ایران لازم است در روابط خود با حماس تجدید نظر کرده و نشان دهد که تاثیر خود را از طریق گروههای مبارز در اراضی فلسطینی و به عنوان بخشی از استراتژی بازدارندگی خود در مقابل حملهای احتمالی به برنامه هستهای خویش، حفظ خواهد کرد... روی هم رفته این درگیریها مانوری کم هزینه ولی پر بازده برای ایران خواهد بود."
فاطمه صناعی- این روزها که رژیم صهیونیستی به تلاطم افتاده است تا غزه را با خاک یکسان کند، در فکر مقامات اسراییلی چه می گذرد؟ اینها همان هایی هستند که تا چندی پیش دم از حمله به ایران می زدند و لفاظی های جنگی شان گوش خودشان را هم کر کرده بود اما به یکباره دو سه هفته مانده به حمله به غزه، این جنگ روانی را تعطیل می کنند و رسما اعلام می کنند که در مورد ایران باید به راه حل دیپلماتیک فکر کرد اما ظاهرا تاب نیاوردند و برای اینکه بیش از این زیر بار فشار افکار عمومی شان قرار نگیرند، به غزه حمله کردند.
اما چه شد که رژیم صهیونیستی که ماه ها بر طبل جنگ با ایران می کوبید، به یکباره این حملات لفظی اش را متوقف می کند. در شرایطی که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم برگزار می شود و یکی از مهم ترین شروط برای رای آوردن کاندیداها روابط محکم تر با مقامات رژیم صهیونیستی است و بحث حمله به ایران.
چندی قبل کانال دو تلویزیون رژیم صهیونیستی مدعی شد: بنیامین نتانیاهو در سال 2010 طرحی برای حمله به ایران تهیه کرده بود اما به دلیل مخالفت روسای ستاد ارتش وموساد با شکست مواجه شد. نتانیاهو و ایهود باراک دو سال پیش در نظر داشته اند طرح حمله به ایران را عملی کنند که با مخالفت گابی اشکنازی رئیس ستاد مشترک ارتش و مئیر داگان رئیس موساد از تصمیم خود صرفنظر کرده اند.
نتانیاهو در پایان نشست هفت نفره اعضای کابینه در سال 2010 که با حضور اشکنازی و داگان برگزار شد، خواستار افزایش آمادگی سرویسهای امنیتی اسرائیل به سطح مثبت F (بیانگر احتمال آغاز اقدام نظامی) شد که این درخواست از سوی رئیس موساد و ستاد مشترک ارتش رد شد. داگان در این نشست با انتقاد از تصمیم اتخاذ شده از سوی نتانیاهو و ایهود باراک درباره حمله به ایران تاکید کرده است: تنها کابینه سیاسی و امنیتی اسرائیل حق تصمیم گیری در این باره را دارد. مسئله مهمتر اینکه؛ گابی اشکنازی رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی در پاسخ به خواسته نتانیاهو اعتراف کرده است که ارتش اسرائیل برای این اقدام آمادگی ندارد و توان نظامی اجرایی کردن این تصمیم را نیز در خود نمی بیند.
سقوط پهپاد ایرانی حزب الله گنبد آهنین را شکست
این اتفاقات در حالی می افتد که رژیم صهیونیستی با پهپاد ایرانی حزب الله در 40 کیلومتری دیمونا مواجه می شود. پهپادی که همه نقشه های مقامات اسراییلی را نقش بر آب می کند. هول به دلشان می اندازد و به آنها می فهماند که با تهدید ایران از پشت گنبد آهنین پوچی که به راحتی توسط پهپاد ایرانی فتح می شود، نمی توان صحبت از حمله به ایران کرد. از سوی دیگر آنها با موشک های ایرانی رو به رو هستند. همه این مسائل سبب اختلافات درونی وسیعی میان مقامات رژیم صهیونیستی شد.
سوزانه کناول در دی تاگس تسایتونگ از دعواهای داخلی اسراییل بر سر حمله به ایران می نویسد و می گوید که بحث حمله به ایران اختلافات داخلی در اسراییل را دو چندان کرده است. کناول در مقاله اش می نویسد؛ "سالها نخست وزیر اسرائیل نتانیاهو و وزیردفاع باراک یاران جدایی ناپذیر محسوب می شدند. اکنون باراک در موضوع ایران فاصله می گیرد. نظرهای مخالف برای اولین بار نیست که در هماهنگی بین رهبران اسرائیل اخلال ایجاد می کند، اما این بار رئیس دولت بنیامین نتانیاهو و وزیر دفاع ایهود باراک نغمه های کاملاٌ متفاوتی ساز کرده اند.
درحالیکه نتانیاهو به پاری ماچ گفت حملۀ پیشگیرانۀ نظامی به تأسیسات پژوهشی هسته ای ایران «راحتی خیال برای تمامی منطقه» به همراه خواهد آورد باراک در گفتگو با دیلی تلگراف پا روی ترمز گذاشت. به گفتۀ وی جلوی بحرانِ مستقیم به این شکل گرفته شد که ایران در تابستان در سکوت تصمیم گرفت «بیش از یک سوم اورانیوم غنی شده را برای مقاصد صلح آمیز» به استفاده برساند. وزیردفاع در حال حاضر نیاز به اقدام عاجل برای متوقف کردن برنامۀ پژوهشی اتمی ایران نمی بیند.
سالها نتانیاهو و باراک به عنوان یاران جدایی ناپذیر محسوب می شدند. به ویژه در مسئلۀ ایران این دو سرباز زبدۀ پیشین همداستان بودند که در صورت لزوم با اقدام یکجانبه جلوی برنامۀ اتمی ایران را بگیرند. بعد از ائتلاف لیکود به رهبری نتانیاهو و حزب راستگرای ملیِ اسرائیل خانۀ ما به رهبری وزیرخارجه آویگدورلیبرمن، حزب های میانه رو دنبال رأی «کبوتران» در بین کسانی هستند که تاکنون به لیکود رأی می دادند. کار برای باراک ممکن است سخت شود. حزب «استقلالِ» او که سال پیش باایجاد آن از حزب کارگر جدا شد ممکن است به مانعِ دو درصد بخورد. باراک نه می تواند با سیاست اقتصادی و نه با ابتکار جدید در روند صلح با فلسطینی ها نظر مردم را جلب کند. البته نظرسنجی ها نشان می دهند مردم به حملۀ اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران بدون شرکت آمریکا آشکارا «نه» می گویند."
