حمله وحشیانه سعودی– صهیونیستی به یمن در امتداد پروژه تکفیری‌ها و داعش هاست و جنگ آل سعود و انقلابیون یمنی را جنگ طینت‌ها ست؛ زیرا صف شیطانی غرب، یعنی آمریکا، صهیونیسم و وهابیت و از سوی دیگر مقاومت و بیداری اسلامی، در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده‌اند.
رضا بهشتی- حدود سه دهه پیش فعالیت گروه‌های تکفیری با موجودیت طالبان به‌عنوان دانش آموختگان مراکز آموزشی وهابی با حمایت مالی عربستان و پشتیبانی سیاسی-تجهیزاتی آمریکا، به‌عنوان مدلی بدلی و شبهه‌ناک با مأموریت مقابله با موج بیداری اسلامی، آغاز گردید. القاعده که در پرتو حاکمیت شقاوت‌مندانه و تخریبی طالبان بر افغانستان تشکیل شده بود، حادثه مشکوک یازده سپتامبر و برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک را مرتکب شد و بهانه اشغال دو کشور مسلمان افغانستان و عراق توسط آمریکا را فراهم نمود. در پی حمله آمریکا به افغانستان، ویروس تکفیری‌ها به سایر نقاط منطقه خاورمیانه منتشر و با اسامی متعدد به جان جهان اسلام افتاد. مرحله بعدی صدمات تروریست‌های تکفیری با اسم جبهه النصره، متوجه کشور سوریه و خط مقدم مقاومت اسلامی شد. این جبهه که توسط دانش‌آموختگان مراکز وهابی وابسته به عربستان در اروپا نیز همراه گردید، با هدف تسلط بر شامات، به کشتار مردم سوریه و تخریب این کشور پرداخت. وهابیون گردآمده از نقاط مختلف جهان در سوریه که در این مرحله به داعش (دولت اسلامی عراق و شام) تغییر نام و ارتقاء سازمان داده بودند، پس از تخریب سوریه به قصد عراق و همزمان با به‌آتش‌کشیدن دومین کشور اسلامی، اعلام خلافت اسلامی عراق و شام کرده و مدعی تلاش برای ایجاد «خلافت اسلامی» از خاورمیانه تا اروپا و آفریقا شدند. این درحالی است که جنایات تکفیری‌ها پیوسته و به‌صورت نهان و آشکار مورد حمایت غرب به‌ویژه آمریکا و پشتیبانی مالی و ایدئولوژیک آل‌سعود قرار گرفته و عملا آمریکا و صهیونیسم از این گروه به‌عنوان فراهم‌کننده اجرای اهداف خود در منطقه از جمله انهدام منابع اسلامی و مقابله با بیداری اسلامی، نهایت بهره‌برداری را نمودند. با جدیت گروه مقاومت اسلامی در مقابله با تکفیری‌ها و مبارزه جانانه مردمی با این گروه‌ها، استکبار به حیله جدیدی متوسل و از آنجا که راضی به شکست پروژه تکفیری از طیف طالبان تا داعش نبود، با فراخوان همپیمانان خود که همواره با حمایت‌های آموزشی، سیاسی، مالی و تسلیحاتی، تروریست‌های تکفیری را پشتیبانی کرده بودند، این بار با طرح فریبی به‌نام ائتلاف ضد داعش و با هدف تصحیح و ترمیم راهبرد تروریست‌های تکفیری، طی انجام عملیات‌های مشکوک نظامی به تجهیز و ماندگاری گروه‌های تکفیری– صهیونیستی پرداخت. وسعت و سرعت تحولات منطقه، حامیان تروریست‌ها به‌ویژه عربستان را که در عملیات انحراف حرکت بیداری اسلامی در منطقه و تضعیف بنیه مقاومت اسلامی، ناموفق بودند، دچار سردرگمی کرده و به اشتباهات راهبردی دیگری واداشت. از‌این‌رو در یک ماجراجویی انتحاری، آل سعود مرجع وهابیت و خاستگاه گروه‌های تکفیری، راسا وارد معرکه شده و با هدف کشتار مردم و زیرساخت‌ها، به یمن به‌عنوان چهارمین عضو محور مقاومت حمله‌ور شد. با حملات هوایی و دیوانه‌وار آل سعود به انقلاب مردمی یمن و حمایت‌های مکرر و بی‌شرمانه غرب به‌ویژه آمریکا از این جنایات، صهیونیسم و وهابیت در صفی واحد در مقابل محور مقاومت اسلامی به‌صورت آشکار و بی‌پروا ظاهر گردید. از این‌رو به نظر می‌رسد با هجمه آل سعود به انقلابیون یمن و حمایت از القاعده در این کشور و از سویی طرح تجزیه عراق در کنگره آمریکا به‌عنوان مفری برای گروه‌های تکفیری و رسمیت‌بخشیدن به داعش در منطقه و همچنین اعلام رسمی آموزش و تقویت مخالفین دولت سوریه توسط غرب (با هدف تامین امنیت اسرائیل)، در واقع از اهداف و چرایی طراحی پروژه تکفیری‌ها از طالبان تا داعش در منطقه پرده‌برداری گردید. در نهایت، حمله وحشیانه سعودی– صهیونیستی به یمن را در امتداد پروژه تکفیری‌ها و داعش ارزیابی نموده و جنگ آل سعود و انقلابیون یمنی را جنگ طینت‌ها می‌داند؛ زیرا صف شیطانی غرب، یعنی آمریکا، صهیونیسم و وهابیت و از سوی دیگر مقاومت و بیداری اسلامی، در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده‌اند.
* سرکنسول سابق ایران در سلیمانیه عراق