حفره های خالی در مجموعه سازمانهای امنیتی، شکست های متعدد اطلاعاتی و جاسوسی سیا و موساد از سازمان های اطلاعاتی ایران نظیر RQ-170، فقر اطلاعاتی در خصوص مکان دقیق و نحوه ضربه پذیری و توزیع پذیری تاسیسات هستهیی ایران، قیمت روز افزون سبدهای انرژی، فرسایش آشکار و غیرقابل انکار در پیشروی ماشین جنگی آمریکا در بعد سخت افزاری و عدم حمایت افکار عمومی جهانی و آمریکایی در وارد شدن به جنگ سوم در بعد نرم افزاری و بسیاری دیگر از دلایل ریز و درشت داده هایی هستند که می توان از آن نتیجه گرفت از گفته های اوباما تا گفته های مولن و نتانیاهو همه و همه سناریویی از جنگ روانی آمریکایی علیه برنامه هستهیی ایرانی است.
احمد جان نثاری – این روزها جنگ، حمله هوایی و موشکی و خشونت نظامی علیه ایران اسلامی دغدغه داخلی و ابزار تبلیغاتی خارجی برای خیلیها شده است، گوشه و کنار، تحلیلهای ریز و درشتی در مورد حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی و در یک کلام مستکبران به ایران شنیده میشود، امابه راستی احتمال رویارویی استکبار جهانی با ایران در عرصه نظامی با نگاه به واقعیتهای موجود را چگونه می توان تحلیل کرد.
غرب از نوامبر 2003 و مطرح شدن پرونده هستهیی ایران با وجود گزارشهای مکرر آژانسهای اطلاعاتی آمریکا و آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره عدم انحراف برنامه هستهیی ایران، احتمال انحراف آن به سمت نظامی شدن را بدون هیچ سند و مدرکی عنوان کرده، و تهدید حمله نظامی به ایران از همان دوران آغاز شد و در این سالها تهدید به حمله نظامی از سوی مستکبران به عنوان یک اهرم فشار و ابزار تبلیغاتی فراز و فرود داشته است، تا جایی که حتی برخی از مسولین در رسانه ملی خبر از آغاز جنگ دادند.
بهمن ماه سال گذشته اما تهدید حمله نظامی به ایران تغییر رنگ داد تا جایی که لئون پانهتا وزیر دفاع آمریکا حتی برای حمله اسرائیل به ایران، زمان احتمالی را نیز عنوان کرد و گفت که از بهار تا تیر ماه سال آینده(سال جاری)، زمان حملهی احتمالی خواهد بود.
در همین حال یک روز بعد از تعیین زمان برای حمله به ایران سخنان رهبرفرزانه انقلاب آب را بر آتش جنگ افروزان ریخت و تهدیدهای پوشالی مستکبران رنگ باخت.
"ما در قضایاى ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزى جنگ سى و سه روزه و پیروزى جنگ بیست و دو روزه بود." این جمله بخشی از بیانات آیت الله العظمی خامنه ای 14 بهمن ماه 90 در خطبه های نمازجمعه تهران در واکنش به اظهارات حاکم جزیره بحرین درباره دخالت در امور بحرین از سوی ایران بود که از یک سو اعلام اقتدار جمهوری اسلامی و از سوی دیگر به رخ کشیدن خاکریز مقاوت اسلامی بالای سر صهیونیستها بود.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در بخش دیگری از بیانات خود می فرمایند: مرتباً تهدید میکنند؛ تهدید به این زبان: همهى گزینهها روى میز است! یعنى حتّى گزینهى جنگ. این، تهدید به جنگ است با این زبان. خب، این تهدید به جنگ، به ضرر آمریکاست؛ ......این تهدیدها نشاندهندهى عجز آمریکا از مقابلهى منطقى و مقابلهى گفتمانى است؛......لذا هرچه تهدید کنند، به ضررشان است. البته آنها و دیگران بدانند - میدانند هم - که ما هم در برابر تهدید به جنگ و تهدید به تحریم نفتى، تهدیدهائى داریم که در وقت خودش، آن وقتى که لازم باشد، انشاءاللَّه اعمال خواهد شد.
