بین الملل

ریشه تلخی ها و ناکامی های اخیر مصر

تمام دنیا می دانند که ملت مصر هرگز به سمت تندروی نرفته است، این ملت تمایلی به ورود به فتنه‌ داخلی یا فتنه منطقه‌ای شیعه و سنی هم ندارد، این مباحث را مردم رد می‌کنند. کسانی بودند که به دنبال وارد کردن ملت مصر به جنگ شیعه و سنی بودند. ملت مصر در طول تاریخ، مظهر اعتدال و کشور مصر کشور الازهر است.

‌ إسراء أحمد فؤاد - پیش از این که «آنچه در مصر می گذرد» را بیان کنم باید اول به دستاوردهای یک سال تلخ از حکمفرمایی اخوان المسلمین در مصر بپردازم. چراکه حوادث و رویدادهای مصر نتیجه یک سال اخیر می باشد.

متاسفانه انتخابات ریاست جمهوری اخیر مصر انتخاب بین بد و بدتر بود. احمد شفیق مردی با تجربه اما چهره ای از دوران و بازماندگان مبارک در میان مردم شناخته شده بود و محمد مرسی چهره ای جدید با گفتمان دینی سیاسی متفاوت و وعده های هنگفت که حزب عدالت و توسعه شاخه سیاسی اخوان المسلمین آن را رونمایی کرد.

در آن زمان، ملت مصر به 3 دستی تقسیم شد، گروهی پای صندوق رفتند و مجبور شدند به مرسی رای بدهند تا استبداد وظلم وستم دوران مبارک بازنگردد. گروهی دیگر به شفیق رای دادند، آنها دلایل خودشان را دارند که معتقد بودند که اولا اخوان المسلمین تجربه ریاست جمهوری و اداره یک کشور بزرگ به اندازه مصر را ندارد و دوم اعتقاد داشتند که اگر اخوان المسلمین به قدرت رسید، حکومت شان بر مصر مادام العمر خواهد شد. گروه سومی هم بودند که رای سفید به صندوق ها انداختند.

17 ژوئن 2012، برای اخوان‌المسلمین مصر روز بزرگی بود. محمد مرسی، رئیس حزب عدالت و توسعه اخوان‌المسلمین به عنوان پنجمین رییس‌جمهوری مصر انتخاب شد. اما در نهایت و کمتر از یکسال، اشتباهات استراتژیک مرسی منجر به برکناری وی شد. ازجمله این اشتباهات این بود که وی وعده هایی که متعلق به رئیس جمهور همه مصریان بود را محقق نکرد و مهمتر آنکه، او رئیس جمهور اخوانی ها بود و در راستای منافع همه اقشار مردم تلاش نمی کرد، بلکه تنها به دنبال منافع اخوان بود. حتی ادبیاتی که به کار گرفته، نشان می داد که رئیس جمهور فراجناحی نبود و رئیس حزب متبوعش یعنی حزب توسعه وعدالت بود.

واژه «اهلی و عشریتی» که همواره در اکثر سخنرانیش به کار می برد، از دیگر نمونه های نگاه تک بعدی او به مقوله او به ریاست جمهوری تمام مردم مصر بود. یکی دیگر از اشتباهات آقای مرسی حذف جریانات وجوانان شرکت کرده در انقلاب مردم مصر علیه مبارک بود. وی به محض اینکه به قدرت رسید، تلاش کرد تا احزاب ونیروهای سیاسی و جوانانی که در انقلاب 25 ژانویه شرکت کرده را حذف و شروع به روند سازماندهی شده ای کرد تا کشور را اخوانی کند.

یکی از دلایل شورش جامعه علیه اخوان المسلمین و خود آقای مرسی تدوین قانون اساسی بود. مرسی در تدوین قانون اساسی پایبند به این نبود که یک کمیته فراجناحی از هر طبقه و اقشار سیاسی و اجتماعی و حزبی جامعه مصر تشکیل بدهد، این اقدام اعتراضات سراسری گروه های مخالف را به دنبال داشت. در واقع این قانون ضربه محکمی به انقلاب 25 ژانویه وارد ساخت.

