مانند اینکه ترامپ همیشه درصدد انجام یک کار شگفتانگیز است یا میخواهد با این کار حمایت خود از رژیم اشغالگر قدس و لابی صهیونیستها را مستحکمتر کند و پیوندش با جمهوریخواهان را تعمیق کرده یا شرایط داخلی آمریکا سبب چنین اقدامی از سوی ترامپ تحت تاثیر قرار گرفته است.
من در میان این ارزیابیها معتقدم که شرایط داخلی و بینالمللی برای ترامپ بهگونهای است که او برای اینکه بتواند فشارها و مجموعه تنگناهایی که علیه او صورت میگیرد مدیریت کند، دست به یک کار انتحاری زد و این اقدام را انجام داد. برای تعیین شاخصههای این موضوع بحثهایی که مربوط به افشاگریهای فلین و استعفاهایی که در کاخ سفید انجام میشود و همچنین وجهای که از دونالد ترامپ بهواسطه حضور در کشورهای مختلف و تظاهراتی که در این زمینه بهراه میافتد نشان میدهد که چهرهای که از او ساخته میشود برای وی چندان مثبت نیست. در عین حال به نظر میرسد که نوع رویکرد دونالد ترامپ در خاورمیانه و خاور دور و آنچه که در برابر خواستههای اروپا مطرح میشود باز هم نشان میدهد که قول رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا درباره بازگشت ابهت و شکوه این کشور به دوران گذشته نتوانسته تحقق پیدا کند. همچنین موضوع مهم و اساسی سردرگمی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بویژه در پرونده سوریه خیلی به چشم میخورد و به نظر میرسد در این منازعه خیلی داغ، آمریکاییها یا نتوانستند یا نخواستند امتیازات لازم یا نقشآفرینی موثر در این زمینه داشته باشند. در مجموع به نظر من آنچه که در حال حاضر ترامپ را مجاب کرده که با طرح موضوع انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس و مساله پایتختی رژیم اشغالگر قدس فضای بینالمللی را عوض کند، برای تغییر شرایط فشار و تنگنایی است که برای دولت ایالات متحده آمریکا و ترامپ به وجود آمده و او با این کار خواسته تا حدودی جهان داخلی و پیرامون خود را تحت تاثیر شرایط جدیدی قرار دهد و از فشارها علیه دولت آمریکا کم کند. نکته دیگر بررسی تاثیر این اقدام ترامپ در ایجاد نوعی همگرایی در جهان اسلام است. با توجه به اختلاف موجود میان کشورهای اسلامی بویژه بر سر مسائل منطقهای باید این نکته مورد بررسی قرار گیرد که چون قدس در میان کشورهای اسلامی جزو نکات بسیار حساس و مورد توجه جوامع مختلف مسلمان اعم از دولتها، حکومتها، نخبگان و مردم و گروههای مرجع است، در شرایط فعلی از اهمیت بسیاری برخوردار باشد. در گذشته هم اتفاقاتی از این نوع باعث ایجاد نوعی واکنش یکسان از سوی کشورهای اسلامی علیه رژیم صهیونیستی شده است. سال 1969 که آتشسوزی در مسجدالاقصی اتفاق افتاد و همچنین بحثهایی مثل انتفاضه اول و دوم نشان داد که جهان اسلام اعم از کشورهای عربی و اسلامی در این موضوع همراهی میکنند و به میدان میآیند و واکنشهای فعالانهای خواهند داشت. تصور میکنم با توجه به همین اتفاقاتی که در روزهای گذشته رخ داده مثل تظاهراتی که در سرزمینهای اشغالی بوده و همچنین اعلام نظرهایی که از سوی دولتمردان کشورهای مختلف صورت گرفته و درخواست برگزاری اجلاس فوری سازمان همکاری اسلامی به نظر میرسد رگههایی از آن خیزش و همگرایی گذشته به چشم میخورد. به گمانم اگر ترامپ این موضوع را شش ماه به عقب نمیانداخت و اصرار به انجام آن و جابهجایی سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس و دعوت از کشورهای غربی برای همراهی با ایالات متحده آمریکا میکرد که در این زمینه با واکنش منفی مواجه شد، بدون تردید فضای منطقه متشنج میشد.