سیاسی

تخریب منتقدان مشکلی را حل نخواهد کرد

«بخشی از توافقنامه مخفی مانده است و نمایندگان هم به همین دلیل احساس نگرانی می کنند. اصل هر توافقنامه بین المللی بر اساس قانون اساسی باید به تصویب مجلس برسد. نمایندگان احساس می کنند که دور زده می شوند و مجلس نادیده گرفته شده است.» اینها بخشی از صحبتهای چهره شناخته شده حزب موتلفه اسلامی حمیدرضا ترقی است.
«بخشی از توافقنامه مخفی مانده است و نمایندگان هم به همین دلیل احساس نگرانی می کنند. اصل هر توافقنامه بین المللی بر اساس قانون اساسی باید به تصویب مجلس برسد. نمایندگان احساس می کنند که دور زده می شوند و مجلس نادیده گرفته شده است.» اینها بخشی از صحبتهای چهره شناخته شده حزب موتلفه اسلامی حمیدرضا ترقی است.

نقد و چارچوب آن همواره مورد بحث صاحب‌نظران عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی بوده است، بحثی که این روزها میان منتقدین دولت حسن روحانی و موافقان سیاست های دولت یازدهم بسیار به چشم می خورد. حتی شخص رئیس جمهوری در سخنرانی خود گاهی منتقدانش را به تضعیف دولت متهم می کند و در مقابل، مخالفین هم دولت را به نداشتن سعه صدر متهم می کنند.

در همین ارتباط با حمیدرضا ترقی فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی حزب موتله اسلامی که از منتقدین سیاست های دولت یازدهم محسوب می شود گفتگو کردیم.

در هفته های اخیر فضای نقد ایجاد شده علیه دولت بسیار شدت گرفته است و می توان برگزاری همایش با عنوان ((دلواپسیم)) که در نقد و بررسی توافق ژنو و با حضور چهره های سرشناس منتقد دولت برگزار شد را به نوعی نقطه اوج نقدها علیه دولت دانست که واکنش های متفاوتی را از سوی موافقان و منتقدان توافق ژنو در پی داشت، به طور کلی این فضا را چطور ارزیابی می کنید؟

فضای نقد ایجاد شده در دو عرصه داخلی و خارجی قابل نقد است و تنها نمی توان به یک مسئله معطوف شد. نوع عملکرد دولت باعث بروز واکنش ها می شود. در عرصه داخلی ثبت نام یارانه ها و ارائه سبد کالا نقدهای فراوانی را به دولت وارد کرد. دولت برای انصراف مردم از گرفتن یارانه ها به نوعی زبان تهدید را به کار برد و شاید همین باعث شد که تعداد محدودی از گرفتن یارانه ها انصراف دهند و نکته بعدی پایین آمدن شان و منزلت مردم در ارائه سبد کالاهای اساسی بود که موج اعتراضات را نسبت به دولت ایجاد کرد. دولت با روش های مبتنی بر جامعه شناسی درست می توانست مردم را با خود همراه کند.

در عرصه سیاست خارجی دولت چندان خود را موظف به پاسخگویی به افکار عمومی و نمایندگان نمی داند. رئیس جمهور در گفتگو ها و سخنرانی های خود مدام منتقدانش را متهم به بی‌هویتی سیاسی و جناحی عمل کردن می‌کند. این قبیل برخوردها مسئله‌ای را حل نخواهد کرد.

یعنی شما برخوردهای دولت با منتقدینش را عامل ایجاد فضای نقد کنونی می‌دانید؟

اگر دولت سعی کند منتقدانش را قانع کند و به جای برخورد قهرآمیز آنها را به مذاکره دوستانه دعوت کند مسلماً شاهد تلطیف فضای کنونی خواهیم بود. می توانم به یک نقل قول از امام خمینی(ره) اشاره کنم. وقتی از ایشان سوال شد که برای تصمیم گیری های جمعی و اختلاف نظرهایی که بوجود می آید چه راهکاری وجود دارد؟ امام(ره) پاسخ دادند که باید اکثریت، اقلیت را قانع کنند. اگر ما خود را پیرو خط مشی امام(ره) می دانیم باید به جای ساکت کردن مخالفان، آنها را اقناع کنیم. این مسئله تنها برای دولت نیست ما در همه عرصه ها باید به جای سرکوب مخالفان در جهت همسو کردن آنها با آرای اکثریت گام برداریم. تخریب کردن و بی سواد خواندن مخالفان مشکلی را حل نخواهد کرد و با مشی اعتدالی که شعار دولت است فاصله فراوانی دارد.

به سیاست خارجی دولت یازدهم اشاره کردید و نقدهایی که از ابتدای دولت یازدهم بر آن وارد شده است، برخی این نقدها را ناعادلانه و عجولانه می دانند.

