سیاسی

سبک زندگی به مثابه یک مانیفست

در حقیقت اجتهاد مدرسه ای اگر مسئول تعیین باید ها و نباید ها، وجوب، حرمت، اباحه، استحباب و کراهت های شرعی است اما رسالت شورای عالی انقلاب فرهنگی ورودی هنجاری به منطقه الفراغ فرهنگی برای تعیین شیوه زیست بهتر برای یک مسلمان در هزاره سوم است. ‏
صالح اسکندری- دیروز سالروز صدور فرمان حضرت امام خمینی(ره) در خصوص تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. شورایی که قرار است قرارگاه فرماندهی در جنگ نرم فرهنگی و تمام عیاری باشد که امروز کشور ما با آن درگیر است. یکی از مواضعی که در جنگ نرم فرهنگی طی چند دهه گذشته در معرض تهاجم قرار گرفته سبک زندگی مردم است. دشمن از طریق رسانه ها،مدها، فضای مجازی و ... انگاره ها و پنداره های ایرانیان را دستخوش تغییرات بسیاری در خصوص سبک زندگی شان کرده است. متاسفانه دشمن در این عرصه پیشرفت های زیادی نیز داشته به نحوی که نوع زیست ایرانیان در هزاره سوم شبیه آش شله قلمکاری می ماند که در آن هویت های مختلف فرهنگی وجود دارد. امروز جامعه ایرانی و بخصوص طبقه متوسط جدید از سبک زندگی غربی رنج می برد. یک شهروند ایرانی مسلمان در عین حال که می خواهد متدین باشد اما تلاش می کند به سبک غربی ها حرف بزند، راه برود، غذا بخورد، با محیط پیرامونی خود اعم از جنس موافق و مخالف ارتباط گفتاری برقرار کند، به اخلاق غربی ملتزم باشد، به قواعد دموکراسی پایبند باشد، روشنفکر مآب باشد و ... . همین موضوع سبب شده که رهبر معظم انقلاب در مقام سکانداری نظام اسلامی از کانون های تولید فکر و صاحبان قلم و تریبون در کشور بخواهند که در این عرصه اقدام به گفتمان سازی کنند. معظم له در سفر به استان خراسان شمالی با طرح 20 سئوال مهم در این عرصه تلنگری به ذهن اندیشمندان و محققان زدند و از آنها خواستند که به طور جدی در این حوزه ورود پیدا کنند. یکی از نهادهایی که مطمئنا در این موضوع مسئولیت سنگینی بر دوش دارد شورای عالی انقلاب فرهنگی است. شورایی که علاوه بر مهندسی فرهنگی کشور امروز وظیفه دارد وارد عرصه پاسخگویی به پرسشهای سبک زندگی یک مسلمان متدین ایرانی شود. اینکه چطور می توان در هزاره سوم مانند یک مسلمان واقعی زیست؟ مد زیست اسلامی چیست؟ اصلا می توان برای سبک زندگی مد سازی کرد؟ آیا حاکمیت نسبت به سبک زندگی مردم باید بی تفاوت باشد؟ آیا سبک زندگی اسلامی دستوری است؟ یعنی اسلام هم مثل نظام سرمایه داری به دنبال القا و تلقین یک شیوه زیست واحد است؟ آیا همان‌طور که مرحوم شیخ انصاری(ره) در رسائل می فرمایند: اسلام موافق اصاله الاشتغال است و اصاله البرائه؟ یعنی آیا اسلام در منطقه الفراغ ها قائل به برائت است و یا اشتغال و نگاه حداکثری؟ آیا سبک زندگی منطقه الفراغ است؟ آیا اسلام قرار است برای سبک زندگی مثل مارکسیست ها مانیفست بنویسد؟ مثلا برای مدل مو، نحوه پوشش، نحوه معماری، فرهنگ ترافیک و ... آیا حکم واحدی وجود دارد؟ آیا علاوه بر جنبه منجز احکام اسلامی که به وسیله شارع تعیین گردیده و تغییر و تبدیل در آن راه ندارد حکومت اسلامی در خصوص تنظیم منطقه الفراغ بر حسب نیازها و مقتضیات زمان و مکان وظیفه و مسئولیتی بر عهده ندارد؟ در مواردی که مکلف عاجز از دستیابی به حکم واقعی است چگونه باید زیست کند؟  اگر پذیرفتیم که در بخشی از سبک زندگی شارع برای مکلفین وظایف و تکالیفی از وجوب و حرمت و اباحه و استحباب و کراهت وضع نموده است اما بخشی از آن در منطقه الفراغ است و همچنین قبول کردیم که در این منطقه الفراغ وظایفی بر دوش دولت اسلامی است، شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه تا کنون چه اقداماتی انجام داده است؟ اگر اقدامی کرده است این اقدامات کلی بوده است یا جزئی؟ جنس سبک زندگی کلی است و یا جزئی؟ سبک جزئیات زندگی روزمره مردم است پس چرا هر خروجی که از شورای عالی انقلاب فرهنگی بیرون می آید کلی است؟مگر مرحوم علامه محمد باقر مجلسی (ره) زمانی که کتاب شریف حلیه المتقین را نگاشت که یکی از بهترین آثار در خصوص سبک زندگی مسلمانان متناسب با زمان و مکان دولت صفوی است به جزئیات زندگی روزمره مردم نپرداخت؟ در این کتاب شریف مباحثی در خصوص آداب جامه و کفش پوشیدن، در آداب حلى و زیور پوشیدن، در آداب خوردن و آشامیدن، کیفیت تربیت فرزندان و معاشرت ایشان،در آداب حمام رفتن و سر وبدن شستن...
