بین الملل

بررسی تحلیلی نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری مصر

نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری مصر، هیچ سنخیتی با آمار مراکز نظرسنجی و تبلیغات رسانه های مصری نداشت؛ این امر نشان می دهد که یک سری عوامل عینی، نقش خود را در حصول این نتایج بازی کرده است.

یک مرکز مطالعاتی مصری، جهت گیری های اجتماعی، طبقاتی و منطقه ای حاکم بر دور اول انتخابات ریاست جمهوری مصر را به عنوان یک عامل تاثیر گذار در دور دوم مورد تحلیل و تجزیه قرار داد.
به گزارش السفیر لبنان، "مصطفی لباد" و "فؤاد سعید" دو تن از تحلیلگران مسایل منطقه ای در مقاله ای که برای مرکز مطالعات منطقه ای و استراتژیک الشرق در قاهره نوشته اند، تاکید کردند که دور دوم انتخابات مصر در حالی برگزار خواهد شد که حمایت طرفداران حمدین صباحی و عبدالمنعم ابوالفتوح از هر کدام از دو کاندیدای پیروز یعنی محمد مرسی نامزد اخوان المسلمین و احمد شفیق نامزد رژیم سابق، نقش تعیین کننده ای در سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری مصر خواهد داشت.
نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری مصر، هیچ سنخیتی با آمار مراکز نظرسنجی و تبلیغات رسانه های مصری نداشت؛ این امر نشان می دهد که یک سری عوامل عینی، نقش خود را در حصول این نتایج بازی کرده است.
نتایج به دست آمده در برخی موارد، غیر قابل پیش بینی و نیازمند بررسی است که از آن جمله می توان به راهیابی احمد شفیق به دور دوم و کاهش آرای نامزد اخوان المسلمین نسبت به پیش بینی ها اشاره کرد. مسأله تنها به اینجا ختم نمی شود چرا که دو کاندیدای برتر انتخابات از دید رسانه های مصری یعنی عمرو موسی و عبدالمنعم ابوالفتوح چهارم و پنجم شدند. از همه مهمتر آرای حمدین صباحی بود که مراکز نظرسنجی هیچ شانسی برای او قائل نبودند، اما موفق شد رتبه سوم آرا را به خود اختصاص دهد. این نتایج غیرمنتظره، سؤالاتی را پیرامون عوامل آن در ذهن ایجاد می کند و در این گزارش تلاش می کنیم پاسخی برای سؤالات مذکور پیدا کنیم.
با وجود اهمیت تاریخی این انتخابات در سطح مصر و کشورهای عربی، تنها 46 درصد از رأی دهندگان به پای صندوقهای رأی رفتند که خود سؤال برانگیز است. در واقع، یک سری عوامل موجب پایین آمدن شرکت مردم در انتخابات شد که مهمترین آنها سوء مدیریت مرحله انتقالی بود، این سوء مدیریت، به نوعی کشمکش سیاسی میان شورای نظامی و پارلمان غالباً اسلامگرای مصر از یک سو و تضاد اسلامگرایان و جریانات سکولار از سوی دیگر منجر شد. بحرانهای پی در پی اقتصادی و امنیتی و کمبود خدمات نیز نقش گسترده ای در انصراف پنجاه درصد مردم از شرکت در این انتخابات سرنوشت ساز ایفا کرد.
مردم شناختی
گروه های هوادار نامزدها
این مقاله در ادامه به بررسی هواداران هر کدام از نامزدهای انتخابات پرداخته و خواستگاه آراء آنها را نشان می دهد:
احمد شفیق: طبقه مرفه و مرتبط با سیستم اقتصادی انحصاری حاکم بر کشور، دستگاه اداری حکومت، بازنشستگان پلیس و ارتش و خانواده های کسانی که همچنان در این دو نهاد خدمت می کنند، ثروتمندان روستایی، دهیاران، خاندانهای بزرگ و مالکان اراضی، قبطی ها، طرفداران ثبات و نیز کسانی که از اوج گیری اخوان المسلمین بعد از انقلاب، در هراسند.
