سیاسی

ترجیح دادم زندگی ام کارمندی اداره شود

بنده زندگی ام با حقوق اداره می شود و اگر هم سه ماه حقوق نگیرم مشکل دارم و البته ترجیح دادم که زندگی ام به همین شکل اداره بشود و معتقدم به خصوص بعد از پیروزی انقلاب کسانی که لباس مسئولیت به تن می کنند، بایستی خواه ناخواه این ضرورت را کاملاً رعایت بکنند .
در آستانه سال 1390، گفتگویی با مرحوم محمد نبی حبیبی داشتیم تا در ویژه نامه نوروزی هفته نامه شما درج گردد. متناسب با حال و هوای چنین ویژه نامه ای، ادبیات این گفتگو قدری متفاوت بود و در آن به معرفی سوابق خود پرداخت. بازخوانی آن گفتگو در غم فراقش خالی از لطف نیست:

* چه سالی ازدواج کردید ؟ چندسالتان بود ؟

- 30 سالم بود، سال 53.

* نسبت فامیلی داشتید ؟

- نه نسبت فامیلی نداریم .

* حاصل این ازدواج چند تا فرزند است ؟

- چهار تا فرزند 3 پسر، یک دختر

* ازدواج کردند ؟

- یک پسر و دخترم ازدواج کرده اند.

* چند سالشان است ؟

- فرزند اول من الان [سال 1390] 35 سال دارد ، فرزند دومم 31 سال ، فرزند سومم 29 سال و فرزند چهارم هم 23 سال دارد .

* شما تحصیلات دانشگاهی دارید یا حوزوی ؟

- من تحصیلات حوزوی ندارم تحصیلات دانشگاهی دارم که قبل از انقلاب تا سطح فوق لیسانس جامعه‌شناسی در دانشگاه تهران تحصیل کرده ام.

* قبل از انقلاب فقط درس می‌خواندید یا کار هم داشتید ؟

- من قبل از انقلاب کار هم می‌کردم؛ برای اداره زندگی خودم و بعضاً ضرورت کمک به خانواده پدری ام ناچار به کار بودم.

* قبل از انقلاب چه کاری مشغول بودید ؟

- من کار اداری و کار حسابداری می‌کردم. در بخش خصوصی مشغول بودم .

* بعد از انقلاب اولین مسئولیتی که گرفتید کجا بود ؟ کی بود ؟ چندسال داشتید ؟

- بعد از انقلاب یعنی سال اول انقلاب به عنوان معاون سیاسی استاندار کرمان منصوب شدم که 34 سالم بود. سال 58 ، دومین سمتم استاندار فارس و بعد استاندار خراسان بودم . سپس استاندار تهران بعد شهردار تهران و در ششمین موقعیت مدیرعامل شرکت پست و معاون وزیر پست و تلگراف بودم . در یک مرحله بعد معاون وزیر راه و رئیس سازمان هواپیمایی کشور بودم . بعد قائم‌مقام رئیس بنیاد مستضعفان بودم که مدتی هم در فاصله بعد از معاونت و بعد از قائم‌مقامی بنیاد مسئول ستاد اقامه نماز تهران بودم از طرف آقای قرائتی ، بعد معاون وزیر بازرگانی شدم . آخرین مسئولیتم هم که ادامه دارد کارمند مامور به خدمت در بنیاد مستضعفان است .

*چرا از کرمان آغاز کردید؟ دلیل خاصی داشت ؟

- یکی از دوستان قبل از انقلاب ما در سال اول انقلاب استاندار کرمان شد با شناختی که از من داشت از من خواست که معاونت سیاسی آنجا را بپذیرم. من هم با توجه علاقه‌ها یی که به مسائل سیاسی داشتم و یک ورودی به مسائل اداری ، پذیرفتم .