پیام های رهبر انقلاب در این فرمایشات بسیار صریح، روشن، کوبنده و بی سابقه بود. طرح صریح راهبرد "تهدید در مقابل تهدید" ، بهطور کلی ادبیات و رویکرد تبلیغاتی غرب و رژیم صهیونیستی را تغییر داد، بهطوری که اوباما دو روز بعد در گفتوگو با شبکه NBC تأکید کرد که اسرائیل برنامهای برای حملهی نظامی به ایران ندارد، همچنین نتانیاهو نیز در جلسه وزیران کابینهاش خطاب به وزیران و ژنرالهای ارتش اظهارنظر در مورد حمله به ایران را ممنوع کرد و سارکوزی رئیسجمهور فرانسه نیز صراحتاً حمله به ایران را "راهحلی نامناسب" خواند.
دوهفته بعد از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی توان صهیونیستها برای حمله به ایران را زیر سوال برد و این ادعا از سوی مقامات اسرائیل را یک بلوف خواند.
در گزارش نیویورک تایمز آمده است: کارشناسان نظامی آمریکایی بر این نظرند که حمله به تاسیسات اتمی ایران برای نیروی هوایی اسرائیل به منزله آزمونی بسیار دشوار است؛ خلبانان مجبور خواهند بود بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر بر فراز خاک ایران پرواز کنند، باید در میان راه سوختگیری کنند، از پدافند هوایی نیروی نظامی ایران عبور کنند و همزمان چند تاسیسات اتمی زیرزمینی ایران را مورد حمله قرار دهند.
به گزارش این روزنامه، برخی کارشناسان امریکایی مطمئن نیستند که اسرائیل اصلا توانایی نظامی انجام چنین حملهای را دارا باشد. همچنین روشن نیست که بمبهای آمریکایی سنگرشکنی که اسرائیل در اختیار دارد، به قدر کافی قوی باشند که بتوانند به تاسیسات حفاظتی زیرزمینی عمیق ایران آسیب وارد کنند.
"نیویورک تایمز" میآورد: که این نگرانی وجود دارد که در صورت حمله هوایی ناموفق اسرائیل، امریکا به داخل کشمکش کشیده شود. به نظر کارشناسان، حتی اگر حجم بالایی از سلاحهای زرادخانه آمریکا هم به کار گرفته شود، چندین هفته طول میکشد تا تاسیسات اتمی ایران ویران شوند. به گفته کارشناسان، در مورد احتمال عملیات انتقامی ایران هم نگرانی بزرگی وجود دارد.
حال در صورت مفروض داشتن حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به تاسیسات هستهیی ایران میتوان سناریوهای محتملی را برای طرح حمله مطرح کرد. این مفروضات در حالی است که اسراییل در یک ابتکار پیشدستانه و با غافلگیری ایالات متحده علیه تاسیسات هستهیی ایران اقدامی نظامی بعمل آورد، چرا که آمریکا ضمن خودداری از بکارگیری گزینه نظامی همواره اسراییل را از اقدام به این گزینه بر حذر داشته است.با این وجود و بر فرض این اقدام می توان سناریوهای زیر را در نظر داشت.
با توجه به قدرت تجهیزاتی و لجستیکی آمریکا، رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد با توان نیروی هوایی آمریکا از پایگاههای نظامی این کشور در منطقه نظیر پایگاه هوایی اینجرلیک ترکیه، الولید قطر و پایگاه پنجم نیروی دریایی در بحرین یا حتی پایگاه نظامی لانگلی ویرجینیا با استفاده از هوایپماهای رادگریز سری F نظیر F35 یا بمب افکنهای B2 اقدام به بمباران تاسیسات هستهیی ایران کند. با توجه به دوری اسراییل و همچنین نیاز به عبور هواپیماهای این کشور از حریم هوایی کشورهای منطقه سناریوی حمله هوایی این رژیم با محدودیتهای جدی مواجه است. جمهوری اسلامی ایران نیز بارها هشدار داده است موافقت هر یک از کشورهای همسایه ایران با عبور جنگنده های آمریکایی و اسراییل از حریم هوایی آنها مترادف همکاری آنها در حمله علیه ایران است.
