گفتگوی ویژه

جهش علمی بعد از انقلاب ناشی از دستاوردهای فرهنگی است

متأسفانه هیچ اثری در مسئولین و هیچ برنامه‌ای به غیر از شعار و سخنرانی در رابطه با عملیاتی و اجرایی‌کردن نسخه مقاومت اقتصادی در کشور ندیدیم.
امیر زینلی - با آغاز فجر 37 انقلاب اسلامی و با توجه به اینکه مقام معظم رهبری امسال را سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی نام‌گذاری کرده‌اند، سراغ تغییرات اقتصادی و فرهنگی کشور نسبت‌به ابتدای انقلاب رفته‌ایم. از‌این‌رو، رئیس کمیسیون حزب مؤتلفه اسلامی در مجلس و عضو شورای مرکزی این حزب، پاسخ‌گوی سؤالات «شما» است.

***

موفقیت‌های فرهنگی که از آغاز انقلاب تاکنون داشتیم بیشتر در چه بخش‌هایی بوده است؟

بعضی مسائل چون به‌تدریج ایجاد می‌شوند، تغییرات آن ممکن است از نظر کسانی که در آن فضا زندگی یا کار می‌کنند، خیلی محسوس نباشد. به عنوان مثال کسی که خدا بچه‌ای به او داده چون آرام آرام بزرگ می‌شود، برای پدر و مادر این رشد خیلی معنادار نیست. چون تدریجی و هر روز هم با آن مواجه هستند؛ اما فرد غریبه‌ای که چند سال این افراد را ندیده است وقتی با آن‌ها رو‌به‌رو می‌شود با تعجب برخورد می‌‌کند. ما این صحنه را در جامعه زیاد دیده‌ایم که مثلاً فردی جویای احوال فرزند دیگری می‌شود و هنگامی که خبر ازدواجش را می‌شنود، اصلاً باورش نمی‌شود که این تغییر ایجاد شده چون مقداری از فضا دور بوده است. انصاف این است که تغییرات عمده‌ای که از هر جهت خصوصاً مسائل فرهنگی در کشور ما ایجاد شده است بعد از انقلاب و تغییر نگرش‌ها و رفتارها و دیدگاه‌ها و خواسته‌ها قابل مقایسه با هیچ مقطعی نیست. اما چون ما در این فضا زندگی می‌کنیم این تغییرات برایمان تدریجی بوده و شاید خیلی امروز متوجهش نباشیم که این مسائل از قبل نبوده‌اند و ایجاد شدند. مثلاً فرهنگ ایثار و فرهنگ شهادت و فرهنگ ارزش داشتن، کسانی که به‌خاطر دیگران و رضای خدا کاری را انجام می‌دهند، این فرهنگ‌ها قبل از انقلاب در کشور ما وجود نداشت و شاید این اساسی‌ترین تغییر فرهنگی این بود که کشور ما را هم مصون نگاه داشت. یعنی فرهنگ شهادت و ایثار باعث خنثی‌شدن همه توطئه‌های دشمن در این سی و پنج سال شده ‌است.

این فرهنگ ایثار و شهادت تأثیرات منطقه‌ای هم داشته است؟

به‌‌رغم اینکه در برخی کشورهای دیگر هم انقلاب شده با وجود تلاش بسیار به علت نبود این فرهنگ در آن کشورها نتیجه‌ای حاصل نشد. آخرین نمونه‌ش هم کشور مصر. چون آن فرهنگی که باید از انقلابشان پشتیبانی می‌کرد، وجود نداشت. البته یکی از عوامل فرهنگی ‌است. مسائل دیگری هم دخیل است. می‌توانیم بگوییم این فرهنگ ایثار و شهادت اولین رتبه فرهنگی ما بوده که حاصل انقلاب است.

