برای تبیین عوامل ماندگاری انقلاب و نقش مردم و نهادهای انقلابی خبرنگار پایگاه بصیرت گفت و گویی را با آقای حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی ترتیب داده که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم.
* به نظر شما مهمترین تهدیداتی که تا کنون انقلاب با آن روبرو بوده، چیست؟
نخستین تهدیداتی که تاکنون انقلاب اسلامی با آنها روبرو بوده، انحراف انقلاب اسلامی از ارزشها و اصول انقلاب بوده است که توسط عوامل تجدیدنظر طلب و به بیان دیگر واگرا در داخل انقلاب صورت گرفته است.
دومین تهدید؛ کاهش پشتیبانی مردم از انقلاب اسلامی در اثر شکاف بین ارزشهای رسمی نظام با ارزشهای عمومی جامعه است.
سومین تهدید؛ نفوذ عوامل وابسته به بیگانه در درون مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور است.
چهارمین تهدید؛ انتخاب افراد و مسئولان کشور، خارج از معیارهای دینی و انقلابی است.
در نهایت تهدیدات خارجی انقلاب اسلامی چه به صورت نظامی و چه به صورت جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی، مجموعه مسائلی است که انقلاب اسلامی را تا کنون تهدید کرده است.
* عوامل ماندگاری انقلاب اسلامی را چه میدانید؟ نقش رهبری و مردم چگونه است؟
پایبندی ملت به آرمانهای انقلاب از عوامل ماندگاری انقلاب اسلامی در طی دورههای گذشته بوده و توانسته این انقلاب را حفظ کند.
عامل دیگر ماندگاری، حفظ اسلامیت نظام و معیارهای ارزشی نظام در طی این سالها است.
یکی دیگر از عواملی که در ماندگاری انقلاب اسلامی نقش داشته پشتیبانی، مشارکت و حضور مستمر مردم در صحنه انقلاب اسلامی بوده است. این مشارکت از طرفی توانسته خطرات و تهدیدات علیه انقلاب اسلامی را برطرف کند و از طرف دیگر نظام را در نیل به سمت اهداف خود یاری کرده است.
وحدت و اتحاد ملت حول محور رهبری یکی دیگر از دلایل ماندگاری انقلاب اسلامی است. نقش ولایت فقیه و سازوکار ولایت در نظام جمهوری اسلامی عامل اصلی ماندگاری انقلاب است.
اتصال انقلاب اسلامی به نهضت امام حسین(ع) و الهام گرفتن انقلاب از نهضت حسینی، همواره به عنوان یکی از عوامل ماندگاری انقلاب اسلامی مورد توجه بوده است.
فداکاری، ایثارگری، شهادت طلبی و مقاومت ملت در برابر مشکلات از دیگر عوامل ماندگاری انقلاب است که اگر این فداکاریها، شهادتطلبیها، ایثارگریها و مقاومت ملت نبود، طبیعتا ماندگاری انقلاب امکان پذیر نبود، انقلابی ماندن مسئولان، ملت و رهبری نیز یکی دیگر از عوامل ماندگاری انقلاب به شمار میرود.
* نقش سپاه و بسیج را در ماندگاری انقلاب اسلامی شرح دهید؟
همان طور که رهبر معظم انقلاب در رابطه با سپاه پاسداران فرمودند، سپاه مسئولیت پاسداری از انقلاب اسلامی را به عهده داشته و مفهوم این پاسداری این است که چون انقلاب از سوی عوامل داخلی و خارجی دشمنان انقلاب در معرض تهدید قرار دارد، بنابراین پاسداری از آن هم یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
این پاسداری به صورت یک سازماندهی منسجم، جامع و کامل به وسیله نیروهای تربیت شده، آموزش دیده و بابصیرت صورت میگیرد و به طور مستمر با هوشیاری، توطئهها و دسیسههای دشمن را رصد و فعالیتهای آن را شناسایی میکنند و در مقابل توطئهها و دسیسهها آنها وارد عمل میشوند، طبیعتا نقش این پاسداری در ماندگاری انقلاب اسلامی نقش بیبدیلی خواهد داشت. لذا همانطور که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از مرزهای فیزیکی و جغرافیایی کشور در زمین، دریا و هوا پاسداری میکند، مطابق قانون اساسی موظف است از مرزهای فکری، عقیدتی و ارزشی نظام جمهوری اسلامی نیز پاسداری کند و از انقلاب در مقابل توطئهها و دسیسههایی که آن را تهدید میکند محافظت و نگهبانی کند. بر این اساس نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای بسیجی وابسته به آن در پاسداری از همه این مرزها به خاطر بالا رفتن معرفت، بصیرت و آگاهی سیاسی و دینی نیروهای سپاه بسیار با اهمیت است که میتواند در کنار نقش حوزه و روحانیتکه از مرزهای فرهنگی و عقدیتی نظام جمهوری اسلامی پاسداری میکنند نقش مهم و بیبدیلی ایفا کند.
* انتخابات چگونه میتواند در ماندگاری یا عدم ماندگاری انقلاب موثر باشد؟
عامل ماندگاری انقلاب اسلامی حفظ اسلامیت و جمهوریت نظام است. حفظ اسلامیت نظام به حفاظت از ولایت فقیه و جایگاه ولایت فقیه، حفاظت و پاسداری از شورای نگهبان و حفظ جایگاه این شورا در اسلامیت نظام و حفظ خبرگان رهبری، قداست، نقش و جایگاه آنها در اسلامیت نظام و تاکید بر اصل چهارم قانون اساسی است که بر اساس این اصل، هیچ قانونی بر خلاف اسلام نمیتواند به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. این اصل اصلی غیرقابل تغییر در قانون اساسی جمهوری اسلامی است.
