نیم قرن فعالیت حزبی ویژگی است که موتلفه به آن می نازد و همواره این قدمت در حوزه کار تشکیلاتی را به رخ دوستان و رقبا می کشد. موتلفه می خواهد و علاقه دارد که از نگاه افکارعمومی حزبی به دور از محدودنگری، افراطی گری و روشنفکرمابی توصیف شود.
بسیاری از سیاسیون و صاحب نظران در حوزه سیاسی معتقدند ویترین موتلفه سال هاست رنگ کهنگی به خود گرفته است اما اسدالله بادامچیان نظر دیگری دارد او می گوید «کهن شدیم، کهنه نشدیم». او معرفی نامزد حزبی در انتخابات ریاست جمهوری و میزبانی اجلاس بین الملل آی کپ متشکل 360 حزب آسیایی را از نمادهای پختگی و توانمندی حزب متبوعش می داند که هیچ حزبی در ایران حتی بزرگترین حزب اصلاح طلب قادر به چنین کارهایی نیست.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با را در ادامه بخوانید.
****
9 ماه از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم می گذرد و الان در زمان سکوت فعالیت احزاب قرار داریم، بفرمایید اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه غیر از چای خوردن و گپ و گفت در جلسات حزب به چه کاری مشغول هستند و به آن می پردازند؟
کار اعضای حزب این نیست که دور هم بنشینند و چای بخورند چون میهمانی نیست بلکه پیکره حزب فعال و پویاست. حزب اگر به معنای واقعی حزب باشد و به تعبیری فولکس واگنی نباشد، کهن می شود اما کهنه نمی شود. موتلفه در همین انتخابات ریاست جمهوری نامزد حزبی داشت.
که البته روز آخر مانده به انتخابات، آقای میرسلیم به نامزد مستقل تبدیل شد.
هیچکس نتوانست در مسئله اخلاق، رفتار و منطق آقای میرسلیم ایرادی بگیرد یا خدای نکرده نسبت به موتلفه چیزی بگوید. البته تفاهم جمعی اصولگرایان روی او نبود ولی او در صحنه ماند و در حد خود نیز رأی خوبی آورد.
اینکه می گویند آیت الله نوری همدانی در آخرین ساعات تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری با حزب موتلفه تماس گرفت و حمایت از آقای رئیسی را تکلیف شرعی کرد، صحت دارد؟
گذشته است و نیازی به تکرار نیست، هر زمان خواستیم آن انتخابات را بررسی کنیم، می توان صحبت کرد.
اما شما از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم صحبت خود را آغاز کردید.
کلی درباره فعالیت های موتلفه بعد از انتخابات پرسیدید. نه اینکه ما آن زمان چه می کردیم اما موتلفه بعد از انتخابات نیز فعالیت خود را کماکان داشته است. فعالیت موتلفه در سراسر کشور ادامه دارد، بیانیه ها و اطلاعیه ها به مناسبت های مختلف صادر می شود، هر هفته دبیرکل درباره مسائل سیاسی موضعگیری می کند، نشریه شما هر هفته منتشر می شود و موتلفه در مسائل تشکیلاتی رو به گسترش و استقبال مردم نسبت به موتلفه بسیار زیاد شده است، در مجموع خواص نسبت به موتلفه توجه ویژه پیدا کردند. علتش هم روشن است چون احساس می کنند کشور نیاز به حزب دارد و از بین احزاب موجود، حزبی که هیچ کس نمی تواند نسبت به سلامت اخلاقی، مالی و سیاسی آن و اعضای موثرش حرفی داشته باشد، موتلفه است. حزبی که از درونش رجایی ها، باهنرها، بهشتی ها، عراقی ها، لاجوردی ها و عسگراولادی ها جوشیدند و بیرون آمدند، این حزب نشان داده می تواند در کشور یک مجموعه حقوقی فعال باشد.