یک بازی شبیه سازی شده توهم آمیز
بحث حمله به ایران با بررسی توهم آمیز موسسه مطالعات امنیت داخلی اسرائیل ( INSS ) داغ تر می شود. این موسسه برای بررسی بهتر پیامدهای ماجراجویی احتمالی رژیم صهیونیستی علیه ایران، اقدام به شبیه سازی طرحی کرده که بر اساس آن تل آویو بدون حمایت آمریکا، به جمهوری اسلامی حمله می کند. این مطلب را روزنامه جروزالیم پست نقل می کند و می نویسد که "این شبیه سازی برای درک اینکه در 48 ساعت ابتدایی بعد از حمله به ایران چه تحولاتی در خاورمیانه رخ می دهد، انجام گرفته بود.
این شبیه سازی با فرض اینکه اسرائیل بدون حمایت آمریکا و بصورت یک جانبه در نیمه شب نهم نوامبر دست به حمله به ایران می زند اجرا شد. در مدل شبیه سازی شده موسسه مطالعات امنیت داخلی اسرائیل که زیر نظر دانشگاه تل آویو فعالیت می کند، داستان به این صورت آغاز می شود : الجزیره گزارش می دهد که جنگنده های اسرائیل در سه حمله سایت های هسته ای ایران را مورد تهاجم قرار دادند.
به دنبال این اعلام، اسرائیل بطور رسمی اعلام می کند از آنجا که هیچ چاره دیگری نداشته دست به حمله به ایران زده است. بر اساس این سناریو، در حمله اسرائیل، تاسیسات هسته ای ایران از بین می روند و برنامه هسته ای جمهوری اسلامی سه سال به عقب باز می گردد. به دنبال حمله اسرائیل، ایران نیز با تمام توان نسبت به آن پاسخ می دهد و در دو مرحله، 200 موشک شهاب را به اسرائیل شلیک می کند و سپس از حزب الله لبنان و حماس و دیگر گروه ها می خواهد تا به اسرائیل حمله کنند. برهمین اساس و در ظرف 48 ساعت اسرائیل حمله هوایی دیگری را علیه ایران انجام می دهد.
در مدل شبیه سازی شده موسسه مطالعات امنیت داخلی اسرائیل اینطور تصور شده که ایران در حملات ابتدایی خود به سراغ اهداف و پایگاه های آمریکا در خلیج فارس نمی رود. جامعه جهانی در واکنش به این حملات، به چند بخش تقسیم می شود و روسیه نیز در صدد آن است تا اعلام کند که حمله اسرائیل به ایران، منافع استراتژیک مسکو را به خطر انداخته است.
هر چند اسرائیل در حمله به ایران با آمریکا مشورت نکرد اما آمریکا برای آنکه از ایجاد شکاف در میان کشورهای جهان جلوگیری کند در کنار تل آویو می ایستد و اعلام می کند تا زمانیکه ایران تنگه هرمز را مسدود نکند وارد جنگ با جمهوری اسلامی نمی شود. از سوی دیگر واشنگتن اعلام می کند که حاضر است به میز مذاکره با ایران بازگشته و تحریم های موجود علیه تهران را سبک تر کند. برهمین اساس هر چند تهران در ابتدا با منافع آمریکا در خلیج فارس کاری ندارد اما می داند که تنها راه موجود در این میانه حمله کردن به منافع آمریکاست.
بر اساس مدل شبیه سازی شده موسسه مطالعات داخلی اسرائیل، پس از حمله اسرائیل به ایران، حزب الله در یک موقعیت سخت قرار می گیرد زیرا از یک سو ایران به این کشور فشار می آورد که حملات سنگینی را علیه اسرائیل انجام بدهد و از سوی دیگر حزب الله نگران این خواهد بود که انجام حملات، امنیت ملی لبنان را به خطر می اندازد. سرانجام ایران با اعلام اینکه "امروز روز حسابرسی است" حزب الله را متقاعد می کند که به اسرائیل حمله کند. حماس نیز وضعیت مشابهی همچون حزب الله خواهد داشت، اما در زمان تبادل آتش میان اسرائیل و حزب الله، تلاش خواهد کرد تا بهانه ای به دست تل آویو ندهد تا اقدام به بمباران نوار غزه کند. جروزالیم پست در ادامه می نویسد: پس از 48 ساعت، مبادله آتش میان ایران و اسرائیل کاهش می یاد و جامعه جهانی برای فرونشاندن آتش این جنگ و جلوگیری از گسترش آن به کشورهای دیگر دست به کار می شود." آنچه درباره این جنگ شبیه سازی شده جالب است این مورد است که هیچ اشاره ای به این نکته نشده که پس از شلیک 200 فروند موشک شهاب به اسرائیل و حملات سنگین حزب الله علیه رژیم صهیونیستی، وضعیت این رژیم به چه صورتی درخواهد آمد.
وقتی اسراییل از درون منفجر می شود
همه این حملات لفظی برای حمله به ایران و خط و نشان کشیدن ها در حالی اتفاق می افتد که این روزها اسراییل در در درون جامعه اش با مشکلات پر فراز و نشیبی دست و پنجه نرم می کند و به نظر می رسد مقامات این رژیم برای اقناع افکار عمومی شهروندان و واقعی نشان دادن گنبد آهنینی که به راحتی شکست، مجبور به این لفاظی ها بوده اند.