در بُعد جمهوریت نظام هم مواردی همچون؛
- انتخاب خبرگان رهبری بر اساس معیارهای دینی، اسلامی و شاخصهای فقه سیاسی امام و تقوا و پرهیزگاری که باید منتخبین این مجلس داشته باشند،
- انتخاب نمایندگان انقلابی و ملتزم به اسلام، خط امام و رهبری برای مجلس شورای اسلامی
- انتخاب اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا بر اساس معیار اسلامی و التزام عملی به اسلام و قانون اساسی
- مشارکت سیاسی مردم در صحنههای مختلف انقلاب مانند راهپیمایی ۲۲ بهمن، روز قدس و مشارکت سیاسی آنها در عرصههای انتخابات با حضور گسترده
همه این موارد در بُعد جمهوریت نظام نقش مهمی در ماندگاری انقلاب اسلامی دارند که اگر بر اساس مردمسالاری دینی و بر اساس گرایش دینی مردم هر دو بُعد اسلامیت و جمهوریت نظام حفظ شود طبیعتا میتوان ماندگاری انقلاب اسلامی را تضمین کرد.
* انقلاب اسلامی در چه عرصههایی رشد و پیشرفت قابل قبولی داشته و در چه عرصههایی دچار ضعف و کندی شده است؟
مدلی که عامل اصلی پیشرفت کشور بوده مدل و الگوی اسلامی و ایرانی است و این مدل از آنجایی که منطبق بر ایدئولوژی انقلاب، ارزشهای حاکم بر انقلاب و ارزشهای ملی و مدنی جامعه ایرانی است، همیشه در هر جایی که مورد استفاده قرار گرفته زمینه رشد و پیشرفت را فراهم کرده است. اما مدلهایی که مبتنی بر ارزشهای غربی و الگوهای توسعه غربی است و رنگی از اسلامیت در آن مشاهده نمیشود، مانند مدل های سرمایهداری، سوسیالیستی و یا تلفیقی بین اسلام و شرق و غرب هیچکدام تاکنون در کشور ما جواب نداده است و جز ایجاد مشکلات و معضلات مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در کشور، ثمر دیگری برای کشور ما نداشته است.
به نظر میرسد آنچه که در فرآیند انقلاب اسلامی باید به آن توجه کنیم و جامعه آن را مورد دقت قرار دهد این است که پس از تثبیت انقلاب ما باید در مسیر رسیدن به تمدن نوین اسلامی در کشور زمینه جامعه سازی اسلامی و دولت سازی اسلامی را فراهم کنیم. در طی این فرآیند که بارها مورد تاکید و تذکر رهبر معظم انقلاب قرار گرفته ما هنوز در جامعهسازی اسلامی دچار مشکل و تشتت آراء هستیم و دستگاههایی که باید در زمینه جامعه سازی اسلامی نقش اصلی را ایفا کنند درست به مسئولیت خود عمل نمیکنند.
آموزش و پرورش هنوز در جهت تربیت انسانهای مبتنی بر طراز انقلاب اسلامی گامهای درستی برنداشته، آموزش عالی نیز نتوانسته در این راستا مسئولیت خود را به نحو مطلوبی انجام دهد. حوزه و مراکز تربیت اسلامی نیز نتوانستند وظایف خود را در جهت جامعه سازی اسلامی به خوبی انجام دهند. بنابراین جامعه سازی اسلامی دستخوش سلائق دولتها، ناهماهنگی در نظام تربیتی و انسان سازی جامعه شده، در حالی که انسان سازی بر مبنای معیارها و ارزشهای دینی و اسلامی یکی از مهمترین وظایفی است که قانون اساسی بر دوش دولتها و مسئولین اجرایی کشور گذاشته است، تا جامعه، جامعه دینی نشود و مردم، مردم دینداری نباشند، مردم سالاری دینی تحقق لازم و کافی را پیدا نخواهد کرد و جامعه سازی اسلامی همچنان به تاخیر خواهد افتاد.
نکته دوم در بحث دولت سازی اسلامی است، متاسفانه دولتها در طی این سالها پس از پیروزی انقلاب اسلامی عمدتا گرایشات شرقی و غربی داشته اند، یا سوسیالگرا بودند، یا گرایش به سرمایهداری و اقتصاد آزاد و یا گرایش به لیبرالیسم و سکولاریزم داشتند. کمتر دولتی داشتیم که گرایش کامل به ارزشهای دینی و اسلامی داشته باشد و یک دولت کاملا اسلامی تلقی شود. لذا همچنان دولت سازی اسلامی در فرآیند انقلاب اسلامی دچار مشکل است، برای رسیدن به دولت اسلامی باید تلاش زیادی انجام دهیم که هم عناصر مکتبی و مبتنی بر ارزشهای دینی را در دولتها انتخاب کرده و برسر کار بگماریم و هم سیاستها و برنامههایی که دولت دنبال میکند کاملا مبتنی بر اسلام و بدون گرایش به سکولاریزم، لیبرالیزم و گرایشات شرقی و غربی باشد.
در این مسیر هر چه بیشتر تاخیر داشته باشیم طبیعتا ملت ما طعم شیرین رسیدن به تمدن نوین اسلامی و جامعه نمونه اسلامی را دیرتر خواهند چشید و این به انتخاب صحیح مردم و تکیه مردم در انتخابشان به معیارها و ارزشهایی که رهبر معظم انقلاب بیان میکنند بستگی خواهد داشت.