این طور که از ظواهر امر پیداست، متأسفانه نظارتی در کارها نیست و هر کسی هر کاری دلش می‌خواهد می‌کند.
چگونه باید از طرف دولت این نظارت انجام شود که کسبه متضرر نشوند. این که دولت یک کار دستوری انجام دهد و همه ضرر کنند درست نیست.
دولت آقای روحانی باید به کار کسب و بازار اعتماد کند و از نیروهای متدین اصناف درخواست کند کمکش کنند، اما متأسفانه فعلاً چنین امری نشدنی است.
یعنی دولت با اصناف مشکل دارد؟
مشکل ندارد. از ابتدای امر تا حالا دولت‌هایی که آمده‌اند با اصناف و بازار روابط دوستانه‌ای نداشته‌اند.
چرا همیشه این رابطه خراب بوده است؟
چرایش را باید از خود آقایان بپرسید.
پس بفرمایید چرا به اصناف بها نمی‌دهند؟
به هر حال دولت باید با اصناف و کسبه رابطه تنگاتنگی داشته باشد که الان چنین چیزی را نمی‌بینیم. دولت باید فکری کند. ما که نباید در این باره فکری کنیم.
خود اصناف نمی‌توانند کاری کنند که رابطه دولت با آن ها بهتر شود؟
این قدر برای اصناف مشکلات درست شده است که اصلاً فکر این حرف‌ها نیستند. هر روز برای آن ها برنامه‌ای هست؛ بی ثباتی بازار، مالیات بی‌رویه، گرفتن عوارض و امثال اینها مشکلاتی است که برای مردم و البته چنین تشکیلاتی به وجود آورده‌اند.
یعنی می‌فرمایید صنف کسبه‌ای که در بازار فعالیت می‌کنند به دلیل مالیات بی‌رویه، گرفتن عوارض با دولت به مشکل خورده‌اند؟
نمی‌دانم به مشکل خورده یا نه، اما ظاهر امر نشان می‌دهد تفاهم و اعتماد بین اصناف و دولت نیست.
در حال حاضر دولت جدید جز سخنرانی کار دیگری نمی‌کند. دیشب در مجلسی نشسته بودم و جوانی می‌گفت: «دو باره دلار ثانیه‌ای شد». پرسیدم: «چطور این حرف را می‌زنی؟» جواب داد: «بعد از ظهر 3350 تومان بود و غروب 3400 تومان شد». مثل این که استشمام می‌شود دو باره رویه‌ای که در دوره آقای احمدی‌نژاد بود، دارد پیش می آید. این مشکلات برای بازار، اصناف و مردم هست.
اغلب شاهد بوده ایم اول تولیدکندگان دولتی شروع به گران کردن قیمت‌هایشان می‌کنند، مثلا ایران‌خودرو و سایپا با اقتدار می‌ایستند و می‌گویند ما گران می‌کنیم، ولی گویا فقط مغازه‌دارها و کسبه بازارند که گاهی به خاطر گران‌فروشی جریمه می‌شوند.
این حرف‌ها مشکلات کسبه، بازاریان و مردم هم هست. الان مردم به نظام، رهبری و مراجع علاقه دارند، ولی متأسفانه مسئولین خوب عمل نمی‌کنند. راجع به کارهای ایشان دائم به شیب ملایمی اشاره می‌شود، درحالی که بنزین مشکلاتی برای مردم درست کرده است. همه اینها مشکل زا هستند. دولت با اقتصاددانانی که می‌توانند طرح و برنامه بدهند، کاری ندارد و خودش هر کاری که به فکرش می‌رسد انجام می‌دهد.
قرار بود بعد از هدفمندی یارانه‌ها یا در حین انجامش شرایط اقتصادی مردم بهتر شود، آیا بهتر شد یا این که می توان گفت نسبت به گذشته هم کاهش داشته است؟
شما می‌گویید شرایط اقتصادی،بدتر از گذشته شده است. به نظر من این اول راه است و هنوز به سرازیری قیمتها نرسیده‌ایم. ما که در جامعه و در تماس با مردم هستیم، می‌گویند شیب ملایم یعنی سیب‌زمینی‌ای که در میادین تره‌بار، بازار و سبزی‌فروشی‌ها ارزان‌تر از بقیه بود، الان کیلویی 3500 تومان است که پس‌فردا 4000 تومان و بعداً 5000 تومان می‌شود. متأسفانه کسی جوابگوی مردم، اصناف و کسبه نیست.
با ثبت‌نامی که مردم برای یارانه‌ها انجام دادند معلوم شد بیش از پیش نیازمندند. (البته از نظر دولتی ها) چون دولت خیلی تلاش کرد هر کسی را که می‌خواهد ثبت‌نام کند نیازمند معرفی کند. شما شرایط آینده اقتصادی را چگونه می‌بینید؟
به هر حال دولت باید با کسانی که در اقتصاد و کسب و کار با مردم ارتباط دارند و نظرشان نظر مردم است باید تفاهم کند و ارتباط داشته باشد. از شروع به کار دولت یازدهم تا به حال حرف زیاد شنیده ایم. زیاد صحبت شده است، ولی عمل در کار نیست. همین الان از مسئولین دولت نظیر سخنگوی دولت، نفر دوم دولت، جناب معاون اول و خود آقای رئیس‌جمهور در این هفت هشت ماه فقط شعار شنیده ایم، عملی ندیده‌ایم.
اعتقادم این است که برای دولت آقای روحانی همه امکانات فراهم است. مراجع با دولت تفاهم داشته‌اند، رهبری حمایت کردند، ملت هم به اندازه کافی حمایت کرده‌اند، ولی مردم جواب درستی نگرفته اند و فقط حرف زیاد شنیده‌اند. به نظر من یارانه‌ها برای آقای روحانی یک رفراندوم بود. با وجودی که دولت این همه تبلیغات کرد، با کمال تأسف پای مراجع را وسط کشید و مردم را منتقد مراجع کرد، ولی ملت جواب مثبتی به آقای روحانی نداد و اینها برای نظام خیلی سنگین تمام می‌شود.