یک روزنامه صهیونیستی با انتشار گزارشی در پایگاه اینترنتی خود به درصد بالای فقر در اسرائیل اذعان کرده و نوشته است که فقر در جامعه اسرائیل دو برابر متوسط فقر در میان اعضای سازمان توسعه و همکاری اقتصادی است. رژیمصهیونیستی سالهاست که با استفاده از دستگاه تبلیغاتی و سانسور رسانهای خود از درز اخبار مربوط به مشکلات اقتصادی و واقعیاتی در زندگی روزمره اسرائیلیها میگذرد، جلوگیری میکند.
با این وجود ، در چند ماه گذشته وضعیت اقتصادی این رژیم متاثر از بحران مالی اروپا هرچه بیشتر به سمت رکود حرکت کرده و این امر موجب شده تا اعتراضات اجتماعی نمود بیرونیتری به خود بگیرد. برای نمونه میتوان به بیش از 10 مورد اقدام به خودسوزی در تابستان امسال اشاره کرد که در نقاط مختلف اسرائیل و در اعتراض به مشکلات اقتصادی، رخ داد. علاوه بر این، تظاهراتهای گسترده اسرائیلیها که خواستار تغییر وضعیت بد معیشتی خود هستند، شاهد دیگری از مشکلاتی است که این رژیم را در بر گرفته است. موشه سلمان، اولین اسرائیلی بود که تابستان امسال در اعتراض به مشکلات اقتصادی دست به خودسوزی زد. او پیش از به آتش کشیدن خود سران رژیمصهیونیستی را دزد خطاب کرده بود.
همین اعتراضات موجب شده تا رسانههای صهیونیست هم مجبور شوند هر از گاهی به این مسائل پرداخته و گزارشهایی جسته و گریخته از وضعیت بد اقتصادی اسرائیلیها منتشر کنند. پس از آنکه مدتی قبل روزنامه «هاآرتص» مطلبی تکاندهنده در مورد پدیده خودفروشی مادران اسرائیلی به دلیل نداری و مشکلات مالی منتشر کرد، این بار هم روزنامه صهیونیستی «جروزالمپست»، گزارشی منتشر کرده از فقر شدیدی که هرچه بیشتر در جامعه اسرائیلی در حال گسترش است. «لیندا گرادشتین» نویسنده این گزارش، نوشته خود را با پرداختن به وضعیت یک خانواده متوسط اسرائیلی آغاز میکند: خانوادهای با چهار فرزند در بیتالمقدس زندگی میکنند. مادر خانواده یک منشی است و پدر خانواده هم به افسردگی دچار است و زمانی که حال مناسبی داشته باشد، خانههای مردم را نظافت میکند. کل درآمد ماهانه آنها 2هزار دلار است که این یعنی 2برابر حداقل دستمزد در اسرائیل. بعد از اینکه این خانواده کرایه خانه، قبوض ماهانه و هزینه مدرسه فرزندان را بپردازند، تنها 250 دلار دیگر خواهند داشت که باید با آن غذا بخرند و تمام دیگر هزینههای زندگی را تامین کنند. تازه آنها از قبل هم بدهیها زیادی دارند که باید پرداخت کنند.
«ازرات آوت» موسسهای است که به خانوادههای فقیر اسرائیلی کمک میکند. «چایا دورا لیبویتز» مدیر پروژه این موسسه میگوید: «این وضعیت واقعا تقصیر افراد نیست. بخش بزرگی از جامعه هستند که کار میکنند، اما پول کافی برای غذا ندارند. اینها افرادی هستند که حداقل دستمزدها را دریافت میکنند یا فقط کار نیمهوقتی دارند و یا با معلولیتهایی روبرو هستند.»
نظر کارشناسان و مقامات چیست؟
برای بررسی بیشتر این مسئله به سراغ حسین شیخ الاسلام کارشناس مسائل خاورمیانه، رامین مهمان پرست سخنگوی وزارت امور خارجه، رجب صفروف کارشناس مسائل خاورمیانه و روسیه، زهره الهیان عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا و اسراییل و ابراهیم آقامحمدی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی رفتیم و گپ و گفتی داشتیم.
شیخ الاسلام: گنبد آهنین دروغی بیش نبود
حسین شیخ الاسلام، کارشناس مسائل خاورمیانه در این خصوص به شما گفت: "این یک جنگ تبلیغاتی است که نتانیاهو به دو دلیل راه انداخته است؛ یکی اینکه جامعه صهیونیستی به طرف تندروی پیش می رود، چون نابودی خود را احساس می کند و این مسئله در عقب نشینی هایی که از غزه و لبنان داشته و ناچار است از کرانه باختری داشته باشد، مشهود است و نتانیاهو برای اینکه رای این افراد را به دست بیاورد، تلاش کرده است با یک جنگ تبلیغاتی برای جلب توجه تندروها ایجاد کند. هدف دوم نتانیاهو این است که این جنگ تبلیغاتی با توجه به اینکه قبل از برگزاری انتخابات امریکا شکل گرفت، از کاندیداهای انتخابات آمریکا تعهدات پیش پیش برای آینده بگیرد.
نتانیاهو که به جامعه اسراییلی تفهیم کرده بود با ساخت گنبد آهنین از شما محافظت می کنیم، با ارسال به موقع این پهپاد توسط حزب الله و نشان دادن اینکه تجهیزات ساخت ایران به دیمونایی که بمب اتمی تولید می کند، نزدیک تر از تجهیزات ساخت اسراییل به فردویی است که برای انرژی صلح آمیز غنی سازی می کند، دروغگو جلوه کرد.
