سیاسی

رسانه باید بیش از تأثیرپذیری از مخاطب، نقش‌آفرینی کند

بخشى از گناه مربوط به تبلیغات نادرست و غیر اسلامى بر دوش مطبوعاتى است که مسئولیت اسلامى و مردمى براى خود قائل نیستند و یک هدف سیاسى محض را دنبال مى کنند، این روشهاى تبلیغاتى غلط است و تبلیغ صحیح باید به صورت علنى و واضح تبیین و تفهیم شود تا در جامعه به فرهنگ تبدیل شود.
«بخشى از گناه مربوط به تبلیغات نادرست و غیر اسلامى بر دوش مطبوعاتى است که مسئولیت اسلامى و مردمى براى خود قائل نیستند و یک هدف سیاسى محض را دنبال مى کنند، این روشهاى تبلیغاتى غلط است و تبلیغ صحیح باید به صورت علنى و واضح تبیین و تفهیم شود تا در جامعه به فرهنگ تبدیل شود.»

این‌ها فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی در تاریخ چهارم اسفندماه 1377 است. در آستانه پانزدهمین سالگرد این توصیه‌ها به نظر می رسد بهبود چندانی در بی‌اخلاقی برخی رسانه‌های کشور رخ نداده باشد.

غیبت، تهمت، افترا، نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی، ناامید کردن مومنان، اشاعه منکر و گونه‌ای دیگر نمایاندن اخبار بارزترین بد اخلاقی‌های رسانه ای در حال حاضر است. کار در رسانه به خصوص در حوزه نشریات و مطبوعات و خبرگزاری‌ها آن قدردشوار است و ابعاد وسیعی دارد که لحظه‌ای غفلت از آنچه ما به نیکویی نام «اخلاق رسانه‌ای» بر آن نهادیم، آخرت رسانه و دنیای مورد خبری را مثل آب خوردن بر باد می‌دهد. و چه دشوار است در این روز گاری که خبر زود‌تر از صوت منتشر می‌شود رعایت اخلاق رسانه‌ای! و تازه وقتی پرونده این موضوع باز می‌شود می‌فهمیم که هیچ کاری در این زمینه نکرده‌ایم که کارمندان رسانه با رجوع به آن و شاخص قرار دادنش بتوانند با خیال راحت کار خود را پیش ببرند. دکتر حسن لاسجردی استاد دانشگاه و فعال رسانه‌ای ما را با به دنیای اخلاق رسانه‌ای برده تا بفهمیم در این حوزه هیچ گونه کار دقیق پژوهشی خصوصا در دین انجام نشده است.

تعریف اخلاق رسانه‌ای از دیدگاه یک کار‌شناس خبره رسانه‌ای چیست؟

اخلاق یک امر کلی است، یعنی اخلاق مجموعه نگاه‌ها، باور‌ها و ارزش‌هایی است که افراد در سایه اعتقاد، عمل و جاری و ساری کردن آن‌ها نشان می‌دهند که به یک‌سری افکار و عقاید پایبندند و به‌نوعی رفتارشان بر اساس آن اصول است. اخلاق در حوزه رسانه‌‌ همان طور تعریف می‌شود که در حوزه‌هایی مثل سیاست، پزشکی و... و ممکن است کارکردهای آن در حوزه رسانه متفاوت باشد، ولی حضور اخلاق مانند دیگر حوزه‌ها در رسانه هم اثربخشی‌اش را دارد و نمی‌توان تفاوتی بین اخلاق در رسانه و جاهای دیگر قائل شد؛‌‌ همان طور که عرض کردم شاید کارویژه‌ها و شاخص‌های اخلاق در رسانه با حوزه‌های دیگر متفاوت باشد.

به نظر شما حساسیت بحث اخلاق در رسانه نسبت به حوزه‌های دیگر باید بیشتر باشد یا کمتر؟ بیشتر از این بابت که رسانه زیاد‌تر از حوزه‌های دیگر دیده و شنیده می‌شنود و کمتر از آن جهت که شاید رسالت یک رسانه با افراط در این بحث به مخاطره بیفتد.

