سیاسی

جلوگیری از این ضرر بزرگ لازم بود

جداسازی زن و مرد نامحرم یک مسئله بسیار مثبت است. در گذشته هم بعضی از وزرا، رؤسا و شرکتهایی که دغدغه دینی داشتند و می‌خواستند خواسته شرع مقدس اسلام را رعایت کنند، این کار را کرده بودند. مثلاً آقای سید صدرالدین شریعتی در دانشگاه علامه طباطبایی. آقای دانشجو هم در وزارت علوم این مسئله را رعایت کردند.
گفتگو: امید قهرمانی- چندی پیش شهردار تهران در سخنرانی پیش از خطبههای نمازجمعه از طرحی در شهرداری صحبت کرد که بر اساس آن در هرکدام از ادارات شهرداری که امکان دارد، کارمندان زن از مرد جدا شوند. وی عنوان کرد: «یک زن در ساعات اداری حدودا ۷ تا ۸ ساعت با مردان نامحرم معاشرت دارد کهگاه این ساعات ارتباط با نامحرم بیشتر از ارتباط با خانواده میشود که این موضوع به کانون خانواده لطمه میزند و آن را تحتتاثیر منفی قرار میدهد؛ غیرت ما کجاست؟ حالا هر چقدر بیبیسی میخواهد حرف بزند.» و اتفاقا این پیش بینیها درست از آب در آمد و از این حرکت، برداشتهای متفاوت سیاسی صورت گرفت.

سال ها است که مبحث حجاب در ادارات دولتی مورد توجه قرار گرفته اما کسی نیست تا آن را پیگیری کند و سر و سامان دهد. چرا که با‌‌ همان بحث حجاب هم کاری کردند که رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد .در مورد این تفکیکها هم همچنان‌‌ همان برخوردها صورت گرفته است. حالا فارغ از همه بحثهای سیاسی و جناحی وارد این موضوع شدهایم، که اصل موضوع تفکیک کارمندان چه کمکی به شرع و دینمان، و سلامتی اجتماع خواهد کرد. در این باره با فضل الله فرخ عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی گفتگو کردهایم.

شهرداری طرحی را ابلاغ کرده مبنی بر جداسازی کارمندان زن و مرد در تمام ادارات شهرداری که امکانش وجود دارد. این اقدام یک اقدام انقلابی نسبت به ادارات دیگر است و احتمالاً برای شهرداری هزینه های مالی و سیاسی در پی خواهد داشت. نظر شما در باره این طرح چیست؟

جداسازی زن و مرد نامحرم یک مسئله بسیار مثبت است. در گذشته هم بعضی از وزرا، رؤسا و شرکتهایی که دغدغه دینی داشتند و میخواستند خواسته شرع مقدس اسلام را رعایت کنند، این کار را کرده بودند. مثلاً آقای سید صدرالدین شریعتی در دانشگاه علامه طباطبایی. آقای دانشجو هم در وزارت علوم این مسئله را رعایت کردند.

این اختلاط چه خطراتی برای زن ومرد و خانوادههایشان دارد؟

اختلاط زن و مرد نامحرم خطرات و اثرات بسیار سوئی دارد. خانمی که شوهر و بچه دارد، از صبح تا شب کنار آقایی که همکارش هست، مینشیند. آن آقا هم همسر دارد که یا در خانه است یا در اداره دیگر. این دو تا نامحرم از صبح تا شب با هم صحبت میکنند. گاهی حتی ممکن است با هم شوخی کنند، شاید نسبت به هم علاقه و انس هم پیدا کنند که اثر سوء آن در بنیان خانواده واضح است و خانواده را متلاشی میکند. خانم جوانی که از صبح تا شب در جوار چند مرد جوان که ممکن است نسبت به شوهر خودش زیباتر یا خوش صحبتتر بوده باشند، قرار دارد، شب که به خانه برمیگردد به شوهر خودش علاقه لازم و کافی را ندارد. آن آقا هم همین طور. او هم اگر از صبح تا شب با چند زن جوان سر و کار داشته باشد که ممکن است از همسر خودش زیباتر باشند، آرایش بهتری کرده باشند، خوش صحبتتر باشند، وقتی به خانه میآید، علاقه اش به همسرش تضعیف و علاقه به آن خانم نامحرم تقویت شده است.

