گفتگوی ویژه

رهبری بیش از همه مدافع حرمت مرجعیت است

ما یک سری مسائل کلی و یک سری مسائل اجتماعی داریم. مسائلی داریم که اینها هیچ اختلافی بین مراجع معظم تقلید وجود ندارد. بعضی اوقات برای امیال شیطانی خودشان شیطنت می‌کنند. بیش از همه مقام معظم رهبری همیشه مدافع مقام مرجعیت بوده است.
دوگانه سازی تصنعی میان رهبری و مرجعیت؛ یا حاصل فهم غلط از نظام امامت و امت در تفکر شیعی است و یا حاصل رفتاری برای توجیه عملکرد سازمانی و نادیده گرفتن نظر مراجع. اینکه یک مقام مسئول برای اتخاذ تصمیم به فتوای رهبری استناد کند؛ کاری دقیق است اما وقتی تصمیم او با فتوای مراجع تزاحم داشت چه باید کرد؟ با حجت الاسلام والمسلمین خرسند، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در این باره گفتگو کرده ایم.

***

وقتی ما امام و رهبر جامعه داریم، جایگاه مراجع در کنار ایشان چه مرتبه‌ای دارد؟

بحث جایگاه مرجعیت به جایگاه امامت و رهبری برمی‌گردد. یکی از شئون امام هدایت فکری جامعه، پاسخ‌گویی به نیازهای فکری و تبیین احکام شرعی و حلال و حرام است. در اعتقادات شیعه هم آمده که این وظیفه یا به عهده امام معصوم است یا کسانی که در مکتب امامت تربیت شده باشند. «أمّامَنکانَمِنالفُقَهاءِصائنالنفسِهِحافِظالِدینِهِمُخالِفاعلىهَواهُمُطِیعالأمرِمَولاهُفلِلعَوامِّأنیُقَلِّدُوهُو ذلکَلایکونُإلّابَعضَفُقَهاءِالشِّیعَهلاجَمیعَهُم»( وسایل‌الشیعهج 18، ص۹۴و ۹۵)

کسی که از فقها و حافظ دین مردم و کنترل کننده نفس خودش است و با هوا و هوس شیطانی خودش مقابله کرده و مخالفا لهوی و مطیع امر مولا و اوامر الهی و تارک نواهی الهی است، اینجا بر مردم است که از این فرد تقلید کنند. اداره جامعه شئون مختلفی دارد یکی از آن‌ها هم پاسخ‌گو‌یی به مسائل شرعی است، اما علاوه بر آن اداره امور جامعه، حاکمیت جامعه، اقتصاد جامعه، حراست از مرزهای کشور اسلامی و امنیت جامعه اسلامی با نظر خود فقها و خبرگان امت به یک فقیه جامع‌الشرایط واگذار می‌شود که آن فقیه خودش می‌تواند مرجع تقلید باشد. البته طبق نظر امام لازم نیست ولی ‌فقیه منصب مرجعیت هم داشته باشد، اما حالا چه در زمان امام و چه امروز مقام معظم رهبری «حفظه الله» این بزرگواران علاوه بر اینکه ولی فقیه بودند زعامت و مرجعیت امت را هم به عهده داشتند و خودشان هم در زمره مراجع بودند، اما شرط لازم ولایت فقیه مرجعیت نیست. شرط لازم آن اجتهاد طبق نظر حضرت امام است.

