بنظر می رسد به موضوع آزاد سازی نرخ ارز و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و سیاست بین الملل بر اساس وزنی که به خود اختصاص می دهند در ارتباط با سیاست ها و اقتصادی داخلی توجه کافی مبذول نکردیم. برای مثال زمانی که می خواهیم قیمت ها را آزاد و خصوصی سازی بکنیم دیگر نمی توانیم دکترین تقابلی را برای اداره کشور در نظر بگیریم. زیرا سیاست تعدیل و آزادسازی ارز و خصوصی سازی، از الزاماتش ارتباط موثر با اقتصاد جهانی است، کشوری را سراغ نداریم که در این زمینه بدون ارتباط با نظام جهانی موفق بوده باشد. آیا بین ارز و اقتصاد داخلی و بین الملل ارتباطی وجود ندارد؟ نکته بعدی این است که روند کنونی آیا منتهی به نازک شدن پوسته سیاست شده و در ادامه آن با چه شرایطی مواجه خواهیم شد؟
دو سوال مهم که دو بحث جدی می طلبد. ابتدا به سوال دوم جواب می دهم. پوسته سیاست نه تنها تقویت شده، بلکه نه تنها در ایران، بلکه در تمام کشورهای منطقه گسترش یافته است. آیا ملت لبنان و فلسطین ملت ۵۰ سال قبل است.
داخل ایران چطور؟
ایران را هم می گویم. آیا امروز کودکان ما سیاست سرشان نمی شود؟ اساسا نسل جوان ما بسیار جدی است. از نظر گستردگی سیاست هم چنین است. حتی کسی که نمی آید در انتخابات شرکت کند حرکتی سیاسی انجام می دهد. از قضا یکی از مسایلی که باعث شده کشور ما حفظ و نگهداری شود گسترش حضور سیاسی مردم است. همچنین یکی از مواردی که کشور ما را به آبان خونین و ... نمی کشاند، همین موضوع است. از قضا یک موضوعی که باعث می شود بی حجاب و بدحجاب و ... را پشت قاسم سلیمانی بیاورد، و خیزش عمومی در داخل و خارج ایجاد کند، همین بینش سیاسی است.
دیگر این که پرسیدید که بین قیمت ارز و اقتصاد بین الملل ارتباطی وجود ندارد؟ من می گویم ربط دارد و ندارد. زیرا همه مسایل ما گیر همین است . چرا؟ ذهنیت اشتباه. برخی فکر می کنند که همه چیز با دلار حل می شود و این غلط است. این در سال ۵۸ درست بود. نیم میلیارد دلار صادرت غیرنفتی ، و ۲۲.۵ میلیارد دلار واردات داشتیم. اما امروز شما می توانید امروز ۵۰ میلیارد دلار صادرات داشته باشید. در صورت اصلاح سیاست ها هم می تواند صد و خورده ای میلیارددلار صادرات داشته باشید. اگر گردشگری ما راه بیفتد ما در سال ۴۰ میلیارد دلار فقط از بخش گردشگری درآمد خواهیم داشت. اگر ماهی ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد داشته باشیم، آیا روابط ما گرو دلار خواهد بود؟ مگر چین روابط اش گرو دلار است؟ آمریکایی ها بر روی واردات از چین تعرفه گذاشتند، دولت چین چه کرد؟ همین کار را کرد. روی کالاهای آمریکایی وارداتی تعرفه گذاشت. به واردکنندگان از آمریکا گفت بر اساس این تعرفه، کالاهایتان را با همان قیمت قبلی به فروش برسانید. آمریکا بیچاره شد.
شما به چین خیلی خوب اشاره فرمودید، مکتب شیکاگوییها که پیرو فریدمن و هایک هستند، به حزب کمونیست مکتب نئولیبرال دکترین شوک را آموزش دادنداین اتفاق در روسیه هم افتاد؟
الان ما چکار کنیم؟ از فریدمن دعوت کنیم به ایران بیاید؟ آیا باید از شیوههای اقتصادی دنیا استفاده کنیم؟ فریدمن یک صهیونیست پلید است، اول باید بداند در دنیا علم به چه معنی است، حتی علم پزشکی غرب استعماری است یعنی ضمن اینکه پزشکی می کند استعمار هم می کند و فرهنگش را همراه با آن می آورد. با همین تلفن همراه فرهنگش را برای ما می آورد. چند سال پیش در نشریهای در ضمیمه زدیم ورلدیسم یا گلوبالیسم؟ ما جهان گرایی داریم، آقای فریدمن گلوبالیسم را یاد می دهد، مکتب شیکاگو یعنی مکتبی که اندیشمندان استعمارگر مستکبر صهیونیست امریکایی تهیه کردند، شما باید مکتب شیکاگو را بشناسید، خیال نکنید مکتب شیکاگو سعادت بخش است.
