اگر شورای شهر چهارم بخواهد یک انتخاب عاقلانه و رفتار معقول داشته باشد، لااقل برای دور اول باید آقای قالیباف را نگه دارند تا بتوانند طرحهایی را که در دو سه سال گذشته شروع کرده است به اتمام برساند.
سمیه عظیمی - انتخابات شورای شهر و روستا همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در 24 خردادماه سال جاری برگزار شد؛ اما آنچه از این انتخابات به دست آمد میزان کم حضور شرکت کنندگان در تهران بر خلاف مشارکت خوب انتخابات ریاست جمهوری بود. مساله ای که توجه همگان را به خود جلب کرد و باعث اظهارنظرهای متفاوتی از سوی کارشناسان و ناظران سیاسی شد.
در همین زمینه با دکتر حسن لاسجردی عضو شورای مرکزی و معاون سازماندهی حزب موتلفه اسلامی گفت و گو کردیم.
درباره انتخابات شوراهای دوره چهارم بفرمایید. چرا تعداد آرا در تهران نسبت به دوره قبل خیلی کمتر است؟ ارزیابی شما چیست؟
به نظر من چند عامل در این قضیه مؤثر بوده است. یکی از آنها همزمانی آن با انتخابات ریاست جمهوری بود که با توجه به حساسیت و اهمیت این انتخابات و رقابت بسیار سنگینی که بین کاندیداها وجود داشت، انتخابات شورای شهر در حاشیه قرار گرفته است.
دومین علت هم شاید نوع نگاه بسیاری از سیاسیون، هنرمندان، ورزشکارها، سازمانها و نهادهای مختلف باشد که حس کردند شاید از این طریق بتوانند منشاء اثر باشند، لذا حضور چشمگیری را از سوی نامزدها میبینیم که خود این باعث کاهش رأی برای هر یک از آنها میشود و تنوع و تکثیر نامزدها منجر به تکثر و تعدد دیدها و گروههای مختلف شد و کار را برای تصمیمگیری برای مردم مشکلتر کرد.
علت دیگری هم می تواند در این خصوص موثر باشد و آن اینکه مردم هنوز کاملاً به اهمیت فعالیتهای شوراهای شهر توجیه نیستند و فکر میکنند شورای شهر، شورایی در خدمت شهرداری و به بیانی توجیهکننده و جهتدهنده فعالیتهای شهرداری است.
در صورتی که این گونه نیست و باید در باره جنبههای اجتماعی و سیاسی شهر به مردم توضیحات بیشتری داده شود تا با شوراها آشنایی بیشتری پیدا کنند.
در نهایت علتی که سبب شده است که آرای شوراهای شهر نسبت به دورههای قبل کمتر باشد، به عملکرد شوراهای شهر در جاهای مختلف برمیگردد.
فکر میکنم بهویژه در تهران این موضوع بیش از اینها مورد توجه قرار بگیرد که اگر شورای شهر موفق باشد، آثار عملیاتی و عینی فعالیتهای عمرانی، فرهنگی و اجتماعی را در معرض دید مردم قرار میدهد و بالطبع مردم در انتخابات شورای شهر حضور فعالی خواهند داشت.
• دلیل کاهش آرا در تهران هم به همین جهات است یا ممکن است علل دیگری هم داشته باشد؟
در این دوره از آنجایی که حقیقتاً بیشتر فعالیتها را شهرداری با کمک شورای شهر کرده و فعالیتهای عمرانی، جاری و فضاهای مختلفی چون فضای سبز و بحثهای محیط زیست و مسائل دیگر را مردم بیشتر از نگاه شهرداری دیدهاند تا از نگاه شورای شهر، به همین دلیل در انتخابات شوراها کماثرتر بوده است.
• تکثر نامزدها را چطور می بینید؟ آیا ممکن است این مساله هم در کاهش مشارکت مردم تاثیرگذار بوده باشد؟
افزایش تعداد نامزدها، از 15 به 30 هم از جمله اتفاقات مهم بوده است، چون مردم ما معمولاً در انتخاب نامزدها به دقیقه 90 فکر میکنند و در روز انتخابات دقیقه 90 را هم میگذرانند و تازه آن موقع دنبال لیست چهرهها میگردند؛ بهنوعی از قبل حوصله آماده کردن چهرههای مختلف را ندارند، مگر اینکه از طریق افراد، قومیتها، اقوام و بستگان و ارتباطات شبکهای برای حضور در انتخابات تهییج شوند.