اینجاست که فصل‌الخطاب به‌ویژه در مسائل حکومتی نظر رهبری است. نظر مراجع هم به عنوان کارشناسان دین مورد احترام است و قطعاً باید تصمیم‌گیری‌ها مورد دقت و لحاظ قرار گیرد، اما چون اداره کشور با نظرات و آرای گوناگون غیرممکن است نظر حکومتی معیار و نظر، نظر ولی فقیه و کسی است که ولایت و زعامت دارد. این‌گونه نیست که جایگاه ولی فقیه و جایگاه مراجع مزاحم یکدیگر هستند و جمع آن‌ها غیرممکن است. چه در زمان امام مراجع بزرگواری مؤید نظر امام بودند و از امام حمایت و پشتیبانی می‌کردند و تبعیت از امام داشتند به ویژه در مسائل حکومتی و چه امروز مراجع بزرگوار تقلید حضور دارند به عنوان رهبران معنوی جامعه و مقلدین آن‌ها از برکات وجودشان استفاده می‌کنند. به علاوه در حوزه درس و بحث و تبیین معارف الهی همه جامعه از آن‌ها استفاده می‌کنند، اما اداره جامعه و عزل و نصب‌ها و تدبیر مسائل حکومتی طبق نظر و فتوای ولی فقیه صورت می‌گیرد. ما در شیعه باب اجتهاد داریم شاید ده‌ها و صدها نظر و آرای مختلفی داشته باشیم. اینجا نمی‌شود بگوییم باید به همه نظرها عمل شود. نظری که اجرایی می‌شود و معیار عمل دستگاه‌های حکومتی قرار می‌گیرد نظر و فتوای ولی فقیه است و این هیچ تغایر و تزاحمی با اختیارات مراجع معظم تقلید ندارد.

اخیراً شبهه‌ای وارد کرده بودند مقام معظم رهبری با برخی اتفاقاتی که در حوزه فرهنگ می‌افتد، موافق هستند و برخی مراجع مخالف آن. در چنین مواقعی بیان اینکه نظر فقهی آن مرجع برای خودشان ملاک است، درست است؟

خیر! بنده اینها را شیطنت می‌دانم. مقام معظم رهبری خودشان مدافع مراجع و مرجعیت بودند هر جا هم مسئولی کاری را انجام داده که خلاف نظر مراجع معظم تقلید بوده است مثل بحث ورود خانم‌ها به ورزشگاه‌ها نظرآقا همیشه این بوده که نظر مراجع معظم تقلید تأمین شود. جایگاه رهبری و مرجعیت را مقابل هم قرار دادن شیطنت است.

یعنی نظر رهبری هیچ‌وقت مخالف نظر مراجع نبوده است؟

ما یک سری مسائل کلی و یک سری مسائل اجتماعی داریم. مسائلی داریم که اینها هیچ اختلافی بین مراجع معظم تقلید وجود ندارد. بعضی اوقات برای امیال شیطانی خودشان شیطنت می‌کنند. بیش از همه مقام معظم رهبری همیشه مدافع مقام مرجعیت بوده است. یکی از ملاقات‌های دوره‌ای که دارند و سرزده هم اتفاق می‌افتد و به صورت غیر رسمی است مسافرت به قم است و حضور در بیوت مراجع معظم تقلید و یا مشهد که مشرف می‌شود. ایام تابستان مراجع در مشهد هستند و ملاقات‌های دو جانبه‌ای صورت می‌گیرد و یا مراجع محضر ایشان و ایشان به قم یا مشهد می‌روند و با مراجع ملاقات دارند. به علاوه اینکه در دفتر ایشان قسمت‌هایی در باره مسائل حوزوی و علمای بلاد و مراجع تقلید است که ارتباط برقرار می‌کنند و چنین چیزی وجود ندارد که برخی بخواهند به آن دامن بزنند.

انتقاد از مراجع چه حد و مرزی دارد و خطوط قرمز آن کجاست؟

در بین نهاد روحانیت و مرجعیت نقد نظرات یکدیگر وجود دارد. اجتهاد یعنی باز بودن باب نقد. در درس خارج مراجع که می‌رویم مرجعی می‌خواهد فتوا دهد و بحثی و نظری را مطرح می‌کند و به آیات و روایت و اجتهاد استناد می‌کند فی‌المجلس شاگردانی هستند که به نظر استادشان اشکال وارد می‌کنند و ایراد می‌گیرند و نقد می‌کنند. یکی از برکات مذهب شیعه این است که باب اجتهاد در آن باز است و عمل به قیاس نمی‌کنیم. در حوزه درسی و مسائل سیاسی و اجتماعی هم وجود دارد مقلدین و شاگردان بحث می‌کنند.