* اگر بخواهید به خودتان برای بیش از 30 سال فعالیت در جمهوری اسلامی نمره بدهید چه نمره‌ای می‌دهید ؟

- به این موضوع هنوز فکر نکردم و ضمناً در این مورد باید دیگران پاسخ بدهند.

* به کدام یک از این مسئولیت‌ها علاقه بیشتری برای فعالیت داشتید ؟ یعنی فکر می‌کردید آنجا بهتر می توانید کار کنید ؟

- کار در بنیاد مستضعفان و جانبازان بدلیل قداست کار جانبازان سخت ترین ولی مطلوب ترین دوره کاری ام بود. دوره بسیار سختی بود ولی همانطور که گفتم یک شیرینی معنوی کم نظیر یا بی نظیر داشت. البته کار فوق العاده پیچیده بود.

* از چه سالی وارد موتلفه شدید ؟

- سال 72

* کسی معرف شما بود یا خودتان اظهار تمایل کردید ؟

- زمان فعالیت مجدد موتلفه تصمیم گرفته بودند علاوه بر افراد شناخته شده ای که یا موسس موتلفه بودند و یا تعدادی که به موتلفه پیوسته بودند دایره حزب گسترده تر بشود. با من هم یک ملاقات رسمی داشتند که آن زمان من قائم مقام بنیاد مستضعفان بودم. بعد از مدت کوتاهی با کمال میل اعلام آمادگی کردم در همان اولین انتخابات بعد از عضویتم به عنوان عضو شورای مرکزی انتخاب شدم .

* از حضور و فعالیت در موتلفه راضی هستید ؟

- من وقتی که به موتلفه پیوستم هیچ انگیزه دنیوی حتی درحد یک سر سوزن هم نداشتم و الان هم ندارم . زمانی که به موتلفه دعوت شدم بعد از یک مطالعه با کمال میل پذیرفتم؛ ولی در هنگام ورود به موتلفه آنچه که به ذهنم خطور کرده بود این بود که به چه دلیل می خواهم به موتلفه بروم ، خودم را ارزیابی کردم ، هیچ دلیل دنیوی برای این کار و انگیزه ام نبود. فکر کردم با نوع کاری که حزب موتلفه دارد و سابقه ای که دارد کسی که وارد موتلفه شود اگر با هر انگیزه ای به جز انگیزه اخروی و الهی وارد بشود ضرر کرده، به همین دلیل محاسبه کردم که اگر در رابطه با عضویت در موتلفه حادثه ای برایم پیش آمد و کشته شدم از خودم سوال کردم که خودم را شهید می دانم؟ پاسخ به این سوال مثبت بودو با همین فرض عضویت در موتلفه را پذیرفتم و در حال حاضر هم همان اعتقاد را دارم. الان هم بحمدالله فضای فعلی و کلی موتلفه دارای همین فرهنگ است. در نتیجه کار موتلفه من را اشباع می کند.

* از نظر اعتقادی ؟

- بله از نظر اعتقادی ولی از بعد دنیوی عضو موتلفه بودن یا مدیر موتلفه بودن هیچ امتیازی ندارد، بلکه ممکن است بعضی از امتیازات هم گرفته شود. ولی من به لحاظ اعتقادی و عملی با کار کردن برای موتلفه همانطور که گفتم اشباع هستم و راضی هستم و معتقدم که سابقه 47 ساله موتلفه ثابت کرده که کاملاً مسئولان و موسسین موتلفه که الان هم بحمدالله تعدادیشان هستند از آن حرفی که اول زدند ذره ای عدول نکردند و آن قرار گرفتن در زیر پرچمی است که به وسیله ولایت فقیه و ولی فقیه برافراشته شد . در این سالهایی هم که در حزب موتلفه بودم کاملاً برایم محرز شده که در تحلیل های سیاسی شورای مرکزی موتلفه یا اصولاً اعضای اصلی موتلفه یا اعضای معمولی موتلفه اگر به یک جمع بندی برسند وبعد برای آنها ثابت شود نظر ولی فقیه چیز دیگری است به راحتی نظر ولی فقیه را ولو این که مخالف نظر خودشان باشد می پذیرند . بنابراین معتقدم اگر کسی با انگیزه ولایی وارد موتلفه بشود به خواستش می رسد.

