عبدالباری عطوان، نویسنده و تحلیلگر سرشناس جهان عرب با انتشار یادداشتی در سرمقاله روزنامه "رأی الیوم" درباره تحرکات نیروهای ترکیه در مرز سوریه و هشدارهای مقامات آنکارا درباره آغاز عملیات نظامی در خاک سوریه نوشت: مولود چاووشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه پس از دیدار رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری این کشور با همتایان ایرانی و روس خود در تهران و بازگشت وی به آنکارا، با مطرح کردن این مسئله که کشورش برای بیرون کردن "تروریستها" (کردهای شمال سوریه) از منطقه، از دولت سوریه حمایت سیاسی خواهد کرد، همه را متعجب کرد.
چاووشاوغلو همچنین گفت که پیشتر با همپیمانان دولت سوریه در این باره گفتوگوهایی را انجام داده است.
نکته تعجببرانگیز اظهارات چاووشاوغلو این است که از زمان آغاز جنگ سوریه در ۱۱ سال قبل، ورود ترکیه به آن و ملحق شدن آنکارا به سنگر گروههای مسلح که توسط آمریکا و برخی کشورهای عرب حوزه خلیج (فارس) تأمین مالی میشوند، چنین اظهاراتی برای نخستین بار است که توسط مقامات ترکیه مطرح میشود.
ترکیه اخیرا دهها هزار تن از نیروهایش را در مرزهای شمالی سوریه مستقر کرد و این اقدام با تهدیدهای اردوغان مبنی بر آغاز عملیات نظامی برای ایجاد "منطقه امن" به عمق ۳۰ کیلومتر در خاک سوریه همراه شد تا بتواند ۳.۷ میلیون آواره سوری را به کشورشان بازگرداند و حدود یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری از شر آنها خلاص شود. شاید ضربالمثل "شتر در خواب بیند پنبه دانه" در این باره صدق کند.
عدم اظهار نظر رسمی رهبری و نهادهای دولت سوریه درباره این اظهارات تعجببرانگیز و و منحصربهفرد، نشاندهنده عدم اعتقاد آنها به اعتبار این اظهارات یا اردوغان است و طبق گفته منابع نزدیک به مقامات سوریه، رهبری این کشور اظهارات مذکور را صرفاً یک "مانور" برای سنجش بازخورد افکار مردم و برهم زدن معادلات توسط آنکارا میدانند.
آنچه این موضع سوریه را تقویت میکند این است که تهدیدهای مداوم و چند ماه گذشته مطرح شده توسط اردوغان مبنی بر آغاز عملیات نظامی در سوریه به عنوان یک اهرم فشار، تا بدین لحظه اجرایی نشده است؛ چراکه وی خوب میداند که چنین اقدامی پیامدهای ناگواری به همراه خواهد داشت و ترکیه را متحمل یک هزینه سنگین در نتیجه ورود به یک جنگ منطقهای چند ماهه خواهد کرد و در نهایت حزب وی را در انتخابات ناکام خواهد گذاشت.
رهبری سوریه به اردوغان یا مواضع متزلزل او اعتماد ندارد و او را به اندازه کافی جدی نمیگیرد و خوب میداند که اردوغان درحال حاضر و پس از درست از آب درنیامدن سیاستش در قبال مصر، عربستان و امارات، در موضع و جایگاه ضعیفی در داخل ترکیه و منطقه قرار گرفته است؛ چراکه پایگاههای کشورش در عراق هدف حملات موشکی قرار میگیرند و روابطش با روسیه به دلیل عدم پایبندی به توافقنامه سوچی درباره پایان دادن به حضور تروریستها در ادلب، موضع نامشخص در قبال جنگ اوکراین، جلوگیری از عبور کشتیها از تنگه "بسفر" و "داردانل" و همچنین دادن پهپادهای "بیرقدار" به ارتش اوکراین متشنج شده است.