و مسئله دوم که پس از موردی با این اهمیت عنوان می‌شود، چیست؟

مسئله دوم، فرهنگ تهذیب نفس است که نمونه بارز آن را در مراسمی که در مساجد و در ایام خاص برگزار می‌شود می‌بینیم. مثل اعتکاف. در مساجد می‌بینیم که چقدر جوان‌های ما در آنجا حضور دارند و این نشان‌دهنده این است که فرهنگ تهذیب نفس توسط خود شخص چقدر اثرگذار بوده است که در زمان اعتکاف، مساجد از قبل ثبت‌نام می‌کنند و بعد هم برای بیشتر متقاضی ظرفیت ندارند. در این قضیه آن بیرونی که شهادت و ایثار است به خاطر فرد نیست، به خاطر جمع است. اما اعتکاف هم به‌خاطر خود شخص است. یعنی خود شخص می‌خواهد خالص و پاک شود. مورد بعدی زیارت‌ها است؛ یعنی قبلاً نگرش مردم به چه سمت و سویی بود امروز به چه سمت و سویی است. حالا چه در خصوص عتبات چه درباره زیارتگاه‌های داخل کشور مثل امام رضا(ع) و سایر امام‌زاده‌ها. این‌ها یک‌سری فرهنگ‌های عمومی بوده که الحمدلله در همه اقشار جامعه هم این تغییرات ایجاد شده است.

آیا تغییرات فرهنگی و رو به رشد، نسبت‌به ابتدای انقلاب داشته‌ایم؟

فرهنگ خودباوری و توانستن که رشدش قابل توجه و قابل مقایسه با هیچ مقطعی نیست یا رشد فرهنگی که از نظر فرهنگ علمی در کشورمان بوده ‌است. ما به لطف خدا چقدر از نظر علم پیشرفت کردیم. این تغییر فرهنگ است؛ یعنی ما قبلاً باید حتی پزشک درمانگاهمان از بنگلادش و پاکستان می‌آمد که خود من کاملاً خاطرم هست وقتی به درمانگاهی مراجعه می‌کردیم پزشک یا پاکستانی بود یا بنگلادشی یا هندی. همه امکانات ما باید با چندین هزار مستشار خارجی در کشور ما در همه صنایع انجام می‌گرفت. آن هم نه صنعت، بلکه یک مونتاژ بی‌خاصیتی که ما در اینجا انجام می‌دادیم. اما امروز شما رتبه علمی ایران را در منطقه و دنیا ببینید یا در المپیادها. ما قبل از انقلاب اصلاً چیزی به اسم المپیاد نمی‌شناختیم و حضوری نداشتیم؛ اما امروز دانش‌آموزان و دانشجویان ما در همه رشته‌ها صاحب رتبه هستند. چه در فیزیک، چه در شیمی، چه در علوم و مخصوصاً در ریاضیات و نجوم. مورد دیگر مسئله توانستن است. امروز در اکثر صنایع حرف اول را در دنیا می‌زنیم. مثلاً در بحث انرژی، غنی‌سازی اورانیوم، بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی که خوشبختانه ما در این‌ها ید طولایی داریم و جزء برترین کشورهای دنیا هستیم که از این صنعت برخورداریم ضمن اینکه تحریم هم بودیم. ضمن اینکه قرار هم بوده که ما دسترسی به این علوم پیدا نکنیم. دیگر صنایع دفاعی و موشکی و... به جای خود. ما یک گلوله هم نمی‌توانستیم تولید کنیم؛ اما امروز به لطف خدا بحث بردهای مختلف و اهداف مختلف موشکی هم داریم و همین‌طور پیشرفت در دیگر صنایع که این‌ها تغییر فرهنگی هستند. یعنی خودباوری به آنچه که داریم حالا چه در زمینه‌های مذهبی، چه در زمینه‌های علمی و چه در زمینه‌های دیگر خوشبختانه توفیق بالایی داشتیم. البته در این میان یک ایراد هم وجود داشته که باید اصلاح شود. از جمله توجه‌نکردن به سیستم‌های مالی و توجه به شخص به جای سیستم. به عنوان مثال سیستم مالی کشور همیشه به‌دنبال این بوده که فلان شخص را داشته باشد. هر وقت هم که بحرانی پیش بیاید تنها کاری که کردیم این بود که مدیر یا مسئول آن مجموعه را تغییر دادیم بدون اینکه به محتوا کاری داشته باشیم و مرتباً هم این امر توسعه پیدا کرده است. شاخص ما در این مسئله منفی است. یعنی توجه به سیستم‌هایی که به ما آسیب زده‌اند. سیستم بانک‌ها به انقلاب و کشور ما آسیب وارد کرده‌اند و هر از گاهی از صدو بیست و سه میلیارد دهه شصت تا امروز که دم از دوازده هزار میلیارد می‌زنند. خوب این سیستمی است که به ما و به روحیه مردم ما لطمه می‌زند. در این موارد کوتاهی صورت گرفته است. اگر ما نظام‌های مالی، نظام‌های بانکداری، نظام‌های بیمه‌ای، نظام‌های گمرکی، نظام‌های مالیاتی و... را اصلاح می‌کردیم و شاید اگر در هر برنامه اقتصادی که داشتیم فقط یکی از این نظام‌ها را مطرح می‌کردیم مثلاً در برنامه پنج ساله اول فقط می‌خواهیم نظام بانکداری کشور را درست کنیم، در پنج ساله دوم فقط نظام مالیاتی کشور را درست می‌کردیم، در پنج ساله سوم ... یعنی اگر این کارها را انجام داده بودیم تاکنون دست کم پنج مورد از نظام‌های اصلی کشور اصلاح شده‌ بودند. این‌ها به ما صدمه زدند. تعارف هم نداریم؛ یعنی نظام بانکداری، نظام مالی پولی، نظام گمرکی، نظام مالیاتی به ما صدمه زده است. هر ضربه‌ای هم خوردیم از این مسائل خوردیم. متأسفانه آثار این‌ها در جامعه منحصر به یک خبر نیست. توسعه پیدا می‌کنند. یعنی فردی که از جزئی‌ترین کارها هم پرهیز می‌کرد، امروز اگر بخواهد پرهیز کند دیگری با طعنه به او می‌گوید سه هزار میلیارد بردن و حالا تو به خاطر این مبلغ مثلاً ناچیز به من گیر دادی. انگار دیگر کمتر از سه هزار میلیارد مجاز شده است.