صحبت حضرتعالی درحوزه سیاستهای کلان دارای الزاماتی است، چین برای رفاه ملت خود، سیستم سیاسیاش را به صورت مستقل حفظ کرده اما سیاست کلان تقابلی اش به تعامل تغییر داده، و با این سیاست تراز بازرگانیاش با آمریکا را به ۶۰۰ میلیارد دلار در سال رسانده است. ما چه باید بکنیم؟
ما دو سیاست در مقابل امریکا داریم، یکی سیاست در مقابل ملت امریکا است، ملت امریکا یک ملت اسیر در اسارت، است و دل ما برایشان می سوزد و دنبال این هستیم که از حکومتش نجات یابد، به همین علت می بینید بایدن و ترامپ را که مردم می گویند شما دو تا را نمی خواهیم، همچنان که در فرانسه دو حزب را نمی خواهند، پس امریکا چه ربطی به این بحثی که ما می کنیم دارد؟ من می گویم سعادت امریکایی به درد سعادت ایرانی و چینی نمی خورد.
شما از چین یاد کردید من روش قدرت گیری چین را عرض کردم،حال ما می خواهیم اقتصادمان را نجات دهیم...
برجام را قبول کنیم یا خیر؟
بر اساس نظر شما قبول نکنیم. ولی نتیجه تعلیق سیاست پذیرش و عدم پذیرش فشار به مردم است. ولی اگر برجام را قبول نکنیم لااقل تکلیفمان روشن است.
این غلط است، اگر ما بخواهیم اقتصادمان را شکوفا کنیم باید جهان اقتصاد را بشناسیم و طبق شرایط جهانی اقتصاد عمل کنیم به شرط اینکه اقتصاد مستقل ملی داشته باشیم. ما می گوییم می خواهیم این اقتصاد را در بحث ارز انجام دهیم...
ولی بازاری که آزادسازی قیمتها و خصوصی سازی را در دستور کار خودش دارد، ابتدا از منظر سیاسی ارتباط وسیع تعاملی را هدف قرار می دهد، و سپس ارتباط اب بازار منطقه ای و نظام بین الملل از ملزوماتش خواهد بود مانند آنچه چین از ۱۹۹۰ میلادی به این سو انجام داد.
اشتباه می کنید، ما دو نوع آزاد سازی در دنیا داریم، یک نوع آزادسازی لیبرالیستی کاپیتالیستی آمریکایی است که سعادت آور نیست و اگر هم برای ملت امریکا سعادت آور است برای ایران، عربستان، مصر و بحرین سعادت آور نیست، شما این حرف من را قبول دارید زیرا سیاست لیبرال دموکراسی کاپیتالیستی اصلا سعادت آور نیست.
رابطه بین اقتصاد و برجام اگر...