در واقع نتانیاهویی که پشت گنبد آهنین سنگر گرفته بود و علیه ایران تهاجم تبلیغاتی می کرد، فرو ریخت. یعنی الان جامعه اسراییلی به نتانیاهو گفت تو که نمی توانی از ما دفاع کنی "خفه شو" و ادعای دفاع از ما را نداشته باش! به همین خاطر پس از این مدت نتانیاهو خفه شده است و حتی مجبور شدند فرمانده ضدهوایی شان را تغییر دهند. در واقع حمله به سودان برای این بود که شکست در روحیه ارتش، نیروی هوایی و جامعه صهیونیستی را ترمیم کنند. "
صفروف: روسیه از این حملات لفظی هم ناراحت است
رجب صفروف، کارشناس مسائل روسیه نیز حملات لفظی مقامات رژیم صهیونیستی به ایران را کار اشتباهی و البته قابل برخوردی می داند و می گوید: "من تعجب می کنم که چرا جامعه جهانی به این صحبت ها که هر زمان از زبان رهبران اسراییل بیان می شود، اکتفا میکند. ما در روسیه از مقامات کشورمان خیلی ایراد می گیریم که چرا آنها در سازمان ملل متحد و در سیاست خارجی خود از رهبران اسراییل ایراد نمی گیرند و بابت متعرض شدن رهبران یک مجموعه کوچک به یک جامعه بزرگ ساکت نشسته اند. بنابراین از گفته آنها بسیار ناراحتیم و این ناراحتی در رابط بد ما با اسراییل هم دیده می شود. به همین دلیل روسیه ای که حاضر نیست به دلیل زیر سئوال رفتن امنیتش در سوریه جنگ شود، حاضر نیست که در ایران جنگ شود چون در این شرایط موجودیت روسیه زیر سئوال می رود و این برای ما خیلی مهم است."
مهمان پرست: هر نوع حمله ای هزینه های غیرقابل جبران به مهاجم تحمیل می کند
رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان معتقد است؛ "معمولا جنگ ها زمانی اتفاق می افتند که کشوری که مورد هجمه قرار می گیرد، در ضعف کامل باشد و توانایی دفاع از خودش را نداشته باشد و برعکس احتمال جنگ ها زمانی کاهش پیدا می کند که کشورها اقتدار کامل دفاعی برای مقابله با هر نوع عملیاتی را داشته باشند. تصور می کنم مقامات غربی و آمریکایی و رژیم صهیونیستی و همه کسانی که دم از جنگ می زنند، به خوبی مطلع هستند که کشور ما در اوج آمادگی دفاعی است و با اقتدار کامل از کشور خودش می تواند حمایت و دفاع کند.
هر نوع حمله ای به کشور ما هزینه های غیرقابل جبرانی را به مهاجم تحمیل می کند، بنابراین این حرف ها در قالب یک جنگ نرم و برای اینکه خودشان را همچنان دارای یک قدرت و هیبت نشان دهند، انجام می شود. اگر به واقع کسی توانایی عملیات نظامی علیه کشور مستقل و قدرتمندی مانند جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد و منافع خودش را در عملیات ببیند، هیچ وقت آنقدر حرف نمی زند. اگر توانایی داشت حتما عمل می کرد."
ایزدی: این حرف های نتانیاهو آبروریزی بود
فواد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا این حرکت نتانیاهو را یک آبروریزی می داند و معتقد است: "این برای آقای نتانیاهو در زمانی که صحبت از جنگ و قدرت نمایی و اینها می کرد، آبروریزی بود و معلوم شد که این ببر اسراییلی بیشتر شبیه به یک ببر کاغذی هست و نتانیاهو نتوانست از خودش دفاع کند و رژیم صهیونیستی به آن قدرتمندی که ادعا می کرد نیست. الان دولت اوباما علاقه مند به جنگ نیست، چون هزینه جنگ را محاسبه میکند و می بیند هزینه جنگ بسیار زیاد است، بنابراین وارد جنگ نمی شود. اگرچه علاقه رامنی به جنگ بیشتر بود اما به هر حال اگر او هم رییس جمهور می شد، این محاسبات را انجام می داد و در زمان فعلی به این نتیجه می رسید که او هم نباید به سمت جنگ برود."
آقامحمدی: اگر می توانستند پاسخگوی حماس و حزب الله بودند
ابراهیم آقامحمدی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز با اظهار اینکه اینها روحیه ایرانی را می شناسند، گفت: "این یک جنگ روانی بود که اینها اعلام کردند و در سال های گذشته هم در گفته های پیشین آنها اعلام شده بود که همین امروز و فردا به جمهوری اسلامی حمله می کنیم اما واقعیت این است که اینها قدرت جمهوری اسلامی ایران را از لحاظ قدرت بازدارنگی می دانند. این طور نیست که به این مسئله آگاه نباشند.
روحیه ملت ایران را نیز می شناسند. آنها به خودشان جرئت نمی دهند که به ایران حمله کنند مگر اینکه ببینند حاکمیت شان در حال اضمحلال هست و می دانند که این حاکمیت رفتنی است. اگر در آن زمان هم بخواهند یک دزدی و تجاوزی بکنند قطع به یقین پاسخ ایران برای آنها مرگ بار و کشنده خواهد بود. وضعیت اسراییل را به هم ریخته است و بیشتر این لفاظی های جنگی برای روحیه دادن به مردمی بود که در سرزمین های اشغالی آمده اند بگویند ما این قدرت را داریم اما از اول هم می دانستند که به مردم دروغ می گویند و این قدرت را نداشتند. حالا هم از مواضع شان عقب نشینی کرده اند و معتقدند که باید همان تحریم ها را ادامه دهند. اینها نمی توانند پاسخگوی قدرت بازدارنده حزب الله و گروه های اسلامی فلسطین باشند به ما حمله کنند!! می دانند اگر حمله کنند نقطه آخر زندگی شان است."
مانور کم هزینه و پر بازده برای ایران
در این میان ضعف اطلاعات صهیونیستها کاملا آشکار شد. بر اساس اخبار به دست آمده اشغالگران قدس با گمان اینکه پشتیبان موشکی حماس در سودان را مورد حمله قرار داده و بدون مشکل ادامه خواهند داد، درگیری اخیر را آغاز کرد. اندیشکده «استراتفورد» که متعلق به محافل صهیونیستی درون آمریکا است در گزارشی منتشر کرد که با اشاره به اینکه حمله رژیم صهیونیستی به کارخانه مهمات سازی یارموک در جنوب سودان برای توقف پشتیبانی از حماس بوده است، از تأثیر موشک فجر 5 بر جنگ اخیر پرده برداشت و نوشت: "احتمال دارد مقامات ایران کاملاً از این تحولات راضی باشند. ایران نیازمند عامل بازدارندهای بود تا از درگیریهای سوریه ممانعت به عمل آورد؛ و اکنون، اگرچه موقتاً، آن را به دست آورده است. ایران همچنین لازم است در روابط خود با حماس تجدید نظر کرده و نشان دهد که تاثیر خود را از طریق گروههای مبارز در اراضی فلسطینی و به عنوان بخشی از استراتژی بازدارندگی خود در مقابل حملهای احتمالی به برنامه هستهای خویش، حفظ خواهد کرد... روی هم رفته این درگیریها مانوری کم هزینه ولی پر بازده برای ایران خواهد بود."
