اگر بتوانیم موضوع دولت سایه را در درون تشکل ها و احزاب سیاسی پیگیری کنیم، حتما فضای سیاسی کشور توسعه خواهد یافت؛ اما باید به این موضوع توجه کرد که این موضوع باید در چارچوب سیاست ها و جهت گیری های نظام و برای توسعه کشور در فضای رقابت برای خدمت باشد نه موضوعی برای منازعات سیاسی معطوف به قدرت.
سمیه عظیمی-هر از چندگاهی خبری مبنی بر تشکیل جلسات برخی از چهره های شاخص نظام با همفکران سیاسی خود منتشر میشود.
جلساتی که گاه جنبه دوستانه دارد و گاهی نیز به دولت های در سایه تعبیر میشود. اما واضح است که تشکیل چنین جلساتی در ماه های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری عملا از حالت گعده دوستانه خارج و بیشتر جنبه سیاسی به خود میگیرد. سیاستی که بعضا در مسیر خدمت و یا مقابله با دولت وقت طرح ریزی میشود.
اینکه تشکیل دولت در سایه جنبه مثبت یا منفی دارد موضوعی بود که در گفتگو با سیدمهدی جولائی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی بررسی کردیم.
جولائی ضمن اینکه معتقد است دولت در سایه در واقع یک اصل پذیرفته شده و یکی از کارویژههای اساسی در همه جوامعی است که به لحاظ سیاسی توسعه یافته اند بر این نکته هم توجه دارد که برخورداری از دولت در سایه میتواند در مسیر پیشرفت هر کشور و جلوگیری از انحرافات موثر باشد.
* شما تشکیل دولت در سایه را چطور می بینید؟ این اقدام فی نفسه مثبت و مطلوب است یا خیر؟
آن چه به عنوان مقدمه باید بر آن توجه نمود این است که اصل شکلگیری دولتهای در سایه در هر نظامی کارکردهای مثبتی دارد.
به عنوان نمونه میتوان به تبدیل نمودن برخوردهای سیاسی از تنازع به رقابت آن هم نه از نوع رقابت سیاسی بلکه از نوع کارشناسی و دقیق و با پشتوانه تلاش جمعی و نیز کادرسازی برای کشور در قالب دولت در سایه و ... اشاره کرد.
اما آن چه منطقا در پس پذیرش دولت در سایه پیش میآید؛ ساز و کار و مختصات تلاش آن است. در تمام ساختارهایی که دولت در سایه موضوعیت دارد تحزب نیز موضوعیت دارد.
به عبارت بهتر دولت در سایه در بستر احزاب و با ساز و کار مشخص شکل گرفته و تشکیل چنین محافلی منطقا در قالب احزاب و تشکل های سیاسی و در چارچوب سیاست های کلی هر نظام قرار می گیرد.
* به نظر می رسد برای بررسی اقدامی با عنوان دولت در سایه ابتدا در کشور ما باید به مساله تحزب توجه کرد. چراکه دولت در سایه از تحزب مشتق می شود و این روند باید مطابق با این موضوع باشد.
تحزب واژه ای است که کارکردها و کارویژه هایی برای آن تعریف شده است و شاید یکی از مهمترین کارویژه های آن، تشکیل دولت در سایه باشد. مجموعهای مستقل از ورود در اجرا است که فارغ از استرسها و سختیهای کار اجرایی به بررسی مدبرانه سیاستها، برنامه ها و فعالیتهای متصدیان اجرایی در کشور میپردازد و به سهم خود با نقد و ارائه پیشنهاد برای این سیاستها، برنامهها و فعالیتها، در مسیر توسعه کشور نقش ایفا میکند.
اما گاهی جمعهایی با کارویژه دولت در سایه تشکیل میشود که زائیده تحزب نیستند و علاوه بر اینکه شرح وظایف مشخص خود را طی نمی کنند به برخی از کانون های قدرت نیز وابستگی دارند؛ طبیعی است که موضوع این دولتهای سایه نما رقابت برای پیشرفت نبوده و اساسا برای برپایی و مشتعل کردن آتش تنازع طراحی میشوند.
* وجه مشخصی برای شناخت این محافل وجود دارد؟
بله؛ اینکه در بستر تحزب تلاش نماید یا اینکه ادبیات تنازعی نداشته باشند از این مشخصهها است.
