سیاسی

تنش‌زایی برخی احزاب به شکل‌گیری احزاب قوی صدمه وارد کرد

پرداختن به مسئله احزاب و آسیب شناسی آنها در رسانه‌ها از جمله موضوعات ومباحثی است که شاید بارها و بارها تکرارشده است. اما هر بار نتیجه عملی کمتری از آن مباحث به دست آمده است؛ چرا که شاید دلیل در جایی فراتر از حوزه خاص احزاب قرار دارد احزاب بخشی از یک دستور کار سیاسی گسترده‌تر در دموکراسی‌ها هستند و تا زمانی که ساختارهای کلان این دستور کارها مورد توافق و اجماع قرارنگیرد. احتمال به نتیجه رسیدن گفت‌و گوهای انتزاعی در این باره کمتر می‌شود.
پرداختن به مسئله احزاب و آسیب شناسی آنها در رسانهها از جمله موضوعات ومباحثی است که شاید بارها و بارها تکرارشده است. اما هر بار نتیجه عملی کمتری از آن مباحث به دست آمده است؛ چرا که شاید دلیل در جایی فراتر از حوزه خاص احزاب قرار دارد احزاب بخشی از یک دستور کار سیاسی گستردهتر در دموکراسیها هستند و تا زمانی که ساختارهای کلان این دستور کارها مورد توافق و اجماع قرارنگیرد. احتمال به نتیجه رسیدن گفتو گوهای انتزاعی در این باره کمتر میشود.

با این توصیف روزنامه ایران میزگردی را میان پنج نفر از اصلاح طلبان برگزار کرده است که جملگی تجربه کار حزبی و مطبوعاتی را همزمان دارند. محمدمهدی اسلامی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و مدیر موسسه مطبوعاتی شما، دکتر محمد جواد حقشناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و مدیر مسئول سابق روزنامه اعتماد ملی، دکتر حمید رضا جلایی پور عضو شورای مرکزی حزب مشارکت ایران اسلامی و مدیر مسئول سابق روزنامههای جامعه و نوسازی، دکتر امیر محبیان دبیر کل حزب نواندیشان ایران اسلامی و عضو سابق شورای سردبیری روزنامه رسالت، دکتر غلامعلی دهقان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه و فعال مطبوعاتی در این میزگرد شرکت داشتند. در ادامه سخنان محمدمهدی اسلامی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی را در این میزگرد مرور می کنیم.

مجری: آقای دکتر روحانی مدتی پیش ضمن اظهار تأسف، از فقدان تشکل های منسجم و دقیق حزبی گلایه کردند. به نظر شما چرا احزاب ایران چنین ویژگیهایی دارند؟

اسلامی: حضور حقیر در این جلسه نشان میدهد جامعه ما ضد تحزب نیست. فعالان حزبی در این جلسه همگی به یکی دو نسل جلوتر از بنده تعلق دارند. حضور من در موتلفه از سال 73 رقم خورد. مسئله کادرسازی در موتلفه رخداده. من از بخش نوجوانان، جذب حزب شدم و پلههای حزبی را طی کردم و چند بار در مجمع عمومی شرکت کردم تابه شورای مرکزی حزب وارد شدم. این که بگوییم تفکر ما در کشور ضد تحزب است حرف درستی نیست. واقعاً مشکلات جدی وجوددارد که نگذاشته به آن بلوغی که مدنظر آقایان است برسیم. به نظر من اصلیترین مانع تشکیل حزب قوی و گسترده در کشور منع کار اقتصادی در قانون احزاب ماست.

یعنی در واقع احزاب حق کار اقتصادی ندارند و از طرفی درآمدی هم برای آنها پیشبنی نشده و خود قانون زمینهساز ایجاد یک فساد اقتصادی میشود، مگر حزبی مانند موتلفه که در حدود 200 شهرستان دفتر دارد و در هر شهرستان چندین عضو دارد و این حق عضویتها جمع میشود و ما بخشی از بدنهمان اعضایی هستند که استطاعت پرداخت حق عضویت را دارند و در برخی تشکلها مانند بخش کارگری ممکن است این حق عضویت خیلی جدی نباشد اما بش از 70 درصد اعضای ما را فرهنگیان تشکل میدهند.

به نظر من یکی از موانع اصلی که موجب میشود باندها و گروهها جای احزاب قوی را بگیرند منع قانونی برای فعالیت اقتصادی احزاب است. قانون انتخابات ما جوری طرح شده که برای ورود به مجلس هیچ گونه سابقه فعالیت حزبی الزامی نشده، موتلفه در مجلس هشتم و نهم فراکسیون حزبی تشکیل داده است و خیلی از مواقع لوایح و طرحهایی که در دستور کار است در این فراکسیون و کمیسیونهای تخصصی موتلفه بررسی میشودو کاملا دستاورد این مسئله برای نمایندگان موتلفه محسوس است.