اما چه شد که رژیم صهیونیستی که ماه ها بر طبل جنگ با ایران می کوبید، به یکباره این حملات لفظی اش را متوقف می کند. در شرایطی که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم برگزار می شود و یکی از مهم ترین شروط برای رای آوردن کاندیداها روابط محکم تر با مقامات رژیم صهیونیستی است و بحث حمله به ایران.
چندی قبل کانال دو تلویزیون رژیم صهیونیستی مدعی شد: بنیامین نتانیاهو در سال 2010 طرحی برای حمله به ایران تهیه کرده بود اما به دلیل مخالفت روسای ستاد ارتش وموساد با شکست مواجه شد. نتانیاهو و ایهود باراک دو سال پیش در نظر داشته اند طرح حمله به ایران را عملی کنند که با مخالفت گابی اشکنازی رئیس ستاد مشترک ارتش و مئیر داگان رئیس موساد از تصمیم خود صرفنظر کرده اند.
نتانیاهو در پایان نشست هفت نفره اعضای کابینه در سال 2010 که با حضور اشکنازی و داگان برگزار شد، خواستار افزایش آمادگی سرویسهای امنیتی اسرائیل به سطح مثبت F (بیانگر احتمال آغاز اقدام نظامی) شد که این درخواست از سوی رئیس موساد و ستاد مشترک ارتش رد شد. داگان در این نشست با انتقاد از تصمیم اتخاذ شده از سوی نتانیاهو و ایهود باراک درباره حمله به ایران تاکید کرده است: تنها کابینه سیاسی و امنیتی اسرائیل حق تصمیم گیری در این باره را دارد. مسئله مهمتر اینکه؛ گابی اشکنازی رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی در پاسخ به خواسته نتانیاهو اعتراف کرده است که ارتش اسرائیل برای این اقدام آمادگی ندارد و توان نظامی اجرایی کردن این تصمیم را نیز در خود نمی بیند.
سقوط پهپاد ایرانی حزب الله گنبد آهنین را شکست
این اتفاقات در حالی می افتد که رژیم صهیونیستی با پهپاد ایرانی حزب الله در 40 کیلومتری دیمونا مواجه می شود. پهپادی که همه نقشه های مقامات اسراییلی را نقش بر آب می کند. هول به دلشان می اندازد و به آنها می فهماند که با تهدید ایران از پشت گنبد آهنین پوچی که به راحتی توسط پهپاد ایرانی فتح می شود، نمی توان صحبت از حمله به ایران کرد. از سوی دیگر آنها با موشک های ایرانی رو به رو هستند. همه این مسائل سبب اختلافات درونی وسیعی میان مقامات رژیم صهیونیستی شد.
سوزانه کناول در دی تاگس تسایتونگ از دعواهای داخلی اسراییل بر سر حمله به ایران می نویسد و می گوید که بحث حمله به ایران اختلافات داخلی در اسراییل را دو چندان کرده است. کناول در مقاله اش می نویسد؛ "سالها نخست وزیر اسرائیل نتانیاهو و وزیردفاع باراک یاران جدایی ناپذیر محسوب می شدند. اکنون باراک در موضوع ایران فاصله می گیرد. نظرهای مخالف برای اولین بار نیست که در هماهنگی بین رهبران اسرائیل اخلال ایجاد می کند، اما این بار رئیس دولت بنیامین نتانیاهو و وزیر دفاع ایهود باراک نغمه های کاملاٌ متفاوتی ساز کرده اند.
درحالیکه نتانیاهو به پاری ماچ گفت حملۀ پیشگیرانۀ نظامی به تأسیسات پژوهشی هسته ای ایران «راحتی خیال برای تمامی منطقه» به همراه خواهد آورد باراک در گفتگو با دیلی تلگراف پا روی ترمز گذاشت. به گفتۀ وی جلوی بحرانِ مستقیم به این شکل گرفته شد که ایران در تابستان در سکوت تصمیم گرفت «بیش از یک سوم اورانیوم غنی شده را برای مقاصد صلح آمیز» به استفاده برساند. وزیردفاع در حال حاضر نیاز به اقدام عاجل برای متوقف کردن برنامۀ پژوهشی اتمی ایران نمی بیند.
سالها نتانیاهو و باراک به عنوان یاران جدایی ناپذیر محسوب می شدند. به ویژه در مسئلۀ ایران این دو سرباز زبدۀ پیشین همداستان بودند که در صورت لزوم با اقدام یکجانبه جلوی برنامۀ اتمی ایران را بگیرند. بعد از ائتلاف لیکود به رهبری نتانیاهو و حزب راستگرای ملیِ اسرائیل خانۀ ما به رهبری وزیرخارجه آویگدورلیبرمن، حزب های میانه رو دنبال رأی «کبوتران» در بین کسانی هستند که تاکنون به لیکود رأی می دادند. کار برای باراک ممکن است سخت شود. حزب «استقلالِ» او که سال پیش باایجاد آن از حزب کارگر جدا شد ممکن است به مانعِ دو درصد بخورد. باراک نه می تواند با سیاست اقتصادی و نه با ابتکار جدید در روند صلح با فلسطینی ها نظر مردم را جلب کند. البته نظرسنجی ها نشان می دهند مردم به حملۀ اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران بدون شرکت آمریکا آشکارا «نه» می گویند."