فکر می‌کنم بستگی به این دارد که در جامعه چگونه به رسانه نگاه و چه استفاده‌ای از رسانه‌ها ‌شود و در مقابل رسانه‌ها در خدمت کدام هدف و نگاه به کار گرفته ‌شوند؟ اگر در جامعه نگاه به رسانه به عنوان چشمی باز و کانال انتقال پیام از حاکمان به مردم و بالعکس باشد و به معنای دیده‌بانی باشد که وظیفه دارد کاستی‌ها و نقاط قوت جامعه را بازگو کند و یک گزارش منصفانه‌ از تحولات ارائه کند و مردم را در جریان تحولات بگذارد، به‌طور حتم در این فضا تفاوتی نخواهد داشت. اما اگر در یک جامعه نگاه به رسانه، نگاه ابزارگونه و در خدمت اهداف طبقات یا رویکرد‌ها و حتی نگاه‌های خاص باشد و از طرف دیگر موضوع رسانه یا فضای آن به عنوان یکی از موارد پیام‌خواهی یا پیام‌دهی نباشد، قطعاً رسانه از هدف دقیق دور شده است و اخلاق در این فضا متفاوت خواهد بود.

در مورد رسانه حزبی هم بعضی‌ها معتقدند یک رسانه حزبی نمی‌تواند اخلاق‌گرا باشد و اخلاقی برخورد کند، به دلیل اینکه باید اهداف و منافع حزبش را در نظر بگیرد. نظر شما در این باره چیست؟

بر این باورم که در تعریف کلی نگاهی که مطرح کردید جاری و ساری است. در دنیا احزاب برای کسب قدرت و جایگاه و بیرون کردن رقیب به هر وسیله ممکن مبارزه می‌کنند، پس در چنین فضایی رسانه‌ای که در خدمت آن حزب است، به‌طور حتم پایبند به اخلاقیات نیست، اگرچه در فضای رسانه‌ای مدرن امروز احزاب بر اساس قوانین و مقررات جامعه یک‌سری خط و مرزهایی دارند که به آن‌ها حوزه اخلاقی اطلاق می‌شود، اما در حوزه حاکمیت اسلامی و بر پایه حکومت عدالت اسلامی و در این چهارچوب اولاً قدرت برای ما همه چیز نیست، ثانیاً به دنبال حاکمان و حکومت صالحان هستیم و ثالثاً کرامت انسان در سایه عبودیت و بندگی خداست، یعنی نگاه ما به قدرت و حوزه حاکمیت نگاه متفاوتی است، به صراحت اگر حزب اسلامی بخواهد بر پایه چنین چتر معنوی حیات داشته باشد، رفتار‌هایش بیش از آنکه فکر کنیم اخلاقی خواهد بود.

شما تا کنون از تعاریف اخلاق سخن گفتید، اکنون بی‌اخلاقی در رسانه را چگونه تعریف می‌کنید؟

به نظر من اگر اخلاق را با نگاه‌ها، رویکرد‌ها، باور‌ها و ارزش‌هایی که خود ارزش‌ها مطلوب‌اند و باید پاس داشته شوند باور کنیم که یک منشاء دقیق، پاک و ارزش‌گرایانه دارد چنانچه رسانه‌ای کار غیراخلاقی کند، در فضای نظام اسلامی به مواردی که عرض خواهم کرد خواهیم رسید؛ یکی اینکه رسانه حرف‌های غیر واقعی ارائه کند، یعنی اتفاق، حادثه، سخن، نگاه و موضع یک چیز بوده است و رسانه تفسیر غیرواقع خودش را کند. دوم غش در انتقال پیام به جامعه و حاکمان باشد و رسانه بنا بر ملاحظات و مسائلی که فکر می‌کند اتفاق را در حد و اندازه و فضای واقعی‌اش انتقال ندهد یا کم بگذارد یا زیاده‌گویی و مبالغه کند. سومین نکته فضای بی‌اخلاقی رسانه این است که رسانه تلاش کند خودش را از واقعیت عالم حرفه‌ای پایین بیاورد و در قالب گروه‌ها، احزاب، تشکل‌ها، سازمان‌ها و نهاد‌ها و حتی کمتر از آن تعریف کند. چنین رسانه‌ای که سطحش را پایین می‌آورد و خودش را به عنوان یک موجود مستقل، اندیشمند و ارزشمند که وظایف خودش را انجام بدهد مطرح نمی‌کند، دارد کار غیراخلاقی می‌کند.