برجام را جدا بحث کنیم، برجام یک رویداد بین ما و امریکا است، بچههای ما لانه جاسوسی را گرفتهاند و ما سیاست ارتباطمان را با امریکا بهم زدیم . امریکا روزی ۶ و نیم میلیون بشکه نفت از ما می دزدیده و ما ۵۰ سال است که دیگر این اجازه را به آنها نمی دهیم ، امریکا با ما دشمن است و ما را ضد خودش می داند، از دشمن که توقع چیزی نداریم، می ماند پول بین المللی که ما ارز می خواهیم و می خواهیم ارتباطات داشته باشیم. اما اگر آمدیم و برجام و تعهداتمان را نسبت به امریکا قبول کردیم آیا خوشبخت می شویم؟ نمی شویم. دوم اگر آمدیم و در کشور آزادسازی کردیم در اقتصاد موفق می شویم؟ نمی شویم چون کشور در حال جنگ اقتصادی – سیاسی – اجتماعی با دنیا است. دائم تحریم هستیم، همین حرفهایی که در همین هفته زدیم چند شرکت ما را تحریم کردند، دولت آقای روحانی با تمام قوا می خواست با اینها بسازد چرا نساختند؟ چون آن ها نمی خواهند با شما بسازند، آنها نمی خواهند اقتصاد ایران پیش برود. وقتی ما برجام را امضا کردیم رئیس جمهور امریکا آقای اوباما هم امضا کرد، بعدش چه شد؟ عمل کرد؟ الان عمل می کند؟
چرا رهایش نمی کنیم؟
چون آن را لازم داریم، روزی که بحث مذاکره شد، مرحوم زارعی در مجلس بود یک روز گفت دیدید چه خاکی بر سرمان شد؟ من گفتم آقای محترم اینها چیست می گویید؟ روزی هم که ترامپ از برجام خارج شد به او گفتم آقای زارعی یک نامه تشکر آمیز برای ترامپ بنویس که تو را از خاک بر سری نجات داد. مذاکره که اصالت ندارد، ولی باید مذاکره کنیم، اگر مذاکره نکنید در دنیا می گویند ایرانیها اهل مذاکره نیستند، پس ما مذاکره را لازم داریم...
برجام بازی سیاسی امریکاییها و غربیها بود، آنها فکر کردند با برجام تسلیم آنان می شویم، یا ما مذاکره نمی کنیم. اما مشاهده کردند آدمی مثل دکتر ظریف خنده رو و تر و تمیز با مهارت رو به رویشان است. این حزب اللهیهای ما وقتی آقای ظریف با آقای کری با هم راه می رفتند و صبحانه می خوردند، خیلی عصبانی بودند و فکر می کردند این علامت سازش است، اما شیوه مذکور نشان دهنده اقتدار ایران در دنیا بود، امریکا اگر بخواهد با کشوری دست دهد نمی رود مذاکره کند بلکه مثل رژیم قبلی ایران به قول فردوست در خاطراتش مسایل را به شاه دیکته می کردند. یکبار هم رویشان را زیاد کردند آقای ظریف گفت همین که شما ۴ نفر آن طرف هستید و من این طرف هستم دلیل قدرت ما است، پس ما از برجام با همین روشی که جلو رفتیم نه تنها ضرر نکردیم که نفع هم بردیم؛ این عقیده من است و ممکن است برخی هم خوششان نیاید. در برجام هم هرگز حاضر نیستیم یک قدم خلاف مصالح ملت ایران و خلاف نظر رهبریمان پیش رویم، این جانیها جنایت کار هستند. آقای ترومن سمبل جنایتکاری است که با بمباران اتمی دو شهر هیروشیما و ناکازاکی ژاپن، در عرض چند دقیقه چند میلیون کشته و مجروح و معلول به جا گذاشت. همانطور که آقا فرمودند هزینه سازش بیشتر از هزینه مقاومت است.
شما در موتلفه برای برون رفت از وضعیت موجود راه حلی را تدوین کرده اید؟
بله. ما در مؤتلفه اسلامی راههای برون رفت از این مشکلات را به صورت تجربه شده و تخصصی و کارشناسی شده و مردمی داریم، تخصص باید همراه با پشتوانه مردمی باشد و ما در ۳۱ استان کشور حوزه ، مردم و انواع و اقسام قشرها را داریم، از آنها نظر می گیریم؛ مثل دولت آقای روحانی، خاتمی و احمدی نژاد نیستیم، ما تیم داریم و تیم مان هم آماده است، برای مشکل ارزیمان، و قطع کامل رابطه ارزش پول ملی با ارز خارجی و دلار برنامه داریم و این چند نرخی بودن ارز را جدا مضر میدانیم، تک نرخی را به شرط نظارت صحیح درست می دانیم و آن سیاست را میتوانیم انجام دهیم بدون اینکه به غربیها سر تسلیم فرو آوریم؛ ما با اقتدار می ایستیم و میبریم.
شما فرمودید مشارکت مردم فعلا کاهش پیدا کرده و افزایش آن را به یک قضیه رویداد محور وابسته کردید، چه چیزی باید رخ دهد که این مشارکت افزایش پیدا کند؟
امید مردم.