* روزی که دبیرکل حزب موتلفه اسلامی شدید چه احساسی داشتید؟

- روی شانه هایم سنگینی بیشتری احساس کردم . بعضی وقتها روزهایی از هفته اتفاق می افتد که ده تا چهارده ساعت برای موتلفه کار می کنم. هر روز این طور نیست ولی روزهایی هم که کم وقت صرف موتلفه می کنم کمتر از شش ساعت نیست. به این دلیل که معتقدم کسی که مسئولیتی را بپذیرد نمی تواند مسئله را جدی نگیرد و وقت نگذارد. برای موتلفه هم مشکلی که الان وجود دارد اکثر قریب به اتفاق کارشان بیرون موتلفه است و اگر بتوانیم امکاناتی فراهم کنیم که زندگی افراد را تامین کنیم و وقت آنها را کامل در موتلفه پر کنیم معتقدم که آن موقع می توانیم به راحتی به نقطه مطلوبی که به عنوان نتیجه تحول منتظر هستیم برسیم.

* شما بعد از انقلاب و تا قبل از رحلت حضرت امام چند بار به حسینیه جماران رفته بودید ؟

- تعدادش را یادم نیست چون اوایل انقلاب زیاد بوده اما جدای از ملاقات ایشان در حسینیه جماران خاطره ای دارم از ملاقات خصوصی زمانی که استاندار فارس بودم با حضرت امام داشتم ؛ مسائل عمده ای در فارس ما داشتیم که با توجه به اینکه خطر تحریک خوانین در نقاط عشایری فراوان بود و ما هم معتقد بودیم که برای رفع این خطرات دست به اسلحه نبریم و سعی کنیم با کارهای فرهنگی و سیاسی مشکل خوانین حل بشود. اهمیت مساله به قدری بود که تقاضای ملاقات خصوصی با حضرت امام کردم و مسایل را توضیح دادم و بعد ایشان دستوراتی دادند که الان مجال توضیح آن ملاقات نیست.

* به این دلیل این سوال را پرسیدم که ببینم وقتی که اولین سخنرانی را به عنوان دبیرکل موتلفه در حسینیه جماران داشتید چه حسی داشتید ؟

- در روز معارفه دبیرکل در حسینیه جماران قبل از سخنرانی ذهنم مشغول به دو نکته بود، یکی خود حضرت امام(ره) که آنجا سخنرانی می کردند، دوم موتلفه با سرمایه عظیمی که از شهدای آن به خصوص چهار شهیدی که با فداکاری آنها در واقع موتلفه تثبیت شد به ارث گذاشته شده و ادامه پیدا کرده است.

* در یک مقطعی شما استاندار پایتخت بوده اید و در یک مقطعی شهردار پایتخت. وضعیت فرزندان شما آن موقع چه طور بود؟ در مدرسه نگاه خاصی به آنها داشتند؟ خودشان نگاه خاصی به سایرین داشتند ؟

- کاملاً مثل یک دانش آموز معمولی می رفتند. با مسوولان مدرسه ای که اینها می رفتند من قبلاً صحبت کرده بودم که هر وقت آنها با رفتاری مواجه شدند که بچه های من یک امتیاز خاصی مطالبه بکنند من راضی به کمک به آنها نیستم به همین دلیل بچه ها در مدرسه به عنوان یک فرد شاخص اصلاً مطرح نبودند .

* با توجه به مشغله شما در سالهای کودکی و نوجوانی بچه ها خیلی زیاد بوده قاعدتاً باید خانم شما وقت بیشتری برای بچه ها می گذاشت ؟

- بله، هینطور است. من از این جهت مدیون ایشان هستم. یعنی ایشان در مقاطع فراوانی باید هم پدر بچه ها بودند هم مادر بچه ها . به همین جهت ایشان را در ثواب خدمات ناچیزی که در جمهوری اسلامی داشتم شریک می دانم.

