حضرت امام سجاد (ع) در مناجات ذاکرین از مواردی استغفار کرده و در اواخر بیان میدارد: «وَ أَسْتَغْفِرُکَ [...] مِنْ کُلِّ شُغْلٍ بِغَیْرِ طَاعَتِکَ.» خدایا! استغفار میکنم از هر کاری که کردم و طاعت تو نبود. باید همیشه مطمئن شویم آنچه انجام میدهیم (منهای تمام حواشی) طاعت خداست. به عنوان یک اصل عرض میکنم. ممکن است خیلی کاستیها و کمبودها وجود داشته باشد، اما بالاخره آخر قضیه باید دید آیا دارم طاعت خدا را میکنم یا نه؟ البته «مَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ» (سوره هود، آیه ۸۸) چه موقع توفیق حاصل میشود؟ نمیدانیم، ولی باید مطمئن باشیم کار ما طاعت خداست. بدون رو در بایستی خدمتتان عرض میکنم. فکر میکنم کسانی که دور این میز جمع شدهاند به دنبال آن هستند که طاعت خدا را بکنند و اگر جز این بود تا حالا دوام نمیآوردند، چون میدانم مشکلات چقدر زیاد هستند و شرایط اقتصادی رسانهای ما با دیگران قابل مقایسه نیست.
وقتی پیامبر (ص) از حجهالوداع برمیگشت، آیه تبلیغ به ایشان نازل شد: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» (سوره مائده، آیه ۶۷) یعنی اگر آنچه را که باید ابلاغ کنی نکنی، آن ۲۲ سالی که زحمت کشیدی همه هیچ است. اینقدر موضوع ابلاغ پیام اهمیت دارد. اصلاً قابل مقایسه نیست. یعنی شما در ترازو هر چه این طرف قرار بدهید باز میبینید کم میآید.
اهمیت قضیه هم به اصالت آگاهیرسانی برمیگردد که با تولید علم فرق میکند. تولید علم و علماندوزی مقولهای است و آگاهی مقولهای بالاتر و فراتر از آن است، چون تا آگاهی در وجدان انسان شکل نگیرد، به عمل منجر نمیشود، میشود علم بیعمل. علم بیعمل هم مثل درخت بیثمر است و فایده ندارد. در نشریه اگر هم بعضی از مواقع یک سری مطالب علمی را مطرح میکنیم، هدفمان آموزش علمی نیست، بلکه هدفمان بیشتر آگاهیرسانی است و دنبال آن هستیم.
به نظر من حزب یعنی پیام و پیام هم یعنی نحوه ابلاغ. بقیه حواشی هستند و نباید مفتون غلبه کمیت بر کیفیت شویم. کیفیت در ایجاد پیام و ابلاغ آن است. میتوانید کمیت را در تعداد اعضا، شعبهها، استانها و شهرستانها پیدا کنید. باید دید چه پیامی در آن است. لذا از کسانی که در مراکز استانها برای ابلاغ پیام در شبکههای اجتماعی و همکاری با شما انگیزه داشتند باید استقبال کنید، این احساس مسئولیت، وجدانی و ارزشمند است، پس باید از اینها، یعنی بوشهر، ایلام و گیلان و... حمایت شود.
قبلاً میگفتند اطلاعات مهم است و قدرت میآورد. کسی که به وزارت میرسد، به خاطر اطلاعاتی که به او میرسانند احساس قدرت میکند و اگر از آن اطلاعات منفک شود، چیزی نخواهد داشت. میخواهم یک پله بالاتر بروم و بگویم امروزه قدرت در آگاهی است که شامل اطلاعات میشود، ولی بیشتر از اطلاعات است.
