تعداد اصلاحطلبانی که بابت حمایت از دولت و لیست امید ابراز پشیمانی کردند در این مدت کم نیستند، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگویی با تسنیم گفته است: «باید صادقانه پذیرفت که حمایت از لیست امید در مجلس شورای اسلامی و شورای شهر تهران، اشتباه بوده است و این اشتباه، هزینهها و لطماتی را به اعتبار اصلاحطلبان وارد کرده است.»
پشیمانیهایی که این روزها از اصلاحات برای دفاع از دولت یا عملکرد آن شنیده میشود امر تازهای نیست و سال ۹۶ نیز پیروز مجتهد زاده، فعال اصلاحطلب گفته بود برجام جز قهرمانبازی ظریف و روحانی چیزی برای کشور نداشت و حیف که آبرویم را برای دفاع از برجام گذاشتم.
برای بررسی بیشتر با اسدالله بادامچیان، دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی به گفتوگو پرداختیم. بادامچیان در گفتوگو با «رسالت» رویکرد اصلاحطلبان و اظهارات آنها از دولت موردحمایتشان را تحلیل کرد که در ادامه میخوانید.
*مدتی است با سنگین شدن کارنامه پر از خالی دولت و عملکرد ناموفق، اصلاحطلبانی که از روحانی یا لیست امید حمایت کرده بودند اعلام پشیمانی و بهنوعی برائت میکنند، این قبیل سخنان با نزدیک شدن به انتخابات افزایش داشته است، نظر شما دراینباره چیست؟ آیا اصلاحطلبان این بار هم درصدد چرخش و روی گرداندن از دولت موردحمایتشان هستند؟
«در کشور ازنظر نگاه بینشی بعد از انقلاب به قول شهید بهشتی دو دیدگاه وجود دارد، شهید بهشتی و هاشمی رفسنجانی طی دو نامهای که در اسفند ۵۹ به امام(ره) نوشتند از دو بینش سخن گفتند، بینش اول آن است که میگوید در یک کشور اسلامی تمام امور باید برمبنای اسلام، فقه اسلامی و قرآن کریم و ائمه معصومین و نگاه مردم در سطح ارزشهای الهی انجام شود یک بینش هم به قول شهید بهشتی این است که گرچه در زبان چنین میگویند اما بینش دوم در عمل در پی این است که به غرب چشم بدوزد، اندیشههای غرب در این کشور حاکم باشد اما از طرفی مسائل اسلامی هم بهجای خود باشد و مشکلات کشور در همین بینش دوم است. هر دو نامهشان هم موجود است، اگر نگاهی به گذر تاریخ داشته باشیم میبینیم در آغاز بینش خط ارزشهای اسلامی، به نام خط امام و مقابل بنیصدر بودیم و باارزشهای اسلامی، باهنر، رجایی و لاجوردی گونه مقابل خطهایی بودیم که دقیقا اکنون مشخصشده چه کسانی هستند.
«جدای از این خط سیاسی که مقابل تفکر اسلامی است دشمنان انقلاب نیز مشکلاتی برای کشور ایجاد کردند و روشن است که ما از دشمنانی مانند آمریکا، صهیونیستها و کشورهای استعمارگر اروپایی انتظاری غیر از دشمنی نداریم. نهتنها به آنها اعتماد نداریم که حتی انتظار دشمنی داریم اما با آنهایی که دشمنی نکردند رابطهمان را صحیح و بر اساس احترام و منافع متقابل حفظ کردیم. اما از ابتدای انقلاب تاکنون آمریکا و صهیونیست با ما دشمنی کردند و غربیها بیشتر با آمریکا همراه بودند بنابراین ماجرا روشن است، حال یک خط میگوید ما با حفظ احترام و منافع متقابل باید با دنیا روابط داشته باشیم و اگر مذاکره میکنیم و برجامی هست بر اساس منافع خودمان و ارزشهای اسلامی باشد و اگر آنها دشمنی میکنند ما باید با مقاومت چه در اقتصاد و چه در حوزههای دیگر بایستیم اما یک خط میگوید باید با آمریکا بسازیم، اگر لازم است تعهدات و FATF را بپذیریم.
اکنون روزنامه همشهری چنان از FATF نوشته و از آن دفاع کرده که انگار اگر این کار را نکنیم هیچ گریزی نیست و هشدار فدراسیون جهانی به بورسهای ایران است که فقط ۱۵ روز فرصت داریم اینیک خط وابستگی، خودباختگی و انفعالی است. این خط چنین تفکری دارد و در برجام هم همینطور بود. اگر هدایت رهبری، مقاومت ملت و مسئولان دلسوز کشور نبود اکنون ما اسیر آمریکاییها شده بودیم. اکنون هم اگر اینها دستشان برسد فوری میگویند برجام ۲ را انجام دهید. این دو بینش درتقابل با یکدیگر هستند، اما بینش اصلاحطلبان از ابتدای انقلاب منطبق با خط امام(ره)، انقلاب و قانون اساسی نبوده و نیست و افرادشان هم روشن است که چه کسانی هستند.