اگر خاطره بدی از احزاب در ایران وجود دارد زیاد لازم نیست به عقب برویم مثال حزب مشارکت موضوع را روشن میکند ما در مقاطع متعددی پس از انقلاب شاهد بودیم که احزاب ما ادبیات و قواعد مردم سالارانه را محترم نشمردند و همین منجربه پس زدن مردم شده است.

به عنوان نمونه در زمانی که مرحوم آقای عسکراولادی دبیر کل حزب بودند نامه نگاری با حزب مشارکت را کلید زدند. قصد من زیر سئوال بردن حزب مشارکت نیست. صرفاً قصد دارم یک نمونه تاریخی را مثال زده باشم. پس از سومین نامهای که مبادله شد حزب مشارکت دیگر ادامه نداد. هفت نامه از سوی موتلفه ارسال شد و فقط 3 نامه از مشارکت پاسخ داده شد. حتی ما پیگیر شدیم که این دیالوگ نصف و نیمه کاره رها شده است.

یا تحصنی که در مجلس ششم اتفاق افتاد نمونه بارز تخطی از قواعد دموکراسی بود و یا دو سال پیش ما ما با جناب آقای حق شناس یک گپ و گفتی داشتیم، در رابطه با انتخابات سال 88 و ایشان به عنوان عضو و حزب اعتماد ملی این را پذیرفتند که عملکرد دبیر کل حزب اعتماد ملی در نپذیرفتن فصلالخطاب در انتخابات رفتاری است که در قواعد دموکراسی غربی پذیرفته شده نیست. تنشزایی احزاب در ایران آسیب جدی بوده که به شکلگیری احزاب قوی صدمه وارد کرده. این ذهنیت در مردم ما وجود دارد که احزاب تنشزا هستند، در جلسات دانشجویی که ما شرکت میکنیم برخی به ما میگویند شما حزب نیستید هیاتهای موتلفه هستید!

نامزد انتخاباتی ما در انتخابات مجلس با تقلب یکی ازنامزدهای دیگر در یک شهرستان حذف شد. در بازشماری آرا یقین حاصل کردیم که تقلب صورت گرفته. نهادهای رسمی کشور گفتند تنش برای امنیت ملی ایجاد میکنند میشود از دعوای خود صرفنظر کنید؟ نامزد ما نهایتا صرفنظر و شرایط خاص کشور را لحاظ کرد. در انتخابات مجلس و در شهرهای کوچک احتمال تقلب وجود دارد اما اینکه زیرمیز بازی بزنیم منجرمیشود به اینکه دبیر کل یک حزب مانند آقای کروبی را برای سالهای زیادی در عرصه سیاسی کشور نبینیم در حالی که اعتماد ملی میتوانست برای جریان سیاسی کشور حزب مفیدی باشد.

جلایی پور: همین الان آقای کروبی پایگاه اجتماعی دارند.

اسلامی: من ادعای شما را نفی نمیکنم اما ایشان در عرصه سیاسی کشور حضور ندارند.

جلایی پور: فکر میکنید نیست.

اسلامی: یعنی ایشان الان در جلسات شورای مرکزی حزب اعتماد ملی شرکت میکنند؟

جلایی پور: ببینید این شخصیتها وقتی از یک نامزد در انتخابات حمایت میکنند آرا جابجا میشود. چون اینها دیگر یک فرد نیستند.

اسلامی: من ریشه آرای آقای روحانی را چیز دیگری میدانم که الان موضوع بحث ما نیست.

جلایی پور: شما هویت اشخاص را زیر سئوال میبرید.

اسلامی: خانه احزاب یک نمونه دیگری است که نشان میدهد احزاب ما تنشزایی را به رعایت قواعد ترجیح دادند و نتوانستند دور هم جمع شوند تا یک خانه احزاب داشته باشیم. ولی به هر حال این روند تنشزایی میان احزاب منجر به این شد که خودمان سر خودمان را تراشیدیم و مردم دیگر به احزاب اعتماد نمیکنند و بحثهای دیگر هم با مشکل مواجه می‌‌شود. دوباره تاکید میکنم در همین شرایط حزب موتلفه و مشارکت و اعتماد ملی و حتی احزاب دیگر خوب عضوگیری کردند اما خاطره بد مردم از احزاب را که به حزب گریزی منجر شد نمیتوان انکار کرد.

نکته دیگر اینکه تریبونهای عمومی ما ضد تحزب کار کردند. رهبری در کرمانشاه یک بحث دقیقی را مورد تحزب مطرح میکنند و اغلب رسانهها پوشش مناسبی به این مسئله نمیدهند. در حالی که معمولا بیانات رهبری در مورد مسائل مختلف را همه رسانهها پوشش میدهند اما این فراز از بیانات ایشان از بخشهای کمتری پوشش یافته سخنان ایشان است، یعنی اغلب رسانهها بحث تحزب را جدبی نمیگیرند و به بازیهای سیاسی خود مشغول هستند به نظرم تاثیر رسانه در کمرنگ شدن مساله تحزب در ایران را نباید مورد غفلت قرار داد.