بنابراین یکی از اثرات بد این اختلاط سست و متلاشی کردن بنیان خانواده هاست. بنده یکی از علل ازدیاد طلاق و متلاشی شدن خانوادهها را همین مسئله میدانم. اسلام هم بین حق و باطل، حرام و حلال و محرم و نامحرم مرز گذاشته است. این مرزها برای استحکام خانواده است و برای اینکه علاقه این خانم به شوهر و خانوادهاش باشد و علاقه آن آقا هم به همسر و خانواده خودش. این اختلاطها علاقهها و محبتها را تغییر میدهد و سکون و آرامشی را که خداوند در قرآن برای خانواده ذکر فرموده است، از بین میبرد و بنیان خانواده متزلزل میشود. لذا این یک مسئله مهم شرعی و اسلامی است و هر کسی که اقدام به این کار بکند، یقیناً کار مثبتی کرده است و در پیشگاه خدا مأجور خواهد بود.

آیا لازم است ادارات دیگر هم این کار را انجام بدهند؟

اگر میخواهیم مملکتمان اسلامی باشد، باید این کار را بکنیم. مدرسه ابتدایی تا دبیرستانمان دخترانه و پسرانه است. یکی از اشتباهات بزرگ ما این است که وقتی این دختر و پسر به بلوغ جنسی میرسند، آنها را در دانشگاه مختلط میکنیم. این با کدام عقل، منطق و احکام اسلامی جور در میآید؟ در دانشگاه، شرکتها و ادارات این اتفاق میافتد. الان در خیلی از فروشگاهها و حتی در بازار که رسم نبوده است، دختران بزک کرده را به عنوان فروشنده مینشانند. هم محیط را آلوده میکنند، هم خیلی بعید است این زن و مردی که از صبح تا شب در کنار هم هستند، آلوده به فساد نشوند. یعنی اختلاط زن و مرد را نه اسلام قبول دارد، نه شرع، نه عقل، نه منطق. کار غلطی است که سالها است انجام میشود و باید از ابتدا جلوی آن گرفته میشد. تا حالا هم که نشده است، هر زمان که جلوگیری شود، جلوی ضرر بیشتری گرفته خواهد شد.

چرا تا به حال این کار در دیگر ادارات کشور ما انجام نشده است؟

بعضی از مسئولین ما متأسفانه انگیزه ندارند. همین طور که میبینید راجع به عفاف و حجاب هم انگیزه لازم را ندارند و اقدامات لازم را انجام نمیدهند. اکثر خانمهای بدحجاب در ادارات، نهادها و شرکتها هستند. اینها لااقل اختیار کارمند خودشان را که دارند که بگویند اینجا که میآیی باید حجاب و عفافت را رعایت کنی، ولی این کار را نمیکنند. الان چندین سال است که قانون عفاف و حجاب معطل مانده است و اجرا نمیشود. ادارات و سازمانها مجبور و مسئولند. باید اجرا میکردند که متأسفانه نکردند، چون انگیزه این کار را ندارند و بعضیها هم چه بسا از این مسائل سوءاستفاده میکنند.