امید مردم با چه رویدادی افزایش می یابد؟
اگر این سر کار بیاید همه مسائل را حل می کند آن وقت حضورشان در انتخابات زیاد می شود. اگر حزب مؤتلفه اسلامی بتواند به مردم راهکارهایش را نشان دهد راه مهمی برای افزایش امید است. حزب موتلفه۶۰ سال است که دارد در انقلاب کار می کند، یک رد پا از مؤتلفه در اختلاسها پیدا نمی کنید اگر پیدا کردید من به شما جایزه می دهم، قبل از پیروزی انقلاب ۱۶ سال و ۶ ماه در خدمت امام بودیم، قبل از انقلاب در زندان بودیم، و در بیرون مبارزه کردیم و همه بعد از انقلاب هم در دولت جمهوری اسلامی بودیم؛ بهترین نمونههایمان را هم دادهایم، در ریاست قوه قضاییه بهترین تان کیست؟ بهشتی است، که رئیس شورای روحانیت مؤتلفه اسلامی است. بهترین فرهنگی – عقیدتی شما کیست؟ مطهری که رئیس شورای ما است، بهترین رئیس جمهورتان کیست؟ رجایی است که از مؤتلفه است، بهترین نخست وزیرانتان آقایان شهید باهنر و مرحوم مهدوی کنی با مؤتلفه بودند، آقای میرحسین موسوی هم که به این روز دچار شد به این دلیل بود که با مؤتلفه نبود وگرنه اینطوری نمی شد. بهترین زندان بان آقای لاجوردی است، او زن آلوده و فاسد را به زندان می آورد و با درس و آموزش حافظ قرآنش می کرد و بیرون می فرستاد. او برای کار زندانی سه نوع مزد در نظر می گرفت: از مزدش و هنری که یادش می داد سهمی برمیداشت تا داخل زندان محتاج دیگری نباشد و خانواده اش بتواند کادو و شکلات و عروسک بخرد، یک بخش را به خانوادهاش می داد تا در غیاب او گیر نباشند، یک بخش را ذخیره می کرد تا روزی که از زندان بیرون می رود پس انداز داشته باشد و بتواند با هنرش کار کند. به هرکسی هم که حافظ قرآن می شد عفو می داد، آیا شما در دنیا زندان بانی اینچنین پیدا می کنید. در نهایت ما بالاترین شهدا را تقدیم انقلاب کرده ایم.
دولت و هوادارن دولت می گویند وزرا تازه ۱۰ ماه است که آمدند اینکه به فضا مسلط شوند زمان می برد و مشکلات خیلی زیاد است و ما ویرانه تحویل گرفتیم و فضای کشور هم فضایی عادی نیست و ۱۰ ماه برای قضاوت زود است که بگوییم فلان وزیر باید برود یا مثلا مشکلی دارد. من با نگاه آنها مشکل دارم ولی با همین استدلال ...
من هم مشکل دارم! ۱۰ ماه که سهل است اگر طی ۲ ماه هم فهمیدیم مشکلی وجود دارد ...۲ ماه هم کافی است و اعتقادی هم ندارم که ایشان بتواند اداره کند همچنین هنگامی که ایشان را گذاشتند تذکر دادم که ایشان آدم خوبی است، رفیق من هم هست اما من نباید بخاطر این مسائل وظایفم را نادیده بگیرم، من از همان زمان عرض کردم و قبل از عید هم برای آقای رئیس جمهور به طور خصوصی نامه نوشتم و نوشتم شما در این زمینهها موفق هستید اما در زمینه اقتصادی دچار مشکل هستید چون نابلدها را انتخاب کرده اید.
منظور شما کدام یکی از اعضای تیم اقتصاد بود؟
وزیر صمت! با آقای خاندوزی موافق هستم ایشان با اینکه جوان است و سابقه وزارت ندارد ولی توانسته در طول این مدت نسبت به انجام وظایفش موفق باشد.
در آن نامه به آقای عبدالملکی هم اشاره کرده بودید؟
کلی نوشته بودم ولی نام صمت را برده بودم و ایشان هم نامه را دادند به وزیر صمت.