در اسفند ماه سال ۹۳ در جلسهای که خدمت مقام معظم رهبری تشکیل شد، متوجه شدم که ایشان چه عنایتی به اطلاعات و آگاهیرسانی دارند. آخر سر رهبری جملهای را فرمودند که خوب دقت کنید. در جلسه ۱۷ اسفند ۹۳ ایشان رهنمودهای زیادی داشتند که میتوانید از پایگاه ایشان در بیاورید و بخوانید. یک سری مطالب اساسی را ابلاغ کردند و با لحن توبیخ هم بود. معلوم شد با عدم حضورشان در مراسم درختکاری میخواستند ناخشنودیشان را به آنها بفهمانند. آخر سر هم فرمودند «من حالا اینها را گفتم تا در معرض اطّلاع مردم و قضاوت مردم قرار بگیرد و بر این اساس نمره بدهند به دستگاهها. معیار، دست مردم باشد، به دستگاهها نمره بدهند، قضاوت کنند راجع به دستگاهها» برای اولین بار بود که چنین جملهای را از آقا میشنیدم. یعنی اگر دستگاه اجرایی کارش را انجام نداد، مردم! افشا کنید. قوه مقننه کارش را نکرده است؟ مردم افشا کنید. شورای شهر، محیط زیست، دستگاه قضایی و... اینجا بود که فهمیدم آقا به ما که آنجا جمع شده بودیم داشتند میفهماندند خیال نکنید دست من خالی است. مردم شما را پایین خواهند کشید. قدرت در آنجاست.
این را در ذهنتان داشته باشید، چون میخواهم نتیجهگیری کنم که اگر داریم در حزب بحث و بررسی انتقادی میکنیم، برای این نیست که هوسهای خودمان را ارضا کنیم. برای این است که نسبت به آنچه که آگاهیرسانی و رساندن پیام حق و پیگیریهای آن احساس وظیفه میکنیم.
اقتدار نه فقط در ایران، بلکه اقتدار انقلاب اسلامی در جهان به انعکاس درست این پیام پیوسته است. رمز موفقیت در این صحنه در داشتن اخلاق ابلاغ پیام است. باید بلد باشیم مخاطب را جذب کنیم، اگر اکراه داشته باشند، یعنی از نظر اخلاق رسانهای و ابلاغی ضعف داریم و باید به خودمان برسیم.
ما یک رهبر داریم و یک مجموعه پیامها. ما برای اینکه اینها را اجرا کنیم چه کردهایم؟ آنهایی که باید اجرا میکردند، چرا اجرا نکردند؟ چرا کوتاه آمدند؟ ما چه کار باید بکنیم؟ اگر به این مسائل توجه نکنیم، مگر جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی باقی میماند؟ نظامی که در آن به دستور رهبری عمل نمیشود به خاک مذلت مینشیند. یقین داشته باشید.
به کمیت نگاه نکنید. بحث کمّی نداریم. امام یک نفر بود. اگر میخواستیم استدلال کمّی کنیم، امام هیچ وقت نباید به پیروزی میرسید. کمیت مهم نیست. کیفیت در ذهنتان باشد.
باید این کار انجام بگیرد، زیرا مطالبات اساسی رهبری از ماست. ما که در دولت سمت اجرایی نداریم. وظیفه ما این است که نگذاریم کلام آقا خشک شود. این نکته راهبردی در ذهنتان بماند، پس اگر شما پیام را درست رساندید، به خاطر این نیست که روزنامه و پایگاه «شما» را نگه دارید، بلکه آمدهاید به نظامتان خدمت کنید و اگر نکنید خیانت محسوب میشود. آمدهایم پیامی را که حق میدانیم به آنجایی که باید برسد برسانیم. آیا نتیجه غایی و نهایی آن را بلافاصله میگیریم؟ نه، ولی به تکلیفمان عمل میکنیم. هر وقت خدا خواست و ما را موفق کرد میگوییم «الحمدلله رب العالمین»، «اللهم انی اسئلک رضا بالقضاء.» چه میدانیم خدا کی میخواهد ما را پیروز کند، ولی بدانیم تکلیفمان چیست. مقام معظم رهبری هم فرمودند. دور هم نشستیم که تدبیر اجرایی فرمایشهای ایشان را انجام بدهیم. اصلاً بحث راهبردی ما این است که باید هفتهنامه، روزنامه رایانهای «شما»، پایگاه اطلاعرسانی و... را تقویت میکنیم. در این صحنه مقدس که داریم کار میکنیم باید به این شکل لبیک گفت.