نکته دیگر این است که در حال حاضر در مکانهایی اختلاط داریم که تأثیرگذاری زیادی دارد. مثلاً در دبستانها، در آموزش و پرورش! این موضوع برای بچهها عادی سازی میشود و با همین تفکر بزرگ میشوند. این مسئله را چه طور باید پیگیری کرد؟

یقیناً همین طور است، چون معلمها برای بچهها الگو هستند. معلم برای بچه یک الگوی اثرگذار است. الگویی که حتی تا آخر عمرش از آن اثر میپذیرد. مسئله معلم در اسلام بسیار مهم است. بسیاری از افراد در خانواده های ناجور بوده اند که معلم خوبی داشته و به راه راست هدایت شده اند. بعضیها برعکس بودهاند. از خانوادههای خوبی به مدرسه رفته و معلم ناجوری داشته و منحرف و از مسیر خارج شده اند. نقش معلم در ذهن کودک بسیار مؤثر است و جا میافتد و آنچه که کودک در کودکی میآموزد در ذهنش میماند. فرمودند: «اَلْعِلْمُ فِی الصّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ»، علم در کودکی مثل نقشی است که بر سنگی حک کنید. وقتی کودک این اختلاط را میبیند، برایش طبیعی و تبدیل به فرهنگ میشود.

بدحجابی معلمین و رفتار معلمهای مرد و زن را که با هم میبیند که با هم میگویند و میخندند برایش فرهنگ میشود و وقتی بزرگ شد، قبح این موضوع برایش از بین رفته است و اصلاً این کار را خلاف نمیداند. به همین دلیل این هم مسئله مهمی است و یکی از جاهایی که میتوان تربیت صحیح اسلامی و رعایت حجاب و عفاف و محرم و نامحرم را آموزش داد، آموزش و پرورش است که نقش بسیار اساسی دارد. در تربیت کودک اولین نقش را خانواده دارد و دومین نقش را آموزش و پرورش و مدرسه.

صحبتهایی برای تفکیک جنسیتی در دانشگاهها وجود داشت که با هجمه سنگین مواجه شد و بسیاری از رسانهها به آن معترض بودند. عده ای از اساتید دانشگاهها هم خیلی با این کار مخالف بودند. فکر میکنید چرا در جامعه ما این همه مخالفت با تفکیک جنسیتی وجود دارد؟

همه اینها به دلیل تهاجم فرهنگی است که به جامعه ما شده است. به دلیل آنکه فرهنگ غرب را به وسایل مختلف به خورد مردم داده اند. بعضی از اساتید ما تحصیلکرده کشورهای خارجی هستند و با فرهنگ آنجا عجین شده اند. بعضیهایشان تحت تأثیر تبلیغات و تهاجم فرهنگی دشمن قرار
گرفته
اند و در نتیجه قبح مسئله از بین رفته است. حدیث داریم که پیامبر اسلام (ص) فرمودند یک روزی امر به معروف و نهی از منکر از بین میرود. اصحاب تعجب کردند که مگر چنین چیزی میشود؟ حضرت فرمودند از این بدتر هم میشود. روزی میرسد که منکر، معروف و معروف، منکر میشود. الان وضعیت این طور شده است و میبینید خیلی از مفاسد برای ما طبیعی شده و قبح آن از بین رفته است، از جمله مسئله عفاف و حجاب یا امثالهم. الان امر به معروف و نهی از منکر به قدری دشوار شده است که اگر کسی بخواهد این کار را بکند، مردم به جای اینکه حمایتش کنند، میآیند و به او میگویند چه کار داری. یعنی معروف، منکر و منکر معروف شده است. بنابراین یکی از آثار بسیار مثبت جداسازی زن و مردم و محرم و نامحرم قوام بنیان خانواده هاست، اما عدهای که نامشان مسلمان است، به جای اینکه بیایند و کمک و همراهی کنند، مخالفت میکنند. این مخالفت با حکم خدا است، چون خدا این مرز و حلال و حرام را قرار داده و در قرآن فرموده است: «وَ لاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَه»؛ (۱) نزدیک شدن محرم و نامحرم و در کنار هم بودن پسر و دختر جوان که میبینیم به چه وضع افتضاحی در پارکها، متروها، خیابانها و دانشگاهها در آمده است، کم کم دارد برای همه طبیعی میشود.

پی نوشت: (۱) قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۳۲

https://shoma-weekly.ir/DTO7T9