در کلاس درس دکتر اسد الله بادامچیان که در بخش اول دوره مقدماتی کلاسهای آموزش خبرنگاری برگزار شد، وی به بیان روشهای تحلیل خبر در عصر حاضر و تقوای کار سیاسی اشاره داشت. وی همچنین در مورد شناخت شیوه تحلیل صواب از ناصواب توضیحاتی ارائه کرد. گزیده ای از صحبتهای این عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در ادامه می آید.
ما باید منابع خبریمان را بشناسیم، به همین علت اشاره کردیم شناخت منبع خبری کمال اهمیت را دارد. خبرگزاری امریکا، رادیو فردا، بی.بی.سی و امثالهم هیچ وقت خبر بیطرفانه نمیدهند. یکسری میگویند حرف درست را باید از بی.بی.سی شنید. راحت بگو درست را باید از شیطان شنید. رادیو فردا هم شیطان است. حرف درست میزند؟ حالا اگر خبر را هم شنیدیم و خبر درست هم بود و درست هم تشخیص دادیم، چون آدم از خود این خبرها میفهمد هر کدامشان چه حالتی دارند. همین عناوین خبرها را که گذاشته بودیم از میان آنها خیلی مطلب گیرتان آمد که کی چه کار کرده است و... حالا اگر همه این کارها را کردید، بعد از آن چه؟ میخواهیم تحلیل و تفسیر کنیم.
تحلیل سیاسی با توجه به پسوندی که پیدا میکند، میشود شکافتن نقاط مبهم و پوشیده و مشکل سیاسی و شرح و توضیح ریشهای معضلات، جریانات و مسائل گذشته و جاری، نیات و اهداف مستتر و روابط پنهانی و نتایجی که از هر امر و مسئله سیاسی به دست میآید، پیشبینی سیاستهای آینده و ارائه راههای بهرهمندی یا مقابله با آنها و وظایف سیاسی افراد. اگر خواستیم تحلیل سیاسی اسلامی بدهیم، باید این جمله را هم اضافه کنیم. بر اساس اصول، ضوابط و معیارهای اسلامی. دست ما باز نیست که هر چه از ذهنمان در آمد بگوییم و روز قیامت از ما میپرسند.
تفسیر با تحلیل این فرق را دارد که تحلیل باید آن مسائل را باز کند، تفسیر یعنی کلامی را بیان کردن، واضح و آشکار ساختن معنای سخن و شرح و بیان این قضیه. بنابراین تفسیر سیاسی با تحلیل سیاسی فرق دارد. در تحلیل نقاط مبهم، نیات، غرضها، روشها و راهها بیان میشود، درحالی که در تفسیر فقط خود موضوع شکافته و شرح داده میشود. تفسیر سیاسی را هم میتوانیم این گونه معنی کنیم که: «آشکار و واضح کردن یک موضوع و عمل سیاسی. شرح گذشته جریان و افراد مؤثر در آن، یادآوری نکات مهم و اشارات، تکمیل اطلاعات برای هدایت افکار مخاطبین به نحوی که بر طبق معلومات و استعدادهایشان مطلب را کاملاً بفهمند».
اگر گزارش تفسیری باشد و این موارد را هم دربرمیگیرد، ولی اگر گزارش خبری است فقط خبر را میدهیم.غیر از تحلیل و تفسیر، یک نظریه سیاسی داریم. نظریه یعنی این که انسان نظر خودش را بر اساس مشاهده، تجربه و سایر امور ارائه کند. یک نظر، نظر شخصی است و یک نظر، نظر علمی. اینها با هم متفاوت است، بنابراین اظهارنظر شخصی برای همه آدمهایی است که در سیاست وارد هستند، اظهار نظریه مربوط به صاحبان نظر است. نظریهپردازی با اینها متفاوت است، چون آدم سیاستمدار ممکن است نظر بدهد، صاحبنظر باشد، ولی نظریهپرداز نیست. نظریهپرداز یعنی کسی که تولید نظریه میکند و تئوری میدهد. این نظریهپرداز غیر از نظریهپرداز بنیادین است که دکترین میدهد. امام یک نظریهپرداز بنیادین است. آقا یک نظریهپرداز بنیادی است.