در ‌‌نهایت رسانه‌ای که از مجموع اتفاقات، حوادث و فعالیت‌ها، خیر عمومی را در نظر نگیرد و اختلاف‌ها، تشتت‌ها و روحیه یأس و ناامیدی و ایجاد فضای جنجال و چالش بی‌جهت را دامن بزند، با توجه به اینکه این فضا‌ها بر اساس اخلاق و موازین اسلامی غیراخلاقی است، رسانه‌ای هم که در این فضا‌ها فعالیت می‌کند غیراخلاقی است و در فضای اندیشه‌ها و اخلاق اسلامی فعالیت نمی‌کند.

بعضی از رسانه‌ها به مخاطبشان سلیقه می‌دهند و بعضی‌ها بر اساس سلیقه مخاطبشان حرکت می‌کنند. یک رسانه اخلاق‌مدار باید کدام روش را انتخاب کند؟

رسانه اخلاق‌مدار که در چهارچوب حاکمیت تعیین‌شده پیش می‌رود، اگر به عنوان ابزار تولید و توزیع پیام و بازخوانی افکار عمومی فعالیت می‌کند و چشم بیدار و دیده‌بان جامعه است، باید بیش از تأثیرپذیری از مخاطب، نقش‌آفرینی کند. نمی‌خواهم نقش مخاطب را در جهت‌دهی به رسانه نفی کنم، ولی به نظر من وظیفه رسانه دادن پیام، تأثیرگذاری، گرفتن واکنش مخاطب، اصلاح آن و حرکت رو به بالاست. چون رسانه چشم بیدار جامعه است، وظیفه‌اش این است که خوب ببیند، استشمام و جهت‌دهی کند و طرف را به نتیجه برساند. در فضای مخاطب رسانه طیف گسترده‌ای از انواع و اقسام گروه‌ها، افراد، جهت‌ها، رویکرد‌ها و تشکل‌ها قرار دارد و نمی‌توانیم بگوییم مخاطب باید بر رسانه تأثیر بیشتری بگذارد. معتقدم در اینجا رسانه باید رسالتش را بیشتر از مخاطب درک کند و البته نظر و سلیقه مخاطب را هم در نظر بگیرد.

کمّیت‌ها در رسانه‌ چه رابطه‌ای با اخلاق‌مدار بودنشان دارد؟ آیا نسبت معکوس دارد یا مستقیم؟

در رسانه چند شاخص داریم که اگر از مدارش بیرون برود، رسانه را غیراخلاقی می‌کند؛ مثلاً وقتی برای رسانه تعداد بازدیدکننده و مخاطب خیلی مهم باشد و هر روز دنبال فضایی بگردد که این میزان را بالا ببرد، این امر را از طریق دامن زدن به مسائل غیرواقعی مثل شایعات، گفته‌ها و یافته‌های تأییدنشده و بلکه تکذیب‌شده و به اثبات نرسیده انجام می‌دهد. رسانه‌ای که در حوزه اقتصادی‌اش تلاش می‌کند گام‌های بلندی در زمان کوتاهی بردارد. لذا برخی متغیرهای حوزه رسانه نشان می‌دهد که آن‌ها غیراخلاقی رفتار می‌کنند یا اخلاقی.

قوانین ما چقدر به برخورد با بی‌اخلاقی در رسانه‌ها منجر می‌شوند؟ آیا رسانه‌های بی‌اخلاق ما توسط قانون به‌خوبی کنترل می‌شوند؟

با توجه به تجربه‌ای که داریم در مجموع قانون در زمینه برخورد با رسانه سختگیرانه عمل می‌کند، به این دلیل که اقداماتی که رسانه‌ها در فضا‌ها و شرایط مختلف انجام می‌دهند شئون مختلفی دارد که می‌بایست قانون مطبوعات و رسانه‌ها یک مقدار در زمان‌ها، مکان‌ها و موقعیت‌های مختلف موسّع شود و گزینه‌های مختلفی را در نظر بگیرند و صرفاً با تعاریف کلی مخل امنیت و موارد کلی که در چند سال گذشته اعمال کردیم و می‌توانیم در مورد هر چیزی اعمال کنیم، عمل نکنند. در حوزه برخورد با رسانه‌ها چون قوانین، جزئیات فراوان یا مناسبی ندارند، تاکنون برخورد با رسانه سخت شده است که با توجه به کاری که در دولت‌های مختلف در این حوزه انجام می‌شود، مشکلات در این فضا هم تا حدودی رفع خواهند شد.

https://shoma-weekly.ir/aB71Ar