شما به یک چیزی رسیدید که به قول شما آقای رئیسی با آن همه دم و دستگاه و مشاور حتما به آن رسیده بود مثلا ماشین پراید از ۵۰ میلیون ۲۰۰ میلیون شده است این ۱۵۰ میلیون تومان را هیچ کسی نمی دهد بجز مصرف کننده! شما می فرمایید که حق رئیس جمهور است ولی آیا رئیس جمهور واقعا حق دارد چنین هزینههای گزافی را روی دوش مردم بگذارد؟
اداره کشور امر سادهای نیست. شما می خواهید یک خبرگزاری را اداره کنید، افراد تیپ خودتان را انتخاب می کنید و گاهی اوقات از آنها خداحافظی می کنید. وقتی می خواهید یک کشور را اداره کنید به این سادگی نیست آن هم یک کشور مثل ایران! به علاوه اینکه شما هر تصمیمی می خواهید بگیرید ساده تمام نمی شود، یک وزیر برداشتن و یک وزیر گذاشتن کار سادهای نیست الان در مجلس خیلیها برخی از این وزرا را قبول ندارند اما آیا می شود مثلا ۵ وزیر را یکدفعه استیضاح کرد؟
شما در جامعه با مردم برخورد داشتید؟
بله. همین امروز صبح که داشتم پیش شما می آمدم، خانم من خرید خانه را انجام می دهد چون من بخاطر مسائل امنیتی نمی توانم خودم خرید کنم البته گهگاهی بیرون می روم و دوری می زنم تا ببینم چه خبر است چون اگر آدم در اتاق بنشیند از واقعیتها محروم می شود. خانم من هر روز صبح اینکار را می کند یعنی می نشیند و می گوید امروز ماست خریدم انقدر اما دیروز آنقدر بود مثلا همین امروز صبح گفت پنیر خریدم و قیمت آن انقدر شده است و همیشه هم غر می زند که شما چکار می کنید؟ پس تو چکار می کنی؟ من می گویم غرت را بزن از تغییر قیمتها هم بگو ولی پولش را از من نگیر که گوش نمی دهد ( با خنده ).
سوای خانمتان از مردم هم بازتابی داشتید؟
من در میان مردم هستم و خارج از آنها نیستم اما دو راه داریم؛ اینکه در سیل انتقاد قرار بگیریم یا اینکه دنبال راه حل باشیم و ما به دنبال راهکار رفتیم. من رئیس بسیج اندیشه ورز فعالان اقتصادی هستم و ۳ سال است که بسیج من جایزه ممتاز تقدیر خدمات می گیرد، بسیج من در سیل شیراز و زلزلهها خدمات زیادی کرده است. دو سال قبل وقتی کرونا پیش آمد گفتم دولت آقای روحانی قادر به اداره ماسک نیست و ما سه مشکل داریم؛ یک، مسئله نفوذیهای استکبار است که کارشکنی می کنند دو، مسئله جیب پرکنها است که از هرچیزی اول جیب خودشان را می پایند ... به طور خلاصه ما ماسک را تعبیه کردیم بدون اینکه بسیج یک دانه تصدی کند و با ۶ کارخانه وارد عمل شدیم و امروز ماسک شما دو برابر است، ۲۵۰ هزار تولید در روز به ۲۶ میلیون تولید در روز رسیده است، قیمت آن بالا رفته یا پایین آمده است؟
گمانم بالا رفته
خیر، الان نصف آن قیمت، ۵۰۰ تومان است. پس کاری که ما انجام دادیم نه در تولیدش، نه در توزیع و نه در قیمتش هیچ اختلالی پیش نیامد پس می شود کار کرد، اتفاقا فرماندهمان به آقای محسن رضایی گفته بود این ماسک چرا با اینکه زیاد مصرف می شود اما شما می بینید که قیمت آن پایین آمده است و او گفته بود که نمی دانم، گفته بود چون بسیج اندیش ورز و رئیسش هم آقای بادامچیان است و او گفته بود قبول است، یعنی او قبول کرده بود که مدیریت من و دانش اقتصادی من باعث شده که بتوانیم، چادر نماز مشکی هم همینجور بود.
اگر اینطور است ، برنامه بدهید.
می دهیم، این آقای صمت نمیداد، ما مرغ و تخم مرغ را آماده کردیم که از طرف آقای وزیر با قیمت عادی حل شود.