در مقابل، افراد جریان انقلابی شهید رجایی، باهنر و مهدی کنی هستند، عناصر آنها اما میرحسین موسوی، بنیصدر، روحانی و خاتمی است و اگر افرادشان را ببینیم دیگر نیاز به هیچ بحث و استدلالی ندارد. اکنون در تهران ۳۰ اصلاحطلبی که به مجلس و شورای شهر رفتند هیچ کاری نکردند، از هوای آلوده تهران که صرفنظر کنیم مسئولشان فرمودند دعا کنید باد بیاید! اصلاحطلبان بااینهمه هیاهو و سروصدا هیچ کاری نتوانستند بکنند، بااینکه ابتکار هم برای واردکردن تکنولوژی به آلمان رفت وضعیت بدتر هم شد. تمام اینها هیچ، از این بیعرضگی چه بگوییم؟ سال ۹۷ در تهران بویی نامطبوع پخش شد و متوجه نشدند از کجاست و اکنون این بوی نامطبوع سه بار دیگر در تهران پخششده و آنها بهقدری بیعرضه هستند که نمیتوانند بفهمند بوی نامطبوع شهر از کجا میآید! حال انتظار داریم مشکلات و مسائل مردم و کشور حل شود؟
بنابراین اصل مسئله اینجاست. خط اصلاحطلبان مظهر ناکارآمد، و بیعرضگی و غیر منطبق با مبانی قانون اساسی، خط امام است و درون آنها فساد وجود دارد، کمی دقت کنیم! افرادی که از کشور خارج شدند یا فرار کردند جزء همینها هستند یا آن افراطیهای داغ مانند اکبر گنجی و امثالهم، که ما نمیدانیم زمانی که این افراطیگریها را درمیآوردند بازهم وابسته بودند یا نه! اصلاحطلبان خطوطشان مشخص است و در این انتخابات نیاز به هیچ بحثی نیست، خود مردم باید تشخیص دهند که کدام را میخواهند انتخاب کنند، خطی که جبهه، جنگ، اقتصاد مقاومتی، شهدای مقابل منافقین، دولت پاک رجایی و باهنر و دادستانی عدالت گونه لاجوردی را میخواهند یا نه.»
*اصولگرایان بهعنوان یکی از جریانهای سیاسی اصلی در شرایطی که دولت موردحمایت اصلاحات عملکرد خوبی نداشت، باید چه راهی را پیش گیرند؟
«اصولگرایان لازم نیست کاری کنند همینکه به ملت بگویند عملکرد اینها را نگاه کنید، کافی است. همین اصلاحطلبان گفتند ما بودیم که روحانی را سرکار آوردیم و بعد هم باتمام وجود از تمامکارهای روحانی حمایت کردند، اما اکنون بعدازاینکه روحانی نتوانست در دولت موفق عمل کند برای اینکه دوباره رأی مردم را بگیرند و به مجلس بروند و بازهم در مسند قدرت بمانند، با همان روشها و همان ناکارآمدی و همان مشکلات فسادی. دولت روحانی بهقدری کار را برای مردم مشکل کرده که حتی زندگی برای قشر پردرآمد نیز مشکل شده چه برسد به اقشار کمدرآمد. بسیاری از اصلاحطلبانی که اکنون از دولت اعلام برائت میکنند بهجای اینکه از ملت عذرخواهی کنند و بگویند ببخشید، در حمایتمان خطا کردیم و امیدوار هستیم خدا ما را ببخشد از شما هم عذرخواهی میکنیم، میخواهند همان راه را ادامه دهند، اما اگر عذرخواهی کنند دیگر چه کسی در مقام مدیریتی و دولتی باقی بماند؟
ما با اصلاحطلبان دعوا نمیکنیم، ما فقط برای مردم تبیین میکنیم که افراد ما چه کسانی هستند. افرادی مانند رئیسی و دیگر نامزدهایمان که در پاکی و سلامت سیاسیشان شکی نیست، زمان انتخابات ریاست جمهوری میگفتند اگر رئیسی سرکار بیاید بین مرد و زن دیوار میکشند، حال اما رئیس قوه قضائیه شده، آیا این کار را کرد؟ از زمانی که رئیسی سرکار آمده، زندانیان بیشتری آزاد شدند، اعدامها را تنظیم، بخشش ها و عفوها افزایش پیداکرده است. او بین مردم و زن به کارخانه تعطیل تبریز رفت و تا آنجا که توانست کمک کرد و نیشکر هفتتپه دوباره راهاندازی شد.
من چندین سال پیش گفتم اصلاحات مُرد و ناراحت شدند که چرا چنین گفتم، حال آقای تاجیک که از صاحبنظرانشان است در بحث خود میگوید اصلاحات تمامشده و ما نیازمند چرخش گفتمانی و اوامری هستیم، این حرف را خودش گفته و دیگر من نگفتم ! اگر چنین واقعیتی است به آنها میگویم خودتان را اصلاح کنید و به اقیانوس ملت برگردید و اگر اشتباه کردید اشتباهات خود را جبران کنید. نه اینکه بگویید که بود که بود؟ من نبودم. خیال میکنید مردم این مسائل را نمیدانند؟
بخشی از اصلاحطلبان هنوز در تعصب خاص خود هستند و این ۷۷ نفری که نامه نوشتند از همان دسته هستند. بخشی از آنها در خط آمریکا حرکت میکنند اما همگی اینطور نیستند و دسته دیگرشان کسانی هستند که میخواهند مسیر بهتری را پیش بگیرند اما تفکرشان نمیگذارد مانند بازرگان که فردی مسلمان بود اما تفکری لیبرالی داشت و فکر میکرد باید با آمریکا بسازد و شاه نیز بماند و انقلابی در ایران انجام نشود. تعدادی از اصلاحطلبان از این دسته هستند که به این سادگی نمیتوانند بینش خود را تغییر دهند اما تعدادی از آنها نیز متوجه اشتباهشان شده و در حال بازگشت به اصول انقلاب هستند و به ما میگویند چهکار کنیم برگردیم. اگر اصلاحطلبان میخواهند راه صحیح را بروند نیاز به یک تحول در تفکرشان و عذرخواهی از ملت به دلیل این مسائل به وجود آمده دارند و بهجای اینکه در این انتخابات به دنبال چهرههای قدیمیشان بروند باید از کسانی برای مجلس حمایت کنند که رجایی گونه و باهنر گونهاند.»