در ماجرای پیدایش طالبان در افغانستان، آمریکا سعی داشت با حمایت و آموزش جوانان تکفیری عربستان و استفاده از این اهرم با شوروی مبارزه کند. این پیروزی آمریکا اما کوتاه مدت بود چرا که طالبان با افزایش قدرت نظامی و عقیدتی‌اش توانست خود را تا پشت درهای آمریکا برساند.
سران کاخ سفید با اتکا به همین استراتژی ملی و به بهانه حمایت از منافع کشورشان و البته اشاعه دموکراسی، به عراق حمله کردند. ابتدا انتظار می‌رفت بر اساس اصول دموکراسی به انتخاب مردم عراق احترام بگذارد و براین اساس اجازه دهد شیعیان به واسطه انتخاب مردمی در این کشور حکومت را در عراق در دست داشته باشند، اما ترس از نفوذ ایران در شرایط جدید عراق باعث شد تا با فشارهای متحدان عربی خود در منطقه با اختلاف افکنی موجب پیدایش گروه‌های زیرزمینی تروریستی شود که نتیجه آن کشته شدن هزاران نفر به بهانه اختلافات مذهبی در این کشور بود.
بروز تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی فارغ از مبانی ایدئولوژیک این رژیم و حمایت‌های همه جانبه مادی و فکری و نظامی آمریکا از این غده سرطانی منطقه باعث شد که این روز‌ها شاهد حملات یک جانبه و سراسری آن‌ها به نوار غزه به بهانه مرگ سه اسرائیلی باشیم.
از سوی دیگر آمریکا بر اساس شرایط منطقه و تجربه ناکامی‌های خود، رویکردی جدید برای دستیابی به اهداف راهبردی دراز مدت خود در پیش گرفت و گمان کرد با پرورش تروریست‌ها و روانه کردن آن‌ها به سوریه که محور خط مقاومت شناخته می‌شد بتواند در کمتر از چند ماه، پیروزی بزرگ نظامی در سوریه را با ساقط کردن بشار اسد به دست آورد؛ اما حالا پس از سه سال جنگ، نه تنها بشار اسد ساقط نشد، بلکه انتخابات ریاست جمهوری در سوریه برگزار و با مشارکت ۷۶ درصدی مردم بازهم اسد انتخاب اول سوری‌ها شد.
بحران سوریه که در سه سال گذشته به مرگ حدود ۲۰۰ هزار نفر و آواره شدن میلیون‌ها انسان، تخریب شهر‌ها، زیرساخت‌ها و منازل مردم و توسعه توان تروریست‌ها درآسیای غربی انجامید، تقریبا هیچ تردیدی باقی نگذاشت که ایالات متحده در آسیای غربی هرگاه لازم ببیند، با تروریست‌های تکفیری همکاری می‌کند.
رئیس جمهور آمریکا از کنگره آمریکا خواسته بود ۵۰۰ میلیون دلار به مخالفان مسلح سوری برای آموزش و خرید تجهیزات، اختصاص دهد. البته کاخ سفید مدعی شده این کمک مالی می‌تواند به سوری‌ها کمک کند تا در برابر نظام بشار اسد و تروریست های داعش از خود دفاع کنند.
ادعاهای مبارزه با تروریست آمریکا درشرایطی مطرح می‌شود که عامل بحران آفرینی‌های اخیر در عراق، بخشی از تروریسمی بود که در سوریه تقویت شد. گروهک تروریستی داعش در آغاز کار خود در عراق تشکیل شد اما در پی بحران سوریه تمرکز خود را بر این کشور نهاد و به لطف کمک‌های مالی و تسلیحاتی متحدان ایالات متحده به‌شدت تقویت شد. آشفتگی در این سیاست یک بام و دوهوای کاخ سفید در مبارزه با تروریسم و از سوی دیگر حمایت‌های همه جانبه از تروریست‌ها، از افغانستان تا عراق، سوریه، اردن، مصر و لیبی باعث شده تا هزینه‌پرداز این سیاستهای آشفته، مردم کشورهای منطقه باشند.
با بررسی رویکرد آمریکا در مواجهه با تروریسم می‌توان دریافت که در سال‌های اخیر اصولاً مقوله‌ای به نام مبارزه با تروریسم در برنامه‌های سیاسی این کشور موضوعیت نداشته و از آن صرفاً به عنوان یک اهرم فشار اقتصادی و سیاسی علیه کشورهایی که با برنامه‌های توسعه طلبانه آمریکا در تضادند، استفاده شده است.