مستقیم هم با ایشان صحبت کرده بودید؟
با شخص ایشان خیر. به این علت که آقای عباس تابش آنجا بود و یکی از بانیهای این مشکلات عباس تابش است، من گفتم که ایشان را کنار بگذارند اما او را یک جای بهتری گذاشتند و بالاخره مجبور شد او را بردارند، من نه کاسبی می کنم و نه کارمند هستم و نه حقوق می گیرم، چیزی که مهم است این است که بعد از اینکه این کار را نکرد، اتفاقا دو هفته بعد چیزمان گفت این آقایی که به جای تابش گذاشتند گفته یک دیدار با وزیر صمت بگذاریم و پرسید نظر شما چیست و من گفتم بسیجی سازش نمی پذیرد و همه خندیدند، گفتم بله من کاملا آماده هستم تا با وزیر کار کنم به شرطی که فاطمی امین نباشد. ما مدافع حقوق مردم هستیم، من که نمی توانم وقتی مردم در مشکلات به سر می برند و این آقا هم برایش مهم نیست و هر روز دارد همه چیز را گران می کند چیزی نگویم، همه اینها غلط است.
واقع بینانه فکر می کنید برای همه این گرانیها وزارت صمت مقصر است؟
هشتاد و خردهای درصد برای آن است.
یعنی شرایط تحریم و سیاستهای کلی دولت ۲۰درصد است؟
صراحتا به شما بگویم تحریم در ایران ۲۰ درصد است، ۴۰ و خردهای سال است من در عمق سیاست مملکت هستم.
به گفته شما ۲۰ درصد تحریم و ۸۰ درصد هم ایشان مقصر وضعیت موجود هستند ، بقیه هیچ نقشی ندارند؟
چرا شما از هرچیزی که من می گویم یک چیز منفی می گیرید؟ عاشق دنده باش نه عاشق ترمز! از این طرف هم نگاه کنید، در آن ۸۰ درصد بقیه هم شریک هستند اگر یک مدیر لایق قوی که ما داریم، یعنی آدم آن را داریم، برنامهاش را هم داریم، شما این ارز را تصور کنید چه دلیلی دارد که رابطه گرانی کالاهای ما با ارز برقرار باشد؟
ارزیابی شما از مناسبات مجلس و دولت چیست؟ فکر می کنید تعامل خوبی بین آنها برقرار است؟ رویه مجلس را در قبال دولت می پسندید یا خیر؟
این سوال ربطی به من ندارد، من نه نماینده هستم و نه در دولت!
برخی می پرسند چرا شما جوان گرایی نمی کنید؟
گزارش شورای مرکزی مؤتلفه حاکی است در مجمع عمومی اخیرمان که در آذر ۱۴۰۰ در قم برگزار شد، ۳۵ نفر عضو اصلی و ۵ نفر علی البدل دارد و ۴ نسل این کشو در آن حضور دارند: نسل اول آن من ، آقای توکلی بینا و آقای میرسلیم هستیم، نسل دوم آن آقای انواری و آقای امانی و .. هستند، نسل سوم آن دوستان بین ۳۰ تا ۴۰ سال اند و نسل چهارم هم ۲۰ و خردهای سال سن دارند. جوان گرایی یعنی چه؟ یعنی عضو شورای مرکزی در انتخاب سراسری اعضا در مجمع عمومی چهار نسل باشند، اما اینکه چرا ۴ نسل هستند، چون یک حزب کهن می شود ولی کهنه نمیشود، شما حزب محافظه کار انگلیس را ببینید که از چرچیل در آن عضو بود تا آخر، آیا چرچیل را بیرون می کنند؟ بیرونش نمی کنند او می ماند و نسل جدید می آید. بنابراین حزب نمی تواند تنها جوان باشد اما جوان گراییاش در این حد است که عضو شورای مرکزیاش جوان است.
شما در بیانیهتان حمایت کامل از دولت را مطرح فرمودید ساز و کار این حمایت را چگونه تعریف کردید . از این طرف می گویید فلان افراد نباشند.