اخیرا هم موتلفه در جریان آی کَپ که متشکل از 360 حزب آسیایی با دو مجموعه حزب آفریقایی و آمریکای لاتین است، مشابه یک دولت عمل کرد یعنی آن احزاب با میزبانی موتلفه اسلامی به ایران آمدند، در سالن اجلاس سران دو روز با نهایت نظم و ترتیب بسیار خوب میزبانی شدند و نهایتا نیز با خاطرات بسیار خوش از ایران رفتند. موتلفه با همه گروه ها تعامل دارد، به گونه ای که یکی از مسئولان حزب منحله مشارکت که حالا شده اتحاد ملت آنجا از من تقدیر کرد و من به او گفتم «آیا حزب مشارکت یا حزب اتحاد ملت می تواند این کار را انجام دهد؟ این تعامل موتلفه اسلامی را دیدید؟» گفت «بله» گفتم «چرا از این تعامل استفاده نمی کنید و درصدد حذف و برخورد هستید؟ تا چه زمانی می خواهید این دعواها و بحث را ادامه دهید، مردم از این رفتارها خسته شده اند. حوصله ندارند ببینند این اصلاح طلب است یا آن اصولگرا، یک راه دیگری می خواهند.»
موتلفه اسلامی نشان داده که می تواند در نهایت اقتدار بدون محدودنگری، افراطی گری و روشنفکرمابی عمل کند. موتلفه یک سابقه پرافتخار 55 ساله دارد. تنها حزبی است که به دست مبارک امام و با رضایت ایشان تأسیس شد. دهه فجر امسال نیز خدمت مراجع عظام تقلید در قم رفتیم، در سایر مسائل هم حضور دارد بنابراین موتلفه کار عادی خود را انجام می دهد. البته دوره گروه های پرسروصدا تمام شده است، موتلفه نمی خواهد وارد این دعواها شود و دارد راه آینده را می رود.
همینجا یک سوال فرعی بپرسم، اقای بادامچیان آیا نوسانات و بالا و پایین شدن قیمت ارز بر درآمدهای حزب موتلفه تأثیر داشته است یا خیر؟
احزاب سیاسی حق معاملات اقتصادی ندارند. موتلفه اسلامی هیچ گاه اهل خرید و فروش نبوده.
موتلفه اهل خرید و فروش ارز نبوده است؟
هیچی. اصولا ما اهل این کارها نیستیم. از فرهنگی، کشاورز، کارگر، کارمند و کاسب در بین اعضای موتلفه هستند، هر کدام کار روزمره و عادی خود را انجام می دهند و موتلفه اصولا مبرا از هر گونه این فعالیت هاست. من قبل از پیروزی انقلاب در خرید و فروش فرش بودم و تجارت داشتم اما بعد از پیروزی انقلاب یک ریال خرید و فروش نکردم تا اطلاعات مملکتی من در منافع شخصیام به کار نرود. زندگی سالم و ساده ای دارم. کارمند هم نشدم. از نظام جمهوری اسلامی چیزی نگرفتم. از همان آب باریکه ای که از قبل برایم مانده زندگی کردم، امروز نیز در آپارتمانی درجنوب شهر تهران زندگی می کنم. خیلی هم خوب است. بسیار هم خوشحال می شوم آن مبنای ساده زیستی که فرمودند را انجام بدهم بنابراین موتلفه از اینکه نرخ ارز نابسامان است بسیار متأسف است.
ای کاش دولت ها گوش می دادند به راهکارهایی که حزب موتلفه چه حالا و چه در گذشته برای تثبیت نرخ ارز داشت. من یادم است در دوران ریاست جمهوری مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، آقای آل اسحاق وزیر بازرگانی بود و قیمت ارز ثبات داشت اما آنقدر آقای روغنی و آقای نوربخش اصرار بلاجهت در اعمال سیاست های غلط کردند که دوباره ارز چند نرخی شد. من خدمت آقای هاشمی رفتم و گفتم «آقای هاشمی این مصوبه اخیر شورای اقتصاد دوباره قیمت ارز را چندنرخی می کند و این مسئله موجب سوءاستفاده می شود که اتفاق خوبی نیست». آقای هاشمی گفت «هر چه من هم گفتم، گوش ندادند و اصرار کردند، نمی توانم به عنوان رئیس جمهور نقش شورای اقتصاد و همکاران وزیر را ندیده بگیرم». گفتم «به هر حال من عواقب این اتفاق را به شما یادآور شدم». الان هم می گوییم که دولت فعلی قادر به کنترل قیمت ارز نیست، در حالیکه آقای رئیس جمهور در مصاحبه اخیرشان به صراحت گفتند که درآمدهای ارزی کشور با هزینه ارزی برابر است. اگر این طور باشد چه دلیلی برای نوسان قیمت ارز وجود دارد، جز ناکارآمدی و سیاست های غلط که اینگونه قیمت دلار را بالا برد.