یک بازی شبیه سازی شده توهم آمیز
بحث حمله به ایران با بررسی توهم آمیز موسسه مطالعات امنیت داخلی اسرائیل ( INSS ) داغ تر می شود. این موسسه برای بررسی بهتر پیامدهای ماجراجویی احتمالی رژیم صهیونیستی علیه ایران، اقدام به شبیه سازی طرحی کرده که بر اساس آن تل آویو بدون حمایت آمریکا، به جمهوری اسلامی حمله می کند. این مطلب را روزنامه جروزالیم پست نقل می کند و می نویسد که "این شبیه سازی برای درک اینکه در 48 ساعت ابتدایی بعد از حمله به ایران چه تحولاتی در خاورمیانه رخ می دهد، انجام گرفته بود.
این شبیه سازی با فرض اینکه اسرائیل بدون حمایت آمریکا و بصورت یک جانبه در نیمه شب نهم نوامبر دست به حمله به ایران می زند اجرا شد. در مدل شبیه سازی شده موسسه مطالعات امنیت داخلی اسرائیل که زیر نظر دانشگاه تل آویو فعالیت می کند، داستان به این صورت آغاز می شود : الجزیره گزارش می دهد که جنگنده های اسرائیل در سه حمله سایت های هسته ای ایران را مورد تهاجم قرار دادند.
به دنبال این اعلام، اسرائیل بطور رسمی اعلام می کند از آنجا که هیچ چاره دیگری نداشته دست به حمله به ایران زده است. بر اساس این سناریو، در حمله اسرائیل، تاسیسات هسته ای ایران از بین می روند و برنامه هسته ای جمهوری اسلامی سه سال به عقب باز می گردد. به دنبال حمله اسرائیل، ایران نیز با تمام توان نسبت به آن پاسخ می دهد و در دو مرحله، 200 موشک شهاب را به اسرائیل شلیک می کند و سپس از حزب الله لبنان و حماس و دیگر گروه ها می خواهد تا به اسرائیل حمله کنند. برهمین اساس و در ظرف 48 ساعت اسرائیل حمله هوایی دیگری را علیه ایران انجام می دهد.
در مدل شبیه سازی شده موسسه مطالعات امنیت داخلی اسرائیل اینطور تصور شده که ایران در حملات ابتدایی خود به سراغ اهداف و پایگاه های آمریکا در خلیج فارس نمی رود. جامعه جهانی در واکنش به این حملات، به چند بخش تقسیم می شود و روسیه نیز در صدد آن است تا اعلام کند که حمله اسرائیل به ایران، منافع استراتژیک مسکو را به خطر انداخته است.
هر چند اسرائیل در حمله به ایران با آمریکا مشورت نکرد اما آمریکا برای آنکه از ایجاد شکاف در میان کشورهای جهان جلوگیری کند در کنار تل آویو می ایستد و اعلام می کند تا زمانیکه ایران تنگه هرمز را مسدود نکند وارد جنگ با جمهوری اسلامی نمی شود. از سوی دیگر واشنگتن اعلام می کند که حاضر است به میز مذاکره با ایران بازگشته و تحریم های موجود علیه تهران را سبک تر کند. برهمین اساس هر چند تهران در ابتدا با منافع آمریکا در خلیج فارس کاری ندارد اما می داند که تنها راه موجود در این میانه حمله کردن به منافع آمریکاست.
بر اساس مدل شبیه سازی شده موسسه مطالعات داخلی اسرائیل، پس از حمله اسرائیل به ایران، حزب الله در یک موقعیت سخت قرار می گیرد زیرا از یک سو ایران به این کشور فشار می آورد که حملات سنگینی را علیه اسرائیل انجام بدهد و از سوی دیگر حزب الله نگران این خواهد بود که انجام حملات، امنیت ملی لبنان را به خطر می اندازد. سرانجام ایران با اعلام اینکه "امروز روز حسابرسی است" حزب الله را متقاعد می کند که به اسرائیل حمله کند. حماس نیز وضعیت مشابهی همچون حزب الله خواهد داشت، اما در زمان تبادل آتش میان اسرائیل و حزب الله، تلاش خواهد کرد تا بهانه ای به دست تل آویو ندهد تا اقدام به بمباران نوار غزه کند. جروزالیم پست در ادامه می نویسد: پس از 48 ساعت، مبادله آتش میان ایران و اسرائیل کاهش می یاد و جامعه جهانی برای فرونشاندن آتش این جنگ و جلوگیری از گسترش آن به کشورهای دیگر دست به کار می شود." آنچه درباره این جنگ شبیه سازی شده جالب است این مورد است که هیچ اشاره ای به این نکته نشده که پس از شلیک 200 فروند موشک شهاب به اسرائیل و حملات سنگین حزب الله علیه رژیم صهیونیستی، وضعیت این رژیم به چه صورتی درخواهد آمد.
وقتی اسراییل از درون منفجر می شود
همه این حملات لفظی برای حمله به ایران و خط و نشان کشیدن ها در حالی اتفاق می افتد که این روزها اسراییل در در درون جامعه اش با مشکلات پر فراز و نشیبی دست و پنجه نرم می کند و به نظر می رسد مقامات این رژیم برای اقناع افکار عمومی شهروندان و واقعی نشان دادن گنبد آهنینی که به راحتی شکست، مجبور به این لفاظی ها بوده اند.
یک روزنامه صهیونیستی با انتشار گزارشی در پایگاه اینترنتی خود به درصد بالای فقر در اسرائیل اذعان کرده و نوشته است که فقر در جامعه اسرائیل دو برابر متوسط فقر در میان اعضای سازمان توسعه و همکاری اقتصادی است. رژیمصهیونیستی سالهاست که با استفاده از دستگاه تبلیغاتی و سانسور رسانهای خود از درز اخبار مربوط به مشکلات اقتصادی و واقعیاتی در زندگی روزمره اسرائیلیها میگذرد، جلوگیری میکند.