بنا بر موازین قانونی خط ولایت و خط نظام، هرکس که با رای مردم رئیس جمهور شود احترام به رأی اکثریت مردم واجب است، دوم تنفیذ ولی فقیه مشروعیت می آورد، سوم اینکه اجرای روند قانونی، قانون گرایی است. بنابراین هر دولتی و هر حزبی که در راس قدرت است، فرد موظف است در اداره امور کشور حتی اگر با نظرات او مخالف هم باشد از او حمایت کند. پس ما به شدت از دولت آقای رئیسی حمایت می کنیم. ضمن این که کاملا آن را قبول داریم ، ۴۰ سال است او را می شناسیم و امیدوار و معتقدیم آقای رئیسی با تغییر بعضی از وزرای ناکارآمد به وزرای قو، قطعا دولت موفقی خواهد بود. مسئله سوم حمایت ما از دولت حمایت ما چگونه اس؟ نظراتمان را به ایشان می گوییم از جمله وزیر صمت خوب نیست، یا قبلا به ایشان تذکر دادیم وزیر کار ایشان مناسب اینکار نیست، اما آنها را تخریب نکردیم ، هر کجا حس کنیم دارد تخریبی علیه دولت می شود مقاومت می کنیم. در مقابل استکبار جهانی قطعا پشت سر دولت هستیم همچنان که شما یکبار نمی بینید علیه هیات مذاکره کننده برجام حرفی زده باشیم. اگر اختلاف نظری بوده به آقای ظریف می گفتیم اما هیچ وقت علیه آقای ظریف یا تیم مذاکره کننده مطلبی نمییابید. و اما آخرین بحث؛ ما باید به ملت بگوییم اگر قرار است مشکلات کشور را دولت حل کند راه آن جنگ با دولت فعلی نیست بلکه راه آن ارائه راهکار، تیم و برنامه است که ان شاالله حزب بتواند در مواقع لازم اینکار را انجام دهد.
آقای رئیسی از تجارب شما استفاده می کنند؟
اختیار با خودشان است.
مورد مصداقی دارید؟
نیاز به گفتن ندارد.
شما به عنوان یک فعال سیاسی چشم انداز حرکت دولت را چطور می بینید؟ آیا آقای رئیسی با تغییر وزیر صمت، وزیر کار و حتی وزیر اقتصاد ما را با چشم انداز مثبتی مواجه خواهند کرد؟ برای مثال قرار بود دلار پایین بیاید اما نیامد، در رابطه با برجام مذاکرات پیش نرفته است و ...به مردم چگونه می توانیم امید بدهیم؟
سوالتان بسیار سوال خوبی است. معتقدم آینده بسیار روشنی داریم و علت آن به عنوان معیارهای حکمرانی خوب، داشتن یک ملت تحصیل کرده، افراد ماهر، صاحب نظران متخصص با نگاههای مختلف است. بعضیها خیال می کنند همه باید قالبی باشند در حالی که این غلط است. یک ملت انواع و اقسام افکار و متخصصین را دارد و اکثر این ها دلسوز و علاقهمند به ایران هستند حتی بخشی که مذهبی نباشند چون علاقهمند هستند و دلشان می خواهد کشورشان همان کشور قوی و سربلند باشد که به قول داریوش نیزه مرد پارسی از ماوراء دریاها گذشته است، زریک یا طلای او پول بین المللی باشد مثل سکه شاه عباسی که سکه جهان است و شما آن را در چین هم گیر میآورید؛ یعنی بهترین پول معتبر دنیا.
آیا چنین ظرفیتی را برای دولت رئیسی قایل هستید؟
با توجه به اینکه در اخلاص، علاقهمندی و تدین آقای رئیسی هیچکس شک ندارد حتی مخالفین او، طبق ارزیابیمان در دولت او بخشی قوی، بخشی عادی و بخشی هم ضعیف هستند و اگر ایشان بخش دولت ضعیفشان را عوض کنند، تبعا راهها باز می شود. به علاوه چون زیربناها ساخته شده، چون توده مردم همراه هستند و می خواهند کشورشان مستقل و قوی باشد، چون رهبر جامعه به عنوان محوریت عظیم حضور دارند، اگر دولت در مجموعه جدیدی که می خواهد شکل دهد، عناصر قویای بگذارد و از جراحیهای اقتصادی بگذرد، من دولت را در آینده موفقتر می دانم، یعنی امیدوار هستم سال آینده اگر در جمع خبر شما حضور پیدا کردم بگوییم که پارسال بررسی کردیم، آرزو کردیم و کار کردیم و اوضاع روبه راه شد. البته این امر نیاز به فراهم نمودن زمینه سازی برای دولت دارد. اگر قرار باشد همه دولت را خسته کنند نمی شود! من اگر یکبار می گویم صمت نه ولی می گویم آن وزیر آری.
