اسدالله بادامچیان در گفتو گو با ایسنا، درباره راهکارهای حل مشکلات اقتصادی و ارزی کشور اظهار کرد: برنامه موتلفه برای حل این مشکلات، بررسی میزان ارز موجود و تقسیم عادلانه صحیح و کارآمد و کارشناسی شده ارز است. مسئولان ناکارآمد، شبکه سودجو و سیاستهای غلط مشکلات ارزی را ایجاد کرده است.
وی همچنین بیان کرد: دولت اگر میتواند مشکل را حل کند به مردم بگوید. مثلا بگوید در دو ماه مشکلات را حل میکنم و اگر نتوانست در پایان دو ماه مشکلات را حل کند، از ملت عذرخواهی کرده و بگوید میخواستم مشکلات را حل کنم اما نتواستم. رئیس جمهور قبل از اینکه دیر شود باید فکری کند. شنیدهایم بحثهایی برای تغییر در دولت وجود دارد. دولت تغییر را به صورتی انجام ندهد که فایده ای نداشته باشد. تغییر باید اساسی و اصولی باشد که به مردم امید بدهد.
متن گفت و گوی ایسنا با اسدالله بادامچیان درباره راههای حل مشکلات اقتصادی کشور به شرح زیر است:
مسایل اقتصادی و ارزی مشکلات زیادی را در جامعه و بازار ایجاد کرده است. شما چه پیشنهادی به دولت برای حل این مشکلات دارید؟
اداره کشور دست قوه مجریه است و مردم، رییسجمهور را انتخاب میکنند. نمایندگان مجلس هم به وزرا رای میدهند تا اداره امور به نحو مطلوب انجام شود بنابراین در هر موردی دولت باید مشکلات را حل کند. رویه امثال من این نیست که با دولتها یا مسئولان دعوا کنم، باید به کسی که مسئول میشود کمک کرد تا مشکلات کشور حل شود نه اینکه ایستاد و با او دعوا کرد، از دعوا هیچ چیزی در نمیآید. بحث من برخورد جناحی و سیاسی با دولت نیست.
اداره کشور بیش از دو قوه مجریه و مقننه به دست دولت است. اگر مجری توانایی اجرای قانون خوب را نداشته باشد، آن قانون خوب را به باد میدهد بنابراین دولت باید برای حل مشکل اقتصادی، مشکل ارز و سوء استفادهها از وضعیت بازار راهحل داشته باشد و اگر نمیتواند مشکلات را حل کند صادقانه به مردم بگوید. وقتی پزشکی نتوانست بیمار را معالجه کرد، بیمار پزشک خود را عوض میکند. کسی نباید به خاطر مقام در جایگاه خود بایستد. دکتر ظریف که من برای ایشان احترام قائلم در اتاق بازرگانی میگوید که خیال نکنید اگر اصولگرایان سر کار بیایند با این وضعیت موفق میشوند. با این اظهارنظر و این وضعیت، دولت موفق نخواهد شد زیرا این وضعیت مال همین دولت است، اگر دولت نمیتواند موفق شود چرا مانده است؟ رییسجمهور از مردم عذرخواهی کند و از آنها بخواهد که دو مرتبه در یک رایگیری، نظر خود را بدهند.
از کجا معلوم میشود اگر اصولگرایان بیایند وضعیت عوض نمیشود؟ به نظرم اگر اصولگرایان بیایند وضعیت عوض میشود چون شرایط فعلی حاصل کار اصلاحطلبان، امید و اعتدالیون است که نه در مجلس و نه در دولت نتوانستند کاری کنند. از نظر موتلفه حل مشکل اقتصادی و ارزی کشور به یک مجموعه سالم، قوی و حزبی نیاز دارد و اشخاص نمیتوانند این مشکلات را حل کند زیرا شبکههای نفوذ و سودجو وجود دارد که سازمان یافته هستند و اگر شخص بخواهد به آن رویارویی کند این شبکه او را میشکند بنابراین به یک حزب سالم، قوی و پاک نیازمندیم تا مسئولیت را بر عهده بگیریم.
رییسجمهور میتواند بماند اما با چه کسانی در دولت میخواهد کار کند؟ با کسانی که تجربه نشان داده است کارایی لازم را ندارند؟ البته اینها کارهایی هم کردهاند اما نتوانستند مشکلات مردم را حل کنند. برای حل مشکلات آینده هم نمیتوانند کاری کنند. در 22 فروردین رییسجمهور گفت کمبود ارز نداریم و کسی نگران نباشد ولی ارز تامین نشده است. اگر ارز نداریم واقعیت را دولت به مردم بگوید.
در زمان شهید رجایی مساله کمبود قند و چای مطرح شد، جنگ بود و ارز کافی هم نداشتیم، شهید رجایی از مردم کمک خواست تا در مصرف قند و چای صرفهجویی کنند، مردم هم به حرف او گوش کردند چون رجایی را قبول داشتند و میدانستند به جای حقوق 20 هزار تومانی نخستوزیری که بازرگان آن را گرفته بود، 4600 تومان حقوق میگرفت یعنی به اندازه وزرا. شهید رجایی به نوربخش و نعمتزاده گفته بود چون پدران شما پولدارند، حق حقوق گرفتن ندارید. وقتی چنین تفکری باشد، در زیرمجموعه شهید رجایی در دولت و شهید لاجوردی در دادستانی نه اختلاس شکل میگیرد و نه حقوقهای نجومی و مشکل مردم هم حل میشود. من معتقدم دولت باید در اختیار یک حزب سالم و متدین باشد که اهل خلاف هم نباشند. کشور در زمان جنگ با درآمد هفت میلیارد دلاری هم به خوبی اداره شد.