نکته ای در محافل خبری و تحلیلی مطرح می شود و آن اینکه موتلفه ارتباط نزدیکی با حزب کمونیست چین دارد، اگر یک حزب اصلاح طلب چنین رابطه ای را برقرار می کرد چه قضاوتی درباره آن حزب داشتید؟
در روابط بین الملل همه نوع حزب وجود دارد. حزب چین هم یک مصداقش است. ما تنها با حزب چین ارتباط نداریم.
اما بیشتر اخبار درباره مراودات بین المللی حزبی، مربوط به ارتباطات حزب موتلفه با حزب کمونیست چین است.
خیر، ما اصولا ارتباطمان با احزاب اسلامی به گونه ای است که خودمان موسس اتحادیه احزاب اسلامی هستیم و دبیرخانه اش در تهران و مسئولش هم آقای ترقی است. با آی کَپ هم که ارتباط داریم 360 حزب آسیایی است. بنابراین فقط حزب کمونیست چین نیست. آقای غفوری فرد عضو شورای مرکزی موتلفه، عضو دائم شورای مرکزی نمایندگان آی کَپ است، 15 نفرند او سال ها آنجا عضو است و تقریبا بعد از آقای ونیشیا، او پرسابقه ترین عضو محسوب می شود. از طرفی در راه ابریشم آنجا موثریم جناب آقای غفوری فرد یکی از هشت مشاور بینالمللی رئیس جمهور چین در مسئله راه ابریشم است. بنابراین ارتباط ما با همه احزاب بین المللی است و تنها منحصر به حزب کمونیست چین نیست، بله موتلفه با این حزب نیز ارتباط دارد و الان چین یک قدرت مسلط در دنیا محسوب می شود.
نتیجه این ارتباط نزدیکی که موتلفه با حزب کمونیست چین داشت، چه بود؟
یکی از نتایج ارتباطی که موتلفه با همه احزاب بین المللی دارد، برگزاری همین اجلاس آی کَپ بود. بعد از اغتشاشات اخیر، امنیت آنچنانی ایران نمایان شد. آنها آمدند گفتند می خواهیم بیرون برویم، گفتیم «بروید». هیچ کس هم مراقب شان نبود. بازار و مناطق دیگر را گشتند. به کاخ گلستان رفتند، برای شان خیلی امنیت و آرامش جامعه ما جالب بود. حضور مردم و مغازه های پُر ایران را دیدند، می گفتند خیلی تبلیغات منفی علیه شما وجود دارد. خوب در آن مقطع آوردن این مجموعه به ایران با حداقل هزینه و بعد بدرقه کردن شان خیلی اهمیت داشت. معمولا اجلاس های آی کَپ 2 یا 3 روزه است اما برخی نمایندگان احزاب عضو آی کَپ 6 روز در ایران ماندند، این موقعیت حزب موتلفه را در روابط بین المللی نشان می دهد که وقتی علیه ایران دستگاه های استکباری شیطنت می کنند، موتلفه می تواند در نهایت قدرت و اقتدار چنین اجلاس بین المللی را میزبانی و آرامش ملت و کشور ایران را به اعضای آی کَپ معرفی کند.
در برخی تحلیل های خبری آمده که چه طور موتلفه به عنوان یک حزب کاملا خدایی با حزب کمونیست چین به عنوان یک حزب کاملا ضدخدایی ارتباط دارد؟ مگر چه وجه اشتراکی می تواند بین آنها باشد؟ پاسخ شما چیست؟
پیغمبر اسلام (ص) فقط با گروه های ادیانی ارتباط نداشت با همه در ارتباط بود. ما به نظام بین المللی نگاه می کنیم. موتلفه نگاه گسترده دارد. نگاه تنگ ندارد که این حزب مسلمان است و آن حزب غیرمسلمان. بالاخره حزب کمونیست، حزب حکومتی چین است، آیا می خواهیم با چین ارتباط داشته باشیم یا خیر؟ چین بالاترین ذخیره ارزی را دارد. آمریکا مجبور به مدارای با چین به عنوان یک قدرت مسلط در آسیا است. چین در مسئله اعمال تحریم ها علیه ایران با غرب همراهی نکرد، آیا باید با چین ارتباط داشت یا خیر؟ باید ارتباط داشت.