استفاده از توان ناوگان دریایی آمریکا در منطقه خصوصاً ناوگان پنجم دریایی در خلیج فارس و دیگر پایگاه های نظامی در کشورهای همسایه ایران و زیردریایی های اتمی گزینه دیگر است. اسراییل چندی پیش سه فروند زیردریایی اتمی کوسه، دلفین و نهنگ را که مجهز به موشک های کروز با قابلیت حمل کلاهک هستهیی هستند از آلمان تحویل گرفته و در آبهای بین المللی مستقر کرده است.
در کنار این موارد حمله موشکی با استفاده از موشکهای کروز توماهاوک از سوی آمریکا و موشکهای جریکو از سوی اسراییل می تواند مکمل حمله نظامی احتمالی به ایران باشد.
به عنوان یک گزینه تکمیلی ایالات متحده آمریکا چندی پیش سامانه دفاع ضدهوایی موسوم به کیپات بارزل (گنبد آهنین) را در جنوب صحرای نقب برای دفاع از آسمان اسراییل مستقر کرده است. این سامانه در عمل هنوز آزمایش نشده است. نفوذ یک فروند پهباد شناسایی با بهره گیری از فناوری ایرانی به آسمان اسراییل نشان داد که سامانه گنبد آهنین چندان قابل اعتماد نیست.
هرگونه حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هستهیی ایران، اگر چه به وارد آمدن ضرباتی سهمگین منجر می شود، اما با توجه به ویژگی های دکترین بازدارندگی ایران، بر ثبات منطقه تاثیراتی درازمدت و غیرقابل کنترل بر جای خواهد گذاشت. مقامات ایرانی بارها تاکید کرده اند که هرگونه حمله نظامی به ایران، امنیت منطقه را به خطر خواهد انداخت. این امر را حتی خود مقامات آمریکایی نیز می پذیرند، چنانچه مایک مولن پیش از این در اظهاراتی گفته بود که این منطقه از جهان فوق العاده بی ثبات است و من نیازی ندارم که بیش از این بی ثبات شود.
این بی ثباتی نیز متاثر از نوع پاسخ ایران خواهد بود؛ بنا به اذعان محافل سیاسی و امنیتی، پاسخ ایران به حمله آمریکا بسیار فراتر از حد انتظار خواهد بود. با این حال در صورت حمله هوایی آمریکا، موشک هایYakhonts 26 ، Sunburn 22، Exocet و موشکهای نسل 1، 2 و 3 شهاب به همراه نیروی هوایی ایران، هواپیماهای امریکایی و اسرائیلی را سرنگون خواهند کرد. پاسخی که مقامات ایران همواره از آن غیرقابل تصور یاد کرده اند، خسارات وارده را به حدی خواهد رساند که اولین حمله جدی به پایگاهها و ناوهای هواپیمابر امریکا پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفته، و متعاقب آن تمام منافع آمریکا در سراسر جهان مورد حمله قرار خواهد گرفت. همچنین وسعت عملیات مینگذاری بسیار فراتر از انتظار شناورهای مین روب آمریکا به وقوع خواهد پیوست که تلفات نیروهای آمریکایی را به شدت افزایش میدهد.
از سوی دیگر، عراق و افغانستان به شدت ناامن شده، و امنیت اسراییل و متحدان آمریکا در منطقه مورد تهدید جدی قرار میگیرد. در تنگه هرمز پس از دریافت ضربات حمله اولیه، ایران وارد عمل شده و در حد توان تانکرهای نفتکش را غرق میکند. این عمل دروازه نفت را به روی جهان مسدود کرده، و شوک انرژی عظیمی بر دنیا وارد خواهد کرد.
سامانه پیشرفته دفاع ضدهوایی ایرانی مستقر در تاسیسات هستهیی ایران به علاوه استقرار این تاسیسات در عمق 300 تا 400 متری زمین و توزیع آنها در جغرافیای ایران، احتمال هرگونه موفقیت حمله هوایی و موشکی در نابودی آنها را به حداقل رسانده است.
رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق آمریکا می گوید تحریم اقتصادی ایران بیش از آنکه پیش بینی می شد موثر بوده، و واشنگتن معتقد به ادامه رویکرد سیاسی و اقتصادی کنونی علیه تهران است.گیتس این گفته ها را در واکنش به اظهارنظر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل اعلام کرد. نتانیاهو در جریان سفر به آمریکا و در نیوارلئانز در ملاقات با جو بایدن معاون رئیس جمهوری آمریکا گفته بود که تنها تهدید به یک اقدام نظامی جدی علیه ایران می تواند برنامه های هستهیی این کشور را متوقف کند.در پاسخ به نتانیاهو، اما گیتس گفت که من با این دیدگاه مخالفم که فقط یک تهدید نظامی ایران را مجبور می کند به برنامه هستهییاش پایان دهد.
آمریکا نیک واقف است که نرخ روزافزون ضریب نفوذ ایران در منطقه آشوبناک خاورمیانه موجبات تثبیت بیش از پیش قدرت سنتی ایران را فراهم آورده است.ضمن اینکه اشغال نافرجام افغانستان و عراق، انتظارات و انتقادات تصاعدی مردمی و برآورده نشدن تراستها و کارتلهای نفتی و امنیتی در کنار پنتاگونی که با بیلان منفی 5 میلیارد دلاری ماهانه مواجه است، بسیاری از برآوردها را به هم زده است.
به واقع با لحاظ نمودن تمامی این واقعیات در جغرافیای امنیتی ایران، احتمال هر گونه حمله نظامی از سوی آمریکا یا اسراییل به تاسیسات هستهیی ایران بعید به نظر می رسد.
حفره های خالی در مجموعه سازمانهای امنیتی، شکست های متعدد اطلاعاتی و جاسوسی سیا و موساد از سازمان های اطلاعاتی ایران نظیر RQ-170، فقر اطلاعاتی در خصوص مکان دقیق و نحوه ضربه پذیری و توزیع پذیری تاسیسات هستهیی ایران، قیمت روز افزون سبدهای انرژی، فرسایش آشکار و غیرقابل انکار در پیشروی ماشین جنگی آمریکا در بعد سخت افزاری و عدم حمایت افکار عمومی جهانی و آمریکایی در وارد شدن به جنگ سوم در بعد نرم افزاری و بسیاری دیگر از دلایل ریز و درشت داده هایی هستند که می توان از آن نتیجه گرفت از گفته های اوباما تا گفته های مولن و نتانیاهو همه و همه سناریویی از جنگ روانی آمریکایی علیه برنامه هستهیی ایرانی است.
غرب از نوامبر 2003 و مطرح شدن پرونده هستهیی ایران با وجود گزارشهای مکرر آژانسهای اطلاعاتی آمریکا و آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره عدم انحراف برنامه هستهیی ایران، احتمال انحراف آن به سمت نظامی شدن را بدون هیچ سند و مدرکی عنوان کرده، و تهدید حمله نظامی به ایران از همان دوران آغاز شد و در این سالها تهدید به حمله نظامی از سوی مستکبران به عنوان یک اهرم فشار و ابزار تبلیغاتی فراز و فرود داشته است، تا جایی که حتی برخی از مسولین در رسانه ملی خبر از آغاز جنگ دادند.
بهمن ماه سال گذشته اما تهدید حمله نظامی به ایران تغییر رنگ داد تا جایی که لئون پانهتا وزیر دفاع آمریکا حتی برای حمله اسرائیل به ایران، زمان احتمالی را نیز عنوان کرد و گفت که از بهار تا تیر ماه سال آینده(سال جاری)، زمان حملهی احتمالی خواهد بود.
در همین حال یک روز بعد از تعیین زمان برای حمله به ایران سخنان رهبرفرزانه انقلاب آب را بر آتش جنگ افروزان ریخت و تهدیدهای پوشالی مستکبران رنگ باخت.