آنچه مقامات روسیه و سوریه را نسبت به اظهارات مذکور چاووش اوغلو مردد کرده است؛ این نکته است که وی فقط به کُردها اشاره کرده و صحبتی درباره گروههای تروریستی مورد حمایت ترکیه در سوریه نکرد و همچنین اردوغان که با تمامی دشمنانش (سران مصر، امارات و عربستان) گفتوگو کرد و به پایتخت کشورهای آنها سفر کرد حاضر به گفتوگوی مستقیم با بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه نیست و برخی هم میگویند که بشار اسد نیز به دلیل بیاعتمادی به اردوغان حاضر به دیدار با وی نیست.
چند دلیل پشت مطرح شدن چنین مانوری توسط چاووش اوغلو و به تعویق افتادن عملیات نظامی آنکارا در مناطق شمالی سوریه است، ازجمله؛
۱ ـ گفتوگوها میان دولت و کردهای سوریه منجر به تقویت هماهنگی مشترک علیه ارتش ترکیه و حمله احتمالی آن شد و روسیه نیز مصمم به حمایت از این هماهنگی و ملحق کردن نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) به ارتش سوریه شده است.
۲ ـ مخالفت آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان با هرگونه حمله ترکیه به مناطق شمالی سوریه در جریان سفرش به آنکارا؛ چراکه به عقیده وی، چنین حملهای در نهایت به نفع گروههای تروریستی و در رأس آنها داعش خواهد بود و همچنین وزیر خارجه آلمان نماینده اتحادیه اروپا بوده است.
۳ ـ سخنگوی وزارت دفاع سوریه اعلام کرد که ارتش کشورش در بالاترین سطح آمادگی برای مقابله با هرگونه تجاوز احتمالی ترکیه و یا گروههای تروریستی وابسته به آن قرار دارد.
۴ ـ کمال قلیچدار اوغلو، رهبر حزب جمهوری و رئیس اپوزیسیون ترکیه طرح کاملی را برای بازگرداندن تمامی آوارگان سوری به کشورشان با توافق با دولت سوریه ارائه کرد و همچنین طرح جامعی را برای بازسازی سوریه با حمایت اتحادیه اروپا و ایفای نقش پیمانکاران ترکیهای وضع کرد.
معضل اصلی اردوغان در این واقعیت نهفته است که زمان دیگر به نفع او نیست و عدم تمایل و شاید عدم توانایی وی برای ارائه راه حل برای وضعیت ادلب و شمال سوریه، هماهنگی فزاینده میان دولت سوریه و کردها و تمایل آنها به بازگشت به زیر چتر حمایتی سوریه پس از سلب این حمایت از آنها توسط آمریکا، بحرانهای رئیس جمهوری ترکیه در جبهههای مختلف را بیشتر کرده است.
تغییر جهت قطبنمای اردوغان به سمت دمشق اگر با حسن نیت همراه باشد، ایده مثبت و خوبی است، اما باید به این نکته توجه کرد که رهبری تیزهوش سوریه محتاط است و محاسباتش را دقیق انجام میدهد و از آنجایی که این رهبری تیزهوش در اوج بحران و زمانی که گروههای مسلح در چند کیلومتری دمشق مستقر شده بودند به زانو درنیامد و تسلیم نشد، پس آیا این مانور اردوغان او را فریب خواهد داد؟! به ویژه اینکه انتخابات ریاست جمهوری ترکیه بسیار نزدیک شده و تمامی نظرسنجیها حاکی از پیشتازی اپوزیسیون و کاهش شانس پیروزی اردوغان هستند.
اردوغان فرصت طلایی و غیر قابل تکراری را برای ازسرگیری روابط و هماهنگی با سوریه از دست داد، فرصتی که پوتین آن را در نشست سوچی درباره احیای معاهده آدانا مصوب ۱۹۹۸ به اردوغان پیشنهاد داد؛ توافقنامهای که امنیت مرزهای ترکیه و سوریه را تضمین میکند.
اردوغان در شرایط بسیار بحرانی قرار دارد، روابطش با همه کشورهای همسایه متشنج است و بحران اقتصادی کشورش روز به روز بدتر میشود و همچنین ممکن است روسیه را هم به خاطر بحران اوکراین از دست بدهد و این درحالی است که رضایت آمریکا را نیز جلب نکرده است.