اقای بادامچیان موتلفه همواره خود را پیرو روحانیت اعلام می کند و می گوید هر تصمیمی روحانیت بگیرد از نظر این حزب نیز تأیید می شود اما وقتی به ترکیب اعضای شورای مرکزی موتلفه نگاه می کنیم تعداد کمی روحانی در آن جمع حضور دارد، چرا؟
آقایان علی بنایی، ذاکری و خرسند سه روحانی در جمع اعضای شورای مرکزی موتلفه هستند.
از 30 عضو شورای مرکزی حزب موتلفه، چرا فقط 3 نفر روحانی هستند؟ 10 درصد نیز نسبت کمی محسوب می شود. غیر از این است؟
رأی مجمع عمومی است. موتلفه بزرگترین مجمع عمومی احزاب را دارد که گزیده ای از اعضا در کنگره حضور پیدا می کنند و رأی می دهند. حالا ممکن است به 30 روحانی رأی دهند که در آن صورت همه ترکیب شورای مرکزی روحانی می شود اما در این دوره به 3 روحانی رأی دادند. اصل این است که موتلفه در 55 سال فعالیت در خط فقاهت، روحانیت و ولایت بوده و این یکی از رمزهای موفقیت موتلفه محسوب می شود.
موتلفه خودش را حامی روحانیت می داند اما همواره منتقد عملکرد دولت های سه رئیس جمهور روحانی بعد از جنگ بود، علتش چیست؟
اولا آقای خاتمی جزء جامعه روحانیت نبود عضو مجمع روحانیون بود. موتلفه قرار نیست دنبال هر روحانی باشد. موتلفه قرار است دنبال روحانیت مبارز باشد که در خط امامت و ولایت است.
یعنی آقای خاتمی در خط امامت و ولایت نیست؟
خیر، خیلی قاطع می گویم آقای خاتمی در خط امامت و ولایت نیست. بله می گوید «من در خط ولایت و امامت هستم» و رعایت می کند اما آن خط، خط سیاست است، نه خط فقاهت. ما این را می دانیم. خیلی از تیپ سیاسیون هستند که ولی فقیه را از نظر سیاسی قبول دارند، نه از نظر فقهی. منتها موتلفه با آنها دعوا نمی کند.
درباره دولت های آقایان هاشمی و روحانی چه طور؟
موتلفه با دولت آقای هاشمی همراهی داشت و مشکلی با آن دولت نداشت. مرحوم آقای هاشمی هم به موتلفه محبت داشت. سال 92 وقتی آقای روحانی نامزد منتخب انتخابات ریاست جمهوری شد، مرحوم آقای عسگراولادی هنوز زنده بودند، به دیدار آقای روحانی رفتیم، آقای عسگراولادی به آقای روحانی گفت «موتلفه شما را منّا می داند، آماده همه نوع همکاری با دولت یازدهم است و توقعی نیز درباره پُست دنیایی ندارد»، آقای روحانی نیز گفت «ما نیز موتلفه را منّا می دانیم». در آن جلسه آقای آل اسحاق را به عنوان رابط بین موتلفه و آقای روحانی معین کردیم اما در طول این 5 سال رابط موتلفه یک مرتبه نیز مورد بحث قرار نگرفت.
یعنی آقای آل اسحاق از آن زمان تا امروز دیدار آقای روحانی نرفت؟
خیر، آقای روحانی باید بگوید. در واقع آنها ارتباط نگرفتند. با وجودی که آقای روحانی از موتلفه اسلامی هیچ گونه استفاده نکرد اما احترام همدیگر را داریم. آقای احمدی نژاد هم همین طور بود، اگر روسای جمهور قبلی در سالگرد شهدای 26 خرداد دیدار می دادند، ایشان این دیدار را هم نداد و از موتلفه هم استفاده نکرد. دیدار آقای خاتمی هم رفتیم، من با پدر ایشان مرحوم حاج آقا روح الله خیلی صمیمی بودم با خود آقای خاتمی نیز در مجلس و بیرون رفیق بودم. گفت «شما به من فرد معرفی کنید»، من خندیدم و گفتم «آقای خاتمی، یک نفرشان را به مسئولیت نخواهید گذاشت، اگر هم قصد این کار را داشته باشی رفقایت نمی گذارند» گفت «خیر، این طور نیست حالا شما معرفی کنید». گفتیم «ما برای پست گرفتن کسی را معرفی نمی کنیم»، گفت «نامه ای بنویسید و افراد مدنظر خود را معرفی کنید». ما نیز نامه ای نوشتیم 5 نفر را به عنوان افراد مسلط و لایق معرفی کردیم اما استفاده نکردند هیچ، پست های قبلی را نیز از آنها گرفتند.