• به نظر شما کم شدن آرای هر یک از منتخبین چه تأثیری بر عملکرد شوراها و مهمترین تصمیم آنها یعنی انتخاب شهردار خواهد داشت؟
در فرهنگ سیاسی اجتماعی ما نکته مهم این است که آرا فقط در انتخاب افراد مهم است و در ادامه فعالیت، چندان به چشم نمیآیند و افرادی که رأی آوردهاند برای شروع و ادامه کار بهنوعی مساوی به حساب میآیند و ضریب بالای رأی در عملکرد آنها تأثیری نخواهد داشت.
مثلاً اگر نفر اول 500 هزار رأی و نفر آخر 14 هزار رأی آورده است، یک عضو محسوب میشوند و یک رأی دارند و مناسبات ساختاری ما در شورای شهر تابع میزان رأی افراد نیست.
اما نکتهای که شاید در بحث ریاست شورای شهر آینده مهم باشد، این است که باید از فضای رأیدهی و رأیگیری بیرون بیاییم و از فضای صندوقها جدا شویم و به فضای شکلگیری فراکسیونها و جناحبندیها و تقسیم افراد و نگاههایی که در داخل شورای شهر هست، برویم و برای انتخابهای بعدی از جمله رئیس شورای شهر، کمیتههای زیرگروه و مناسبات با شهرداری را از حالا مدیریت کنیم.
• وضعیت شورای شهر را در تصمیمگیریها با وجود حضور عدهای از افراد اصلاحطلب که امسال وارد شده و سالهای قبل نبودهاند، چگونه ارزیابی میکنید؟
چینش شورای شهر نسبت به دوران گذشته تغییر کرده است و اعداد و ارقام چیز جدیدی را نشان میدهد، اما در نگاه ابتدایی میتوان گفت ترکیب شورای شهر در حال حاضر ترکیبی نیست که بشود سونامی جدید و اتفاقات جدیدی پیش بیاید.
به نظر من کسانی که امروز وارد شورای شهر شدهاند، مشتمل بر عده ای از چهرههای قدیمی و عده ای از چهرههای جدید هستند و فکر میکنم مهمترین نکته این است که چه کسی بتواند بیشترین نگاهها را به خود جلب کند، یعنی از الان لابیها، جلب اعتمادها، رایزنیها و جلب نظر نامزدها و گروههای مختلف است که میتواند آینده شهر را با تصمیمات خود سازماندهی کند.
• درباره ریاست شورا چه نظری دارید؟ چه کسانی در معرض رای آوری بیشتری هستند؟
در مجموعه افرادی که در شورای شهر انتخاب شدهاند، سه نفر قابلیت بیشتر و مورد نظر را برای ریاست شورای شهر دارند. آقای طلایی به دلیل سابقهای که در مدیریت در شهر تهران و وجاهتی که بین همه دارد، آقای چمران همچنان جزو کاندیداهای ریاست است و آقای مسجدجامعی هم به دلیل چهره فرهنگی و سوابق اجراییای که داشته است در حال حاضر بیشترین نگاهها را به سوی خود جلب کردهاند.
به نظر میرسد هر سه نفر اینها هم برای در اختیار گرفتن ریاست شورای شهر فعالیت خواهند کرد. باید ببینیم چه کسی توان بیشتر همراه کردن و جلب نظر افراد را دارد. فکر نمیکنم نگاه جناحی در انتخاب رئیس شورای شهر آینده خیلی پررنگ باشد
• احتمال شهردار شدن آقای قالیباف را چقدر میبینید؟
من فکر میکنم اگر شورای شهر چهارم بخواهد یک انتخاب عاقلانه و رفتار معقول داشته باشد، لااقل برای دور اول باید آقای قالیباف را نگه دارند تا بتوانند طرحهایی را که در دو سه سال گذشته شروع کرده است به اتمام برساند.
چون بسیاری از طرحهایی که ایشان شروع کرده یا در حال اتمام یا در حال انجام است. من فکر میکنم اگر شورای شهر رفتار معقولی داشته باشد، به وی فرصت ادامه خواهد داد تا این طرحها را تمام کند.