با این وجود ، در چند ماه گذشته وضعیت اقتصادی این رژیم متاثر از بحران مالی اروپا هرچه بیشتر به سمت رکود حرکت کرده و این امر موجب شده تا اعتراضات اجتماعی نمود بیرونیتری به خود بگیرد. برای نمونه میتوان به بیش از 10 مورد اقدام به خودسوزی در تابستان امسال اشاره کرد که در نقاط مختلف اسرائیل و در اعتراض به مشکلات اقتصادی، رخ داد. علاوه بر این، تظاهراتهای گسترده اسرائیلیها که خواستار تغییر وضعیت بد معیشتی خود هستند، شاهد دیگری از مشکلاتی است که این رژیم را در بر گرفته است. موشه سلمان، اولین اسرائیلی بود که تابستان امسال در اعتراض به مشکلات اقتصادی دست به خودسوزی زد. او پیش از به آتش کشیدن خود سران رژیمصهیونیستی را دزد خطاب کرده بود.
همین اعتراضات موجب شده تا رسانههای صهیونیست هم مجبور شوند هر از گاهی به این مسائل پرداخته و گزارشهایی جسته و گریخته از وضعیت بد اقتصادی اسرائیلیها منتشر کنند. پس از آنکه مدتی قبل روزنامه «هاآرتص» مطلبی تکاندهنده در مورد پدیده خودفروشی مادران اسرائیلی به دلیل نداری و مشکلات مالی منتشر کرد، این بار هم روزنامه صهیونیستی «جروزالمپست»، گزارشی منتشر کرده از فقر شدیدی که هرچه بیشتر در جامعه اسرائیلی در حال گسترش است. «لیندا گرادشتین» نویسنده این گزارش، نوشته خود را با پرداختن به وضعیت یک خانواده متوسط اسرائیلی آغاز میکند: خانوادهای با چهار فرزند در بیتالمقدس زندگی میکنند. مادر خانواده یک منشی است و پدر خانواده هم به افسردگی دچار است و زمانی که حال مناسبی داشته باشد، خانههای مردم را نظافت میکند. کل درآمد ماهانه آنها 2هزار دلار است که این یعنی 2برابر حداقل دستمزد در اسرائیل. بعد از اینکه این خانواده کرایه خانه، قبوض ماهانه و هزینه مدرسه فرزندان را بپردازند، تنها 250 دلار دیگر خواهند داشت که باید با آن غذا بخرند و تمام دیگر هزینههای زندگی را تامین کنند. تازه آنها از قبل هم بدهیها زیادی دارند که باید پرداخت کنند.
«ازرات آوت» موسسهای است که به خانوادههای فقیر اسرائیلی کمک میکند. «چایا دورا لیبویتز» مدیر پروژه این موسسه میگوید: «این وضعیت واقعا تقصیر افراد نیست. بخش بزرگی از جامعه هستند که کار میکنند، اما پول کافی برای غذا ندارند. اینها افرادی هستند که حداقل دستمزدها را دریافت میکنند یا فقط کار نیمهوقتی دارند و یا با معلولیتهایی روبرو هستند.»
نظر کارشناسان و مقامات چیست؟
برای بررسی بیشتر این مسئله به سراغ حسین شیخ الاسلام کارشناس مسائل خاورمیانه، رامین مهمان پرست سخنگوی وزارت امور خارجه، رجب صفروف کارشناس مسائل خاورمیانه و روسیه، زهره الهیان عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا و اسراییل و ابراهیم آقامحمدی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی رفتیم و گپ و گفتی داشتیم.
شیخ الاسلام: گنبد آهنین دروغی بیش نبود
حسین شیخ الاسلام، کارشناس مسائل خاورمیانه در این خصوص به شما گفت: "این یک جنگ تبلیغاتی است که نتانیاهو به دو دلیل راه انداخته است؛ یکی اینکه جامعه صهیونیستی به طرف تندروی پیش می رود، چون نابودی خود را احساس می کند و این مسئله در عقب نشینی هایی که از غزه و لبنان داشته و ناچار است از کرانه باختری داشته باشد، مشهود است و نتانیاهو برای اینکه رای این افراد را به دست بیاورد، تلاش کرده است با یک جنگ تبلیغاتی برای جلب توجه تندروها ایجاد کند. هدف دوم نتانیاهو این است که این جنگ تبلیغاتی با توجه به اینکه قبل از برگزاری انتخابات امریکا شکل گرفت، از کاندیداهای انتخابات آمریکا تعهدات پیش پیش برای آینده بگیرد.
نتانیاهو که به جامعه اسراییلی تفهیم کرده بود با ساخت گنبد آهنین از شما محافظت می کنیم، با ارسال به موقع این پهپاد توسط حزب الله و نشان دادن اینکه تجهیزات ساخت ایران به دیمونایی که بمب اتمی تولید می کند، نزدیک تر از تجهیزات ساخت اسراییل به فردویی است که برای انرژی صلح آمیز غنی سازی می کند، دروغگو جلوه کرد.
در واقع نتانیاهویی که پشت گنبد آهنین سنگر گرفته بود و علیه ایران تهاجم تبلیغاتی می کرد، فرو ریخت. یعنی الان جامعه اسراییلی به نتانیاهو گفت تو که نمی توانی از ما دفاع کنی "خفه شو" و ادعای دفاع از ما را نداشته باش! به همین خاطر پس از این مدت نتانیاهو خفه شده است و حتی مجبور شدند فرمانده ضدهوایی شان را تغییر دهند. در واقع حمله به سودان برای این بود که شکست در روحیه ارتش، نیروی هوایی و جامعه صهیونیستی را ترمیم کنند. "
صفروف: روسیه از این حملات لفظی هم ناراحت است
رجب صفروف، کارشناس مسائل روسیه نیز حملات لفظی مقامات رژیم صهیونیستی به ایران را کار اشتباهی و البته قابل برخوردی می داند و می گوید: "من تعجب می کنم که چرا جامعه جهانی به این صحبت ها که هر زمان از زبان رهبران اسراییل بیان می شود، اکتفا میکند. ما در روسیه از مقامات کشورمان خیلی ایراد می گیریم که چرا آنها در سازمان ملل متحد و در سیاست خارجی خود از رهبران اسراییل ایراد نمی گیرند و بابت متعرض شدن رهبران یک مجموعه کوچک به یک جامعه بزرگ ساکت نشسته اند. بنابراین از گفته آنها بسیار ناراحتیم و این ناراحتی در رابط بد ما با اسراییل هم دیده می شود. به همین دلیل روسیه ای که حاضر نیست به دلیل زیر سئوال رفتن امنیتش در سوریه جنگ شود، حاضر نیست که در ایران جنگ شود چون در این شرایط موجودیت روسیه زیر سئوال می رود و این برای ما خیلی مهم است."