اما خاطرم است که آقای خاتمی دو مشاور از حزب موتلفه برای خودش منصوب کرد.
به آقای اعتمادیان حکم مشاوره دادند. آقای توکلی بینا نیز اول مشاور اقتصادی آقای هاشمی بود که وقتی آقای خاتمی رئیس جمهور شد به احترام یک پیشکسوت، حکم مشاور رئیس جمهور را برای او تمدید کرد چون آقای خاتمی از نظر روابط عمومی یک ادب خاص خود را دارد .بنابراین دولت های آقایان خاتمی، احمدی نژاد و روحانی هیچ کاری از موتلفه نخواستند پس چه دلیلی دارد که گفته شود چرا موتلفه با آنها همراهی نکرد؟ چون نخواستند. از نظر موتلفه مشکلی هم نیست. موتلفه با هیچ دولتی برخورد نمی کند، چون قاعده دارد و معتقد است، رئیس جمهور با رأی اکثریت مردم، تنفیذ ولی فقیه و سوگند در مجلس سر کار می آید.
حالا اگر رئیس جمهوری، رئیس جمهور همه مردم نشد و ارگان دولتش، ارگان یک گروه شد مثل الان که روزنامه ایران، روزنامه همه نیست و هر روز هم جنگ و دعوا و برخورد می کند و جوسازی های خاص خودش را دارد، در این صورت طبعا نمی تواند از حمایت همه برخوردار شود؛ مخصوصا موتلفه که ارزش های خاص خودش را دارد. در مجموع درصورتی که دولتی بخواهد با موتلفه تعامل کند،تعامل خواهیم داشت. اعلام هم کردیم که در مقابل دولت ها سیاست انتقاد منصفانه، حمایت حکیمانه و همکاری صمیمانه را دنبال می کنیم. در 5 سال دولت آقای روحانی اهل دعوا، برخورد و جدال نبودیم حتی در مسئله برجام سیاست متینی را دنبال کردیم اما اگر منظور آن است که موتلفه انتقاد نکند، باید بگویم انتقاد برای هر دولتی لازم است وقتی بخشی از سیاست های دولت ها را قبول نداریم بنابراین بیان انتقاد حق قانونی ماست، ضمن آنکه انتقاد برای دولت ها نیز مفید خواهد بود. موتلفه در طرح انتقادهایش رعایت انصاف و ادب را دارد و هیچ کس از موتلفه انتقادهای تند و افراطی ندیده است.
وقتی جمنا تشکیل شد، سه عضو موتلفه در شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب حضور پیدا کردند، آن مکانیزم با تأیید جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به حمایت از آقای رئیسی رسید اما موتلفه همچنان حمایت از آقای میرسلیم را تا آخرین ساعات تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد و حاضر نمی شد از آقای رئیسی که عضو جامعه روحانیت مبارز بود حمایت کند، چرا؟
ما از مدت ها قبل به جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین نظراتمان را گفتیم که می خواهیم در این دوره نامزد حزبی داشته باشیم. آنها هم قبول داشتند و تأیید کردند. وقتی جمنا تشکیل شد، ما جبهه مقابل جمنا نشدیم، با آنها تعامل کردیم و گفتیم «موتلفه نامزد حزبی دارد» اما آنها نامزد موتلفه را جزء 10 نامزد منتخب خود قرار ندادند، بر همین اساس به آنها گفتیم روش شما ایجاد یک نوع فاصله است. در مجموع موتلفه در تضاد با روحانیت یا در تقابل با جناب آقای رئیسی عمل نکرد یا نخواست یک حرکت جدای از روحانیت انجام دهد. معتقدم موتلفه در اداره صحنه کشور و انتخابات قوی ترین و مثبت ترین سیاست ها را داشت.