از سوی دیگر بر این باور هستم که اگر از مجموع کسانی که به عنوان رئیس شورای شهر به آنها اشاره کردم، آقای طلایی یا آقای چمران انتخاب شوند، احتمال ادامه شهردار بودن آقای قالیباف خیلی زیاد است.
• با توجه به این که احتمال کاندیدا شدن فرزندان آقای هاشمی هم مطرح هست، شما این احتمال را چقدر نزدیک به محقق شدن می دانید؟
آنچه که من میدانم از شنیدههاست. به هر حال ایشان در متروی تهران منشاء خدماتی بودهاند و در حال حاضر هم از آنچه که از گفتههای اصلاحطلبان میشود دریافت کرد، ایشان کاندیدای آنهاست. البته عدهای هم افرادی مثل آقای نجفی را مطرح کردهاند، اما به نظر میرسد آنچه که امروز ما به عنوان اسم میشنویم، بیشتر گمانهزنی است و باید بهطور حتم منتظر گذر زمان باشیم و ببینیم اعضای شورای شهر تحت تأثیر چه افراد، تفکرات و چهرههایی قرار میگیرند.
با تجربهای که از دورههای قبل داریم، در بحث انتخاب شهردار، رئیس شورای شهر نقش بسیار تعیینکنندهای دارد. هر چند تجربه این را هم به ما نشان داده است که به دلیل حساسیت جایگاه شهرداری تهران، نهادهای دیگری مثل ریاست جمهوری و دیگران هم میتوانند روی این انتخاب اثرگذار باشند.
• قطعا انتخاب شهردار تهران به مسائل مختلفی بستگی دارد که شما مثلا به رئیس شوار اشاره داشتید. آیا عوامل دیگری هم در این مساله دخیل هستند؟ ضمن اینکه شهردار کلان شهر تهران باید دارای شاخصه ها و ویژگی هایی هم باشد.
من فکر میکنم برای انتخاب شهرداری تهران باید چند متغیر مهم را در کنار هم دید. یکی اینکه رئیس شورای شهر چه کسی باشد، دیگر این که گروهها، جناحها و قوای مختلف در قبال او چه موضعگیریهایی داشته باشند و مهمتر از همه این که با توجه به رشد چشمگیر تهران چه کسی میتواند نظرات یا برنامههای جدیدی را ارائه کند و در نهایت فکر میکنم از آنجا که شهرداری تهران با بعضی از وزارتخانهها برابری میکند، باید کسی باشد که در تهران هنر گردش و چرخش مدیریتی چنین سامانه بزرگی را داشته باشد. به همین دلیل هم موضوع انتخاب شهردار تهران با حساسیت دنبال میشود.
در همین زمینه با دکتر حسن لاسجردی عضو شورای مرکزی و معاون سازماندهی حزب موتلفه اسلامی گفت و گو کردیم.
درباره انتخابات شوراهای دوره چهارم بفرمایید. چرا تعداد آرا در تهران نسبت به دوره قبل خیلی کمتر است؟ ارزیابی شما چیست؟
به نظر من چند عامل در این قضیه مؤثر بوده است. یکی از آنها همزمانی آن با انتخابات ریاست جمهوری بود که با توجه به حساسیت و اهمیت این انتخابات و رقابت بسیار سنگینی که بین کاندیداها وجود داشت، انتخابات شورای شهر در حاشیه قرار گرفته است.
دومین علت هم شاید نوع نگاه بسیاری از سیاسیون، هنرمندان، ورزشکارها، سازمانها و نهادهای مختلف باشد که حس کردند شاید از این طریق بتوانند منشاء اثر باشند، لذا حضور چشمگیری را از سوی نامزدها میبینیم که خود این باعث کاهش رأی برای هر یک از آنها میشود و تنوع و تکثیر نامزدها منجر به تکثر و تعدد دیدها و گروههای مختلف شد و کار را برای تصمیمگیری برای مردم مشکلتر کرد.
علت دیگری هم می تواند در این خصوص موثر باشد و آن اینکه مردم هنوز کاملاً به اهمیت فعالیتهای شوراهای شهر توجیه نیستند و فکر میکنند شورای شهر، شورایی در خدمت شهرداری و به بیانی توجیهکننده و جهتدهنده فعالیتهای شهرداری است.
در صورتی که این گونه نیست و باید در باره جنبههای اجتماعی و سیاسی شهر به مردم توضیحات بیشتری داده شود تا با شوراها آشنایی بیشتری پیدا کنند.