عمرو موسی: بخشی از دستگاه اداری حکومت، گروههای اجتماعی طرفدار شفیق البته با شور و اشتیاقی بیشتر برای اصلاح حکومت از درون، قبائل عربی جنوب سیناء.
محمد مرسی: روستاییان و شهرنشینان حومه نشین با سطح تحصیلی متوسط، تجاری که در زمینه پروژه های کوچک و متوسط فعالیت می کنند.عبدالمنعم ابوالفتوح: همان گروههای حامی اخوان المسلمین که دارای سطح سواد بالا و گرایش موسوم به اعتدال گرا هستند.
حمدین صباحی: جوانان، صیادان شهرهای ساحلی، کشاورزان شمال مصر ( به خاطر رسوخ فرهنگ سنتی و قبیله ای در صعید مصر، البته صباحی نتوانست در این منطقه توفیقی حاصل کند)، فقرای شهرهای بزرگ و برخی گروههای طبقه متوسط و دارای سطح سواد بالا، درصد پایینی از جوانان قبطی که سطح سواد نسبتاً بالایی دارند.
بررسی تحلیلی نتایج انتخابات
1- اکثر کاندیداها در استانهای محل تولد خود حائز اکثریت آرا شدند و این امر نشان می دهد که جهت گیری منطقه ای همچنان در رفتار انتخاباتی مصریان تداوم دارد.
2 - اخوان المسلمین توانست نقش مهمی در بسیج مردم به نفع محمد مرسی ایفا نمایند، زیرا موفق شد در اکثر استانهای جنوب مصر و برخی استانهای دورافتاده مانند شمال سینا و الوادی الجدید، رأی دهندگان را به نفع خود به صحنه بیاورند.
3- مرسی 25 درصد آرا را از آن خود کرد که بخشی از آن به جریان سلفی بازمی گردد. این درصد آرا نشان از کاهش آشکار آرای اخوان المسلمین در مقایسه با انتخابات اخیر پارلمانی دارد چرا که این گروه توانسته بود در آن انتخابات 4/37 درصد را از آن خود کند. این امر را می توان ناشی از رأی اعتراضی بخشهایی از مردم علیه عملکرد پارلمانی اخوان المسلمین و تلاش این گروه برای کنار زدن مخالفان سیاسی و انحصار قدرت دانست.
4- سیستم انتخاباتی حکومت مصر موفق شد قدرت سیاسی گذشته خود را احیا کند. درصد بالای آرای احمد شفیق ( 24 درصد ) که دوبرابر آرای کل احزاب وابسته به رژیم سابق مصر در انتخابات اخیر پارلمانی است، گواه خوبی بر این امر محسوب می شود.
5- احمد شفیق توانست بخش اعظم آرای مسیحیانِ نگران از قدرت گرفتن اسلام را شکار کند حال آنکه حمدین صباحی و عمرو موسی توفیق چندانی در جذب مسیحیان نداشتند.
6- ابوالفتوح نتوانست توازن درونی گفتمان سیاسی خود را حفظ کند، چرا که برای محافظت از ائتلاف بزرگ انتخاباتی خود مجبور بود گاه شعارهای اسلامی و گاه شعارهای مدنی را مطرح کند
7- عمرو موسی از یک سو انقلاب را مورد حمایت قرار می داد و از سوی دیگر به تعریف و تمجید از رژیم سابق می پرداخت، به این علت نتوانست حمایت هیچیک از دو طرف را بدست آورد .
8- تشابه ایدئولوژی کاندیداها نقش عمده ای در پراکندگی آرای مردم داشت، زیرا احمد شفیق و عمرو موسی بر سر کسب آرای بازماندگان رژیم سابق و حمایت دستگاه اداری حکومت، با هم رقابت می کردند که در نتیجه شفیق موفق شد این حمایت را کسب کند؛ همچنین تشابه مذکور موجب شد آرای اسلامگرایان میان محمد مرسی نامزد اخوان المسلمین و عبدالمنعم ابوالفتوح از رهبران سابق اخوان المسلمین و صباحی تقسیم شود. همین عامل در مورد دو نامزد انقلابی یعنی حمدین صباحی و ابوالفتوح نیز صدق می کند.
دور اول انتخابات ریاست جمهوری، سه جناح عمده را به منصه ظهور رساند: جناح حکومتی، جناح اسلام سیاسی که در دور دوم نامزد دارند، و جناح انقلابیون که اکثریت آرا ( 40 درصد شامل آرای صباحی، ابوالفتوح) را دارا بود.

https://shoma-weekly.ir/BpyWho