در آداب معاشرت با مردم و حقوق اصناف ایشان، درآداب پیاده رفتن و سوار شدن و بازار رفتن و تجارت وزراعت نمودن وچهار پایان نگاه داشتن، در آداب سفر، دربیان آداب مسواک کردن و شانه کردن و ناخن و شارب گرفتن و ...
 ذکر شده است که بسیاری از مردم با این کتاب آشنا هستند.‏
نیم نگاهی به پرسشهای 20 گانه مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی حاکی از این واقعیت است که ایشان نیز ناظر به جزئیات زندگی روزمره مردم از اندیشمندان و کانون های مولد فرهنگی مطالبه
فرهنگ‌سازی دارند.
‏‎1-    ‎چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟‎
2-    ‎چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟‎
3-    ‎چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟‎
4-    ‎چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟‎
5-    ‎الزامات آپارتمان نشینی چیست، آیا رعایت می شود؟‎
6-    ‎الگوی تفریح سالم کدام است؟‎
7-    ‎آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟‎
8-    ‎دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟‎
9-    ‎علت برخی پرخاشگریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟‎
10-  ‎طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟‎
11-  ‎آیا حقوق افراد در رسانه ها و در اینترنت رعایت می شود؟‎
12-  ‎علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟‎
13-  ‎چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟‎
14-   ‎توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟‎
15-   ‎چرا برخی حرفها و ایده های خوب در حد حرف و رؤیا باقی می ماند؟‎
16-   ‎ساعات کار مفید در دستگاهها چرا کم است؟‎
17-  ‎چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟‎
18-   ‎آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها به‌طور کامل رعایت می شود؟‎
19-   ‎چرا مصرف گرایی، برای برخی افتخار شده است؟‎
20-   ‎چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی اصلی ترین متولی حکومتی پاسخگویی به این پرسشهاست. یعنی علاوه بر اینکه این شورا موظف است وجوب، حرمت، اباحه، استحباب و کراهت های شرعی را متناسب با اقتضائات هزاره سوم و زندگی کنونی مسلمان ایرانی در حوزه فرهنگ تنقیح و تصریح کند در عین حال حکومت اسلامی موظف به تنظیم منطقه الفراغ در زندگی فردی و اجتماعی با رعایت استصحاب و مدیریت تدریجی تغییرات هست. یعنی اگر چه حکومت حالات اجتماعی را نباید به یک باره به هم بریزد و گذشته را کاملا به نفع آینده خراب کند اما در عین حال نباید در مقابل هر عرفی نیز کوتاه بیاید و از موضع انفعال وارد شود. در واقع این حضور در منطقه الفراغ ضمن جزئی نگری امر بین الامرین است از یک طرف "ملوک لحفظ النظام" است یعنی حاکمیت در مقام صیانت از نظم و ثبات اجتماعی است از یک سو تلاش برای اصلاح سبک و عرف زندگی فردی و اجتماعی است. ‏
از سویی شورای عالی انقلاب فرهنگی از آنجا که ماذون از جانب ولی فقیه است بر خلاف اجتهادهای مدرسه ای باید در مسائل نو شونده فرهنگی و اجتماعی هر روز اجتهاد کند. اجتهاد های حکومتی همواره از اجتهادهای مدرسه ای متنوع تر و به‌روزتر بوده اند. این بدان معناست که این شورا که مرکز مهندسی فرهنگی کشور است علاوه بر اینکه به حوزه های علمیه متکی است اما باید از توان مضاعفی برای اجتهادهای به روز در منطقه الفراغ فرهنگی و جزئیات زندگی روزه مره مردم برخوردار باشد. در حقیقت اجتهاد مدرسه ای اگر مسئول تعیین باید ها و نباید ها، وجوب، حرمت، اباحه، استحباب و کراهت های شرعی است اما رسالت شورای عالی انقلاب فرهنگی ورودی هنجاری به منطقه الفراغ فرهنگی برای تعیین شیوه زیست بهتر برای یک مسلمان در هزاره سوم است. ‏

https://shoma-weekly.ir/4kJdV1