ببینید هر نقدی اگر جنبه تخریب نداشته باشد می تواند راهگشا باشد. در عرصه دیپلماسی بین المللی نمایندگان پاسخ های اقناعی از سوی وزرا و دولت دریافت نمی کنند مثلاً در بحث توافقنامه ژنو که بیشترین حواشی را در دولت داشت، بخشی از توافقنامه مخفی مانده است و نمایندگان هم به همین دلیل احساس نگرانی می کنند. اصل هر توافقنامه بین المللی بر اساس قانون اساسی باید به تصویب مجلس برسد. نمایندگان احساس می کنند که دور زده می شوند و مجلس نادیده گرفته شده است. جایگاه نمایندگی پاسداری از حقوق ملت است و حق هسته ایی هم از مهمترین حقوق مردم ایران است که برای آن هزینه های گزافی پرداخت کرده اند و نباید به راحتی این دستاورد را معامله کنیم.

هنگامی که از سوی برخی چهره‌های سرشناس مثل حداد عادل یا رئیس مجلس شورای اسلامی و... عنوان می شود که مذاکرات تحت نظارت مقام معظم رهبری انجام می شود و ایشان از روند مذاکرات ایران و ۵+۱ اطلاع کامل دارند، آیا باز هم جای نگرانی باقی می‌ماند؟

مذاکرات به صورت غیر مستقیم از سوی مقام معظم رهبری کنترل می شود. می توان از تذکراتی که رهبر انقلاب در سخنرانی های خود مطرح می کنند متوجه شد که ایشان هم نگران نتیجه نهایی هستند. اگر نمایندگان یا هر منتقد دیگری حرفی در نقد توافقنامه می زند بی اعتمادی به مقام رهبری و تدبیر عمل ایشان نیست. در حاشیه مذاکرات مسائلی رخ می دهد که ممکن است تیم مذاکره کننده را از بعضی حقوق مردم ایران غافل کند.در توافقنامه اولیه هم مشکلاتی وجود داشت که با تذکرات مقام معظم رهبری اصلاح شد و در مذاکرات بعدی روند بهتری را دنبال کرد. در ابتدای مذاکرات غربی ها و آمریکا نمی خواستند زیر بار حق غنی سازی ایران بروند ولی با پافشاری ایران و تدبیر رهبری این حق را برای مردم ایران قائل شدند و رئیس جمهور هم در نامه ایی که به رهبری برای تبریک توافقنامه نوشت اشاره کرد که حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده است. ولی عراقچی که از مذاکره کنندگان ارشد ایران محسوب می شود در مصاحبه‌ای اعلام می کند که برداشت رئیس جمهور اشتباه بوده است و در توافق اولیه چنین حقی برای ایران به رسمیت شناخته نشده است. این اظهار نظرهای دوگانه نخبگان را با چالش و نگرانی مواجه می کند. بحث اینجاست که اگر این متن با دقت نوشته شده پس چرا ابهام دارد؟ مذاکره در خصوص منافع ملی با ابهام نمی تواند نتیجه مناسبی داشته باشد. اگر همه در قبال زیاده خواهی‌های غرب ساکت باشیم بازی را به غرب می بازیم. ابراز نگرانی هیچ منافاتی با نظرات رهبری و اعتماد ایشان به تیم مذاکره کننده ندارد، بی اعتمادی ما به تیم مقابل و غرب است.

آنچه که از سوی دولت مورد انتقاد قرار می گیرد این نکته است که گاهی نقدها جنبه تخریب و سنگ‌اندازی در روند مذاکرات را دارد و مثلاً رئیس جمهور در آخرین سخنرانی خود عنوان کرد که عده ایی از تحریم خوششان می آید و دوست دارند با دنیا بجنگند.

اعلام این دلواپسی ها و نقدها باید به عنوان کمکی به دولت تلقی شود نه به عنوان تضعیف تیم مذاکره کننده. نکاتی که از سوی منتقدین مطرح می شود می‌تواند راهگشای روند مذاکرات ایران و ۵+۱ باشد. همه ما کشورمان را دوست داریم و در چارچوب نقد منصفانه باید به توسعه ایران کمک کنیم. غرب بارها اذعان کرده است که ایران به همه تعهداتش پایبند بوده، آیا غرب هم به همه آنچه وعده داده بود در قبال مردم ایران پایبند بوده است؟ ما در پیچ تاریخی عظیمی هستیم و پا در کارزار مذاکراتی گذاشته ایم که می تواند در تاریخ ماندگار شود پس بهتر است این ماندگاری با نیکی همراه باشد. هیچکس ضعف ایران و جنگ با دنیا را نمی خواهد.

