اسلامی در ادامه این مطلب افزود: همین طور در اسناد لانه جاسوسی نمونههایی از مذاکرات چهرههای انقلابی اول انقلاب نیز وجود دارد؛ از جمله مذاکره شهید بهشتی با اقتدار و با ادبیاتی انقلابی و با حفظ آرمانها و بیان خطوط جمهوری اسلامی برای امریکا در روزهای ابتدایی شکل گیری انقلاب است و از آنجایی که آن نوع نگاه و همینطور نتایج تفکر سازشکار به خوبی تبیین نشد، عبرتهای آن نیز منتقل نشد.
وی ادامه داد: در ابتدای انقلاب دو سه تجربه تلخ از کسانی که طرفدار حل مشکلات با امریکا بودند داشتیم؛ از جمله لغو خرید هواپیماهای پیشرفته و سلاحهایی که از امریکا داشتیم که نه ادوات خریداری شده را به ما تحویل دادند و نه پول آن را تا چندی پیش که محل مناقشه مجدد قرار گرفت، همینطور ماجرای مذاکرات الجزایر که کاملا امریکا بدعهدی خود را در روزهای پس از آن به اثبات رساند و هنوز مفادی از آن مذاکرات الجزایر را که انجام دادیم، بدعهدیهای آن باقی است.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی بیان داشت: به علت کمکاری در تشریح این دروسی که از تاریخ باید میگرفتیم، این تفکر که میشود با گفت و گو و تنشزدایی با دشمن مشکلات را حل کرد، در مقطعی درمیان نخبگان آنچنان فراگیر شد که رهبر معظم انقلاب ضرورت دیدند برای افزایش شناخت مردم و کسب تجربه، مذاکرات مجددی با امریکا صورت گیرد.
اسلامی در خاتمه تاکید کرد: اما همینطور که در ایام اخیر مسئولین بارها تکرار کردند بدعهدی امریکا در مذاکرات مشخص شد و به تعبیر رئیس بانک مرکزی آنچه که به دست آوردیم " تقریبا هیچ" بود، لذا این تازهترین و آخرین دلیل برای غلط بودن رویکرد سازش با امریکاست، درمقابل شاهد هستیم که در مقاطع مختلف پس از تاریخ انقلاب اسلامی در نقاطی که ما محکم ایستادیم و از آرمانهایمان به خوبی دفاع کردیم، امریکاییها عقب کشیدند و خطر از ما دور شده و ناگزیر شدند که تن به خواست مردم ایران دهند.