* شما چقدر کتاب می خوانید ؟

- قبل از انقلاب اگر یک روز کتاب نمی خواندم خودم را سرزنش می کردم. اما متأسفانه کارهای فعلی مجال چندانی به من نمی دهد اما مع هذا یک قسمتی از وقتم را در حال حاضر مخصوص مطالعه گذاشته ام و حداقل روزی یک ساعت.

* معمولا چه کتاب هایی می خوانید؟

- من اصولاً در قبل از انقلاب کتاب هایی که انتخاب می کردم کتاب های مذهبی بود . البته الان هم بیشتر کفه مطالعه مذهبی من می چربد. مطالعه تفسیر قرآن را یک کار لازم روزانه می دانم.

* مثلاً رمان می خوانید ؟

- اگر فرصت کنم می خوانم. چون رمان اثر خوبی دارد. بعضی وقتها یک حرفی را با رمان خیلی بهتر از زبانهای دیگر می شود گفت .

* آخرین کتابی که خواندید چه بود ؟

- خاطرات جناب آقای توکلی بینا.

* مشغله کاری وقت برای مسافرت خانوادگی می گذارد ؟

- معمولا در سال فقط یکی در ایام نوروز و یکی اواخر تابستان هرکدام مسافرتی بین 5 روز تا یک هفته به صورت خانوادگی داریم.

* معمولاً کجا می روید؟

- مشهد از اولویت های ماست. اگر جایی غیر از هتل پیدا بکنیم شمال هم می رویم. هزینه های هتلها بالاتر از وسع مالی ما است ولی بعضی مواقع ( به ندرت ) از هتلهای درجه 2 استفاده کرده ایم . خود من هیچ جای خاصی به عنوان مکان اقامت در مسافرتها که متعلق به خودم باشد در هیچ جا و هیچ نقطه ای از کشور ندارم اما در محل هایی که کار می کنم بعضی وقتها مثل بقیه کارمندان که امکاناتی برایشان فراهم می کنند اگر بشود به صورت مهمانسرا در شمال استفاده کرده ایم.

* مسافرت که می روید خودتان رانندگی می کنید ؟

- علاقه دارم که خودم رانندگی کنم و معمولا این کار را می کنم.

* شما اهل موسیقی هم هستید ؟

- من اهل موسیقی با رعایت موازین شرعی هستم. برای خودم یکسری معیارهایی دارم که مجاز به گوش کردن چه نوع موسیقی هستم. البته اگر هیچ وقت هم موسیقی گوش نکنم اتفاقی در وجودم نمی افتد .

* این معیارها را می توانید بگویید؟

-آنچه که من استنباط کردم آن موسیقی که محرک شهوت در زن و مرد باشد حرمت اصلی روی آن نوع موسیقی است. یک موسیقی ممکن است برای یک نفر حرام باشد ولی همان موسیقی برای یک نفر دیگر حرمت نداشته باشد. به نظر من خود فرد به خوبی می تواند تشخیص بدهد. یعنی اگر ما مرز حلال و حرام بودن موسیقی را ترک تحریک شهوت جنسی در افراد بدانیم می تواند معیار خوبی باشد.

* پس معتقدید که به کلی نباید موسیقی را حذف کرد؟

- به هیچ وجه.

* پیراهن آستین کوتاه چطور؟

- برای مردها تا آنجا که من اطلاع دارم حرمتی اعلام نشده اما کراهتش را بعضی اعلام می کنند.

* پس با این حساب اصلاً‌استفاده نمی کنید ؟

- من زمانی که کراهتش را نمی دانستم استفاده می کردم ولی بعد از اینکه بعضی از آقایان نظرشان این بود که بهتر است پیراهن آستین کوتاه پوشیده نشود از آن موقع رعایت کردم.