حوزه طرح این انتقاد کجاست؟ حدود و ثغور آن چیست؟

انتقاد با تخریب فرق می‌کند. نه فقط در حوزه مراجع، در مسائل دیگر حد و حدود آن مشخص باشد. برخی به اسم آزادی بیان و انتقاد تخریب و سیاه‌نمایی و قداست‌زدایی می‌کنند. مرجعیت نهاد مقدسی در بین شیعه و مرتبط با اعتقادات ماست. اگر کسی انتقادی نسبت به مرجع به معنای واقعی آن می‌خواهد عرض کند باید شئون آن نهاد و قداست را در نظر بگیرد و با رعایت آن شئون انتقاد صورت گیرد و خود مراجع هم تا آنجایی که شناخت داریم از این مسائل استقبال می‌کنند. مراجع هم دنبال ادای تکلیف شرعی‌شان هستند. مرجعی که فتوا می‌دهد فکر آن را نمی‌کند که مقلد آن را عمل می‌کند یا خیر. خیلی‌ها هستند به فتوای مرجع‌شان عمل نمی‌کنند. یا مرجع کار را جایز نمی‌داند و حرام می‌داند و آن مقلد انجام می‌دهد. نمی‌آید که فتوای خود را تغییر دهد. مرجع می‌بیند وظیفه و تکلیفش چیست. کما اینکه در بحث حوزه ولایت هم همین است. ولی فقیه به تکلیف خود نگاه می‌کند. اینکه آیا دیگران این را می‌پسندند و یا نمی‌پسندند مورد لحاظ نیست.

مراجع هم وظیفه شرعی خود را انجام می‌دهند حالا اگر مکلفین عمل کنند یا خیر بحث دیگری است. بنابراین در باره نقد و انتقاد به مرجعیت باید کارشناسان در این حوزه وارد شوند. اگر به پزشک متخصص و یا استاد دانشگاهی ایراد بگیرید نمی‌شود ایراد کوچه و بازاری گرفت. باید کسی که در آن حوزه کار کرده است و تخصص لازم دارد وارد شود. در مباحث سیاسی و اجتماعی همان هم باید کارشناسان خودش نقد کنند و نظر بدهند. بالاخره مرجعیت نهاد مقدسی در شیعه است که حافظ مذهب شیعه تا امروز بوده از دوران غیب صغری و کبرای حضرت ولی عصر تا امروز و تا ظهور هم این وظیفه به عهده نهاد مرجعیت است و از آن طرف هم بحث تدبیر امور جامعه و حکومت اسلامی و اداره حکومت به عهده ولی فقیه است که هیچ تزاحمی با همدیگر ندارد.

برای حفظ حریم مراجع برابر افرادی که گاه مسئولیتی در نظام هم دارند چگونه باید برخورد کرد؟

اگر خدای ناکرده تعمدی دارند یعنی اگر کسی متعمداً به مقام مرجعیت و ولایت فقیه توهین یا جسارت و بی‌اطلاعی کند معلوم است خیلی به معارف اسلامی پایبندی ندارند. اگر توهین و جسارت هم شود که اصلاً از ولایت الهی خارج می‌شوند، اما یک وقتی نه مسئولیتی دارد، در حوزه مسئولیت خود مرجعی هم نظری می‌دهد وظیفه دارد خدمت مرجع برسد و نظر مرجع را جلب کند، ولی معیار و ملاک در مسائل حکومتی نظر ولی فقیه است که باید اجرایی شود و قانون می‌شود و باید مورد دقت قرار گیرد و نظر مراجع هم برای مؤمنین و به ویژه مقلدین‌شان قابل احترام است. البته الحمدلله نداریم مسئولی که بخواهد حرمت‌شکنی کند. در نظام جمهوری اسلامی اگر موردی وجود دارد باید تذکر جدی داد. مقامات مافوق آن مسئول باید تذکر جدی به او بدهند. آنچه که مهم است رعایت حرمت نظر مراجع است و در مسائل فرهنگی و اجتماعی که دغدغه مراجع معظم تقلید است این است که رعایت این حرمت‌ها و این جایگاه شکل بگیرد.

https://shoma-weekly.ir/Sh6A2A