شما از جراحی اقتصادی گفتید، امیدواری مردم را به این جراحی اقتصادی چقدر می بینید؟
در سراسر شهر تهران مغازههای میوه فروشی، لباس فروشی، مرغ فروشی و.. در همه جا برقرار است اما گران است! قیمت ها برای بخشی از مردم بالا است، برای بخشی عادی است، بخشی گرفتارند و بخشی اجاره نشین هستند. دیشب آقای قاسمی گفت من آن طرف سال خدمت آقایان عرض کردم با توجه به وضعی که پیش آمده اضافه شدن به اجارهها را ممنوع یا در نهایت با ۱۰ درصد افزایش قیمت موافقت بکنید که متاسفانه در تهران با ۲۵ افزایش موافقت شد که غلط است و این ها مردم را اذیت می کند.
در صحبتهایتان به دو نکته اشاره کردید؛ یک گفتید جراحی اقتصاد فشار دارد و در همه جای دنیا همین است و دوم مردم باید باور کنند، بپذیرند، همدلی و همراهی کنند. الان یکی از انتقاداتی که به دولت می شود این است که می گویند شما به جای اینکه به مردم بگویید این فشار دارد می گویید ما داریم به شما پول می دهیم یعنی وضعتان بهتر می شود مثل تبلیغات صدا و سیما که من یارانهام را گرفته ام و انگار با حذف یارانه ارزی اوضاع مردم بهتر می شود؟
متاسفانه تبلیغات ما تبلیغات خوبی نیست. چه در صدا و سیما که البته بخشی از آن خوب است ولی طرف بلد نیست چه بگوید و این ضد تبلیغ می شود. مسئله دوم این است که دولت نمی تواند کامل پیش ببرد چون وقتی می خواهد تبلیغ کند مقابلهها، صحبتها و نفوذیها زیاد است و الان سوال ها هم زیاد است.
شما در این حوزه مطالعه داشتید، از نظر شما بستر این جراحی اقتصادی فراهم بود؟ مثلا جزو شروط مجلس این بود که کالابرگ دهند ، الان چند ماه گذشته و هنوز خبری از کالا برگ نیست ، آقای مخبر هم گفت چون بستر آن مهیا نیست ما فعلا مجبور هستیم پول دهیم.
من به کالابرگ و غیر کالابرگ کار ندارم ،من می گویم یک دولت سر کار آمده و دارد کار می کند، در بخشهایی موفق است، در بخشهایی عادی است و در بخشهایی ضعیف است...
کارشناسان می گویند اگر پول دهیم تورم زا است ولی اگر کالابرگ دهیم تورم زا نیست.
هر دو اینها غلط است. من با اداره جامعه توسط یارانه موافق نیستم من می گویم درآمد جامعه را بالا ببریم هزینه را کم کنیم.
بالا بردن درآمد اتفاق نیفتاد.
اتفاقا درآمدشان بالا رفته است!
تعادل بین درآمد و هزینه از نظر شما چطور است؟
باید بررسی کنیم و بگوییم درآمد مردم و هزینه مردم چقدر است؟ دولت باید تلاش کند درآمد بالا رود و همین که می گوید یارانه ۵۰ هزار تومانی را ۴۰۰ هزار تومان می دهم درآمد را بالا می برد اما آیا این درآمد مکفی است؟ یک خانواه ۵ نفره ۲ میلیون تومان می گیرد.
اگر این موفقیت بخواهد موفق و امید زا شود در کدام بخشها ... شما می فرمایید سیاستهای کلان باید اجرا شوند اما سیاستهای معیشتی ایراد دارند و کادر هم دارای ایراد است و بیشترین تلاش دولت در تغییر کادر است ولی سیاستهای معیشتی اصلاح نشدند.
چرا، همین که گندم را می خواهد ۲ برابر بخرد، همین که یارانه را اضافه می دهد، همین که خریدها را دنبال می کند و همین که به کالابرگ فکر می کند یعنی اینها هم دارند کار می کنند.
یعنی معتقدید در سیاستهای کلان حوزه معیشتی موفق بوده است؟
من عضو دولت نیستم که پاسخگوی شما باشم اما من عضو این مملکت هستم و به عنوان یک تحلیلگر و کسی که در یک حزب مؤثر کشور است که در حکومت نیست ولی در حاکمیت است، می خواهم حرف بزنم شما می گویید امید و من می گویم بله چون من آدم نا امیدی نیستم و همین جوری حرف نمی زنم چون اگر ۶ ماه دیگر به اینجا بیایم آن هم در شرایطی که کاری نشده باشد یقه من را می گیرید.