* در منزل استخر ندارید؟

- (می خندد) خیر منزل مسکونی ام در حال حاضر یک آپارتمان در یک مجموعه آپارتمانی است .

اول یک خاطره بگویم؛ در زمان مسوولیتم در شهرداری تهران شایعه کرده بودند که من در یک کاخی که زمین این کاخ دو هزار متر مربع است زندگی می کنم که بعد از طرف بازرسی و از طرف نخست وزیری آمدند بودند بررسی کردند و گفته بودند که آن زمین دویست و سی متر است و آن کاخ هم دو تا آپارتمان صد و چهل متری است .

چند سال قبل که با حقوق دریافتی ام نمی تونستم مسائل مربوط به ازدواج و تحصیلات فرزندانم را حل کنم، ناچار شدم که آن منزل را فروختم و در یک واحد یک مجتمع آپارتمانی که در حال ساخت بود شریک شدم که با تفاوت قیمت آن خانه و این آپارتمان بتوانم چند مشکل پیش رو را حل بکنم. که بحمدالله موفق شدم .

در سطح جامعه برخی یک تلقی درباره موتلفه دارند و آن اینکه یک عده افراد فوق العاده پولداری که پولشان حساب ندارد دور هم جمع شدند و یک هیأت درست کردند به اسم حزب موتلفه اسلامی.

من معتقدم یک نگاهی به اعضای شورای مرکزی اگر بشود ببینید چند درصد اعضای شورای مرکزی جزو متمولین حساب می شوند. آنهایی که این حرف ها را می زنند روز قیامت باید جواب بدهند.

خود بنده زندگی ام با حقوق اداره می شود و اگر هم سه ماه حقوق نگیرم مشکل دارم و البته ترجیح دادم که زندگی ام به همین شکل اداره بشود و معتقدم به خصوص بعد از پیروزی انقلاب کسانی که لباس مسئولیت به تن می کنند، بایستی خواه ناخواه این ضرورت را کاملاً رعایت بکنند .

بعضی از کارها برای افراد عادی ممکن است عیبی نباشد اما برای یک مسئول عیب باشد.

من زندگی شخصی ام را طوری برنامه ریزی کردم که هیچ گونه حرفی بین نزدیک ترین بستگانم و دوستانم راجع به این مساله وجود ندارد.

فرزند بزرگم که می خواست ازدواج کند؛ خانواده بسیار محترمی که از قبل هم ما آشنایی نداشتیم و با واسطه آشنا شدیم، پدر خانواده از من پرسید که پسر شما در کدام یکی از منازل شما ساکن خواهد شد؟ گفتم مگر برای شما احراز شده که من چندتا منزل دارم که یکی اش را بخواهم به او بدهم. به ایشان گفتم یک جا را موقتاً برایشان اجاره می کنیم تا خودشان توانایی پیدا بکنند و یادم هست که فرزند اول من بعد از ازدواج در مدت سال سه بار اسباب کشی کرده بود.

من جداً معتقدم که مسئولین جمهوری اسلامی حق تجمل گرایی و تشریفات ندارند .

مسوولین باید از جنس خود مردم باشند. من البته با این که یک مسوولی زندگی متوسطی داشته باشد هیچ مخالفتی ندارم اما مسافرت ها، برخورداری ها، مالکیت ها، نوع خرج کردن ها و این قبیل امور به هر حال باید بین مسئولین در حدی باشد که مردم را نسبت به انقلاب بدبین نکند . مسئولینی که اینها را رعایت نمی کنند به نظر من شایستگی پوشیدن لباس مسئولیت در جمهوری اسلامی را ندارند. البته می توان ثروتمند بود و یک زندگی متوسط داشت و بقیه در آمد ها را هم برای نیازمندان و سایر کارهای خیر به کار گرفت .

https://shoma-weekly.ir/b5rZZg