"ما در قضایاى ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزى جنگ سى و سه روزه و پیروزى جنگ بیست و دو روزه بود." این جمله بخشی از بیانات آیت الله العظمی خامنه ای 14 بهمن ماه 90 در خطبه های نمازجمعه تهران در واکنش به اظهارات حاکم جزیره بحرین درباره دخالت در امور بحرین از سوی ایران بود که از یک سو اعلام اقتدار جمهوری اسلامی و از سوی دیگر به رخ کشیدن خاکریز مقاوت اسلامی بالای سر صهیونیستها بود.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در بخش دیگری از بیانات خود می فرمایند: مرتباً تهدید میکنند؛ تهدید به این زبان: همهى گزینهها روى میز است! یعنى حتّى گزینهى جنگ. این، تهدید به جنگ است با این زبان. خب، این تهدید به جنگ، به ضرر آمریکاست؛ ......این تهدیدها نشاندهندهى عجز آمریکا از مقابلهى منطقى و مقابلهى گفتمانى است؛......لذا هرچه تهدید کنند، به ضررشان است. البته آنها و دیگران بدانند - میدانند هم - که ما هم در برابر تهدید به جنگ و تهدید به تحریم نفتى، تهدیدهائى داریم که در وقت خودش، آن وقتى که لازم باشد، انشاءاللَّه اعمال خواهد شد.
پیام های رهبر انقلاب در این فرمایشات بسیار صریح، روشن، کوبنده و بی سابقه بود. طرح صریح راهبرد "تهدید در مقابل تهدید" ، بهطور کلی ادبیات و رویکرد تبلیغاتی غرب و رژیم صهیونیستی را تغییر داد، بهطوری که اوباما دو روز بعد در گفتوگو با شبکه NBC تأکید کرد که اسرائیل برنامهای برای حملهی نظامی به ایران ندارد، همچنین نتانیاهو نیز در جلسه وزیران کابینهاش خطاب به وزیران و ژنرالهای ارتش اظهارنظر در مورد حمله به ایران را ممنوع کرد و سارکوزی رئیسجمهور فرانسه نیز صراحتاً حمله به ایران را "راهحلی نامناسب" خواند.
دوهفته بعد از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی توان صهیونیستها برای حمله به ایران را زیر سوال برد و این ادعا از سوی مقامات اسرائیل را یک بلوف خواند.
در گزارش نیویورک تایمز آمده است: کارشناسان نظامی آمریکایی بر این نظرند که حمله به تاسیسات اتمی ایران برای نیروی هوایی اسرائیل به منزله آزمونی بسیار دشوار است؛ خلبانان مجبور خواهند بود بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر بر فراز خاک ایران پرواز کنند، باید در میان راه سوختگیری کنند، از پدافند هوایی نیروی نظامی ایران عبور کنند و همزمان چند تاسیسات اتمی زیرزمینی ایران را مورد حمله قرار دهند.
به گزارش این روزنامه، برخی کارشناسان امریکایی مطمئن نیستند که اسرائیل اصلا توانایی نظامی انجام چنین حملهای را دارا باشد. همچنین روشن نیست که بمبهای آمریکایی سنگرشکنی که اسرائیل در اختیار دارد، به قدر کافی قوی باشند که بتوانند به تاسیسات حفاظتی زیرزمینی عمیق ایران آسیب وارد کنند.
"نیویورک تایمز" میآورد: که این نگرانی وجود دارد که در صورت حمله هوایی ناموفق اسرائیل، امریکا به داخل کشمکش کشیده شود. به نظر کارشناسان، حتی اگر حجم بالایی از سلاحهای زرادخانه آمریکا هم به کار گرفته شود، چندین هفته طول میکشد تا تاسیسات اتمی ایران ویران شوند. به گفته کارشناسان، در مورد احتمال عملیات انتقامی ایران هم نگرانی بزرگی وجود دارد.