جلایی پور: ... آقای حبیبی که البته من از پیش از انقلاب به ایشان ارادت دارم چون میدانید که الان در موتلفه نان هست اما زمانی که منزل ما پایگاه موتلفه بود نانی در آن نبود بلکه فقط زندان و بدبختی و دربه دری بود.

اسلامی: الان هم نانی در موتلفه نیست.

جلایی پور: نه الان خیلی عالی است. اگر من الان عضو موتلفه بودم حتماً وضع خیلی بهتر بود.

اسلامی: 8 سال آقای احمدی نژاد هر شخصی که میفهمیدند عضو موتلفه است عزلش میکردند.

مجری: آقای اسلامی علت عدم اقبال مردم به حزب موتلفه که سابقه و ریشه تاریخی قابل دفاعی هم دارد چیست؟

اسلامی: من ابتدا در پاسخ به آقای جلایی پور که گفتند آقای حبیبی در باره حزب مشارکت بی انصافی کردند من افسوس میخورم حزب مشارکت سال 88 سایتی را راهاندازی کرد و پس از مدتی جمع شد و الان آرشیوی از مواضع این حزب در سال 88 در دسترس نیست.

محبیان: همین حالا سایت حزب مشارکت روی شبکه اینترنت است. اما همه مطالب روی این سایتی که شما میفرمایید نیست. برای مثالتواتر استفاده از واژه سکولاریسم در بین اعضای حزب مشارکت و نه در بیانیههای این حزب قدری زیاد است.

جلایی پور: من خودم جزو روضهخوانهای حزب مشارکت هستم. من گفتم سکولاریسم؟

محبیان: اینها رسماً هیچ گاه اعلام نکردهاند عملاً به این سمت رفتهاند اما...

اسلامی: من سراغ دارم و اگر میدانستم که بحث به اینجا میکشد با خودم میآوردم. دین در ساحت فردی یعنی سکولاریسم دیگر. آقای محمدرضا خاتمی میگوید ما یک حزب ایدئولوژیک نیستیم میگوید اعتقاد نداریم ایدئولوژی وارد ساحت سیاست شود این یعنی سکولاریسم.

این نگاهی است که آقای حبیبی آن را نقد میکند. نمیگوید آقای جلایی پور متدین نیست بله من برادر شهید شما را میشناسم. خانواده محترم شما را میشناسم. اما این دلیل نمیشود نگاه شما را که قائل به حاکمیت اسلام بر جامعه نیستید نقد نکنیم. حرف آقای حبیبی این است نه این که بگوید شما نماز نمیخوانید به متدین بودن شما کسی شکی ندارد.

نکته دیگر این که گفتید موتلفه اگز حزب بود باید 10 درصد مجلس را میداشت همین حالا موتلفه بیش از 15 درصد مجلس را دارد. اشکالی که رسانههای ما دارند این است که بسیار بسیار مرکز محورند. فقط تهران را میبینند، معاون سیاسی حزب موتلفه در یک شهرستان با تابلو حزبی نامزد شده و رای بسیار خوبی هم آورده در برابر نامزدی که چند ماه قبل روسای طوایف را بارها ملاقات کرده و نماینده مجلس قبل هم بوده است توانسته پیروز شود. اما در باره تهران باید یک مقدار شرایط را متفاوت بررسی کنیم.

وقتی تریبونهای رسمی کشور ضد حزب عمل میکند به طور طبیعی نباید در شهرهای مثل تهران انتظار داشته باشیم افراد حزبی رای بیاورند. مضاف بر این که موتلفه در انتخابات مجلس به این نتیجه رسیده بود که اصولگرایان باید یک لست بدهند و روی آن لیست آنقدر کار شد که در نهایت ما به این نتیجه رسیدیم که 2 نامزد اصلی ما در تهران رای نخواهند آورد و جمعبندی ما این بود که در مجموع فایده اصلی را لیست اصولگرایان خواهند داشت و موتلفه برای آرمانهایش حاضر است حتی نامزدهای خودش هم رای نیاورد ولی ما 43 عضو رسمی موتلفه در مجلس داریم و این به معنی شکست نیست البته معنای پیروزی هم نمیدهد و این به معنی شکست نیست البته معنای پیروزی هم نمیدهد و به معنی این هم نیست که جامعه به موتلفه نه گفته است. بالاخره سپهر سیاست در جامعه فراز و فرودهای زیادی دارد.

https://shoma-weekly.ir/WCs8MM