بین الملل

دفاع از دموکراسی و حقوق بشر در اروپا از ادعا تا واقعیت

یک نشریه آلمانی در مطلبی تصریح کرد که اروپا به صورت نظری قاطعانه بر طبل حمایت از دموکراسی و حقوق بشر می کوبد اما در عمل بیشتر منافع و مصالح خود را در نظر می گیرد.
یک نشریه آلمانی در مطلبی تصریح کرد که اروپا به صورت نظری قاطعانه بر طبل حمایت از دموکراسی و حقوق بشر می کوبد اما در عمل بیشتر منافع و مصالح خود را در نظر می گیرد.
نشریه "دی سایت" به مناسبت روزی  که اتحادیه اروپا رسما جایزه صلح نوبل را در "اسلو" دریافت کرد به بررسی وضعیت دموکراسی و دفاع از حقوق بشر پرداخت و نوشت: اتحادیه اروپا جایزه صلح نوبل 2012 را دریافت میکند اما باید اقدامات بیشتری را در راستای دموکراسی و حقوق بشر انجام دهد.
نویسنده در ادامه خاطر نشان کرد: کمیته نوبل نروژ در سال 2012 و در دوران بحران اتحادیه اروپا در حقیقت با اهدای جایزه صلح نوبل در برابر سناریوهای سقوطی که برای اروپا در نظر گرفته شده بود ایستادگی کرد.
این کمیته اعلام کرد که دگرگونی اروپا از یک قاره جنگ به یک قاره صلح، بزرگترین دستاورد این اتحادیه است. آنها در بیان دلایل خود برای اعطای جایزه صلح نوبل امسال به این اتحادیه نگاه خود را از یک طرف به سیاستهای داخلی آن انداخته و تاکید کردند که دشمنان سرسخت سابق، مانند آلمان و فرانسه در اروپا، به دوست و شریک تبدیل شده اند و بر جدایی شرق و غرب غلبه شده است.
نوبل نروژ، البته سیاست خارجی اتحادیه اروپا را هم مورد توجه قرار داده و تاکید کرده است که سیاست گسترش این اتحادیه در به وجود آمدن صلح و آشتی در منطقه بالکان و همسایگان آن نقش داشته است و به این ترتیب به گسترش دموکراسی و حقوق بشر کمک کرده است.
نویسنده در ادامه به اقدامات تئوری و نظری سرسختانه اتحادیه اروپا در دفاع از دموکراسی و حقوق بشر اشاره کرده و نوشت: شورای اروپایی در ژوئن 2012 یک مصوبه استراتژیک را تصویب کرد ، که دموکراسی و حقوق بشر را به عنوان اولویت اصلی سیاست خارجی خود اعلام کرد. به این ترتیب قاره سبز به صورت نظری کاملا جدی به حمایت از حقوق بشر و دموکراسی پرداخته است اما در میدان عمل چگونه است؟
وی در ادامه فاصله بین ادعا تا واقعیت درباره دموکراسی و حقوق بشر در اتحادیه اروپا را زیاد ارزیابی کرده و در این باره سه دلیل را عنوان کرد.
"دی سایت" در ادامه نوشت: اولین دلیلی که می توان در این راستا عنوان کرد این است که اتحادیه اروپا در گذشته استانداردهای مد نظر خود را جدی به کار نبرده است. این اتحادیه البته از دموکراسی و حقوق بشر، به خصوص در کشورهایی حمایت کرده است که تنها علایق اقتصادی و ژئو پلیتیک کمی در آنها داشته است. اما اروپا در جایی که پای منابع غنی نفتی یا منافع و مصالح امنیتی در میان بوده است، با دیکتاتورها و ناقضان حقوق بشر هم همکاری میکرده است.
 این نشریه آلمانی در بخش دیگری از این مطلب نوشت: دلیل دوم، اینکه بحران مالی شدیدا سیاست خارجی اتحادیه اروپا را تحت الشعاع قرار داده است. از جمله میتوان به پیشنهاد اخیر کمیسیون اروپایی درباره کاهش بودجه در همکاریهای عمرانی و توسعه در هفت سال آینده اشاره کرد. این بخش یکی از ستونهای مهم سیاسی برای حمایت از دموکراسی و حقوق بشر در اتحادیه اروپاست. به این ترتیب صندوق تازه تاسیس دموکراسی اروپا برای دریافت حمایتهای مالی با مشکلات بسیاری مواجه خواهد بود.
سوم اینکه ماشین اروپایی شدیدا از مسیر در پیش گرفتنِ سیاستهای مشترک بین اعضاء، دور شده است. بین وزارت امور خارجه تازه تاسیس شده اتحادیه اروپا و کمیسیون آن به جای اینکه همکاری وجود داشته باشد، رقابت شکل گرفته است. بسیاری از کشورهای عضو این اتحادیه علایق شخصی خود را دنبال میکنند و با یک رای سخن نمیگویند.  در ادامه آمده است: زمانی که مثلا رئیس جمهوری آلمان خواستار توقف پروژه گسترش اروپایی میشود، دلایل سیاست داخلی را برای این خواسته خود مطرح میکند، این در حالی است که وی به اعتبار سیاست توسعه و گسترش اتحادیه اروپا که مهمترین ابزار برای پایداری کشورهای متزلزل جنوب شرقی آن است آسیب میرساند. نویسنده در ادامه خاطر نشان کرد، شکاف زیادی که بین ادعاها و دنیای واقعیت در اتحادیه اروپا وجود دارد، امیدها در این راستا که مجموعه فوق در آینده بتواند به شکل موثری از دموکراسی و حقوق بشر حمایت کند را کاهش میدهد. اگر اروپا واقعا به این مسئله اعتقاد دارد باید از اعتبار و اعتماد سیاست خارجی خود دفاع کند. کلید حل این مسئله میتواند در دستان دولتهای عضو این اتحادیه هم باشد که علایق کوتاه مدت ملی خود را به اهداف طولانی مدت صلح و دموکراسی و حقوق بشر در این اتحادیه ترجیح ندهند.

https://shoma-weekly.ir/wXeUhr