حال در صورت مفروض داشتن حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به تاسیسات هستهیی ایران میتوان سناریوهای محتملی را برای طرح حمله مطرح کرد. این مفروضات در حالی است که اسراییل در یک ابتکار پیشدستانه و با غافلگیری ایالات متحده علیه تاسیسات هستهیی ایران اقدامی نظامی بعمل آورد، چرا که آمریکا ضمن خودداری از بکارگیری گزینه نظامی همواره اسراییل را از اقدام به این گزینه بر حذر داشته است.با این وجود و بر فرض این اقدام می توان سناریوهای زیر را در نظر داشت.
با توجه به قدرت تجهیزاتی و لجستیکی آمریکا، رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد با توان نیروی هوایی آمریکا از پایگاههای نظامی این کشور در منطقه نظیر پایگاه هوایی اینجرلیک ترکیه، الولید قطر و پایگاه پنجم نیروی دریایی در بحرین یا حتی پایگاه نظامی لانگلی ویرجینیا با استفاده از هوایپماهای رادگریز سری F نظیر F35 یا بمب افکنهای B2 اقدام به بمباران تاسیسات هستهیی ایران کند. با توجه به دوری اسراییل و همچنین نیاز به عبور هواپیماهای این کشور از حریم هوایی کشورهای منطقه سناریوی حمله هوایی این رژیم با محدودیتهای جدی مواجه است. جمهوری اسلامی ایران نیز بارها هشدار داده است موافقت هر یک از کشورهای همسایه ایران با عبور جنگنده های آمریکایی و اسراییل از حریم هوایی آنها مترادف همکاری آنها در حمله علیه ایران است.
استفاده از توان ناوگان دریایی آمریکا در منطقه خصوصاً ناوگان پنجم دریایی در خلیج فارس و دیگر پایگاه های نظامی در کشورهای همسایه ایران و زیردریایی های اتمی گزینه دیگر است. اسراییل چندی پیش سه فروند زیردریایی اتمی کوسه، دلفین و نهنگ را که مجهز به موشک های کروز با قابلیت حمل کلاهک هستهیی هستند از آلمان تحویل گرفته و در آبهای بین المللی مستقر کرده است.
در کنار این موارد حمله موشکی با استفاده از موشکهای کروز توماهاوک از سوی آمریکا و موشکهای جریکو از سوی اسراییل می تواند مکمل حمله نظامی احتمالی به ایران باشد.
به عنوان یک گزینه تکمیلی ایالات متحده آمریکا چندی پیش سامانه دفاع ضدهوایی موسوم به کیپات بارزل (گنبد آهنین) را در جنوب صحرای نقب برای دفاع از آسمان اسراییل مستقر کرده است. این سامانه در عمل هنوز آزمایش نشده است. نفوذ یک فروند پهباد شناسایی با بهره گیری از فناوری ایرانی به آسمان اسراییل نشان داد که سامانه گنبد آهنین چندان قابل اعتماد نیست.
هرگونه حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هستهیی ایران، اگر چه به وارد آمدن ضرباتی سهمگین منجر می شود، اما با توجه به ویژگی های دکترین بازدارندگی ایران، بر ثبات منطقه تاثیراتی درازمدت و غیرقابل کنترل بر جای خواهد گذاشت. مقامات ایرانی بارها تاکید کرده اند که هرگونه حمله نظامی به ایران، امنیت منطقه را به خطر خواهد انداخت. این امر را حتی خود مقامات آمریکایی نیز می پذیرند، چنانچه مایک مولن پیش از این در اظهاراتی گفته بود که این منطقه از جهان فوق العاده بی ثبات است و من نیازی ندارم که بیش از این بی ثبات شود.