من از آقای حسین نجابت و پسر آقای حدادعادل شنیدم که موتلفه همیشه در دقیقه نود بازی به همزن در بین اصولگراها بوده است. برخی معتقدند بر اساس همین ویژگی در ساعات پایانی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، موتلفه این دفعه بازی خودش را به هم زد، یعنی حمایتش را از آقای میرسلیم برداشت و از آقای رئیسی پشتیبانی کرد، شما این تحلیل را قبول دارید؟
خیر، چون موتلفه همیشه با اصولگرایان همراهی کرده است. البته نمی دانم آن دو نفر این حرف را گفتند یا خیر، ممکن است نظر شخصی خودشان را بیان کرده اند. موتلفه عادت ندارد نسبت به اظهارنظرهای شخصی آن هم در یک جای یواشکی و پنهانی یا غیررسمی اعلام موضع کند. آنها نظرشان را دادند، اشتباه کردند انشاءالله امیدواریم تصحیح کنند.
یعنی شما می گویید موتلفه هیچ گاه سابقه بازی به همزنی در جریان اصولگرایی نداشته است؟
خیر، مگر می شود موتلفه این کار را کند؟ موتلفه تاکنون با کدام یک از گروه های اصولگرا دعوا کرده است؟ همواره تعامل کرده است.
این ویژگی را نسبت به موتلفه، درباره بستن فهرست نامزدها در تهران برای انتخابات مجلس هشتم و نهم و انتخابات شورای شهر چهارم بیان می کنند.
در انتخابات مجلس دهم شورای 22 نفره زیر نظر جامعه روحانیت تشکیل شد که دوستان از سلیقه های مختلف بودند. خودشان نام آقای جولایی را در فهرست گذاشتند، بعد برداشتند و بعد نام آقای حبیبی را قرار دادند.
امسال در حاشیه یک نشست خبری حزب موتلفه، از یک عضو شورای مرکزی این حزب شنیدم که «حزب موتلفه الگوی خودش را حزب حاکم هند قرار داده است، آن حزب هم مدتهای طولانی اقبال مردمی نداشت اما بعد از 20 سال ممارست در کارتشکیلاتی، حزب حاکم شد و دولت را در اختیار گرفت»، آیا چنین الگوبرداری مدنظر موتلفه است؟
موتلفه به عنوان یک حزب اسلامی که نمی تواند از حزب حاکم هند الگوبرداری کند. درس ها و آموزش های حزبی ما براساس حزب خدامحور و حزب الله است، امام موتلفه را تأسیس کرد. آیا امام براساس الگوی حزب هند ما را تأسیس کرد.
منظور این است که الان چنین الگوبرداری در حزب موتلفه وجود دارد؟
اینکه گفته شد یکی از اعضای حزب موتلفه، نمی دانم چه کسی بوده که چنین حرفی را زده است. اصلا مگر می شود در ایران یک حزب براساس الگوی حزبی در هند یا غربی باشد. خیر، حزب براساس الگوی اسلامی شکل گرفته است.
یعنی سیاست جدید موتلفه برای معرفی نامزد حزبی در انتخابات ریاست جمهوری و فهرست حزبی در انتخابات مجلس ارتباطی با الگوگیری از حزب حاکم هند نبود؟
خیر، موتلفه بنا به تکلیف شرعی و مصلحت زمان نامزد معرفی می کند.
چرا دوره های قبلی موتلفه نامزد حزبی نداشت؟
آنجا مصلحت نبود و نامزد حزبی معرفی نکردیم. در زمانی ممکن است نامزد غیرحزبی را حمایت کنیم. موتلفه نه از حزب حاکم هند بلکه از مدل حزب غربی و حزب کمونیست چین نیز الگوبرداری نمی کند. موتلفه سازمان هم نیست. ما آموزش های مربوط به حزب اسلامی را نوشتیم و شرح دادیم اما کسانی که با این فرهنگ موتلفه آشنا نیستند، این نوع ذهنیت ها را از بیرون درباره موتلفه می گویند و فکر می کنند ما حزب را برای کسب یا حفظ قدرت تشکیل دادیم.