* اما تحزب در کشور جایگاه واقعی خود را ندارد.
موضوع تحزب است موضوعی قابل توجه است و به نظر میرسد درد امروز ماست، تحزب در بیان امام راحل و مقام معظم رهبری دارای سه ویژگی کادرسازی، برنامه ریزی برای اداره کشور و کانال کشی میان اعضا است. به نظر میرسد احزاب با شکل دادن دولت در سایه میتوانند دو ویژگی مهم تحزب را که برنامه ریزی برای اداره کشور و کادرسازی است پیگیری نمایند.
* پس در حقیقت اصل دولت در سایه امر مطلوب و مناسب و مساله ای پذیرفته شده است؟
دولت در سایه به عنوان یک پشتوانه، محفل و مرجعی است برای اینکه در فضایی که رویکرد رقابتی وجود داشته و حزب رقیب در دولت حضور ندارد و سکان اداره کشور در اختیارش نیست با تشکیل دولت در سایه سعی نماید خودش را در یک مدل گلخانه ای در آن جایگاه ببیند و بر آن اساس تصمیم گیری نموده و نتایج را ارائه کند.
یعنی باید ما از احزاب توقع داشته باشیم که چنین جایگاهی را به وجود بیاورند. از همه مهمتر اگر افرادی در کشور علاقمند به تشکیل چنین فضاهایی هستند باید این فضا را در قالب احزاب و تشکل های سیاسی به وجود بیاورند؛ یعنی اینگونه جلسات خارج از ارتباط افراد و شخصیت ها در قالب تشکیلات و احزاب برقرار شود.
درست است که شاید در کشورما هنوز احزاب کارکرد اصلی خود را ندارند و شاهد فقدان چنین برنامه هایی در کشور هستیم اما این ضعف مجوز شکل دادن چنین محافلی در مجاورت کانونهای قدرت را صادر نمیکند.
اگر بتوانیم موضوع دولت سایه را در درون تشکل ها و احزاب سیاسی پیگیری کنیم، حتما فضای سیاسی کشور توسعه خواهد یافت؛ اما باید به این موضوع توجه کرد که این موضوع باید در چارچوب سیاست ها و جهت گیری های نظام و برای توسعه کشور در فضای رقابت برای خدمت باشد نه موضوعی برای منازعات سیاسی معطوف به قدرت.
جلساتی که گاه جنبه دوستانه دارد و گاهی نیز به دولت های در سایه تعبیر میشود. اما واضح است که تشکیل چنین جلساتی در ماه های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری عملا از حالت گعده دوستانه خارج و بیشتر جنبه سیاسی به خود میگیرد. سیاستی که بعضا در مسیر خدمت و یا مقابله با دولت وقت طرح ریزی میشود.
اینکه تشکیل دولت در سایه جنبه مثبت یا منفی دارد موضوعی بود که در گفتگو با سیدمهدی جولائی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی بررسی کردیم.
جولائی ضمن اینکه معتقد است دولت در سایه در واقع یک اصل پذیرفته شده و یکی از کارویژههای اساسی در همه جوامعی است که به لحاظ سیاسی توسعه یافته اند بر این نکته هم توجه دارد که برخورداری از دولت در سایه میتواند در مسیر پیشرفت هر کشور و جلوگیری از انحرافات موثر باشد.
* شما تشکیل دولت در سایه را چطور می بینید؟ این اقدام فی نفسه مثبت و مطلوب است یا خیر؟
آن چه به عنوان مقدمه باید بر آن توجه نمود این است که اصل شکلگیری دولتهای در سایه در هر نظامی کارکردهای مثبتی دارد.
به عنوان نمونه میتوان به تبدیل نمودن برخوردهای سیاسی از تنازع به رقابت آن هم نه از نوع رقابت سیاسی بلکه از نوع کارشناسی و دقیق و با پشتوانه تلاش جمعی و نیز کادرسازی برای کشور در قالب دولت در سایه و ... اشاره کرد.
اما آن چه منطقا در پس پذیرش دولت در سایه پیش میآید؛ ساز و کار و مختصات تلاش آن است. در تمام ساختارهایی که دولت در سایه موضوعیت دارد تحزب نیز موضوعیت دارد.
