در این خصوص گفتگوی خبرنگار شما با دکتر حسن لاسجردی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی را می خوانید:
ارزیابی شما از روند انتخابات عراق چه بود؟
انتخابات عراق درحالی برگزار شد که به نظر می رسید بیرون راندن داعش از عراق و لزوم پرداختن به اصلاحات و سازندگی سبب ورود نیروهای جدید در عرصه سیاسی شده بود که مورد توجه مردم نیز قرارگرفت مردم عراق در این دوره نگاه خود را به عناصری معطوف کردند که به نسبت دوره های قبل توجه طایفه ای، قومی و قبیله ای کمتری میان شان وجود داشت مردم تلاش کردند در این دوره به برنامه ، شعار و رویکرد چهره ها و جریان های سیاسی با توجه به عملکردهایشان رای دهند به همین جهت هم فضای حاصل ازنتایج انتخابات فضای معقولی بود
نظرتان پیرامون آرایش سیاسی انتخابات و نتایج حاصله چیست؟
جریان حاکم به نخست وزیری حیدر العبادی 4سال با فعالیتهای مختلف توانست تا حدی ثبات و آرامش را به عراق برگردانده و چرخ های اقتصادی عراق را فعال نموده و به مقابله با داعش و برقراری ارتباط با نیروهای خودگردان شمال عراق بپردازد در نهایت هم با توجه به عملکرد مقبول خود در کشور آرای مردمی بیشتری را جذب نماید ضمن اینکه سایر جریانات سیاسی هم چون جریان صدر و دولت قانون و جریانات ملی نیز توانستند آرای خود را کسب نمایند البته جامعه عراق یک جامعه چند پارچه است و گرچه کردها و اهل سنت و شیعیان هر کدام توانستند آرای مناسبی کسب کنند لیکن میزان آرای برخی گروه ها متفاوت بود و در این میان آرای حیدر العبادی و جریان صدر بیشتر از قانون شد همچنان که درمیان جریان های سیاسی اهل سنت هم تفاوت هایی دیده می شود لیکن کردها مشکلاتی به جهت تعدد و تشدد آراء و شرایط نا آرام تحولات شمال عراق داشتند که منجر به منازعه میانشان شد و منازعات تا جایی پیش رفت که خواهان بازشماری آرا و حتی تجدید انتخابات شدند که اکنون با توجه به تحولات داخل عراق به نظر می رسد تا حدی آرامش به عراق برگشته و برگزیدگان مردم باید با این نگاه وارد چهارچوب قانون گذاری و مدیریت کشور شوند که شرایط امروز را برای سازندگی و ایجاد دگرگونیهای مناسب سیاسی و اقتصادی همچنین برقراری ثبات و ارامش و امنیت مد نظر قرار داده و برای آن برنامه ریزی نمایند
نقش مرجعیت بخصوص بیانیه اخیر آیت الله سیستانی چه تاثیری در انتخابات داشت؟
رفتار آقای سیستانی رفتار معقولی برگرفته از حکمت مرجع دینی در روند انتخابات بود و با توجه به تجارب انتخابات سابق که می توان گفت برخی گروه های سیاسی می توانند خود را در سایه مرجعیت مستتر کنند اما آقای سیستانی برای اینکه متهم به جانبداری از کسی نشود و بتواند به عنوان مرجع دینی مطالبات اجتماعی را از عناصر و تشکل های سیاسی مطالبه نماید اعلام نمود که در انتخابات از هیچ کدام از تشکل ها حمایت نخواهد کرد این فراست در آقای سیستانی وجود دارد که تلاش نمی کند خود را ذیل یک جریان سیاسی تعریف نموده و از شمول مرجعیت تبدیل به یک جریان خاص شود در بیانیه اخیر نیز آقای سیستانی توجیه های مناسبی را در رابطه با چرائی عدم حمایت از تشکل های خاص همچنین لزوم حضور جریان های سیاسی برای حضور در انتخابات مطرح کردند و فی الواقع چراغ راهنمای مناسبی به تشکل ها دادند که بتوانند آرای مناسب کسب کنند ضمن اینکه از گروه ها خواستند از منازعه پرهیز نموده و به فکر آینده عراق باشند و خواسته های مردم را درک کرده و اینگونه جذب آراء نمایند
نتایج حاصله از انتخابات عراق در توانمندسازی جریان مقاومت چه اثر خواهد داشت؟
در داخل عراق بعد از نابودی داعش که ماحصل زحمات طاقت فرسا و تلاش های شبانه روزی جریان مقاومت است، این جریان تثبیت شد و به نظر می رسد امروز حشد الشعبی و جریانات متعلق به آن از جمله مجلس اعلای عراق جریانات انقلابی و اعتقادی اند که هم فعالیت سیاسی هم فعالیت نظامی دارند و توانسته اند جایگاه خود را درعراق بدست آورده و کف تحولات اجتماعی و مردمی را به خود جلب کنند اما اینکه جریان مقاومت توانسته و یا می تواند درحوزه قانونگذاری و تصمیم گیری سیاسی در پارلمان مثل انتخابات موفق باشد باید منتظر ماند و تحولات بعدی را رصد کرد چرا که در فضای سیاسی عراق در سطح بالاتری از تحولات سیاسی عناصر دیگری شرکت می کنند و تشکیل دولت و دولتمردان و کسانی که در ان تصمیم می گیرند در این فرایند بسیار موثر و اثر گذار است همچنان که درمقایسه دوره مالکی با دوره العبادی در عراق شاهد هستیم که آقای مالکی صریح تر با تحولات بیرونی چون نفوذ و حضور نیروهای غربی مواجهه می کرد ولی آقای حیدر العبادی اینطور نبوده و ملاحظاتی داشتند و با جریان غرب همراه بودند همانطور که با ایران و کشورهای عربی ارتباط داشتند لذا برای فهم و درک میزان نفوذ جریان مقاومت درعراق باید به تشکیل دولت و هیات دولت توجه داشت.