علاوه بر آن مرسی فرمان جدیدی صادر کرد که بر اساس آن اختیاراتی که در آن قانون به رییس جمهوری می دهد، هیچ مقام قضایی در مصر نمی تواند علیه تصمیمات و اقدامات وی شکایت یا از اجرای آن جلوگیری کند، همچنین رییس جمهور از پیگرد احکام قضایی مصون می شود، اختیار منحل کردن پارلمان و هیئت قانون اساسی از دستگاه قضایی سلب می گردد و انتخاب دادستان کل کشور به عهده شخص رییس جمهور گذاشته می شود.

تصمیمات شتاب زده و نسنجیده، یکی دیگر از علل ایجاد نارضایتی ها از محمد مرسی بود.یکی از آن تصمیمات قطع رابطه ناگهانی با سوریه بود. چرا که مصر می توانست نقش مهم و بزرگی در حل و فصل بحران سوریه و مسائل منطقه ای ایفا کند.

مرسی در سخنرانیش در اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران، طرح جدیدی را درباره سوریه ارائه کرد. وی بر اساس آن خواستار تشکیل کمیته چهارگانه از ترکیه، مصر، ایران و عربستان سعودی شد و بر حل سیاسی وعدم دخالت غربی ها در حل بحران سوریه کرد. این طرح مورد استقبال ایران نیز قرار گرفته بود. بعد از چند ماه و با برگزاری اجلاس های متعدد در قاهره و تحت تاثیر برخی نیروهای سلفی، مصر رابطه با سوریه را به صورت ناگهانی قطع کرد.

متاسفانه مرسی و حکومتش و در کنار آن برخی سلفی ها از گفتمان طائفه گرایی وتکفیری استفاده می کردند. در حالی که جامعه مصر در این مرحله حساس نیاز به گفتمان عقلانیت وهمزیستی داشت، سخنرانی های برخی سلفی ها تحریک آمیز بود که جامعه مصر را به پرتگاه فرقه گرایی می کشاند. درست بعد از چند روز از توهین سلفی ها به شیعیان در حضور مرسی در کنفرانس کمک به سوریه، حادثه دلخراش کشتن 4 شیعه در یکی از روستاهای مصری رخ داد که متاسفانه بی احترامی به اقلیتها با لبخند رئیس جمهور سابق مصر همراه شد.

تمام دنیا می دانند که ملت مصر هرگز به سمت تندروی نرفته است، این ملت تمایلی به ورود به فتنه‌ داخلی یا فتنه منطقه‌ای شیعه و سنی هم ندارد، این مباحث را مردم رد می‌کنند. کسانی بودند که به دنبال وارد کردن ملت مصر به جنگ شیعه و سنی بودند. ملت مصر در طول تاریخ، مظهر اعتدال و کشور مصر کشور الازهر است. این کشور دارای اعتدال مذهبی بوده است. کشور الازهر که اسلام اعتدال و میانه روی را به جهانیان وحتی کشوری که در آن اسلام نازل شده است صادر کرده و مردم آن در قرآن کریم اینگونه یاد شده اند:

عزیز مصر حضرت یوسف فرمودند[ادخلوا مصر إن شاء الله آمنین] (سوره یوسف، آیه 99)، و پیامبر اکرم محمد (ص) در حدیث فرمودند [إذا فتح الله علیکم مصر فاتخذوا من أهلها جندا کثیفا فإن بها خیر أجناد الأرض ـ فقیل ولما یا رسول الله قال : لانهم وأهلیهم فی رباط إلی یوم القیامه]. بنابر این ملت مصر هر کسی را که بخواهد از مسیر اعتدال خارج کند را قبول نمی کند وکارهای افراطیون از جانب ملت مرود شکست قرار خواهد گرفت. تحرکات آقای مرسی باعث خشم مردم مصر ومنجر به نارضایتی مردم شده بود.

*روزنامه‌نگار الیوم‌السابع قاهره و پژوهشگر زبان وادبیات فارسی

https://shoma-weekly.ir/GywRNV