به عبارت بهتر دولت در سایه در بستر احزاب و با ساز و کار مشخص شکل گرفته و تشکیل چنین محافلی منطقا در قالب احزاب و تشکل های سیاسی و در چارچوب سیاست های کلی هر نظام قرار می گیرد.
* به نظر می رسد برای بررسی اقدامی با عنوان دولت در سایه ابتدا در کشور ما باید به مساله تحزب توجه کرد. چراکه دولت در سایه از تحزب مشتق می شود و این روند باید مطابق با این موضوع باشد.
تحزب واژه ای است که کارکردها و کارویژه هایی برای آن تعریف شده است و شاید یکی از مهمترین کارویژه های آن، تشکیل دولت در سایه باشد. مجموعهای مستقل از ورود در اجرا است که فارغ از استرسها و سختیهای کار اجرایی به بررسی مدبرانه سیاستها، برنامه ها و فعالیتهای متصدیان اجرایی در کشور میپردازد و به سهم خود با نقد و ارائه پیشنهاد برای این سیاستها، برنامهها و فعالیتها، در مسیر توسعه کشور نقش ایفا میکند.
اما گاهی جمعهایی با کارویژه دولت در سایه تشکیل میشود که زائیده تحزب نیستند و علاوه بر اینکه شرح وظایف مشخص خود را طی نمی کنند به برخی از کانون های قدرت نیز وابستگی دارند؛ طبیعی است که موضوع این دولتهای سایه نما رقابت برای پیشرفت نبوده و اساسا برای برپایی و مشتعل کردن آتش تنازع طراحی میشوند.
* وجه مشخصی برای شناخت این محافل وجود دارد؟
بله؛ اینکه در بستر تحزب تلاش نماید یا اینکه ادبیات تنازعی نداشته باشند از این مشخصهها است.
* اما تحزب در کشور جایگاه واقعی خود را ندارد.
موضوع تحزب است موضوعی قابل توجه است و به نظر میرسد درد امروز ماست، تحزب در بیان امام راحل و مقام معظم رهبری دارای سه ویژگی کادرسازی، برنامه ریزی برای اداره کشور و کانال کشی میان اعضا است. به نظر میرسد احزاب با شکل دادن دولت در سایه میتوانند دو ویژگی مهم تحزب را که برنامه ریزی برای اداره کشور و کادرسازی است پیگیری نمایند.
* پس در حقیقت اصل دولت در سایه امر مطلوب و مناسب و مساله ای پذیرفته شده است؟
دولت در سایه به عنوان یک پشتوانه، محفل و مرجعی است برای اینکه در فضایی که رویکرد رقابتی وجود داشته و حزب رقیب در دولت حضور ندارد و سکان اداره کشور در اختیارش نیست با تشکیل دولت در سایه سعی نماید خودش را در یک مدل گلخانه ای در آن جایگاه ببیند و بر آن اساس تصمیم گیری نموده و نتایج را ارائه کند.
یعنی باید ما از احزاب توقع داشته باشیم که چنین جایگاهی را به وجود بیاورند. از همه مهمتر اگر افرادی در کشور علاقمند به تشکیل چنین فضاهایی هستند باید این فضا را در قالب احزاب و تشکل های سیاسی به وجود بیاورند؛ یعنی اینگونه جلسات خارج از ارتباط افراد و شخصیت ها در قالب تشکیلات و احزاب برقرار شود.
درست است که شاید در کشورما هنوز احزاب کارکرد اصلی خود را ندارند و شاهد فقدان چنین برنامه هایی در کشور هستیم اما این ضعف مجوز شکل دادن چنین محافلی در مجاورت کانونهای قدرت را صادر نمیکند.
اگر بتوانیم موضوع دولت سایه را در درون تشکل ها و احزاب سیاسی پیگیری کنیم، حتما فضای سیاسی کشور توسعه خواهد یافت؛ اما باید به این موضوع توجه کرد که این موضوع باید در چارچوب سیاست ها و جهت گیری های نظام و برای توسعه کشور در فضای رقابت برای خدمت باشد نه موضوعی برای منازعات سیاسی معطوف به قدرت.