در نهایت علتی که سبب شده است که آرای شوراهای شهر نسبت به دورههای قبل کمتر باشد، به عملکرد شوراهای شهر در جاهای مختلف برمیگردد.
فکر میکنم بهویژه در تهران این موضوع بیش از اینها مورد توجه قرار بگیرد که اگر شورای شهر موفق باشد، آثار عملیاتی و عینی فعالیتهای عمرانی، فرهنگی و اجتماعی را در معرض دید مردم قرار میدهد و بالطبع مردم در انتخابات شورای شهر حضور فعالی خواهند داشت.
• دلیل کاهش آرا در تهران هم به همین جهات است یا ممکن است علل دیگری هم داشته باشد؟
در این دوره از آنجایی که حقیقتاً بیشتر فعالیتها را شهرداری با کمک شورای شهر کرده و فعالیتهای عمرانی، جاری و فضاهای مختلفی چون فضای سبز و بحثهای محیط زیست و مسائل دیگر را مردم بیشتر از نگاه شهرداری دیدهاند تا از نگاه شورای شهر، به همین دلیل در انتخابات شوراها کماثرتر بوده است.
• تکثر نامزدها را چطور می بینید؟ آیا ممکن است این مساله هم در کاهش مشارکت مردم تاثیرگذار بوده باشد؟
افزایش تعداد نامزدها، از 15 به 30 هم از جمله اتفاقات مهم بوده است، چون مردم ما معمولاً در انتخاب نامزدها به دقیقه 90 فکر میکنند و در روز انتخابات دقیقه 90 را هم میگذرانند و تازه آن موقع دنبال لیست چهرهها میگردند؛ بهنوعی از قبل حوصله آماده کردن چهرههای مختلف را ندارند، مگر اینکه از طریق افراد، قومیتها، اقوام و بستگان و ارتباطات شبکهای برای حضور در انتخابات تهییج شوند.
• به نظر شما کم شدن آرای هر یک از منتخبین چه تأثیری بر عملکرد شوراها و مهمترین تصمیم آنها یعنی انتخاب شهردار خواهد داشت؟
در فرهنگ سیاسی اجتماعی ما نکته مهم این است که آرا فقط در انتخاب افراد مهم است و در ادامه فعالیت، چندان به چشم نمیآیند و افرادی که رأی آوردهاند برای شروع و ادامه کار بهنوعی مساوی به حساب میآیند و ضریب بالای رأی در عملکرد آنها تأثیری نخواهد داشت.
مثلاً اگر نفر اول 500 هزار رأی و نفر آخر 14 هزار رأی آورده است، یک عضو محسوب میشوند و یک رأی دارند و مناسبات ساختاری ما در شورای شهر تابع میزان رأی افراد نیست.
اما نکتهای که شاید در بحث ریاست شورای شهر آینده مهم باشد، این است که باید از فضای رأیدهی و رأیگیری بیرون بیاییم و از فضای صندوقها جدا شویم و به فضای شکلگیری فراکسیونها و جناحبندیها و تقسیم افراد و نگاههایی که در داخل شورای شهر هست، برویم و برای انتخابهای بعدی از جمله رئیس شورای شهر، کمیتههای زیرگروه و مناسبات با شهرداری را از حالا مدیریت کنیم.
• وضعیت شورای شهر را در تصمیمگیریها با وجود حضور عدهای از افراد اصلاحطلب که امسال وارد شده و سالهای قبل نبودهاند، چگونه ارزیابی میکنید؟
چینش شورای شهر نسبت به دوران گذشته تغییر کرده است و اعداد و ارقام چیز جدیدی را نشان میدهد، اما در نگاه ابتدایی میتوان گفت ترکیب شورای شهر در حال حاضر ترکیبی نیست که بشود سونامی جدید و اتفاقات جدیدی پیش بیاید.
به نظر من کسانی که امروز وارد شورای شهر شدهاند، مشتمل بر عده ای از چهرههای قدیمی و عده ای از چهرههای جدید هستند و فکر میکنم مهمترین نکته این است که چه کسی بتواند بیشترین نگاهها را به خود جلب کند، یعنی از الان لابیها، جلب اعتمادها، رایزنیها و جلب نظر نامزدها و گروههای مختلف است که میتواند آینده شهر را با تصمیمات خود سازماندهی کند.