این بی ثباتی نیز متاثر از نوع پاسخ ایران خواهد بود؛ بنا به اذعان محافل سیاسی و امنیتی، پاسخ ایران به حمله آمریکا بسیار فراتر از حد انتظار خواهد بود. با این حال در صورت حمله هوایی آمریکا، موشک هایYakhonts 26 ، Sunburn 22، Exocet و موشکهای نسل 1، 2 و 3 شهاب به همراه نیروی هوایی ایران، هواپیماهای امریکایی و اسرائیلی را سرنگون خواهند کرد. پاسخی که مقامات ایران همواره از آن غیرقابل تصور یاد کرده اند، خسارات وارده را به حدی خواهد رساند که اولین حمله جدی به پایگاهها و ناوهای هواپیمابر امریکا پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفته، و متعاقب آن تمام منافع آمریکا در سراسر جهان مورد حمله قرار خواهد گرفت. همچنین وسعت عملیات مینگذاری بسیار فراتر از انتظار شناورهای مین روب آمریکا به وقوع خواهد پیوست که تلفات نیروهای آمریکایی را به شدت افزایش میدهد.
از سوی دیگر، عراق و افغانستان به شدت ناامن شده، و امنیت اسراییل و متحدان آمریکا در منطقه مورد تهدید جدی قرار میگیرد. در تنگه هرمز پس از دریافت ضربات حمله اولیه، ایران وارد عمل شده و در حد توان تانکرهای نفتکش را غرق میکند. این عمل دروازه نفت را به روی جهان مسدود کرده، و شوک انرژی عظیمی بر دنیا وارد خواهد کرد.
سامانه پیشرفته دفاع ضدهوایی ایرانی مستقر در تاسیسات هستهیی ایران به علاوه استقرار این تاسیسات در عمق 300 تا 400 متری زمین و توزیع آنها در جغرافیای ایران، احتمال هرگونه موفقیت حمله هوایی و موشکی در نابودی آنها را به حداقل رسانده است.
رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق آمریکا می گوید تحریم اقتصادی ایران بیش از آنکه پیش بینی می شد موثر بوده، و واشنگتن معتقد به ادامه رویکرد سیاسی و اقتصادی کنونی علیه تهران است.گیتس این گفته ها را در واکنش به اظهارنظر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل اعلام کرد. نتانیاهو در جریان سفر به آمریکا و در نیوارلئانز در ملاقات با جو بایدن معاون رئیس جمهوری آمریکا گفته بود که تنها تهدید به یک اقدام نظامی جدی علیه ایران می تواند برنامه های هستهیی این کشور را متوقف کند.در پاسخ به نتانیاهو، اما گیتس گفت که من با این دیدگاه مخالفم که فقط یک تهدید نظامی ایران را مجبور می کند به برنامه هستهییاش پایان دهد.
آمریکا نیک واقف است که نرخ روزافزون ضریب نفوذ ایران در منطقه آشوبناک خاورمیانه موجبات تثبیت بیش از پیش قدرت سنتی ایران را فراهم آورده است.ضمن اینکه اشغال نافرجام افغانستان و عراق، انتظارات و انتقادات تصاعدی مردمی و برآورده نشدن تراستها و کارتلهای نفتی و امنیتی در کنار پنتاگونی که با بیلان منفی 5 میلیارد دلاری ماهانه مواجه است، بسیاری از برآوردها را به هم زده است.
به واقع با لحاظ نمودن تمامی این واقعیات در جغرافیای امنیتی ایران، احتمال هر گونه حمله نظامی از سوی آمریکا یا اسراییل به تاسیسات هستهیی ایران بعید به نظر می رسد.
حفره های خالی در مجموعه سازمانهای امنیتی، شکست های متعدد اطلاعاتی و جاسوسی سیا و موساد از سازمان های اطلاعاتی ایران نظیر RQ-170، فقر اطلاعاتی در خصوص مکان دقیق و نحوه ضربه پذیری و توزیع پذیری تاسیسات هستهیی ایران، قیمت روز افزون سبدهای انرژی، فرسایش آشکار و غیرقابل انکار در پیشروی ماشین جنگی آمریکا در بعد سخت افزاری و عدم حمایت افکار عمومی جهانی و آمریکایی در وارد شدن به جنگ سوم در بعد نرم افزاری و بسیاری دیگر از دلایل ریز و درشت داده هایی هستند که می توان از آن نتیجه گرفت از گفته های اوباما تا گفته های مولن و نتانیاهو همه و همه سناریویی از جنگ روانی آمریکایی علیه برنامه هستهیی ایرانی است.