مهمان پرست: هر نوع حمله ای هزینه های غیرقابل جبران به مهاجم تحمیل می کند
رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان معتقد است؛ "معمولا جنگ ها زمانی اتفاق می افتند که کشوری که مورد هجمه قرار می گیرد، در ضعف کامل باشد و توانایی دفاع از خودش را نداشته باشد و برعکس احتمال جنگ ها زمانی کاهش پیدا می کند که کشورها اقتدار کامل دفاعی برای مقابله با هر نوع عملیاتی را داشته باشند. تصور می کنم مقامات غربی و آمریکایی و رژیم صهیونیستی و همه کسانی که دم از جنگ می زنند، به خوبی مطلع هستند که کشور ما در اوج آمادگی دفاعی است و با اقتدار کامل از کشور خودش می تواند حمایت و دفاع کند.
هر نوع حمله ای به کشور ما هزینه های غیرقابل جبرانی را به مهاجم تحمیل می کند، بنابراین این حرف ها در قالب یک جنگ نرم و برای اینکه خودشان را همچنان دارای یک قدرت و هیبت نشان دهند، انجام می شود. اگر به واقع کسی توانایی عملیات نظامی علیه کشور مستقل و قدرتمندی مانند جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد و منافع خودش را در عملیات ببیند، هیچ وقت آنقدر حرف نمی زند. اگر توانایی داشت حتما عمل می کرد."
ایزدی: این حرف های نتانیاهو آبروریزی بود
فواد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا این حرکت نتانیاهو را یک آبروریزی می داند و معتقد است: "این برای آقای نتانیاهو در زمانی که صحبت از جنگ و قدرت نمایی و اینها می کرد، آبروریزی بود و معلوم شد که این ببر اسراییلی بیشتر شبیه به یک ببر کاغذی هست و نتانیاهو نتوانست از خودش دفاع کند و رژیم صهیونیستی به آن قدرتمندی که ادعا می کرد نیست. الان دولت اوباما علاقه مند به جنگ نیست، چون هزینه جنگ را محاسبه میکند و می بیند هزینه جنگ بسیار زیاد است، بنابراین وارد جنگ نمی شود. اگرچه علاقه رامنی به جنگ بیشتر بود اما به هر حال اگر او هم رییس جمهور می شد، این محاسبات را انجام می داد و در زمان فعلی به این نتیجه می رسید که او هم نباید به سمت جنگ برود."
آقامحمدی: اگر می توانستند پاسخگوی حماس و حزب الله بودند
ابراهیم آقامحمدی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز با اظهار اینکه اینها روحیه ایرانی را می شناسند، گفت: "این یک جنگ روانی بود که اینها اعلام کردند و در سال های گذشته هم در گفته های پیشین آنها اعلام شده بود که همین امروز و فردا به جمهوری اسلامی حمله می کنیم اما واقعیت این است که اینها قدرت جمهوری اسلامی ایران را از لحاظ قدرت بازدارنگی می دانند. این طور نیست که به این مسئله آگاه نباشند.
روحیه ملت ایران را نیز می شناسند. آنها به خودشان جرئت نمی دهند که به ایران حمله کنند مگر اینکه ببینند حاکمیت شان در حال اضمحلال هست و می دانند که این حاکمیت رفتنی است. اگر در آن زمان هم بخواهند یک دزدی و تجاوزی بکنند قطع به یقین پاسخ ایران برای آنها مرگ بار و کشنده خواهد بود. وضعیت اسراییل را به هم ریخته است و بیشتر این لفاظی های جنگی برای روحیه دادن به مردمی بود که در سرزمین های اشغالی آمده اند بگویند ما این قدرت را داریم اما از اول هم می دانستند که به مردم دروغ می گویند و این قدرت را نداشتند. حالا هم از مواضع شان عقب نشینی کرده اند و معتقدند که باید همان تحریم ها را ادامه دهند. اینها نمی توانند پاسخگوی قدرت بازدارنده حزب الله و گروه های اسلامی فلسطین باشند به ما حمله کنند!! می دانند اگر حمله کنند نقطه آخر زندگی شان است."
مانور کم هزینه و پر بازده برای ایران
در این میان ضعف اطلاعات صهیونیستها کاملا آشکار شد. بر اساس اخبار به دست آمده اشغالگران قدس با گمان اینکه پشتیبان موشکی حماس در سودان را مورد حمله قرار داده و بدون مشکل ادامه خواهند داد، درگیری اخیر را آغاز کرد. اندیشکده «استراتفورد» که متعلق به محافل صهیونیستی درون آمریکا است در گزارشی منتشر کرد که با اشاره به اینکه حمله رژیم صهیونیستی به کارخانه مهمات سازی یارموک در جنوب سودان برای توقف پشتیبانی از حماس بوده است، از تأثیر موشک فجر 5 بر جنگ اخیر پرده برداشت و نوشت: "احتمال دارد مقامات ایران کاملاً از این تحولات راضی باشند. ایران نیازمند عامل بازدارندهای بود تا از درگیریهای سوریه ممانعت به عمل آورد؛ و اکنون، اگرچه موقتاً، آن را به دست آورده است. ایران همچنین لازم است در روابط خود با حماس تجدید نظر کرده و نشان دهد که تاثیر خود را از طریق گروههای مبارز در اراضی فلسطینی و به عنوان بخشی از استراتژی بازدارندگی خود در مقابل حملهای احتمالی به برنامه هستهای خویش، حفظ خواهد کرد... روی هم رفته این درگیریها مانوری کم هزینه ولی پر بازده برای ایران خواهد بود."