شاید بشود این‌طور برداشت کرد که ما در بخش فرهنگ، مقاومت فرهنگی را باید در رأس کار قرار بدهیم و در مقابل هجمه‌های دشمن مقاومت بکنیم. شما الگوی مقاومت فرهنگی را چطور معنا می‌کنید؟

حضرت آقا در خصوص فرهنگ سال‌ها قبل زمانی که بحث شبیخون فرهنگی را مطرح فرمودند همه ابعاد و زوایای این مسئله فرهنگی را نیز روشن کردند و ما شاهد این بودیم کسانی که کم توجهی به این فرهنگ مقاومتی کردند، نتیجه‌اش را هم دیدند. نتیجه بی بند و باری فرهنگی که یک عده فکر می‌کردند اگر آن را تقویت بکنند همه چیز به نفع آن‌ها خواهد شد و می‌توانند از آن سواستفاده بکنند. در نهایت رسیدند به پایکوبی‌های روز عاشورا و آتش‌زدن بانک‌ها و جریان فتنه که برای همه مردم کشور مشخص شد. این است سرانجام بی توجهی به مسائل فرهنگی و شبیخون فرهنگی. چون از راه فرهنگی غیر از فرهنگ اصیل اسلامی که خواسته ملت ماست وارد شدند نتیجه‌اش را هم کسانی دیدند که رفتاری مغایر با فرهنگ انقلابی داشتند. قاعدتاً این یک اصل است. یعنی انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی ارزشی بوده است. اگر شما آن فرهنگ و ارزش‌ها را از انقلاب بگیرید دیگر چیزی از آن باقی نمی‌ماند. مردم که به خاطر نان و داس و چکش و این حرف‌ها انقلاب نکردند. مردم ما برای خواسته‌ها و ارزش‌های اسلامی انقلاب کردند؛ وگرنه آن نوع فرهنگی که بعضی‌ها الان به دنبالش می‌گردند، شاه که به همه عرضه می‌کرد. یعنی حتی خودش مروج فرهنگ بی‌بند و باری و تسلیم در مقابل فرهنگ وارداتی بود. خاندان سلطنت اولین چیزی که در خارج از کشور مد می‌شد، می‌پوشیدند و در ملاعام می‌آمدند یا رفتارهایی از این دست. اما مردم به آن‌ها نه گفتند. گفتند ما این فرهنگ را نمی‌خواهیم. ما فرهنگ غنی اسلامی خودمان را می‌خواهیم و به همین خاطر هم انقلاب کردند. چیز دیگری نبود. مردم ما از دو چیز ناراحت بودند که قیام کردند. یکی فرهنگ اسلامی که در جامعه رو به اضمحلال بود و دیگری چپاول و غارتی که وابسته‌های به رژیم انجام می‌دادند. نود و نه درصد هم به خاطر همین مسئله فرهنگ اسلامی بود که متأسفانه داشت از بین می‌رفت. یعنی مشروب‌فروشی‌ها، کاباره‌ها، وضعیت حجاب، توریست‌هایی که برای خوش‌گذرانی‌های جنسی به مملکت ما می‌آمدند و آن مسائلی که دیگر همه خبر دارند. مردم برای این‌ها انقلاب کردند. حالا هم هشدار مقام معظم رهبری هشداری جدی بود. منتها بحث فرهنگی یک بحث بسیار پر دامنه‌ای را شامل می‌شود از مجموعه رفتارها. یعنی اگر بخواهیم فرهنگ را تعریف کنیم مجموعه همه رفتارهای مشترک می‌شود فرهنگ. مثل فرهنگ رانندگی، فرهنگ آپارتمان‌نشینی، فرهنگ مراودات، فرهنگ تحصیلی، فرهنگ اداری و همه خرده‌فرهنگ‌ها که در واقع خرده‌رفتارهایی هستند که به فرهنگ تبدیل می‌شوند. لذا به نظر من همه آن‌هایی که ما عرض می‌کنیم به خاطر حفظ این فرهنگ است. اگر بخواهیم فرهنگ را از دست بدهیم هر چه هم از نظر اقتصادی به چیزهای دیگر دست یابیم برای انقلاب ما ارزش ندارد.

