغول به همان شرارت و فساد و تجاوز و ستم است و ظلم و تباهی ماندنی نیست.
5- این رژیم، اشغالگر قدس شریف است که خانه ی خدا است، و قبله اول مسلمانان و قبله یهودیان و مسیحیان است.
خانه ی خدا متعلق به خداست و آن را برای عبادت و نماد وحدت همه بندگان خود می خواهد.
رژیم اشغالگر قدس این نماد وحدت بین ملت ها و ادیان الهی را غصب کرده، قدس که میراث جهانی بشری است را در سلطه ی خود درآورده و حرمت این میراث بزرگ همه ی انسان ها را لگد مال کرده است.
این امر باقی ماندنی نیست.
6- رژیم اشغالگر مهره استعمار غرب است. روزی روزگاری برای غرب استعماری به کار می آمد. نماد قدرت استکبار و ضعف دولت های منطقه بود. حالا نماد ضعف و نقطه ی آسیب پذیر شده که آمریکا و انگلیس هم نمی توانند از آن بهره گیری کنند.
امروز رژیم صهیونیستی نماد و مظهر رسوایی، ذلت، ظلم، جنایات ضد بشری، زور گویی و خراب کردن منازل مظلومان فلسطینی و عامل آوارگی فلسطینی ها است، که میلیون ها نفرند.
نمونه زیر پا گذاشتن قطعنامه سازمان ملل و رسوا کننده حامیانش است. نمونه بارز زورگویی، قانون گریزی و ضدیت با حقوق بشر و حقوق بین الملل است و نماد اشغالگری است.
امروز ورزشکاران کشورهای آزادیخواه افتخار می کنند که با ورزشکار اسرائیلی رو به رو نمی شوند و حامیان استعمار گر مجبورند با تهدید و تحریم ها جلوی عمومی شدن تحریم به حق ورزش با ورزشکاران رژیم صهیونیستی را بگیرند.
7- با تغییر امور معادلات جهانی، دیگر جایی برای رژیم اسرائیل در این منطقه نمانده است. اگر شوروی سابق، از رژیم صهیونیستی حمایت کرد حالا روسیه و سایر کشورهای مقابل آمریکا، دیگر با این پایگاه آمریکا و همدستانش در منطقه همراهی ندارند و در آینده تقابل بیشتری خواهند داشت.
و این همان است که بنای سست بنیان این رژیم را در معرض بادهای سخت آینده ای نزدیک قرار می دهد.
8- آمریکا هم به زودی به این نتیجه خواهد رسید (اکنون بخشی از هیئت حاکمه مخفی آمریکا رسیده اند) که رژیم صهیونیستی جز ضرر و زیان و آسیب برای آنها نتیجه ای ندارد و به جای حمایت از اسرائیل در صدد معامله با مسلمانان و قربانی کردن رژیم صهیونیستی در پای منافع ملی آمریکا بر می آید.
البته اگر بیداری اسلامی، و مقاومت قبل از این موضوع، پایان اسرائیل را رقم نزده باشند.
9- امروز آمریکا به جایی رسیده که دولت های عربی وابسته به غرب را وادار کند که با اسرائیل روابط برقرار کنند، شاید خشم آینده را بر صهیونیست ها کم کند.
این هم سیاست بسیار غلط آمریکا است. زیرا سران وابسته غرب را در این کشورهای مسلمان منفور تر از گذشته می کند. همانطور که محمدرضا پهلوی در رابطه با اسرائیل دچار نفرت بیشتر ملت ایران شد، و سقوط او را نزدیکتر کرد.
ملت ایران فرقی بین شارون و محمدرضا پهلوی نمی گذاشت؛ هر دو را نوکر ذلیل آمریکا می دانست. امروز هم علنی شدن نوکری برخی سران عرب در ارتباط با اسرائیل، آن ها را به سقوط و بدنامی نزدیک تر می کند.
10- و مهمتر از همه بیداری ملت و نسل جوان فلسطین است که اگر چند سال قبل ملت قهرمان لبنان، 33 روزه رژیم صهیونیستی را به ذلت وادار کرد، امروز مقاومت فلسطین، اسرائیل را به ذلت کشانده و موشک های غزه سه روزه رژیم صهیونیستی را به تسلیم وادار می کنند.