چه اشکالی وجود دارد که حزبی برای کسب قدرت فعالیت کند؟
اگر هدف حزب کسب قدرت باشد، شرک خفی است. هدف باید انجام تکلیف الهی و کسب رضایت خدا باشد. البته قدرت را برای خدمت و انجام وظیفه بخواهد، چون بدون قدرت و توانمندی که امکان کار وجود ندارد، این صحیح است و ثواب دارد. اما اگر خدمت را برای کسب قدرت می کند مثل بعضی احزاب و شخصیت ها که می گویند «ما خدمت می کنیم تا مردم به ما رأی دهند و در حکومت بمانیم»، این خدمت قربه إلی الله نیست بلکه اقدامی نفسانی در لباس خدمت با هدف برآوردن خواسته های مقام طلبی و قدرت طلبی است.
آقای حبیبی اعلام کرد، آمادگی دارد با آقای روحانی مناظره کند، این تصمیم خود آقای حبیبی است یا تصمیم حزب است؟
تصمیم حزب است و شخصی نیست.
نامه رسمی هم به دولت دادید؟
خیر، اعلام رسمی کردیم.
درباره چه موضوعاتی می خواهید با آقای روحانی مناظره کنید؟
حرف هایی که آقای روحانی زد حق قانونی شان است. این صحبت ها یکسری نکات مثبت داشت که مورد تفاهم موتلفه است مثلا پاسخ آمریکا را داد درباره این صحبت مناظره ای نداریم اما بعضی صحبت ها یا موضوعات دیگری هم درباره بن بست یا مشکلات اقتصادی یا مسائل معیشت مردم مطرح کرد که درباره آنها حرف داریم.
پس بیشتر موضوعات اقتصادی برای مناظره مدنظر موتلفه است؟
موضوعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.
درباره رفراندوم آقای رئیس جمهور اخیرا صحبتی کردند، اصل 59 قانون اساسی چنین ظرفیتی را قائل شده است، آیا لازم است از این ظرفیت برای حل برخی مشکلات کشور استفاده شود، بالاخره این اصل که برای دکور در قانون اساسی گذاشته نشده است، حداقل طرح بحثش در جامعه چه اشکالی می تواند داشته باشد؟
انشاءالله آقای رئیس جمهور دعوت مناظره حزب موتلفه اسلامی را می پذیرد، آنجا این بحث را کامل مطرح می کنیم که همه پرسی از مردم در قانون اساسی است، منتها اصولی دارد، ضمن آنکه ما مشکل لاینحلی در کشور نداریم که الان بخواهیم با رفراندوم حلش کنیم. 22 بهمن یک همه پرسی ملی بود. علی رغم همه این بحث ها و مسائل، ملت از هر سلیقه ای آمد در واقع با این حضور تماشایی اعتمادش را به رهبری نشان داد.
برخی معتقدند موضوعاتی در کشور وجود دارند که می شود با رفراندوم حل کرد مثل موضوع یارانه ها. تا پیش از این مجلس اصرار به حذف یارانه اقشار پردرآمد داشت که دولت های دهم و یازدهم چنین نگاهی را دنبال نمی کردند اما حالا که دولت دوازدهم قصد این کار را کرده اما مجلس مخالف است و می گوید اوضاع معیشتی جامعه برای این کار مهیا نیست.
دولت آقای احمدی نژاد در هدفمندی یارانه ها خیلی خطا کرد. آقای احمدی نژاد می گفت «دولت 46 هزار میلیارد تومان یارانه به مردم می دهد، که بخشی را پولدارها استفاده می کنند به جای آن می توان 30 هزار میلیارد تومان را یارانه به مردم نیازمند داد و 15 هزار میلیارد تومان را نیز به صندوق توسعه ملی واریز کرد» اما یک مرتبه به همه یارانه نقدی پرداخت کرد. البته عده ای هم می گفتند «این کار را برای رأی آوری کرد». حالا دولت آقای روحانی نیز کارایی برای حل این موضوع ندارد، از اول تا امروز چند بحث را مطرح کرد؟ زمانی گفت «هر کس نیاز دارد اعلام کند»، اکثریت قریب به اتفاق هم آمدند اعلام کردند «نیاز داریم». بعد گفت «می خواهیم یارانه را حذف کنیم». حذف یارانه ها خیلی آسان است. صاحبان خانه در شمال شهر یا دارندگان کارت بازرگانی یا کسانی که حقوق های بالا و نجومی می گیرند، قابل شناسایی هستند و به راحتی می توان یارانه آنها را حذف کرد بنابراین حل این مسئله رفراندوم نمی خواهد. ضمن آنکه برگزاری رفراندوم هزینه دارد، خوب هزینه اش را به همین آدم های بی پول بدهند.