موافقان و نزدیکان دولت معتقدند آنچه به دولت یازدهم به ارث رسیده است ناشی از عملکردهای غلط دولت گذشته است، چرا این دلواپسی ها در دولت گذشته مطرح نمی‌شد؟

در دولت گذشته مذاکرات تا این مرحله پیش نرفته بود البته اساس مذاکره تغییر نکرده است و اصل حفظ حقوق هسته ایی ایران است. ما در شرایط تحریم و فشار غربی ها توانستیم۱۹ هزار سانتریفیوژ اضافه کنیم و به سطح اورانیوم۲۰% رسیدیم و نیاز دارویی کشور را در زمینه هسته ای تامین کردیم. اینها دستاوردهای عظیم در فناوری های هسته ای بود. در بیانیه تهران اگر غربی ها قبول کرده بودند مابه توافق می رسیدیم. منتها غربی‌ها نمی‌خواستند پیروزی هسته ای به نام اصولگرایان ایران تمام شود و خواهان این بودند که این توافق در دولتی صورت بگیرد که نزدیک به آنها و طیف اصلاح طلبان باشد. بنابراین در آن مقطع جایی برای انتقاد نمایندگان وجود نداشت و ما باید در نظر بگیریم که تیم مذاکره کننده قبلی ربطی به دولت نداشت و شورای عالی امنیت کشور که نهادی فرا قوه‌ای است، هدایتگر آن بود. همان زمان هم نقدهای فراوانی به دولت وارد می شد. مثلاً وقتی صحبت از دوستی با مردم اسرائیل شد، انتقادات فراوانی به دولت احمدی نژاد وارد آمد. اتفاقاً نقدها و گاهی اتهامات خیلی تندی به دولت قبل می شد که به مراتب تندتر از دولت یازدهم بود.

انتقاد دیگری که به نوعی از سوی حامیان دولت پیشین

مطرح می شود این است که دولت یازدهم توافق هسته‌ای را برای خود مصادره کرده و این توافق موقتی حاصل مذاکرات در دولت قبل نیز هست.

مسئله اینجاست که عده ای تصور می‌کنند تمام تحریم ها و فشارهایی که بر اقتصاد کشور وارد شده محصول دولت پیشین است و ما بی جهت هزینه ای برای رسیدن به حقوق هسته‌ای پرداخت کردیم که البته رهبری پاسخ این اظهارنظرها را دادند و در دیداری که با کارگران داشتند عنوان کردند که هزینه و فایده مسئله هسته ای با اینگونه اظهارنظرهای سطحی تضعیف نخواهد شد. اعتماد به نفس ملی و استقلالی که در این زمینه به دست آوردیم بزرگترین دستاورد فشارهای اقتصادی بود. به هر حال برای رسیدن به اهداف بزرگ باید هزینه پرداخت کرد. پس زنده نگهداشتن این میراث برای ما بسیار حیاتی و ارزشمند است.

به هر حال هر دولتی که بر سر کار می آید موافقان و مخالفینی دارد ولی مسئله گاهی تخریب و تضعیف یک جریان فکری است حال متمایل به اصلاح طلبان باشد یا اصولگرایان.

بله. این دیگر نقد محسوب نخواهد شد و همانطور که اشاره کردید تضعیف یک تفکر است. با تخریب و اتهام زنی هیچ گروه و دسته ای راهی برای موفقیت نخواهد داشت. مردم با هوش هستند و فرق نقد منصفانه و غیر عادلانه را تشخیص خواهند داد. در عین اینکه باید فضای نقد را در جامعه ایجاد می کنیم باید ظرفیت پذیرش انتقاد را هم در جامعه بالا ببرم. وقتی مسئولین مملکت نتوانند نقد را از یکدیگر بپذیرند نمی توان از مردم جامعه انتظار داشت در مقابل یکدیگر و نظرات مخالف صبور باشند.

چطور می توان فضای آرامش را میان دولت و منقدینش فراهم کرد؟ مردم از نمایندگان مجلس و دولت انتظار کارهای سازنده دارند.

انتظاری که از دولت اعتدال می رود داشتن سعه صدر بیشتر در مقابل منتقدان است. انتظار می رود که دولت مشی اعتدال خود را حفظ کند و به هیچ گروه و دسته سیاسی تندرویی نزدیک نشود. استفاده کردن از نخبگان جناح های مختلف کشور برای پیشبرد متوازن کارها بسیار راهگشا خواهد بود. اگر دولت حسن روحانی معتقد است که به هیچ دسته و جناحی تعلق ندارد باید در عمل نشان دهد. کشور ما دارای پتانسیلهای فراوان انسانی و طبیعی است که می تواند با مدیریت صحیح به حل مشکلات کشور کمک کند. هر دولتی اگر بخواهد تنها از نزدیکان خود استفاده کند ما همواره شاهد نزاع و درگیری میان جناح های مختلف کشور خواهیم بود که هیج نفعی برای مردم ندارد. ما در هر شرایطی برخورد اقناعی را باید به جای ساکت کردن منتقدین در پیش بگیریم. همانطور که رئیس جمهور در سخنرانی خود عنوان کرد که هیچ کدام از ما معصوم نیستیم و باید اشتباهات یکدیگر را یادآور شویم. به هر حال نقد سازنده همواره باعث پیشرفت در کارها خواهد شد.

https://shoma-weekly.ir/0bnP4w