بهتر نیست به جای مطرح کردن کنارهگیری دولت، جناحهای سیاسی به دولت کمک کنند تا این مشکلات حل شود؟
کسی میتواند کار را به پیش ببرد که کارآمد، قوی و مقتدر باشد. هر چه به دولت ضعیف کمک کنیم چون ناکارآمد است نمیتواند به پیش برود. من هیچ امیدی ندارم که اگر همه جمع شوند کاری انجام شود چون با کسی که نمیتواند کار را حل کند، نمیشود کار کرد.
ما در کشور حزبی با این شرایط که شما اشاره کردید داریم که بتواند از پس مشکلات برآید؟
مگر موتلفه اسلامی را نداریم؟ یکی از آن احزاب، موتلفه است. این همه حزب داریم، همه آنها که بد نیستند. موتلفه اسلامی در 55 سال فعالیت حزبی خود هیچگونه خلاف مالی، اخلاق یا سیاست غلط نداشته است و هر جا افراد این حزب از جمله شهید رجایی، باهنر، لاجوردی و مرحوم عسگراولادی کار کردند، درخشیدهاند. مهندس میرسلیم که نامزد انتخابات شد کسی نتوانست بگوید که او یک قران در وزارت ارشاد یا فدراسیون نجات غریق خلاف کرده است. هیچ تخلفی از آقای حبیبی سراغ ندارید. ما احزاب مسلط، قوی و خوب داریم.
آیا سلامت اخلاقی یا مالی برای در اختیار گرفتن دولت کافی است؟
نه، اما یک سیاستمدار باید در کنار پاکی و سلامتی، تخصص هم داشته باشد و در امتحان مدیریت موفق باشد. وقتی حزبی سابقه پنجاه سال دارد و با قدرت عمل کرده و یک تخلف هم نداشته است پس میتواند کشور را اداره کند. البته متخصص منحرف بدتر از متدین بدون تخصص است. سعدی میگوید چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد.
اگر موتلفه همین امروز سر کار بیاید چه برنامهای برای حل مشکلات ارزی دارد؟
در اگر که نمیشود خانه ساخت. برنامههای ما برای مهار ارز روشن است. بررسی میزان ارز موجود، تقسیم عادلانه صحیح و کارآمد و کارشناسی شده ارز. اگر دولت می گوید کمبود ارز نداریم پس مشکلات ارزی به چه دلیل است؟ یک مشکل این است که دولت، مسئولان ناکارآمدی سر کار گذاشته که نمیتوانند مشکل را حل کنند. مشکل دوم شبکه سودجویی است که ارز 4200 تومانی را می گیرد اما 8هزار تومان میفروشد. کسی می تواند با این شبکه سودجو مقابله کند که اگر میلیاردها تومان به او پول بدهند خلاف نکند. ولی یک نفر با 5 میلیون تومان خریده میشود و یکی هم با دو میلیارد پایش می لرزد. مشکل سوم سیاستهای غلط ارزی است. کسی که میخواهد دان مرغ وارد کند، ارز را نباید به او بدهند بلکه باید به محل خرید او بپردازند یا کسی که برای بیماریارز میخواهد ارز را باید به محل درمان بپردازند. حل این مشکل به یک گروه قوی، مسلط و آشنا به اقتصاد عملیاتی نه اقتصاد دانشگاهی نیاز دارد بلکه دوستان خیلی خوب هستند ودلشان میخواهد کار کنند اما چون اقتصاد مردمی و ملی را نمیشناسند نمیتوانند اقتصاد را اداره کنند.
اگر سیاست درستی اتخاذ شود نظارت خود به خود ایجاد میشود اما اگر سیاست غلط باشد هرچند نظارت داشته باشیم چیزی درست نمیشود. رئیس جمهور قبل از اینکه دیر شود باید فکری کند. شنیدهایم بحثهایی برای تغییر در دولت وجود دارد. دولت تغییر را به صورتی انجام ندهد که فایده ای نداشته باشد . تغییر باید اساسی و اصولی باشد که به مردم امید بدهد کسانی باید به سر کار بیایند که وظایف خود رابه خوبی انجام دهند. مرحوم عسکر اولادی در کمیته امداد وقتی میگفت مشکلی را حل میکنم، همه می دانستند که مشکل حل شدنی است زیرا او تجربه آموخته، متدین و خالص بود. الان آقای جولایی که در ستاد دیه کار میکند از مردم ، دولت، آقا و بقیه پول میگیرد تا زندانی گرفتار را نجات دهد. به جولایی پول میدهند زیرا می دانند در عمرش ذره ای خلاف ندارد و آدم سالمی است.
بالاخره شما معتقدید که دولت باید کنار برود یا کابینه ترمیم شود؟
من نمی گویم دولت کنار برود. بلکه میگویم کسانی بیاییند که بتوانند مشکلات را حل کنند. چه ربطی به من دارد که دولت برود یا نرود. من میگویم دولت اگر میتواند مشکل را حل کند به مردم بگوید. مثلا بگوید در دو ماه مشکلات را حل میکنم و اگر نتوانست در پایان دو ماه مشکلات را حل کند، از ملت عذرخواهی کرده و بگوید میخواستم مشکلات را حل کنم اما نتواستم. در این شرایط احترام دولت خیلی بیشتر میشود.