• درباره ریاست شورا چه نظری دارید؟ چه کسانی در معرض رای آوری بیشتری هستند؟
در مجموعه افرادی که در شورای شهر انتخاب شدهاند، سه نفر قابلیت بیشتر و مورد نظر را برای ریاست شورای شهر دارند. آقای طلایی به دلیل سابقهای که در مدیریت در شهر تهران و وجاهتی که بین همه دارد، آقای چمران همچنان جزو کاندیداهای ریاست است و آقای مسجدجامعی هم به دلیل چهره فرهنگی و سوابق اجراییای که داشته است در حال حاضر بیشترین نگاهها را به سوی خود جلب کردهاند.
به نظر میرسد هر سه نفر اینها هم برای در اختیار گرفتن ریاست شورای شهر فعالیت خواهند کرد. باید ببینیم چه کسی توان بیشتر همراه کردن و جلب نظر افراد را دارد. فکر نمیکنم نگاه جناحی در انتخاب رئیس شورای شهر آینده خیلی پررنگ باشد
• احتمال شهردار شدن آقای قالیباف را چقدر میبینید؟
من فکر میکنم اگر شورای شهر چهارم بخواهد یک انتخاب عاقلانه و رفتار معقول داشته باشد، لااقل برای دور اول باید آقای قالیباف را نگه دارند تا بتوانند طرحهایی را که در دو سه سال گذشته شروع کرده است به اتمام برساند.
چون بسیاری از طرحهایی که ایشان شروع کرده یا در حال اتمام یا در حال انجام است. من فکر میکنم اگر شورای شهر رفتار معقولی داشته باشد، به وی فرصت ادامه خواهد داد تا این طرحها را تمام کند.
از سوی دیگر بر این باور هستم که اگر از مجموع کسانی که به عنوان رئیس شورای شهر به آنها اشاره کردم، آقای طلایی یا آقای چمران انتخاب شوند، احتمال ادامه شهردار بودن آقای قالیباف خیلی زیاد است.
• با توجه به این که احتمال کاندیدا شدن فرزندان آقای هاشمی هم مطرح هست، شما این احتمال را چقدر نزدیک به محقق شدن می دانید؟
آنچه که من میدانم از شنیدههاست. به هر حال ایشان در متروی تهران منشاء خدماتی بودهاند و در حال حاضر هم از آنچه که از گفتههای اصلاحطلبان میشود دریافت کرد، ایشان کاندیدای آنهاست. البته عدهای هم افرادی مثل آقای نجفی را مطرح کردهاند، اما به نظر میرسد آنچه که امروز ما به عنوان اسم میشنویم، بیشتر گمانهزنی است و باید بهطور حتم منتظر گذر زمان باشیم و ببینیم اعضای شورای شهر تحت تأثیر چه افراد، تفکرات و چهرههایی قرار میگیرند.
با تجربهای که از دورههای قبل داریم، در بحث انتخاب شهردار، رئیس شورای شهر نقش بسیار تعیینکنندهای دارد. هر چند تجربه این را هم به ما نشان داده است که به دلیل حساسیت جایگاه شهرداری تهران، نهادهای دیگری مثل ریاست جمهوری و دیگران هم میتوانند روی این انتخاب اثرگذار باشند.
• قطعا انتخاب شهردار تهران به مسائل مختلفی بستگی دارد که شما مثلا به رئیس شوار اشاره داشتید. آیا عوامل دیگری هم در این مساله دخیل هستند؟ ضمن اینکه شهردار کلان شهر تهران باید دارای شاخصه ها و ویژگی هایی هم باشد.
من فکر میکنم برای انتخاب شهرداری تهران باید چند متغیر مهم را در کنار هم دید. یکی اینکه رئیس شورای شهر چه کسی باشد، دیگر این که گروهها، جناحها و قوای مختلف در قبال او چه موضعگیریهایی داشته باشند و مهمتر از همه این که با توجه به رشد چشمگیر تهران چه کسی میتواند نظرات یا برنامههای جدیدی را ارائه کند و در نهایت فکر میکنم از آنجا که شهرداری تهران با بعضی از وزارتخانهها برابری میکند، باید کسی باشد که در تهران هنر گردش و چرخش مدیریتی چنین سامانه بزرگی را داشته باشد. به همین دلیل هم موضوع انتخاب شهردار تهران با حساسیت دنبال میشود.