در بحث اقتصاد مقام معظم رهبری الگوی اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند. با این الگو تا به این جا چگونه برخورد شده است؟

من اسم این مورد اقتصاد مقاومتی را نسخه می‌گذارم. برای درمان اقتصاد کشور یک نسخه دادند که اگر کشوری سرطان اقتصادی هم داشت و یک پزشک حاذق اینچنین نسخه‌ای برایش تجویز می‌کرد تا حالا درمان شده بود. حالا ما که یک بیماری اقتصادی داریم و سرطان هم نداریم، متأسفانه هیچ اثری در مسئولین و هیچ برنامه‌ای به غیر از شعار و سخنرانی در رابطه با عملیاتی و اجرایی‌کردن نسخه مقاومت اقتصادی در کشور ندیدیم. مثل این می‌ماند که بنده نزد دکتر بروم و او یک نسخه برای من بنویسد. با حال خراب داروها را در یک بسته در گوشه‌ای بگذارم و استفاده نکنم و ناله کنم و مدام تعریف کنم که عجب دکتری بود. ما متأسفانه گرفتار شعارزدگی شدیم و هیچ اقدامی در خصوص اقتصاد مقاومتی انجام ندادیم. من یک نمونه از فرمایش آقا را عرض می‌کنم که به خودم برمی‌گردد. آقا فرمودند که در اقتصاد مقاومتی مجلس این قوانین مزاحم را حذف کند. این قوانین مزاحم اجرایی‌شدن اقتصاد مقاومتی هستند. ما چکار کردیم؟ هیچ. یعنی در یک کلام باید بگوییم کاری نکردیم. لذا اگر شما برآوردی بکنید و ببینید امروز با گذشت بیش از یکسال از ابلاغ سیاست‌‌های اقتصاد مقاومتی کجای کار هستیم. چون باید برای مردم ما نمود داشته باشد. خوب نمود اجرایی این اقتصاد مقاومتی کجاست؟ متأسفانه وجود ندارد. امیدواریم مردم و مسئولین عزم لازم برای اقتصاد مقاومتی را پیدا کنند. به نظر من شرایط را درباره فرمایش آقا در رابطه با اعلام اقتصاد مقاومتی و عدم وابستگی به نفت جدی نگرفته‌ایم. شما اجزا اقتصاد مقاومتی را ببینید. یکسال و اندی قبل از این بحران نفتی که امروز با آن مواجه هستیم بیان شده بود. یعنی اگر آن زمان این پایه‌ها ریخته شده بود الان ما گرفتار این نمی‌شدیم که حالا بودجه را با چه ببندیم و با چه نبندیم. آن روز پیش‌بینی شده بود. امروز نفت سی دلار، چهل دلار، پنجاه دلار و... متأسفانه یکی از اشکالات جدی ما شعارزدگی است. یعنی تصور می‌کنیم با برگزاری یک کنفرانس، یک سخنرانی، یک همایش دیگر وظیفه خودمان را نسبت‌به سیاست‌های ابلاغی انجام دادیم و دیگر با خیال راحت در خانه‌هایمان می‌نشینیم. این مشکل ما است.


https://shoma-weekly.ir/sVibhm