آقا مهدی عسگراولادی فرزند حاج‌آقا پشت دستگاه پرس و در کنار کوره به سختی مشغول کار بود من به آن شخص گفتم آیا ایشان را می‌شناسی؟ او اظهار بی‌اطلاع کرد و من در پاسخ گفتم ایشان فرزند همان کسی است که شما مدعی هستید کشتی‌های حاوی بار آهن را ربوده است. آیا منطقی است که فرزند چنین انسانی درست در ساعت گرمای هوا، پای کوره آتش داغ بیاید و کار کند؟ آن فرد خیلی شرمنده شد و عذرخواهی کرد.
حبیب الله توسلی- در طول بیش از بیست و اندی سال که من مستقیم در کنار مرحوم حاج‌آقا عسگراولادی بودم هرگز ندیدم امتیازی بی‌جهت به کسی و به‌ویژه فرزندانشان دهند و تلاش می‌کرد تا فرزندانشان به پدیده‌ای که این روزها با عنوان آقازادگی مطرح است دچار نشوند.
خاطره‌ای را من در این زمینه ذهن دارم یک روز من با شخصی به طرف قم می‌رفتم این فرد که با هم همراه و هم‌سفر بودیم در راه بدون اطلاع از اینکه من در خدمت آقای عسگراولادی هستم شروع به بدگویی از ایشان و زدن اتهام به وی کرد. من هم به حرف‌های او خوب گوش کردم و در مسیر برگشت از قم در ساعت پنج یا شش اظهار کردم که قصد بازدید از جایی را دارم به ایستگاه میهن آمدم آقا مهدی عسگراولادی فرزند حاج‌آقا پشت دستگاه پرس و در کنار کوره به سختی مشغول کار بود من به آن شخص گفتم آیا ایشان را می‌شناسی؟ او اظهار بی‌اطلاع کرد و من در پاسخ گفتم ایشان فرزند همان کسی است که شما مدعی هستید کشتی‌های حاوی بار آهن را ربوده است. آیا منطقی است که فرزند چنین انسانی درست در ساعت گرمای هوا، پای کوره آتش داغ بیاید و کار کند؟ آن فرد خیلی شرمنده شد و عذرخواهی کرد.
