یک تحلیلگر مسایل منطقه ای تاکید کرد که آمریکا به بن بست طرح های خود در سوریه پی برده و به همین علت رویکرد خود را تغییر داده و به راهکار سیاسی روی آورده است.
غالب قندیل تحلیلگر و استراتژیست منطقه ای در مقاله جدید خود به فعالیت های دیپلماتیک و نظامی گسترده آمریکا در لبنان اشاره کرده و سفر مقامات نظامی آمریکا به لبنان و مسایل مطرح شده فیمابین در زمینه سوریه را بررسی کرد.
وی با اشاره به سفر "وینسنت بروکس" فرمانده نیروهای زمینی در بخش مرکزی ارتش آمریکا به لبنان، آن را در بردارنده برخی غافلگیری ها برای 14 مارس دانست و تاکید کرد که بر اساس اطلاعات موجود برخی از این افراد که با بروکس دیدار کرده اند از وی سخنان صریحی را در مورد مشکلات آمریکا در سوریه و سقوط محاسبات آنها در براندازی بشار اسد در این کشور شنیده اند، بروکس از آنها خواسته است تا برای تعامل با این واقعیت تا چهل سال آینده آماده باشند.
قندیل در این زمینه به چند نکته اشاره کرده و می نویسد که فرمانده نظامی آمریکا به مخاطبان خود در مورد پیامدهای تحول مواضع آمریکا در قبال سوریه و پذیرش بیانیه شورای امنیت و مأموریت کوفی عنان در تعامل با اوضاع سوریه بر اساس راهکارهای سیاسی و گفت‌وگو با بشار اسد سخن گفته است،  این همان موضوعی است که لیون پانتا نیز در کنگره آمریکا به آن اشاره و تاکید کرده که هواداری ارتش سوریه به بشار اسد ادامه دارد و امکان حساب کردن بر روی شکاف های جدید در موسسات نظامی این کشور نیست و بر اساس اطلاعات موجود در پنتاگون این موسسه با قدرت نظامی بالا و انضباط عمومی خود به دستورات رهبران خود پایبند است.
وی در کنگره اتفاقاتی که بر اساس آن بشار اسد به محبوبیت بالا و گسترده در سوریه دست پیدا کرد را بر شمرده و گفت که با وجود گذشت یک سال از ناآرامی ها در سوریه از گزارش های پنتاگون مشخص است که نمی توان فرض هایی در مورد از دست رفتن جایگاه اسد در داخل سوریه را پذیرفت، بلکه اوضاع کاملا بر عکس است. پانتا از اوضاع مخالفان سوریه نیز سخن گفت و اوضاع مصیبت بار آنها را برای کنگره تشریح کرده و گفت که آنها به حد شکاف و فروپاشی و واگرایی رسیده اند و نمی توانند جایگزینی برای حاکمیت بشار اسد باشند.
موضوع دومی که قندیل به آن اشاره کرده، این است که این اظهارات از فضای کلی آمریکا نیز دور نیست، چرا که با وجود ایده های زیادی که نمایندگان المستقبل و نیروهای لبنانی در مورد سوریه داشتند، اما آنها با حیله ای سیاسی از پذیرش مسئولیت صریح حمایت از کانون های ترور و عملیات قاچاق سلاح و افراد مسلح از طریق مرزها که بر اساس رسانه ها افزایش چشم گیری داشته است، فرار کرده اند.
موضوع بعدی که از نظر قندیل قابل توجه است، خطر این نکته است که دولت لبنان با این موضوع به سستی رفتار می کند و از ارتش نمی خواهد تا به وظیفه قانونی خود برای تعقیب و تخریب لانه های مسلح تروریستی در مرزهای سوریه تحت پوشش جریان های المستقبل و نیروهای لبنانی همت بگمارد.
موضوع بعدی که قندیل به آن می پردازد، این است که اگر طرف نظامی لبنانی معنی حرف طرف آمریکایی را متوجه شود و اگر برخی افراد مسئول و وظیفه شناس در مقامات ارشد کشور وجود داشته باشند، باید معنی تحولاتی که در مسیر بحران در سوریه در ابعاد منطقه ای و بین المللی ایجاد شده است را درک کنند.