
روزنامه شرق تیتر "درد تا مغز و استخوان" را برای مطلب خود انتخاب کرد و به انتشار واکنش های چهره های اصلاح طلب به درباره این اتفاق پرداخت.
روزنامه اعتماد نیز در گزارشی آورده:"گشت ارشاد بیشتر زیر ذرهبین رفته است و حتی شاید این بار با درمیان بودن فاجعه مرگ یک دختر جوان کردستانی، رییسجمهور نیز نگاه آسیبشناسانهتری به آن داشته باشد؛ کسی که در مناظرات انتخاباتی خود تلویحا گفته بود که برای مردم گشت ارشاد نخواهد داشت، اما برای مدیران آری. چنین نشد و او با ابلاغ قانون بر زمین مانده دولتهای پیشین درباره حجاب و عفاف به نوعی، مهر تاییدی بر همین رویه داشت، بنابراین از یکسو گشت ارشاد به کار خود ادامه داد و از سوی دیگر همزمان با انواع بحرانهای اقتصادی مردم تشویق شدند تا در کوچه و خیابان به یکدیگر تذکر دهند"
روزنامه سازندگی نیز به قلم حسین مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی مطلبی در اینخصوص منتشر کرد.
**
انتشار خبر فوت یک دختر جوان، بدون هیچ دلیل و گناهی، بهطور طبیعی احساسات افکار عمومی را برمیانگیزد. در چنین صحنهای، تکلیف ضدنقلاب و رسانههای بیگانه مشخص است؛ آنها نهتنها به دنبال روشن شدن حقیقت نیستند بلکه سعی در وارونه جلوه دادن آن نیز دارند، اما آنچه باعث تعجب است برخورد دوگانه ی اصلاح طلبان با حوادث مشابه و به اصطلاح دفاع از حقوق زنان در جامعه است.
برای روشن تر شدن حقیقت کافی است تا مواردی مانند قتل میترا استاد، اعدام زورگیر اتوبان نیایش و... را مرور کنیم.
در هفتم خرداد ۹۸، محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران که برگ برنده اصلاحطلبان پس از ۱۲ سال شهرداری قالیباف اصولگرا بود، با حضور در آگاهی تهران اعتراف کرد که همسرش میترا استاد را با شلیک پنج گلوله به قتل رسانده است. او پیش از این معاون رئیسجمهور در دولت روحانی و وزیر آموزشوپرورش در دولت خاتمی بود. این خبر اصلاحطلبان را دچار تضادهای بیشماری کرد؛ دفاع از همجناحی خود؟ دفاع از حقوق زن؟ نوشتن علیه جنایت؟
اما با برگزاری اولین جلسات بررسی و بازپرسی، بسیاری از اصلاحطلبان در پی بهانه برای تبرئه قاتل همجناحی خود بودند. اواخر تیر ماه بود که ادعای مهدورالدم بودن میترا استاد به نقل از نجفی تیتر یک رسانههای اصلاحطلب شد و برخی اصلاحطلبان و رسانههای آنها، به جای محکومیت این قتل، در پی تطهیر هم حزبی خود برآمدند، فعالین و رسانههای اصلاحطلب بهجای دفاع از مقتول که زنی جوان بود، بهصورت یکپارچه از «قاتلِ یک زن» دفاع کرده و وی را در جایگاه «قهرمان مظلوم»! نشاندند.
صادق زیبا کلام یکی از فعالین این جریان هم مردم را از سرک کشیدن در زندگی خصوصی مردم منع کرده و گفت: از قتل میترا استاد بهره برداری سیاسی نکنید، او توصیه کرد کسی به حریم خصوصی دیگران وارد نشود، شاید چنین اتفاقی برای خود ما پیش بیاید.
همچنین روزنامه های این جریان با تیترهایی همچون " اعتقاد نجفی به مهدورالدم بودن میترا استاد"، " گزارش غمانگیز یک قتل"، " ده ابهام در پرونده قتل میترا استاد" و... موضوع قتل این زن بی گناه را پوشش داده و با بیاخلاقی، مقتول را مهدورالدم! و شایسته مرگ! معرفی کرده و قاتل را فردی خوشنام! جنتلمن! و نخبه! جا زدند،
در نمونه ای دیگردر زمانی که یک سارق زورگیر و سابقهدار به زنی در اتوبان نیایش حمله کرده و وسایل وی را به سرقت برد، باز هم جریان اصلاحطلب جانب سارق زورگیر را گرفته و با بیتوجهی نسبت به ظلمی که به این خانم و تعداد قابل توجهی از زنان دیگر توسط همین فرد اوباش صورت گرفته سکوت کرده و اعتراض کردند که چرا فرد تعرضکننده ، باید اعدام شود! این در حالی بود که این زورگیر اولین بارش نبوده، بلکه بنابر گزارش رئیس پلیس آگاهی تهران، سابقه ۱۰۰ فقره سرقت به عنف در سطح خیابانهای شهر داشته و شاکیان بسیاری داشته است.
عباس عبدی در واکنش به اعدام زورگیر اتوبان نیایش در توئیتر خود نوشته بود: «دادگستری تهران: زورگیر اتوبان نیایش به اعدام محکوم شد. اگر مجازات چنین اقدامی اعدام است روزانه موارد زیادی از این رفتار انجام میشود که باید اعدام شوند ولی چون فیلم آنها گرفته نشده؛ پس نه دستگیر میشوند و نه اعدام. این مجازات به دور از انصاف و عدالت است. حکم را منتشر کنید.»
روزنامه زنجیرهای شرق نیز ، مطلبی را با عنوان «اعدام درمان این درد نیست» منتشر کرد و حکم اعدام را تخطئه کرد.
موضع گیری های این جریان در دفاع از جنایاتی که ابعاد آن کاملا روشن است و جرم به اثبات رسیده است با موضع گیری های آنان در مورد مرگ مهسا امینی - به صرف این که هنگام حضور او در نیروی انتظامی اتفاق افتاده- نشان می دهد که اصلاحطلبان به حوادث به عنوان ابزار انتخاباتی و تبلیغاتی برای وجهه دادن به خود نگاه میکنند. این جریان سیاسی خصوصا در حوزه زنان به شکل کاملا ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی و حزبی خود نگاه میکند. زهرا شجاعی، رئیسامور مشارکت زنان ریاستجمهوری در دولت اصلاحات، سال 98 در مصاحبهای به انتقاد از عملکرد اصلاحطلبان در حوزه زنان پرداخته و گفته بود «اصلاحطلبان موقع انتخابات از زنان استفاده میکنند و بعد کاری برایشان نمیکنند.» در همین راستا، فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در مطلبی با اشاره به اینکه «زنان را برای انتخابات و سیاهیلشکر نخواهیم» نوشته بود: «هر انتخاباتی که انجام شده، اعم از انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری و مجلس، همه و همه در اولویت خود توجه به حقوق و مطالبات زنان را بیان کردهاما در اکثر مواقع در حد شعار باقیمانده و حتی برخی موارد اصطلاحی که به کار میبرند که زنان ابزاری برای کسب هویت اجتماعی نگاه شدهاند اما بعد از رأیآوری مطالبات را فراموش کرده و اولویتهای دیگری را قرار دادهاند و همین رویه غلط زمینه ایجاد دلسردی و ناامیدی را به وجود آورده است.»