آیا نمی شود در کنار یک انتخابات، همه پرسی نیز برگزار شود که هزینه زیادی هم در پی نداشته باشد؟
بی رودربایستی بگویم دولت آقای روحانی نمی تواند موضوع را حل کند. برای حل پدیده ریزگرد نیز توانمندی ندارد، 5 سال است سر کار هستند. آلودگی هوای تهران را توانستند 5 درصد کم کنند؟ خیر نتوانستند. دفعه قبل خانم ابتکار را رئیس سازمان محیط زیست گذاشتند اما معلوم بود که او این کار را بلد نیست، حالا آقای کلانتری را منصوب کردند که اصلا تخصص او حوزه کشاورزی است. وقتی دولتی نمی تواند مشکلات را حل کند دو راه بیشتر ندارد یا صادقانه به مردم بگوید که انجام این کارها از عهده اش بر نمی آید یا آنکه به افرادی مسئولیت دهد که می توانند مسائل را حل کنند.
یکسری کارهای نمایشی در جریان اصولگرا را شاهد هستیم آقای ضرغامی با پسر آقای کروبی، محمدعلی ابطحی و رابعه اسکویی دیدار می کند، آقای جلیلی در مناطق زلزله زده سوار موتور می شود و گشت می زند .فیلمش را می گیرند و در شبکه های اجتماعی منتشر کنند، آقای رئیسی با تتلو جلسه می گذارد یا اخیرا در بین جمعیت نمازگراران مشهدی ایستاد و نماز خواند. آقای حدادعادل در آستانه انتخابات مجلس دهم با کلاه مخملی ها جلسه گذاشت. آیا اتاق فکری پشت این کارها است یا حرکت های شخصی است؟
برای افراد است به من ربطی ندارد.
اما می گویند اتاق فکر جریان اصولگرا چنین حرکت هایی را پیشنهاد می دهد، آیا این طور است؟
به عنوان کسی که اگر اتاق فکری برای جریان اصولگرا باشد در آن حضور دارم، می گویم از این مسائل خبردار نیستم.اصلا این حرکت های اشخاص است، یک حزب و یا یک جریان که چنین کاری نکرده است. درباره دیدار آقای تتلو و جناب آقای رئیسی نیز اگر آقای تتلو آمده بود با آقای روحانی هم ملاقات می کرد ...
آقای روحانی که صحبت از شجریان کرد.
حالا، آن مصداقش مهم نیست. اگر آن دیدار را کرده بود، کلی هم تحویلش می گرفتند. این نوع رفتارهای غیرصحیح را کنار بگذاریم، وقت کشور و ملت برای این بحث ها تلف نکنیم. دیدار با یک هنرمندی که آواز می خواند مسئله مملکت است؟ اصلا آقای شجریان مسئله مملکت است؟ یک خواننده ای است آواز خوبی می خواند و الان پیر شده و پسرش دارد آواز می خواند. یعنی نظام جمهوری اسلامی با همه اقتدارش بدنبال این حرفهاست؟
تحلیل این است که اصولگرایان روش های پوپولیسی احمدی نژاد مثل توزیع یارانه نقدی و سیب زمینی را دیدند و برداشت شان این است که جواب می دهد، بنابراین دنبال یکسری اقدامات پوپولیستی از این دست هستند در واقع دنبال یک احمدی نژاد ثانی می گردند. نظر شما چیست؟
چه طور همه اصولگرایان را دنبال این رویکرد قرار می دهید؟ این تحلیل برای کیست؟ حالا دو نفر چنین تحلیلی دادند آیا این تحلیل ها ارزش طرح سئوال دارد؟
اصولگراها دنبال احمدی نژاد ثانی نیستند؟
خیر، ما در سال 88 نیز دنبال آقای احمدی نژاد نبودیم. چون آن طرف کسی را که بعد معلوم شد عامل فتنه است، مطرح کرد و رسانه های بیگانه از او حمایت کردند. ما آخرین مرتبه نزد آیت الله مهدوی کنی رفتیم گفتیم «تکلیف چیست؟» ایشان فرمود «احمدی نژاد شر است اما آن یکی شر بیشتری است». ناچارا از احمدی نژاد حمایت کردیم. در واقع آنجا تکلیف شرعی شد و موتلفه براساس تکلیف شرعی عمل کرد.